انجمن علمی فرش ایران- نقد و نظر
جای خالی دستبافته های ایرانی در ابنیه این سرزمین

حذف تصاویر و رنگ‌ها  | تاریخ ارسال: 1391/8/8 | 

  چرا بیگانه از خویشیم؟!

  جای خالی دستبافته های ایرانی در ابنیه این سرزمین

جای خالی دستبافته های ایرانی در ابنیه ایرانی

  پایتخت نشینان عمان هرگاه که برای اقامه نماز به مسجد اعظم سلطان قابوس در مسقط وارد می شوند، پا بر فرشی می نهند که سرانگشتان هنرمند ایرانیان آن را خلق کرده است. فرشی نزدیک به 4 هزار و 500 مترمربع که شبستان اصلی این مسجد را زینت بخشیده و خبر از چیره دستی و هنرپروری زنان و مردان ایران زمین می دهد .

  سال 1377 بود که وزارت دربار کشور پادشاهی عمان برای مفروش کردن شبستان این مسجد جامع، در اندیشه شد تا به سراغ بهترین و نامدارترین تولیدکننده دستبافته ها در دنیا برود و ایران را برگزید تا خالق چنین فرشی بزرگ و بی همتا تا آن زمان شود .

  سه سال بعد، فرشی ایرانی و زیبا به وزن 22 تن در 28 رنگ بر کف مسجد جای گرفت که ترنج مرکزی آن الهام گرفته از نقوش جذاب گنبد مسجد شیخ لطف الله اصفهان بود و هر یک از نقوش بیضی شکل این ترنج که با فاصله گرفتن از مرکز ترنج به تدریج بزرگتر می شود، گنبد مقعری را در نگاه بیننده می نمایاند که درست زیر گنبد مسجد اعظم قرار گرفته و ترکیبی زیبا و هماهنگ با معماری داخلی مسجد پدید آورده است .

  گل های شاه عباسی در میان اسلیمی ها چنان در متن این فرش به رقص در آمده اند که آفرینندگی و زایندگی ذهن خلاق ایرانیان هنرمند را آشکار و عیان برای مخاطب به تصویر می کشند .

  چند سالی چشم و ذهن گردشگران به تحسین این فرش بزرگ و بی همتا سرگرم بود که این بار مسجد شیخ زاید بن سلطان آل نهیان در ابوظبی به گردونه رقابت وارد شد و فرشی بزرگتر را اراده کرد .

  شهرداری ابوظبی که در تدارک ساخت مسجدی بزرگ بود، از همان آغاز برای مفروش کردن آن نیز در اندیشه شد و باز چه گزینه ای بهتر و آزموده تر از فرش نفیس ایرانی؟

  این بار نیز طراحان و قالیبافان ایرانی دست در کار شدند تا مساحت نزدیک به 6 هزار مترمربعی مسجد شیخ زاید را به هنری اصیل و ارزشمند از سرزمینمان بیارایند و رکورد خود را در تولید بزرگترین فرش دنیا بشکنند .

  اتفاقی که به خوبی رخ داد و نام ایران را برای تولید چنین فرشی در کتاب رکوردهای گینس نیز به ثبت رساند و امروز یکی از جاذبه های گردشگری ابوظبی همین دستبافته زیبا و شگفت است .

  اکنون نامداری و نام آوری کشورمان در تولید فرش های منحصر به فرد و بزرگ پارچه جای انکار ندارد و فراوانند سفارش دهندگانی که برای مفروش کردن ابنیه و اماکن خاص و قصرها و مساجدشان سراغ از ایران می گیرند اما بناهای داخلی چه حال و روزی دارند؟

  بیش از 2 دهه از آغاز به کار برای ساخت مصلای تهران می گذرد. بنایی عظیم و ارزشمند که قرار نیست در محلی برای اقامه نماز خلاصه شود و بناست به سان مجتمع بزرگ اسلامی، پایگاهی برای فعالیت های مذهبی و فرهنگی تلقی شود .

  آیا تدبیری برای زینت بخشیدن به شبستان های این مصلی به دستبافته های اصیل ایرانی اندیشیده شده است؟

  در نمونه ای دیگر مسجد بلال صدا و سیمای کشورمان نیز به پایگاهی نامدار برای فعالیت های فرهنگی و مذهبی بدل شده است و زهی تاسف که کفپوش این مسجد از دم دستی ترین فرش های ماشینی است که نه پیوندی با فرهنگ و هنر ایرانی و اسلامی دارند و نه ریشه ای در اصالت های هویتی سرزمینمان !

  و این تنها نمونه ای است از مساجد و ابنیه فراوان مذهبی، تاریخی، ملی و حتی سیاسی کشورمان که بیگانه از دستبافته های اصیل ایرانی هستند و کفپوش هایی نه چندان شایسته را در برابر چشمان ناظران به تصویر می کشند.

  وقتی مساجدی در مسقط و ابوظبی به فرش ایرانی می نازند و چشمان گردشگران را خیره می سازند، چرا در داخل کشور از این محصول ارزشمند سرانگشتان هنرمند مردان و زنان این دیار بهره نمی بریم؟

 

  حمید کارگر

  کارشناس فرش

منبع: روزنامه مغرب

نشانی مطلب در وبگاه انجمن علمی فرش ایران:
http://icsa.ir/find-1.104.96.fa.html
برگشت به اصل مطلب