نمایش فقر قالیبافان خدمت به آنان نیست

 | تاریخ ارسال: 1391/6/28 | 

حمید کارگر

فرش دستباف ایرانی را پدیده ای چندوجهی خوانده اند که از یک سو حامل تاریخ، فرهنگ و هنر این سرزمین است و از سوی دیگر مایه اشتغال و تامین معیشت مردم این کشور. از یک سو به سفیر فرهنگی ایران در سایر کشورها شهره است و از سوی دیگر جایگاهی ارزشمند در میان صادرات غیرنفتی دارد. اما آیا سیمایی که از این محصول گرانقدر در رسانه ها ترسیم شده است متناسب با شأن آن است؟ این پرسش را حمید کارگر که کارشناس فرش و کارشناس ارشد علوم ارتباطات است پاسخ گفته است.
او معتقد است تصویرسازی رسانه ای غالب درباره هنر- صنعت فرش دستباف نه خدمت به آن بلکه جفا به پدیدآورندگان این کالاست.
کارگر با تاکید بر لزوم پیرایش و بازنگری در نگاه رسانه ای به فرش دستباف ایرانی می گوید: تصور برخی از کنشگران حوزه رسانه این است که با نشان دادن فقر و رنج قالیباف، خدمتی به این قشر کرده اند و مشکلات و مصایب آنان را بازنشر داده اند درحالی که در سالهای اخیر تاکید زیاد بر همین درد و رنج ها باعث شده که منزلت اجتماعی قالیبافان در جامعه ما دچار تنزل شود و این حرفه از مهارتی هنرمندانه و ارزشمند به کاری از سر ناچاری تعبیر شود.
وی معتقد است اگر نسل جدید گرایشی به فراگیری این هنر و مهارت ندارد و یا جوانان به قالیباف بودن پدر و مادر خود افتخار نمی کنند، متاثر از عوامل گوناگون اقتصادی و اجتماعی است اما نمی توان نوع نگاه جامعه به این مقوله و تصویرسازی رسانه ای ناروا در این زمینه را نیز نادیده گرفت.
مدیر روابط عمومی و مشاور اطلاع رسانی پیشین مرکز ملی فرش ایران در این زمینه می افزاید: هرچند هدف رسانه ها خیرخواهانه و در بسیاری از موارد برای مطرح کردن مشکلات فعالان این حوزه بوده است اما در مجموع این برونداد رسانه ای و تمرکز و تاکید گسترده بر آن، موجب پیدایش تصویری ناقص و نامطلوب از این هنر- صنعت شده است و این کالای چندوجهی و هنر دیرین متأسفانه در نگاه رسانه ای به خوبی دیده نشده و اهالی رسانه های ما به ویژه صدا و سیما با توجه کمتر به وجوه مثبت و ارزشمند این هنر- صنعت، بیشتر به دنبال ترسیم چهره ای فقیرانه از آن بوده اند.
کارگر با انتقاد از یکسویه نگری رسانه ای به فرش دستباف ایرانی که گریبانگیر این هنر- صنعت است می گوید: رسانه ها باید به وجوه مثبت، جذابیت های بصری و ابعاد میراث فرهنگی که پیوند فرش دستباف را با هنر سنتی ایران و فرهنگ و تمدن ایران اسلامی نشان می دهد، بیشتر بپردازند و تنها در این صورت است که کلیشه رایجی که بافنده همیشه به عنوان یک فرد بیمار و فقیر بوده و تاجر فرش یک ثروتمند به دور از انصاف است، از بین می رود.
وی بر این باور است که این کلیشه همه واقعیت را نشان نمی دهد، چراکه قشر فرشباف مانند همه طبقات جامعه فقیر و ثروتمند دارد. بسیاری از فعالان، هنرمندان، قالیبافان، نقاشان، رنگرزان و ... در عرصه فرش دستباف از درآمد خوب، منزلت اجتماعی بالا و سلامت جسمی و روحی برخوردار بوده و در عین حال بسیاری از بازرگانان و صادر کنندگان فرش ایران در تمام استانهای کشور از خیران و نیکوکاران نامدار بازار هستند.
مولف کتاب "نگاه کاربردی به دانش رسانه و ارتباطات" در بیان دیدگاه خود با ارایه مصادیقی از تصویرسازی نادرست رسانه ملی در این زمینه می گوید: نگاهی گذرا به فیلم ها و مجموعه های تلویزیونی که در آنها به فرش دستباف ایرانی اشاره شده است نشان می دهد که در بیشتر این برنامه ها، فرش بافی مترادف با فقر و بیماری است و فرشباف کسی است که از روی ناچاری، سلامت خود را پای دار قالی از کف می‌دهد و چشمانی کم‌سو، دستانی پینه بسته و ریه‌ای ناسالم نصیبش می شود.
کارگر ادامه می دهد: از آن سو نیز هرگاه قصد به تصویر کشیدن قشر مرفه و بی درد جامعه یا تاجرانی بی انصاف در میان بوده، اغلب فروشندگان فرش انتخاب شده اند که فرش ها را به بهایی اندک خریده و به قیمتی نجومی به مشتریان می فروشند.
این کارشناس فرش معتقد است که این، همه واقعیت نیست و رسانه‌ها با برجسته سازی بخشی از واقعیت، تصویری ناروا از این حوزه پدید آورده اند.
وی این تصویرسازی ناقص را منحصر به تلویزیون ندانسته و می افزاید: افزون بر فیلم‌ها و مجموعه‌های تلویزیونی، شعرها و داستان‌های فارسی و گزارش‌ها و نوشتار مطبوعات هم کامل کننده این پازل هستند و در کنار هم به تثبیت این تصویر ناشایست در ذهن ایرانیان یاری رسانده اند و ما را آنچنان شرطی کرده اند که با شنیدن حرفه قالیبافی به یاد کسانی بیفتیم که تحت پوشش یکی از سازمان‌های حمایتی مانند سازمان بهزیستی و یا کمیته امداد قرار دارند و یا تاجرانی که بویی از انصاف نبرده اند. حال آنکه واقعیت فرش ایرانی ابعاد و جنبه‌های دیگری هم دارد.
سرپرست روابط عمومی و امور بین الملل پیشین سازمان توسعه تجارت ایران با اشاره به نقش صادراتی و ارزآوری فرش ایرانی و شناخته شده بودن آن در بازارهای جهانی می گوید: همواره فرش دستباف به عنوان یکی از اقلام مهم در میان صادرات غیرنفتی کشور ما مطرح بوده و مشتاقان فراوانی در داخل و خارج کشور بر سرانگشتان هنرمند قالیبافان ایرانی درود می‌فرستند. اما برخی گاف های رسانه ای و تصویرسازی های نادرست موجب لطمه خوردن این کالا در عرصه تجارت خارجی می شود.
حمید کارگر در توضیح این مطلب می افزاید: برای نمونه نمایش کودکانی که در حال قالیبافی هستند شاید به لحاظ ژورنالیستی ارزش و جذابیت های خاص خود را داشته باشد اما پیامی که به افکار عمومی دنیا می فرستد حکایت از استثمار کودکان دارد حال آنکه میان کودکان قالیباف ایرانی که در کنار خانواده خود این هنر را می آموزند با کودکان پاکستانی و هندی که به اجبار در کارگاه ها به بیگاری گرفته می شوند تفاوت فراوانی وجود دارد. تفاوتی که در تصاویر رسانه ای تشریح نمی شود.
وی در پایان اظهار امیدواری کرد کنشگران حوزه رسانه با توجه به این ظرایف، مرز میان خدمت و جفا به قالیبافان را در نظرداشته باشند.

منبع: سیاست روز


دفعات مشاهده: 5919 بار   |   دفعات چاپ: 1465 بار   |   دفعات ارسال به دیگران: 126 بار   |   0 نظر



CAPTCHA

عضویت در انجمن


 
روزشمار
0 روز مانده به


 

 نمادهای اعتماد
 درباره انجمن
در نخستین همایش ملی فرش در آموزش عالی که در مهرماه سال ۱۳۷۹ با شرکت تمام دانشگاه‌ها، مؤسسات آموزش‌عالی ذیربط، وزارتخانه‌ها و همچنین جمعی از محققان، مؤلفان و هنرمندان فرش کشور در دانشگاه کاشان برگزار شد، ضرورت وجود یک نهاد علمی به‌طور جدی احساس شد. پس از پیگیری و مکاتبات بسیار، در جلسه ۱۳۸۱/۰۳/۲۲ تأسیس انجمن علمی فرش ایران در کمیسیون انجمن‌های علمی وزارت علوم تحقیقات و فناوری به تصویب رسید.انجمن فعالیت رسمی خود را در تاریخ ۱۳۸۱/۱۱/۰۸ با دریافت مجوز از اداره تبت شرکت‌ها آغاز نمود.
 
مطالب پربازدید
 
 نظرات شما
 
اشتراک در خبرنامه
 
لطفاً نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه در کادر زیر وارد کنید.
آمار
کاربران حاضر در پایگاه: 0

مهمانان حاضر در پایگاه: 13

کل کاربران ثبت شده: 494

بازدیدهای روز جاری: 466

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به انجمن علمی فرش ایران است.
بازنشر اطلاعات: استفاده از مطالب ارایه شده در این پایگاه با ذکر منبع آزاد است.
© 2015 All Rights Reserved | Iran Carpet Scientific Association
Designed & Developed by : Yektaweb