جستجو در مقالات منتشر شده



دکتر خسرو سبحه،
دوره 1، شماره 1 - ( 12-1384 )
چکیده


آقای رضا نجارزاده، خانم مهدیه رضاقلی‌زاده، دکتر سیدمهدی حسینی،
دوره 3، شماره 8 - ( 12-1386 )
چکیده

یکی از دغدغه‌های اساسی کشورهای دنیا به‌خصوص کشورهای در حال توسعه، فرآیند رو به گسترش جهانی‌شدن و چگونگی رویارویی با این فرآیند است. جهانی‌شدن فرآیندی نیست که در تمام کشورها به‌طور یکسانی تجربه شود، بلکه کشورهایی می‌توانند از آن بهره بیشتری ببرند و از فرصت‌های ایجاد شده به وسیله آن حداکثر بهره‌برداری را داشته باشند که شناخت درستی نسبت به همه جوانب آن پیدا کرده باشند و در نتیجه خود را برای رقابت هر چه بهتر در سطح بین‌المللی آماده سازند. شناخت مزیت‌های نسبی و رقابتی در بخش‌های مختلف اقتصاد کشور می‌تواند گام مهمی برای افزایش رقابت‌پذیری باشد. یکی از صنایع مهمی که بدین منظور باید مورد مطالعه قرار گیرد صنعت فرش دستباف است. به همین دلیل این مقاله بر آن است تا با استفاده از روش علمی ماتریس تحلیل سیاست PAM[۱] چارچوبی را فراهم نماید تا شاخص‌هایی را که در بحث از آزاد‌سازی و صنعت فرش دستباف ایران دخیل است، به‌طور همزمان محاسبه و تحلیل نماید. با توجه به ویژگی‌های ساختاری و تنوع و تخصص‌های منطقه‌ای گوناگون در خصوص شیوه بافت، طرح و نقشه و رنگ‌آمیزی فرش‌های ایران، استان قم ‌‌‌به‌عنوان یکی از عمده‌ترین مراکز تولید فرش دستباف در ایران جهت مطالعه حاضر انتخاب شده است. این استان با توجه به پیشینه و خصوصیات ظاهری و ویژگی‌های منحصر به فرد بافت خود، در حال حاضر فرش دستباف ۶۵ رج چله ابریشمی گل ابریشم کرک را ‌‌‌به‌عنوان فرش برتر تولیدی - صادراتی خود معرفی نموده است. لذا ما در این تحقیق برای ارزیابی اثرات آزاد‌سازی تجاری بر صنعت فرش دستباف از داده‌ها و اطلاعات مربوط به این نوع فرش در سال ۱۳۸۵ استفاده نمودیم. نتایج حاصل از این مطالعه حاکی از آن است که شاخص توان رقابت صادراتی برابر با ۹۳/۰ است، که نشان می‌دهد فرش دستباف ۶۵ رج ابریشمی استان قم در شرایط فعلی در بازارهای جهانی دارای توان رقابت است. همچنین شاخص مزیت نسبی بر اساس هزینه واحد، که همان مزیت رقابتی واقعی در شرایط رقابت آزاد (شرایط بعد از پیوستن ایران به WTO) است، برابر با ۸۴/۰ بوده و این امر نشان می‌دهد که استان قم در تولید فرش مذکور دارای مزیت نسبی است. 

دکتر سید جلال الدین بصام،
دوره 6، شماره 17 - ( 12-1389 )
چکیده

در اول ژوئیه ۲۰۱۰ (۱۱ تیر ۸۹)، رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا، قانونی را امضا و ابلاغ کرد که به موجب آن ورود بسیاری از کالاها از ‌جمله فرش ایرانی از ۲۹ سپتامبر ۲۰۱۰ (۸ مهر ۸۹)، به آمریکا ممنوع شد. این ممنوعیت شامل ورود فرش ایرانی از ایران و از هر مبدأ دیگر و حتی فرش‌های موجود در لوازم منزل مهاجرانی که برای اقامت به آمریکا نقل مکان می‌کنند، می‌باشد. قانونی که توسط باراک اوباما امضا شد، تحت عنوان قانون جامع تحریم­ها و محدود کردن ایران، در حقیقت اصلاحیه قانون تحریم ایران مصوب ۱۹۹۶ به شمار می‌رود که صرفاً برای تحریم کردن شرکت‌ها و اشخاصی بود که در بخش انرژی ایران سرمایه گذاری می‌کردند. قانون جدید، فعالیت‌های مورد تحریم را به مقدار زیادی افزایش داده است و هدف از این تحریم‌ها را وادار ساختن ایران به نشستن پشت میز مذاکره در خصوص فعالیت‌های هسته‌ای خود، بیان می‌کند.
این اولین بار نیست که آمریکا اقدام به تحریم فرش ایران می‌نماید. در اکتبر سال ۱۹۸۷ نیز رونالد ریگان قانونی را امضا کرد که به موجب آن ورود فرش ایران به آمریکا ممنوع شد. طی آن قانون، صادرات فرش از ایران به آمریکا ممنوع شد و فقط مهاجرانی که قصد آوردن لوازم منزل خود را داشتند، مجاز بودند که یک تخته فرش به همراه خود وارد نمایند. این قانون به مدت ۱۳ سال پابرجا بود تا اینکه در ۲۸ آوریل ۲۰۰۰ توسط بیل کلینتون ملغی شد.
این تحریم به منزله ابزاری برای وادار کردن ایران به پذیرش نظرات و به نوعی تسلیم در برابر خواسته‌های آمریکا به کار گرفته می‌شود. اصولاً تحریم در دنیای امروز به صورت یکی از اهرم‌های فشار در روابط بین‌الملل مطرح است و در طول چند دهه اخیر، شاهد به‌کارگیری آن علیه کشورهای مختلف دنیا هستیم. کشور ما نیز نه تنها در خصوص فرش و در چند سال اخیر، بلکه در مورد سایر کالاها نیز در سه دهه گذشته بارها از سوی آمریکا و برخی کشورهای اروپایی تحریم شده است. 
در قرون گذشته، شکل حادتر تحریم در جنگ‌ها به صورت محاصره اتفاق می‌افتاد. در محاصره، ارتش مهاجم با اردو زدن در اطراف قلعه یا استحکامات گروه دیگر ،مانع رسیدن هرگونه تدارکات، از ‌جمله تدارکات مواد غذایی، به این گروه می‌شد. طبیعی است که با این کار ارتش مهاجم می‌خواهد با به‌ستوه آوردن گروه محاصره شده و ایجاد فشارهای داخلی، شرایط را برای تسلیم و یا تضعیف ارتش دشمن فراهم آورد و در نهایت با یورش به قلعه و یا بدون حمله به آن، فاتح جنگ شود. طبیعی است که فشار زیادی در این دوران بر مردم درون قلعه وارد می‌شود و روال زندگی روزمره به خطر می‌افتد و حتی با گسترش گرسنگی و بیماری، ممکن است تعدادی هم تلف شوند. اما روی دیگر سکه این است که محاصره‌کنندگان نیز هرچند آزادی بیشتری دارند و امکان تهیه غذا و مهمات برای آنها فراهم است، ولی محدودیت‌هایی نیز برای آنها ایجاد می‌شود که در دراز مدت می‌تواند موجب گسترش اعتراضات و شورش‌های درونی شود. در تاریخ، شاهد محاصره‌های بسیاری هستیم که به نفع نیروی محاصره‌کننده خاتمه یافته است اما در تعداد قابل توجهی از محاصره‌ها نیز نیروی محاصره‌کننده، طرفی نبسته و بدون کسب نتیجه، و در حقیقت با واگذاری برخی نتایج به نیروی محاصره شده، به کشور یا موضع خود عقب نشینی کرده است.
چندین عامل می‌تواند در شکست دشمن در شرایط محاصره و تحریم، موفقیت‌آمیز باشد. این عوامل شامل وجود روحیه دفاعی در مردم، آگاهی آحاد مردم از اهداف، عزم همگانی برای رسیدن به هدف حتی با نثار جان خود در صورت لزوم، انجام پیش‌بینی‌های لازم توسط مسئولان و فرماندهان برای نگهداری و انبار کردن مواد غذایی به منظور مقابله با اثرات کوتاه مدت محاصره، یافتن راه‌هایی برای رساندن تدارکات و مواد غذایی از بین حلقه محاصره، اتحاد با نیروهایی خارج از حلقه محاصره برای یاری رساندن به نیروهای محاصره شده و در حقیقت به خطر انداختن نیروهای محاصره کننده از دو جهت داخل و بیرون، ایجاد تفرقه و وحشت در نیروهای محاصره کننده و نظایر آن است. مجموعه این عوامل می‌تواند به افزایش مقاومت در میان نیروهای خودی و کاهش انگیزه برای نیروهای محاصره‌کننده بینجامد. در این صورت با تحمل محاصره و گذشت زمان، امکان شکست حصر و عقب نشینی نیروهای محاصره‌کننده به وجود می‌آید.
از سوی دیگر، نیروهای محاصره‌کننده تلاش می‌کنند که در زمان کوتاه‌تری عملیات محاصره را با موفقیت به اتمام برسانند. این نیروها می‌دانند که افراد محاصره شده فشار زیادی را تحمل می‌کنند و با تشدید فشارها می‌توانند به نتیجه برسند، اما اگر زمان طولانی شود، ممکن است فشاری که به خود آنها وارد می‌شود نیز به تهدیدی درونی برای خودشان تبدیل گردد. یافتن راه‌های رسوخ به داخل قلعه، ایجاد محدودیت‌های کامل‌تر، اتحاد با نیروهای بیرون از حلقه محاصره برای پیوستن به حلقه محاصره و یا حداقل جلوگیری از حمله آنها از پشت سر، ایجاد تفرقه و یأس در نیروهای محاصره شده، حمله مستقیم به قلعه و تلاش در تخریب آن، و نظایر این از جمله تاکتیک‌های نیروهای محاصره‌کننده است.
تهدیدهای تحریم فرش برای ایران
تحریم، یک شمشیر دو لبه است که یک لبه آن بر کشور تحریم شده، فشار وارد می‌آورد و لبه دیگر آن متوجه تحریم‌کنندگان است. کشور آمریکا بزرگ‌ترین مصرف‌کننده قالی در دنیا است؛ به گونه‌ای که در سال ۲۰۰۳ میلادی نزدیک به ۵۰۰ میلیون دلار، و در سال ۲۰۰۹ بیش از ۲۶۰ میلیون دلار، واردات قالی به این کشور ثبت شده است. در سال‌های قبل از تحریم اول، ایران مقام اول صادرات فرش به این کشور را داشت و هرچند در سال‌های بعد، جایگاه نخست در این زمینه هرگز از آن ایران نشد و کشور هند این مقام را به دست آورد، اما میزان صادرات فرش ایران به آمریکا نزدیک به یک سوم از کل صادرات فرش کشور را تشکیل می‌داد. از دست دادن این بازار خوب، یکی از ضربات سنگینی است که به صنعت فرش ایران وارد می‌شود.
کسب رتبه اول واردات فرش در آمریکا توسط هند و در حقیقت واگذاری این بازار مناسب به رقیب، لطمه دیگری است که به صنعت فرش ایران وارد می‌شود و جبران آن، دشوار و تقریباً غیر ممکن است. همان‌گونه که آمار نشان می‌دهد در فاصله سال‌های ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۹ سهم ایران از این بازار از حدود ۲۴ درصد به ۱۳ درصد افت نموده، در حالی که سهم هند حدود ۳۳ درصد و در سال‌هایی تا حدود ۳۹ درصد نیز رشد داشته است. 
حذف فرش ایران از مجلات طراحی داخلی، اشکال بزرگ دیگری است که به سبب این تحریم برای صنعت فرش ایران به وجود می‌آید. در دوران تحریم اول، شاهد بودیم که در مجلات طراحی داخلی آمریکا، متخصصان طراحی داخلی برای تکمیل مجموعه‌های خود و عرضه به مشتریان، از فرش‌های هندی و چینی استفاده می‌کردند. استفاده از این فرش‌ها در مجلات تزیینات داخلی، تأثیر فرهنگی عمیقی بر سلیقه مصرف‌کنندگان آمریکایی در درازمدت می‌گذارد به طوری که حتی پس از لغو تحریم، تمایل مردم آمریکا نسبت به خرید فرش ایران کمرنگ‌تر خواهد بود. از سوی دیگر، مجلات طراحی داخلی علاوه بر خود آمریکا، گستره توزیع وسیعی دارد و در برخی کشورهای اروپایی، آسیایی و آفریقایی نیز مورد توجه است. به این ترتیب، دامنه اثرگذاری فرهنگی آن نیز ممکن است فراتر رود.
مشکل دیگری که به وجود خواهد آمد این است که فروشندگان فرش ایرانی که در داخل آمریکا فعالیت می‌کردند و پیش از تحریم، بیشترین میزان درآمد را با فروش فرش ایرانی به دست می‌آوردند، پس از تحریم برای کسب درآمد، مجبور به روی آوردن به فرش‌های غیر ‌ایرانی خواهند شد. در حالت جدید، برای افزایش فروش خود و کسب درآمد الزاماً بایستی تبلیغ نمایند، بدین معنی که لازم است امتیازات فرش‌های غیر ایرانی را برجسته کنند و نقاط ضعف آنها را کمرنگ جلوه دهند؛ موضوعی که تا قبل از تحریم شاید برعکس آن را عمل می‌کردند. در این صورت، فرش‌های غیر‌ایرانی از حمایت مؤثر فرش‌فروشان نیز برخوردار می‌شوند که به جهت اعتمادی که قشر زیادی از مردم به آنها دارند، از بسیاری روش‌های تبلیغی دیگر مؤثرتر است.
در کوتاه مدت، تعدادی از فروشندگان فرش غیر ایرانی در آمریکا از کاهش عرضه فرش ایران خشنود خواهند شد، زیرا قدرتمندترین رقیب خود را به هر طریق برای مدتی از میدان بیرون می‌بینند. طبیعی است که در این زمان به دلیل کمبود عرضه، قیمت فرش ایرانی در آمریکا افزایش می‌یابد و به تبع آن، فرش‌های غیر ایرانی نیز تا حدی افزایش قیمت می‌یابند. هر چند که این موضوع، مقطعی است اما سود قابل ملاحظه‌ای برای مدتی کوتاه نصیب عده‌ای خواهد شد. از طرف دیگر، دلالان و واسطه‌هایی که بتوانند فرش ایران را به هر شکل، وارد بازار آمریکا نمایند، سود سرشاری از این معامله نصیب خود خواهند کرد. این موضوع باعث توسعه بازار غیر رسمی در کنار بازار رسمی می‌شود و در آینده، کار را بر فرش‌فروشانی که سابقه طولانی دارند و هزینه‌های زیادی برای این کار متحمل شده‌اند، سخت خواهد کرد و نوعی بی‌ثباتی در بازار فرش آمریکا ایجاد خواهد کرد.

تهدیدهای تحریم فرش برای آمریکا
تحریم فرش ایران، لبه دیگری دارد که به زیان آمریکا است. هنوز تعداد زیادی فرش ایرانی، زینت‌بخش خانه‌های مردم آمریکا است و زیبایی انکارناپذیر فرش ایرانی در منظر مردم قرار دارد. رقبای ایران باید سال‌های متمادی فرش بفروشند تا جایگاه واقعی فرش ایران را در دل مردم آمریکا از آن خود کنند. حاصل فروش فرش ایران، به خصوص در پنجاه سال اخیر، آن‌چنان وسیع است که می‌توان گفت با وجود میلیون‌ها متر مربع فرش ایرانی در منازل آمریکاییان و زیبایی منحصر به فرد آن، شاید بیش از این مدت، زمان لازم باشد تا بتوان در این حوزه به طور واقعی، جایگاه مساوی و یا برتر برای کشورهای دیگر قائل شد. این علاقه را در مردم آمریکا می‌توان حتی در میان سربازهای مهاجم آمریکایی به عراق و افغانستان مشاهده نمود که برخی از آنها از این فرصت استفاده کرده و به هر شکل ممکن، فرش ایرانی خریده و در مراجعت به کشور با خود برده‌اند.
ایرانیان فرش‌فروش در آمریکا و ایرانیان مقیم آمریکا که اولی بخش عمده‌ای از فرش‌فروشان آمریکا و دسته دوم، درصد مهم و قابل توجهی را در بین سایر اقلیت‌ها تشکیل می‌دهند، مصرف‌کننده و تبلیغ‌کننده فرش ایرانی هستند. هرچند این گروه‌ها در شرایط حداکثر فشار در ابتدای تحریم مجبور به سکوت می‌شوند، لیکن به مرور زمان و با کاهش اثربخشی تحریم و همزمان با افزایش نارضایتی‌های داخلی احتمالاً به انجام اعتراضات رسمی و تلاش در لغو این تحریم مبادرت خواهند کرد؛ همان‌گونه که در تحریم اول شاهد بودیم.
با تحریم فرش ایران، میزان اقبال مردم به فرش دستباف در آمریکا نیز کاهش یافته است، به گونه­ای که از سال ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۹ مقدار واردات این کالا در آمریکا از ۴۸۸ میلیون دلار به ۲۶۶ میلیون دلار کاسته شده است. از دست رفتن نزدیک به نیمی از بازار فرش در آمریکا، زیان قابل توجهی برای صنف فرش‌فروش، ایرانی یا غیر ایرانی، وارد خواهد آورد و در نتیجه، نارضایتی در میان آنان گسترش خواهد یافت. بی‌توجهی به این نارضایتی، عملاً برای حکومت آمریکا مقدور نیست و نمی‌تواند در بلند مدت آن را تحمل کند و همین موضوع، مقدمه‌ای بر رفع تحریم این کالا خواهد شد.
اقداماتی که فرش‌فروشان ایرانی در زمان تحریم برای غلبه بر آثار سوء و یا کاهش آن انجام خواهند داد، تصمیمات عاقلانه‌ای است که می‌تواند جایگاه و روند خاصی را برای خود ایجاد کند. پس از رفع تحریم، رفتار صادرکنندگان فرش ایران در بازار آمریکا با احتیاط بیشتری همراه خواهد شد و به همین دلیل، خساراتی که بر فرش‌فروشان آمریکا در زمان تحریم وارد خواهد شد، پس از آن نیز تا مدتی استمرار خواهد داشت. برای برطرف کردن آثار تبلیغی و فرهنگی ایجاد شده برای فرش ایران در زمان تحریم، فرش‌فروشان مجدداً  باید هزینه‌هایی را تقبل کنند تا بتوانند بخشی از جایگاه اولیه را مجدداً به دست آورند.

تبدیل تهدید به فرصت
با شناخت تهدیدهای موجود و همچنین پیش‌بینی اقدامات بعدی که از سوی آمریکا سر خواهد زد، می‌توان راهبردی را اتخاذ نمود که تهدیدها را به فرصت تبدیل نماید. هنر مدیران صنعت فرش کشور و صادرکنندگان و تولیدکنندگان فرش ایران در این امر نهفته است که وضع موجود را به نفع وضع بهتری تغییر دهند. احتمال تشدید تحریم‌ها علیه ایران در مدت سه تا چهار سال آینده وجود دارد. با اتخاذ راهکارهای مناسب در همین مدت می‌توان به گونه‌ای رفتار نمود که اثرات منفی تحریم را کاهش دهد و خیلی سریع‌تر تحریم‌ها برداشته شوند. در ادامه به بخشی از این راهکارها اشاره می­شود.
توسعه بازارهای جهانی فرش از وضع فعلی به وضع جدید، با توجه به تغییراتی که در توازن کشورهای جهان در دوره بحران و رکود رخ داده است، یکی از مهم‌ترین اقداماتی است که باید صورت گیرد. در بحران اقتصادی که از سال ۲۰۰۸ از آمریکا شروع شد و به سایر کشورهای اروپایی تسری یافت، برخی کشورها مانند یونان و ایتالیا که از مشتریان عمده فرش ایران بودند، دچار عمیق‌ترین بحران‌ها شدند. وضع سایر کشورهای اروپایی نیز که از مشتریان سنتی فرش ایران هستند، چندان بهتر از آن دو کشور نیست. در مقابل، تعدادی از کشورهای جهان از این بحران دور بوده و تأثیر کمتری از آن گرفته‌اند. شروع فعالیت‌های بازاریابی ساماندهی شده در این کشورها می‌تواند جایگزین خوبی برای بازار از دست‌رفته آمریکا باشد. در این میان، کشورهای معروف به BRICS یعنی برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی، می‌توانند مهم‌ترین گروه هدف را  تشکیل دهند. این کشورها با دور بودن از آثار این بحران و داشتن ذخایر ارزی قابل توجه در حال حاضر می‌توانند به کانون صادرات فرش ایران تبدیل شوند و می‌توان صادراتی را که قبلاً به آمریکا صورت می‌گرفت، به این کشورها انجام داد.
کشورهای دیگری نیز که از ثبات اقتصادی بهتری نسبت به کشورهای اروپایی برخوردارند، می‌توانند به عنوان گروه هدف دیگری مطرح شوند. فرش ایران قبلاً در برخی از این کشورها حضور پررنگی داشته است که باید پررنگ‌تر شود و یا حضور کم‌رنگی داشته که لازم است تقویت گردد. برای نمونه، بازار ژاپن از حدود  ۲۷ میلیون دلار واردات قالی در سال ۲۰۰۷ به حدود ۲۰ میلیون دلار در سال ۲۰۰۹ کاهش داشته است، اما پتانسیل­های موجود نشان می­دهد که ظرفیت بالقوه برای افزایش واردات فرش دستباف وجود دارد. در این کشور صادرات فرش ایران حدود ۱۰ میلیون دلار است، در حالی که در این دوره هند از نیم میلیون دلار به حدود یک میلیون دلار افزایش و کشور چین از بیش از ۵ میلیون دلار به حدود ۲ میلیون دلار، کاهش داشته است. در کشورهای عربی که عمدتاً مشتریان فرش ایران هستند، با توجه به افزایش قیمت نفت، ظرفیت بالقوه بیشتری ایجاد شده است و می­توان توسعه بیشتری را در این بازارها  انتظار داشت. همچنین کشور استرالیا که در قاره اقیانوسیه واقع شده است و در شرایط بحران اقتصادی حاضر، از نظر اقتصادی در وضعیت نسبتاً مناسبی به سر می‌برد نیز می‌تواند به عنوان یک بازار هرچند کوچک، مورد توجه متولیان و صادرکنندگان فرش قرار گیرد.
دور زدن تحریم در فاصله سال‌های ۱۹۸۷ تا ۲۰۰۰ به کرات توسط فروشندگان فرش صورت می‌گرفت. این اتفاق در دور جدید تحریم‌ها دشوار‌تر شده است و مسئولان گمرک آمریکا با آمادگی بیشتری نسبت به قبل مانع آن هستند‌، اما تجربه ثابت کرده که این کار، شدنی است و با نفوذ به داخل بازار آمریکا می‌توان عدم کارآیی سلاح تحریم را برای به زانو درآوردن فرش ایران  نشان داد.
در مجموع می‌توان گفت که با دور زدن تحریم‌ها و یا تبدیل آن به فرصت، می‌توان در گذر زمان بر تحریم‌ها و اقداماتی که در حال حاضر به زیان تولیدکنندگان و فروشندگان فرش ایران است، فائق آمد و اسباب موفقیت بیش از پیش را فراهم نمود.

دکتر کامبیز فرقان‌دوست حقیقی، آقای بهمن عبدی گلزار ،
دوره 7، شماره 18 - ( 3-1390 )
چکیده

در تحقیق حاضر هدف بررسی مراحل تولید و در نهایت ارائه الگوی بهای تمام شده مناسب برای تابلو فرش دست‌بافت است. تابلو فرش به فرش‌هایی گفته می‌شود که معمولاً جنبه تزیینی دارند. این فرش‌ها همانند تابلو قاب شده و بر دیوار نصب می‌شوند، اکثر این نوع فرش‌ها در اندازه‌های بین ۵۰×۳۵ سانتی‌متر تا ۳×۲ متر بافته می‌شود. خاستگاه این نوع فرش‌ها آذربایجان ایران و در واقع شهر کوچک ولی سه هزار ساله‌ای به‌نام سردرود است که به‌عنوان پایتخت تابلو فرش جهان لقب گرفته است. از آنجا که این صنعت سابقه دیرینه‌ای در ایران دارد، می‌تواند نقش مؤثری در راستای رفع معضل بیکاری ایفا نماید. جهت دستیابی به این هدف و همچنین توسعه صادرات غیر‌نفتی، می‌توان در این صنعت سرمایه‌گذاری کرد. از طرفی چون صنعت فرش ایران دارای رقبای خارجی فراوانی است در‌نتیجه باید در این صنعت و در تمامی جنبه‌ها اعم از طراحی، تولید، بازاریابی و همچنین در زمینه بهای تمام شده با برنامه‌ریزی حساب شده اقدام نمود تا بتوان بهای تمام شده محصول را به منظور افزایش رقابت‌پذیری کنترل نموده و کاهش داد. با عنایت به این‌که تحقیقات دانشگاهی به‌ویژه تحقیقات کاربردی می‌توانند عامل اثر‌بخش و سازنده‌ای در زمینه بهبود و توسعه روش‌های مدیریت و تولید باشند و در نهایت باعث توسعه صنعتی در کشور گردند، لذا با اقداماتی از قبیل تحقیق حاضر در واقع گامی در راه کاربردی کردن نتایج تحقیقات دانشگاهی در محیط‌های صنعتی برداشته می‌شود. گردآوری اطلاعات از طریق کتابخانه‌ای و میدانی صورت گرفته است. به این منظور اطلاعات لازم از طریق مصاحبه و گفتگو با مسئولان و کارشناسان مربوط، مشاهده و بازدید عینی از واحدهای تولیدکننده فرش دست‌باف، به‌خصوص کارگاه تولید فرش میرحبیبی و بررسی مراحل تولید آن، مطالعه کتب و سوابق و نشریات مربوط به موضوع، گردآوری و به روش استقرایی طبقه‌بندی گردید و درنهایت با توجه به اصول و مبانی متداول حسابداری و منابع در دسترس، الگوی مناسب ارائه شد. جهت ارزیابی الگوی پیشنهادی در پژوهش حاضر از روش دلفی استفاده گردید. جهت گردآوری نظرات کارشناسان و متخصصان، از فرم نظرخواهی متناسب استفاده شده و تکمیل آن تا دستیابی به یک توافق عام ادامه یافت.

دکتر سیدعباس حیدری، آقای نیما سعیدی،
دوره 7، شماره 19 - ( 6-1390 )
چکیده

هدف از نگارش مقاله حاضر، بررسی نقش هوشمندی رقابتی بر رقابت‌پذیری صنعت فرش کشور است. برای سنجش هوشمندی رقابتی از ابعاد هوشمندی اجتماعی- استراتژیک، هوشمندی تکنولوژیک و هوشمندی بازار و جهت سنجش رقابت‌پذیری نیز از شاخص‌های منابع ورودی، موقعیت در بازار و توان خلاقیت و نوآوری استفاده شد. در ابتدا با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون، تأثیر مثبت و معنادار هر سه بعد هوشمندی رقابتی یعنی هوشمندی اجتماعی- استراتژیک، هوشمندی تکنولوژیک و هوشمندی بازار بر رقابت‌پذیری صنعت فرش اثبات گردید. در ادامه از طریق آزمون میانگین، موقعیت هر یک از ابعاد هوشمندی رقابتی صنعت فرش به‌دست آمد که تنها هوشمندی اجتماعی- استراتژیک در سطح مطلوب و مناسبی قرار نداشت. در انتها نیز با به‌کارگیری تکنیک تاپسیس فازی، اجزای هوشمندی رقابتی رتبه‌بندی شدند که «اطمینان از تداوم رابطه با مشتری»، «بازخورد از مشتریان» و «انجام برنامه‌ریزی استراتژیک» به‌عنوان مهم‌ترین اجزای هوشمندی رقابتی انتخاب شدند.

دکتر ناصر شاهنوشی، آقای محمد مظهری، آقای حمید طاهرپور، آقای محسن مشرف،
دوره 8، شماره 22 - ( 12-1391 )
چکیده

بالا بودن نرخ بیکاری باعث شکل‌گیری طرح‌هایی در سطح ملی شده که یکی از آن‌ها طرح تسهیلات بنگاه‌های زود‌بازده بوده است. یکی از بخش‌های عمده که به استفاده از تسهیلات بنگاه‌های زود‌بازده پرداخته صنعت فرش دست‌باف بوده است. هدف اصلی این مطالعه بررسی اثربخشی تسهیلات بنگاه‌های زود‌بازده در صنعت فرش دست‌باف در استان‌های آذربایجان شرقی، خراسان رضوی و قم است. فاکتورهای بررسی اثربخشی شامل درآمد، هزینه، سود، تولید و اشتغال در سال‌های ۸۵، ۸۶ و ۸۹ بوده است. جهت محاسبه میزان اثربخشی تسهیلات بنگاه‌های زود‌بازده در استان‌های مذکور در این مطالعه از روش جور‌سازی استفاده شده است. بدین‌منظور جامعه آماری به دو گروه کنترل (افرادی که از اعتبارات استفاده نکرده‌اند) و تیمار (افرادی که از اعتبارات استفاده کرده‌اند) تقسیم شده است. نمونه‌گیری در این دو گروه با استفاده از روش نمونه‌گیری تصادفی ساده انجام شده است. نتایج مطالعه نشان می‌دهد پرداخت اعتبارات بنگاه‌های زود‌بازده در استان‌های قم و خراسان رضوی بر متغیرهای درآمد، هزینه، سود، تولید و اشتغال تأثیری نداشته اما در استان آذربایجان شرقی باعث افزایش معنی‌دار این متغیر‌ها شده است.

فاطمه رحیم پناه، دکتر مهران هوشیار،
دوره 11، شماره 27 - ( 6-1394 )
چکیده

امروزه هنر ـ صنعت فرش دست‌باف با توجه به مسائل اقتصادی و سیاست‌های بینالمللی در قبال ایران جایگاه خود را تقریباً در بازارهای جهانی از دست داده و به‌تدریج دچار رکود شده است. ازطرف دیگر، بازار داخلی فرش دست‌باف‌ نیز از رونق افتاده و دیگر همان تعداد اندک هم نمیتوانند خریدار فرش دست‌باف باشند.

در چنین شرایطی تفکر بازاری فرش دست‌باف، نیازمند تغییر و تحول، هم از لحاظ فرهنگی و هم اقتصادی است. دیگر زمان آن رسیده تا با حفظ اصالت‌ها و هویت فرهنگ سنتی در طرح و رنگ، برای رونق بیشتر این هنر ـ صنعت در بازارهای جهانی از روشها و شیوههای جدید استفاده شود. رشتۀ دانشگاهی فرش این قابلیت را دارد و می‌تواند قشر تحصیل‌کرده‌ای را با توانایی اجرای طرحهایی مطابق سلیقۀ رایج و موردپسند جامعه و همگام با دنیای روز تربیت کند؛ بنابراین، مطالعه بر روی این رشته و شناسایی آن به قشر سنتی بازار فرش دست‌باف ضروری مینماید.

با تحقیقی که به شیوۀ توصیفی ـ تحلیلی و با روش ترکیبی، کتابخانهای و میدانی صورت گرفته، این نتیجه به دست آمده است که با شرایط اقتصادی فعلی و سرفصل دروس این رشته با گرایش طراحی، دانشآموختگان درزمینه‌های مختلف طراحی و رنگ‌آمیزی انواع نقوش قالی، به‌صورت علمی و با تکنولوژی جدید، مهارت لازم اعم از طراحی، رنگآمیزی با رایانه، شناخت نقوش، شناخت بازارها و... میتوانند یک طراح، تولیدکننده، مشاور در کلیۀ زمینههای صادراتی و... باشند. نتیجۀ نهایی آن است که رکود فعلی بازار فرش دست‌باف، نیازمند فکر جدید و جوان است. طرح و رنگهای گذشته، دیگر جواب‌گوی بازار آشفتۀ امروزی نیست و دانشآموختگان این رشته مهارت لازم را برای همفکری با تولیدکنندگان باتجربه دارا میباشند تا سبب بازدهی اقتصادی این محصول در ایران شوند


دکتر محمدتقی طغرایی، خانم بهاره نویدزاده، دکتر علی عطافر، دکتر ایمان زکریایی کرمانی،
دوره 11، شماره 28 - ( 12-1394 )
چکیده

ازآنجاکه بخشی از کارآفرینی فرهنگی معطوف به کارآفرینی در عرصۀ هنر و صنایع دستی است و فرش دست‌بافت در ایران یکی از مهم‌ترین و باقدمت‌ترین صنایع دستی و هنری ایران در جهان شناخته می‌شود، توجه به کارآفرینی در بخش فرش از اهمیت قابل‌توجهی برخوردار است. توجه به حفظ اصالت این هنر بومی، تولید و صادرات فرش دست‌بافت به‌منظور دستیابی به سهم بازار رقابتی و رونق کارآفرینی در عرصۀ صنایع دستی اصیل ازجمله دلایل اهمیت این موضوع می‌باشد. در چند دهۀ اخیر این بازار با موانعی مواجه بوده که این بازار ارزشمند را با مشکل مواجه کرده است. برای رفع این مشکلات، نوآوری یکی از راهکارهای بنیادین به‌شمار می‌رود. بنابراین، هدف از انجام این پژوهش، شناسایی موانع موجود در نوآوری فرش دست‌بافت است و برمبنای موانع شناسایی‌شده یک مدل کاربردی برای نوآوری در حوزۀ فرش دست‌بافت ارائه می‌شود. به‌منظور دستیابی به این هدف، از روش تحقیق توصیفی‌پیمایشی استفاده شده است. جامعۀ آماری شامل طراحان، تولیدکنندگان و فروشندگان این حوزه است که حجم نمونۀ معرف با استفاده از روش نمونه‌گیری تصادفی طبقه‌ای 211 نفر می‌باشد. نتایج به‌دست‌آمده نشان می‌دهد که موانع نوآوری در فرش دست‌بافت در 5 مقولۀ اصلی عوامل اقتصادی، بازاریابی، فرهنگی، مدیریتی و تکنولوژیکی و 30 زیرشاخه شناسایی شده است. همچنین تحلیل نتایج به‌دست‌آمده حاکی از آن است که این عوامل هرکدام به‌اندازۀ متفاوتی مانع نوآوری در طراحی فرش اصفهان می‌باشند. در پایان، پیشنهاداتی برای رفع این موانع ارائه شده است.


دکتر ملیحه سیاوشی، دکتر محمد غفورنیا، اقای نادر وصالی،
دوره 14، شماره 33 - ( 6-1397 )
چکیده

هدف اصلی این پژوهش، شناسایی عوامل مؤثر بر تصمیم خرید واردکنندگان فرش دستباف ایرانی می‌باشد. این پژوهش کاربردی و به لحاظ نوع داده ­های مورد استفاده، کیفی است. داده‌های پژوهش، با استفاده از مصاحبه‌ با واردکنندگان فرش دستباف ایرانی در اتحادیه‌ی اروپا که در بیست و پنجمین نمایشگاه بین‌المللی فرش دستباف در تهران حضور داشتند، جمع‌آوری شدند. شیوه‌ی نمونه‌گیری، نمونه‌گیری در دسترس بوده و برای تعیین حجم نمونه، از روش متوالی، استفاده شد. بر این اساس، با 14 نفر از واردکنندگان فرش دستباف ایرانی به اتحادیه اروپا مصاحبه گردید که تعداد 11 نفر از آن‌ها اصالتاً اروپایی و سه نفر دیگر ایرانی مقیم اروپا بودند. تجزیه‌وتحلیل اطلاعات با استفاده از تحلیل محتوای کیفی انجام شد. نتایج تحلیل محتوا، منجر به شناسایی233 کد اولیه شد که در قالب 62 کد گزینشی دسته‌بندی شدند. با بازبینی و تصفیه‌ی کدهای گزینشی، 38 تم فرعی شناسایی شدند که در نهایت در قالب 5 تم اصلی طبقه‌بندی شدند. برخی از شاخص‌ها تاثیر مثبت و برخی تاثیر منفی بر تصمیم‌گیری نسبت به خرید فرش ایرانی داشتند. 5 تم اصلی شناسایی شده عبارت‌اند از: «محصول، قیمت، توزیع، ترفیع، و عوامل محیطی». برخی از شاخص­ های شناسایی‌شده در این تحقیق نظیر سفارش پذیری در تولید، کیفیت عرضه ، فضاسازی منفی رسانه ­ای علیه ایران، منحصربه‌فرد بودن فرش، داشتن شریک تجاری مطمئن در ایران، ارائه گواهینامه­ های معتبر بین ­المللی، وضعیت اقتصادی در کشور مقصد و غیره، برای نخستین بار و از دیدگاه واردکنندگان مورد اشاره قرار گرفت؛ که نشان ­دهنده تمایز این پژوهش با تحقیقات قبلی درزمینه­ ی بازاریابی فرش است.


مسعود رحیمی صادق، زهرا حسین آبادی، نظر دهمرده،
دوره 15، شماره 35 - ( 6-1398 )
چکیده

امروزه جایگاه تجارت الکترونیک در مبادلات آثار هنری، موضوع مورد مطالعه و بررسی صاحب نظران گستره اقتصاد هنر است. با توجّه به اهمیّت این موضوع، شناسایی عوامل کارآمد در پذیرش تجارت الکترونیکی در این بخش از اقتصاد امری ناگریز است. ازاین­رو با بهره­گیری از این فناوری در بخش هنر، به ویژه مبادلات فرش دستباف می­توان به مشکلات موجود در اقتصاد مبتنی بر فرش دستباف چیره شد و با حمایت از فرش دستباف با توجّه به نقش کارآمد آن در اقتصاد کشور نتایج مثبتی در زمینه­­ی اقتصادی حاصل گردد. پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این پرسش­ها است که: 1- تجارت الکترونیک چگونه می­تواند به توسعه­ی اقتصاد بر پایه فرش دستباف یاری برساند؟ 2 -چه زیرساخت‌هایی جهت نفوذ و بهره‌مندی از تجارت الکترونیکی جهت توسعه­ی اقتصاد بر پایه فرش دستباف لازم و ضروری می­باشد؟ بدین­سبب هدف پژوهش بررسی مزایای استفاده از تجارت الکترونیکی جهت توسعه اقتصاد مبتنی بر فرش دستباف در کشور و شناسایی زیرساخت­های مؤثر در پذیرش تجارت الکترونیکی و بهره­گیری در جهت توسعه اقتصاد مبتنی بر فرش دستباف است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- پیمایشی است؛ جهت گردآوری اطلاعات از منابع کتابخانه­ای، سایت­های معتبر اینترنتی و پرسشنامه استفاده شده است. در این پژوهش نخست به مطالعه تجارت الکترونیکی، اقتصاد خلاق و فرش دستباف پرداخته شده و سپس با تجزیه و تحلیل داده­ها، نتایج حاصل از پژوهش بیان شده است. در پایان نیز پیشنهاد­هایی جهت دستیابی به اهداف پژوهش و انجام تحقیقات آتی ارائه شده است. با توجه به یافته­های حاصل از تحقیق، ایجاد بستر فرهنگی و آموزشی برای دست اندرکاران بخش فرش دستباف و ایجاد زیرساخت­های موردنیاز جهت پذیرش تجارت الکترونیکی می­تواند کمک شایان توجّهی در توسعه­ مبادلات فرش دستباف داشته باشد.
خانم منیرالسادات میرجمالی مهرآبادی، دکتر مصطفی شمس الدینی، آقای قنبرعلی محمدی، دکتر احمد گودرزی،
دوره 15، شماره 36 - ( 12-1398 )
چکیده

از دیرباز فرش دستباف استان مرکزی به ویژه برند ساروق با تاریخ چند صد ساله به عنوان یکی از نمادهای هنر و فرهنگ ایرانی شناخته شده و نقشی مهم در اشتغال، صادرات غیرنفتی و معرفی هنر استان داشته است. متأسفانه در دهه اخیر، سهم فرش استان از بازار داخلی و خارجی به شدت تنزل یافته و این هنر- صنعت با سابقه، با دشواری‌های بی‌شماری مواجه گشته است تا جایی که تعداد تولیدکنندگان و فعالان این عرصه به نحو چشمگیری کاهش یافته است. مقاله حاضر به تحلیل کیفی و راهبردی فرش دستباف استان مرکزی، ریشه‌یابی تنزل جایگاه آن و ارائه راهکارهای مناسب جهت خروج از این رکود می‌پردازد. در این پژوهش از روش مطالعات کتابخانه‌ای و ابزار مختلفی از جمله تکمیل پرسشنامه و مصاحبه با ذی‌نفعان، کارشناسان، خبرگان و فعالان حوزه هنر- صنعت فرش استان استفاده شده است. سپس با بهره‌گیری از تکنیک SWOT (قضفت) به تحلیل کیفی و ارزیابی نقاط قوت، ضعف، فرصت‌ها و تهدیدهای این هنر- صنعت پرداخته و در نهایت راهکارهای رسیدن به اولویت‌های مبتنی بر جهت‌گیری‌های توسعه آن در استان ارائه شده است. نتایج به دست آمده از این مطالعه نشان‌دهنده جایگاه تدافعی فرش استان در بازارهای داخلی و خارجی است و متناسب با این جایگاه راهبردها و سیاست‌ها، تدوین و راهکارهای عملیاتی خروج از رکود فعلی ارائه شده است. اصلی‌ترین راهبردهای تدوین شده، "نیازسنجی، تدوین، اجرا و ارزیابی برنامه آموزشی منظم در مراحل و سطوح مختلف حوزه هنر– صنعت فرش"، "ارتقای کیفیت فرش دستباف در استان از طریق شناسنامه‌دار کردن فرش‌های بافته شده، استانداردسازی، نظارت و ارزیابی" و "به‌کارگیری روش‌های نوین بازاریابی و برنامه‌ریزی اثربخش جهت معرفی برندهای فرش دستباف به منظور نفوذ در بازارهای جدید و افزایش سهم در بازارهای موجود" می‌باشند.

 

خانم فائزه صبوری، دکتر محمد جواد تقی پوریان، دکتر لیلا آندرواژ،
دوره 15، شماره 36 - ( 12-1398 )
چکیده

امروزه، سرعت تغییرات در حوزه های فناوری و دانش بازار از یک سو و ابتکار عمل همراه با سرعت عمل در حوزه های کسب و کار از سوی دیگر، باعث شده است که عصر امروزی مبدل به عصر رقابتی شود که این رقابت بر میزان دستیابی یک شرکت به اهداف خود که مبتنی بر عملکرد صادراتی است، تأثیرگذار است. بر این اساس پژوهش حاضر بر آن است که تاثیر جهتگیری بازار صادرات بر عملکرد صادرات شرکتهای فرش دستبافت ایرانی، با نقش میانجی اثربخشی بازاریابی و قابلیت های بازاریابی را مورد بررسی و کنکاش قرار دهد. روش پژوهش حاضر کمی- پیمایشی می­باشد که 154 نفر از مدیران شرکت­های فرش دستبافتی به عنوان نمونه بر اساس نمونه­گیری غیر احتمالی در دسترس متمرکز شده است و در بین آنها پرسشنامه استاندارد با روش اینترنتی و حضوری توزیع شده است. نتایج با استفاده از نرم افزار SPSS در بخش توصیفی و با توجه به توزیع غیرنرمال داده­ها بر مبنای Smart PLS بخش تببینی مورد سنجش قرار گرفت. نتایج یافته­ها بیانگر آن است که جهت بازار صادرات بر قابلیت­های بازاریابی و اثربخشی­های بازاریابی تأثیر معناداری به ترتیب در سطح اطمینان 99/0 و 95/0 دارند و همچنین قابلیت­های بازاریابی و اثربخشی­های بازاریابی بر عملکرد صادراتی در سطح اطمینان95/0 و 99/0 تأثیر معناداری دارند، بنابراین جهت بازار صادرات چه به صورت مستقیم و چه به صورت باواسطه با متغیرهای قابلیت­های بازاریابی و اثربخشی­های بازاریابی بر عملکرد صادرات شرکت های صادر کننده فرش تأثیر معناداری در سطح اطمینان 99 درصد دارند.
علی کاوند، داریوش حسنوند، رضا معبودی،
دوره 15، شماره 36 - ( 12-1398 )
چکیده

تحقیق  حاضر، رابطه پویای غیرخطی بین عوامل مؤثر بر صادرات فرش دستباف را برای ایران بین سال‌های 95-1352 و با تمرکز بر متغیرهای کلان اقتصادی مورد بررسی قرار می‌دهد که در آن از روش خودرگرسیو با وقفه توزیعی غیرخطی استفاده شده است. نتایج نشان می‌دهند که بین متغیرهای مدل، رابطه کوتاهمدت و بلندمدت غیرخطی وجود دارد. در بین متغیرها، دو متغیر قیمت فرش دستباف و درآمد جهانی هم در کوتاه‌مدت و هم در بلندمدت اثرات نامتقارن بر صادرات فرش دستباف دارند. به عبارت دیگر، تغییرات مثبت و منفی قیمت فرش دستباف، هم در کوتاه‌مدت و هم بلندمدت، اثرات متفاوت معنا‌داری بر صادرات فرش دستباف دارند. در مورد درآمد جهانی، اثرات شوک مثبت و منفی در کوتاه مدت معنادار هستند و علامت مورد انتظار را دارند. در بلندمدت نیز شوک منفی درآمد جهانی علامت مورد انتظار را دارد و معنادار است. در بلندمدت، شوک مثبت درآمد جهانی اگرچه علامت مورد انتظار را دارد، اما معنادار نیست. بعلاوه، افزایش تولید فرش دستباف و نرخ ارز واقعی، مطابق نظریه، تأثیر مورد انتظار را دارند و هم معنادار هستند. در نهایت، سرعت تعدیل مدل از تعادل کوتاه‌مدت به بلندمدت در حدود 72/0 است به عبارت دیگر، میزان تصحیح خطا و کاهش انحراف از تعادل بلندمدت در هر دوره، در حدود 72 /0 است.
حمزه امین طهماسبی، آرزو سلطونی،
دوره 16، شماره 37 - ( 6-1399 )
چکیده

فرش مهم‌ترین کالای صادراتی غیرنفتی کشور است؛ اما به دلیل وجود تحریم، شرایط جدیدی برای ایران حاصل شده و این صنعت دستخوش تغییراتی گشته است و برخی از بازارهای خود را از دست داده و امکان صادرات محدودتر شده است. هدف این پژوهش شناسایی عوامل مؤثر بر انتخاب بازار صادراتی فرش دستباف ایران است. در این راستا پس از شناسایی معیارهای مؤثر بر انتخاب بازار هدف فرش دستباف ایران با استفاده از طیف لیکرت، معیارهای دارای اهمیت کمتر با بهره‌گیری از روش فریدمن حذف می‌شوند. سپس با استفاده از تکنیک دیمتل فازی، تأثیرگذاری و تأثیرپذیری متقابل معیارها بر یکدیگر محاسبه ‌شده و درنهایت عوامل تأثیرگذار بر انتخاب بازار هدف صادراتی فرش دستباف تعیین می¬شود. نتایج این مطالعه نشان داد که عوامل محیط قانونی، ثبت قانونی اسامی و طرح‌های ایرانی، تولید ناخالص داخلی، سلایق بازار هدف، صادرات از طریق اعتبار اسنادی بانکی و کیفیت مورد انتظار، به ترتیب اثرگذارترین عناصر بر سایر عوامل می¬باشند.

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به گلجام؛ نشریه علمی فرش دستباف است.
بازنشر اطلاعات: استفاده از مطالب ارایه شده در این پایگاه با ذکر منبع آزاد است.
Designed & Developed by : Yektaweb