9 نتیجه برای آشوری
آقای حمیدرضا محبی، دکتر محمدتقی آشوری،
دوره 1، شماره 1 - ( زمستان 1384 )
چکیده
زیلو یکی از کهن ترین دستباف های ایرانی است که نقوش متنوع و غنی اش خود بیانگر تاریخ آن است. این تنوع و غنا در زیلوهای طرح محرابی موسوم به صف که ویژه پوشش کف شبستان مساجد بوده،بیشتر متجلی شده و به لحاظ ارتباط تنگاتنگی که با مسجد داشته،بار معنایی و دینی نمادین یافته آن سان که حتی چزیی از مجموعه مسجد تلقی می شده است. زیلوی طرح محرابی صف را می توان همچون نشانه و تجسمی از صف نماز جماعت (با در نظر گرفتن تمامی ویژگی ها و جنبه های عبادی و تعلیمی آن) بر کف شبستان مسجد برشمرد.
آقای اشکان رحمانی، دکتر محمد تقی آشوری،
دوره 2، شماره 4 - ( پاییز و زمستان 1385 )
چکیده
در این تحقیق تکنیک بافت سه نمونه از دست بافت های کمیاب ایل قشقایی را بررسی کرده ایم. در دو نمونه اول به شباهت و تفاوت ساختار بافت هر کدام از آنها یعنی شیشه در مه بافی و ایی بافی (دو لایه بافی) اشاره کرده ایم. تشابه این دو بدین گونه است که هر دو دست بافته ای است داری، تخت باف از نوع پودکشی، و تار نما که در چله کشی آنها از دو رنگ متضاد استفاه می شود و تفاوت آنها در این است که شیشه در مه یک لایه بود در حالی که ایی دو لایه است. در چله کشی شیشه در مه تارهای رو یکدست تیره و زیر رنگ روشن استفاده می شود در صورتی که تارهای ایی یک به یک تیره و روشن است. وارونه چین بافی سومین نوع تخت باف از نوع پود پیچی بوده که شباهت زیادی با رندکافی(ورنی بافی) دارد اما به لحاظ استفاده از تکنیک خاص نقوش مورد استفاده، ظریف بافته می شود.
آقای محمود علیمرادی، دکتر محمدتقی آشوری،
دوره 3، شماره 6 - ( بهار و تابستان 1386 )
چکیده
فرش بختیاری به لحاظ ویژگیهای عشایری- روستایی کمتر از فرشهای شهری مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است. به خصوص طرح و نقشهای این منطقه با وجود تنوع و غنای آن چندان شناخته شده نیست. در این مقاله با تکیه بر مطالعات میدانی نقش انواع درخت در فرشهای مناطق مختلف استخراج و طبقه بندی گردیده است. ضمناً سعی شده مفاهیم کلی انواع درخت به کار گرفته شده مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گیرد تا زمینه مطالعات دقیق تر بعدی فراهم آید.
خانم نفیسه گریوانی، دکتر محمدتقی آشوری،
دوره 3، شماره 6 - ( بهار و تابستان 1386 )
چکیده
فرش شناسان اصالت قالیچه قشقایی را در گزینه هایی همچون کاربرد الیاف پشمی مرغوب، رنگرزی گیاهی،طراحی ذهنی و رنگ پردازی جسورانه می دانند . این طراحی ذهنی و رنگ پردازی جسورانه می دانند. این اصول سالها پیش در نمونه های متعدد دست بافته های این قوم به کار گرفته می شد. از سوی دیگر نظام تولید در آن دوران متکی بر استفاده از منابع و امکانات در دسترس به طور کلی خودکفایی خانوارها بود. تولید در این دوران تجاری و انبوه نبود و کاربرد فرشها به استفاده خانوار و در نهایت هدیه و پیشکش دادن محدود می شد اما با حضور عناصر جامعه صنعتی در زندگی عشایر- که خود از نتایج اجرای دو طرح اسکان اجباری و اصلاحات ارضی و نیز رواج آموزش عشایری بود- تولید فرش چهره جدیدی به خود گرفت. با ورود کلافهای کارخانه ای آماده و رنگ های شیمیایی،کیفیت محصولات قشقایی به خطر افتاد و تولید انبوه و تجاری با رشد فعالیت تجار،دلالان و واسطه ها رواج گرفت. در اثر آموزش عشایری و تولید تجاری، سنتهای نقش پردازی و بافندگان طوایف و تیره های مختلف ادغام گردید و به طور کلی این دوران با نوعی درهم آمیختگی و تضعیف اصالتها در فرش قشقایی همراه بود. اما درنهایت برخی تولید کنندگان خصوصی به ارزشهای واقعی فرش قشقایی توجه کردند. اینان کوشیدند با حفظ سنتها و ویژگیهای مثبت فرش قشقایی از امکاناتی که تکنولوژی دنیای صنعتی در جهت رفع معایب و مشکلات تولید این آثار ارائه می نمود،استفاده نمایند. بدین سان افقی تازه در عرصه تولید این محصولات گشوده شد.
آقای علیرضا بهارلو، خانم صدیقه آقایی، دکتر محمدتقی آشوری،
دوره 6، شماره 16 - ( تابستان 1389 )
چکیده
نمکدانهای عشایری از جمله آن دستبافتههای عشایری هستند که در مقایسه با سایر منسوجات ایلیاتی مثل قالی، قالیچه، گلیم و... در سطح محدودتری شناخته شدهاند. این محفظههای کاربردی عموماً در میان سایر دستبافتههای ایلات مختلف کشورمان قابل مشاهدهاند و به لحاظ ساختار و فرم، طرح و نقش، بافت، رنگ و تزئینات، مشخصات ویژهای دارند که این امر لزوم شناخت آنها را در کنار سایر تولیدات عشایری، با اهمیت جلوه میدهد. در این میان، ایل افشاری کرمان با داشتن سابقهای طولانی در زمینه بافندگی، از جمله عشایری میباشد که دارای نمکدانهای متنوع و قابل توجهی است. نمکدانهای افشاری معمولاً به دست زنان ایل بافته میشوند و به لحاظ ظاهری و سایر مختصات بافندگی بیانگر ویژگیهای افشار هستند، حتی با وجود اینکه تأثیر و تأثرات بارزی نیز در آنها مشاهده میشود. بدین جهت در مقاله پیش رو سعی بر آن بوده تا با مطالعه ایل افشاری و سابقه بافندگی آن، و همچنین بررسی پیشینه تاریخی و اقلیمی و میزان تأثیرپذیری بافتههایشان از سایر نواحی؛ به شناختی پیرامون تولیدات آنها-علی الخصوص نمکدانها- دست یافت و میزان اصالت طرحها و سایر متعلقات این دستبافتهها را تعیین نمود. جنبههای زیباییشناختی ظاهری نمکدانها نیز مورد بررسی و تحلیل واقع شده و در نهایت، نتایج حاصل در تطبیق با منسوجات سایر اقوام کوچرو سنجیده شده است.
خانم لیلا نفیسی نیا، دکتر محمد تقی آشوری،
دوره 9، شماره 23 - ( بهار و تابستان 1392 )
چکیده
میتوان گفت بخشی از هویت فرهنگی-هنری و حتی ملی ما با فرش عجین و مرتبط است. تاریخ فرش ایران، پرافتخار و درخشان بوده است، هنرمندان این رشته تنها با اتکای به گذشته غنی و پربار این هنر و مسیری که تاکنون پیموده است و با دمیدن روح خلاقانه به آن میتوانند آن را همچنان زنده نگهدارند. از اینرو یکی از وظایف پژوهشگران و محققان این رشته معرفی گذشته غنی فرش ایران و هویت تاریخی آن است. در این مقاله تلاش شده است تا بر اساس یک مطالعه کتابخانهای و میدانی ویژگیهای تاریخی-هنری و نمادشناسی یکی از معروفترین نقوش فرش ایران یعنی نقش هراتی در حوزه جغرافیای فرش ایران مورد بررسی قرار گیرد و ریشههای تاریخی این نقش معرفی شود و نهایتاً به چند سؤال زیر پاسخ داده شود. ساختار نقش هراتی چیست ؟ منشأ نقش هراتی چیست؟ انواع نقش هراتی کداماند؟
دکتر علیرضا خواجه احمد عطاری، دکتر محمد تقی آشوری، دکتر بیژن اربابی، دکتر مهدی کشاورز افشار،
دوره 11، شماره 28 - ( پاییز و زمستان 1394 )
چکیده
باغ، فارغ از شکل معمارانۀ آن، یکی از مفاهیم کلیدی در تاریخ هنر ایران از دوران باستان تا عصر اسلامی به شمار میآید؛ بهگونهای که در شکلدهی به فرم، مضمون، موضوع و محتوای بسیاری از آثار هنری در هنرهای مختلف، از جمله معماری این سرزمین، نقشی محوری و تعیینکننده داشته است. هدف پژوهش حاضر بررسی این مفهوم و جنبههای تعیینکنندۀ آن در هنر و فرهنگ دورۀ صفوی است. مسئله این است که باغ در جایگاه مفهوم فکری و معرفتشناختی چه نقشی در شکلگیری بسیاری از جریانها و آثار هنری دورۀ صفوی و بهویژه فرش داشته است؟ این تحقیق بر اساس ماهیت و روش از نوع پژوهشهای تاریخی ـ توصیفی ـ تحلیلی به شمار میآید و از روش کتابخانهای برای گردآوری دادهها بهره برده است. همچنین برای تحلیل دادهها و رسیدن به پاسخ مسئله در این تحقیق از نظریۀ گفتمان میشل فوکو و نظریات لاکلا و موفه بهعنوان چارچوب نظری استفاده شده است. نتیجۀ پژوهش نیز نشانگر آن است که با توجه به ویژگیهای تعیینکنندگی، نظمبخشی و معنادهی، مفهوم باغ در شکلدادن فرمی، مفهومی، مضمونی و محتوایی، یک گفتمان معرفتشناختی در هنر دورۀ صفوی است؛ بنابراین، میتوان از باغ بهعنوان گفتمانی مسلط در هنر و فرش دورۀ صفوی یاد کرد.
دکتر علیرضا خواجه احمد عطاری، دکتر محمدتقی آشوری، آقای بیژن اربابی، دکتر مهدی کشاورز افشار،
دوره 13، شماره 31 - ( بهار و تابستان 1396 )
چکیده
بسیاری از رشتههای هنری و فرهنگی دوره قاجار همانند نقاشی، معماری، شعر و ادبیات و هنرهای صناعی ایران تحت تأثیر اندیشههای مدرنیته غربی دچار تغییر و تحولات و دگرگونیهایی در شکل و محتوا شدند، اما به نظر میآید، برخلاف چنین تغییراتی، قالیهای این دوره با حفظ سنتهای هنری و فرهنگی پیشین عمدتاً به بازنمایی طرحها و نقوش سنتی قالیهای ایرانی پرداخته است.
پژوهش حاضر سعی دارد، با بررسی و شناخت موقعیتهای فرهنگی و اقتصادی، وضعیت قالیبافی دوره قاجار، چگونگی تأثیر روابط تولید، حضور شرکتهای خارجی در توسعه قالیبافی سنتی قاجار و نقش و تأثیر درخواست بازارهای مصرفی غرب را در پایداری طرحها و نقوش سنتی قالیهای قاجار مطالعه کند.
این تحقیق بر اساس ماهیت و روش از نوع پژوهشهای تاریخی-توصیفی-تحلیلی است که از روش کتابخانهای برای گردآوری دادهها بهره برده است. پژوهش دربردارنده نتایجی است که نشان میدهد افزایش صادرات قالیهای قاجاری و حضور سرمایهگذاریهای خارجی در مناطق قالیبافی ایران، که تحت تأثیر بازارهای مصرفی غرب بودهاند، عاملی تعیینکننده در حفظ و تداوم طرحها و نقوش سنتی قالیهای قاجاری شده است.
اردشیر بروجنی، علیرضا خواجه احمد عطاری، محمد تقی آشوری، محمدرضا حافظ نیا،
دوره 16، شماره 38 - ( پاییز و زمستان 1399 )
چکیده
زیباییشناسی فرش دستباف ایرانی بر گرفته از باور و درک زیباشناختی انسان ایرانی از نظام هستی است. در مجموعهی دستبافتههای کوچک عشایر بختیاری، خورجینها از نظر الیاف، کاربرد و نقوش یک نمونهی با ارزش محسوب میشوند. نقوش اینگونه دستبافتهها ذهنی بوده و مبتنی بر باورها و اعتقادات عشایر با کمک گرفتن از طبیعت شکل گرفتهاند. نقوش ذهنی خورجینهای عشایر منطقهی بختیاری دارای ویژگیهای خاص و ارزشهای بصری بر مبنای استفاده و برداشت از طبیعت و زیبائیهای آن، از حیث طرح و رنگ است و از آنجایی که تابع هیچ نقشهی از قبل تهیه و سفارشی شده نیست، جایگاهی برتر به خود اختصاص دادهاند. هدف این مقاله تبیین ویژگیها و زیباییهای مستتر در نقوش ذهنی اینگونه دستبافتهها است، که این ویژگی و زیباییهای نقوش، جزیی از ویژگیهای کلی و زیباییهای مجموعه (پشت و روی دستبافته، الیاف دستبافته، شیرازه و اتصالات دیگر دستبافته) دستبافته عشایری است. سؤال اصلی مقاله این است که نقوش ذهنی دستبافتههای عشایری بازتاب چه ویژگیهای تجسمی است و جایگاه طبیعت و زیباییهای آن از حیث طرح و رنگ و ترکیببندی در خلق نقوش ذهنی خورجینهای عشایر منطقهی بختیاری کجاست و چگونه نقوش ذهنی خورجینها از طبیعت منطقه تأثیر گرفته و یا تجرید و انتزاع یافتهاند. دادههای پژوهش با استفاده از روش میدانی، مصاحبه و کتابخانهای گردآوری شدهاند، تا بتوانند آنچه از ذهن بافندهی عشایری با توجه به پیشینهی قومی و طبیعت محیط زندگیاش نقش بر خورجین شده است؛ کشف و استخراج شود و سپس ثبت و دستهبندی شوند. در نتیجهی این پژوهش، دستیابی به یک دستهبندی کامل از انواع نقوش گیاهی، حیوانی، هندسی و تصویری با توجه به ابعاد گستردهی فرهنگ و آداب زندگی عشایر بختیاری حاصل شده است. همچنین درصد و میزان استفاده بافندگان عشایر منطقه از الیاف بومی و سنتی نسبت به الیاف کارخانهای به دست آمده است و در ارتباط با میزان استفادهی بافندگان عشایر بختیاری از رنگهای سنتی و گیاهی نسبت به رنگهای شیمیایی، این پژوهش نتایج قابل توجهی را به همراه داشته است.