آقای پرویز اسکندرپور خرمی، آقای محسن قاسمی نژاد رائینی، آقای سید بدرالدین احمدی ،
دوره 6، شماره 16 - ( تابستان 1389 )
چکیده
آثار و یافتههای دوره تمدن و هنر اسلامی بر سطوح مختلف از جمله چوب، لوح سنگی، گچبری، پارچه، گلیم، جاجیم یا قالی و قالیچه به اشکال مختلف هندسی یا منحنی و با نمادها و نشانههایی از دل طبیعت یا برگرفته از الهامی عمیق و حسی معنوی، طراحی و اجرا شدهاند. هنر طراحی نقشه فرش و مهارت بافت فرش که با صنعت موجود و صنایع دستی از یک سو و تلفیق با معیارها و شاخصهای طبیعی و تجسمی از سویی دیگر عجین شدهاند، رمز ارتباط هنرمند با محیط اطراف خود و حتی طرز فکر و باورهای دینی و آیینی وی، همراه با نوآوری بوده است. تمرکز عمده این تحقیق بر آن دستهی از فرشهای ایرانی است که طرح یا نقشهاش به صورت محراب بر سجاده یا فرشی مزین به طرح و نقشه محرابی استوار میباشد. در این مقاله تحقیقی با اشاره به فرشهای محرابی و سجادهها سعی شده است تا با استفاده از منابع، ابتدا مضمونهای رایج از جمله وجود «طاق محراب» و «دروازه» در فرهنگ و هنر دوره اسلامی مورد توجه قرار گیرد؛ سپس نتایج حاصل با توجه به آثار نگارگری و سابقه پیدایش این گونه فرشها بررسی و همراه با معرفی چند اثر در این باب ارائه گردد. در ادامه به نمونههای اولیه موجود که در آنها از نقوش گل، گیاه و مرغ استفاده شده و سپس به دو نماد رایج در فرشها، یعنی «قندیل» و «سرو» به طور اختصار پرداخته و چند ویژگی این فرشها تحلیل و معرفی میشود.
خانم حبیبه شریف، آقای پرویز اسکندرپور خرمی، دکتر اصغر فهیمی فر،
دوره 12، شماره 30 - ( پاییز و زمستان 1395 )
چکیده
طراحی نقوش گلیم و فرش، دارای ارزشهایی است که علیرغم توجه بسیاری از هنرمندان و هنردوستان، هنوز جای بررسی بسیار دارد. زیرا که تمام هنرمندان و پژوهشگران بر این باورند که این نقوش از طبیعت الهام گرفته شده است. دیدگاه طراح نقوش گلیم جیرفت نسبت به مسائل مختلفی که مضمون آثارش را تشکیل میدهد، نگرشی آرمانی بوده که زائیدهی فکر و باورهای هنرمند، بنا به الهامات، احساسات و اشتیاقش میباشد. لیکن هنرمند طراح نقوش گلیم جیرفت سعی دارد که مخاطب خود را از طریق دگرگونی طبیعت زیبا، به زیبایی ازلی و مطلق رهنمون سازد، این همان سلوکی است که خود نیز پیموده است. نوشتار پیش روی سعی دارد که با نگاهی به نقوش گلیم جیرفت؛ آنها را از نظر ویژگیهای تصویری و نیز وجود تشابهشان با برخی از عناصر طبیعت و چگونگی تطبیق آنها با طبیعت مورد مطالعه و بررسی قرار دهد، این پژوهش از لحاظ ماهیت؛ توصیفی، تحلیلی و تاریخی بوده و به روش میدانی- کتابخانهای تدوین یافته است. ضرورت انجام چنین تحقیقی میتواند هنرمندان و طراحان نقوش را به شناخت دقیقتری نسبت به دیدگاه طراحان گذشته و شیوه تغییرات این فرمها آشنا سازد. بر اساس تقسیم بندی نقوش به چهار گروه: گیاهی، حیوانی، اشیاء و انتزاعی- اقتباسی، این نتیجه حاصل گردید که از لحاظ گستردگی نقوش در فضای متن و حاشیه گلیمهای جیرفت، گروه حیوانی در درجهی اول؛ و پس از آن، به ترتیب گروه انتزاعی – اقتباسی، اشیاء و گیاهی قرار دارد. این نقوش متأثر از منطقه جغرافیایی و نیز اعتقادات مردم بافنده آن است.