جستجو در مقالات منتشر شده


14 نتیجه برای بصام

دکتر سیدجلال الدین بصام،
دوره 5، شماره 12 - ( بهار 1388 )
چکیده

به پیشنهاد فائو سال ‏میلادی از سوی مجمع عمومی سازمان ملل به عنوان سال بین­المللی الیاف طبیعی نامیده ‏شد. الیاف طبیعی با تولید ۳۵ ‏میلیون تن در سال و اشتغال ‏میلیون­ها نفر در سراسر جهان و کمک به محیط­زیست در جذب گازهای مضر و اصدار گازهای مفید جایگاه مهمی در زندگی بشر دارد. تا ‏سال پیش عمده پوشاک مردم جهان با استفاده از این الیاف تأمین می­شد و از آن پس با اوج گرفتن تولید الیاف مصنوعی، کاهش مصرف الیاف طبیعی نگرانی­هایی را در جوامع بشری و تولیدکنندگان این الیاف ایجاد کرد. در این سال انتظار می­رفت که موضوع الیاف طبیعی جایگاه ویژه­ای بیابد و تولیدکنندگان انواع الیاف طبیعی با همکاری مشترک یکدیگر بر جنبه­های مثبت الیاف طبیعی تاکید نمایند. اهداف سازمان ملل از اعلام این سال در موارد زیر خلاصه می­شود:
 افزایش آگاهی عمومی و در نتیجه افزایش تقاضا برای الیاف طبیعی
‏تشویق دولت­ها برای رسیدگی به مسائل و مشکلات تولیدکنندگان الیاف طبیعی
 توسعه همکاری مداوم و موثر بین­المللی در میان تولیدکنندگان انوع الیاف طبیعی
 توسعه کارآیی و استمرار صنایع مرتبط با الیاف طبیعی‏کشور ایران در میان کشورهای تولیدکننده الیاف طبیعی جایگاه برجسته­ای را دارا ‏است، به گونه­ای که در سال ۲۰۰۷ میلادی در زمینه تولید پشم رتبه چهارم، در زمینه ‏تولید ابریشم رتبه پنجم، در زمینه تولید پنبه حدواًرتبه بیستم و در زمینه صادرات کرک رتبه ششم جهانی را دارد. از آنجا که خوشبختانه میز‏ان اقبال عمومی به الیاف طبیعی در ‏ایران بالا است و همچنین تولیداتی که از این الیاف استفاده می­کنند زیاد است، تقریبا تمامی تولیدات الیاف در داخل کشور به مصرف می­رسد.
‏فرش دستباف ایران مهمترین کالای ایرانی است که اکثر تولیدات داخلی الیاف طبیعی ‏را مصرف کرده و با استفاده از کیفیت مناسب این الیاف به غنوان مرغوب­ترین قرش ‏دستباف در جهات مطرح است. البته سایر عوامل تولید فرش دستباف نظیر طرح­های نفیس و بی نظیر و استادکاری بافندگان ایرانی و بقیه عوامل دخیل در این میان جایگاه ‏خود را دارند. در مقابل فرش دستباف ایرانی که تماماً از مواد اولیه طبیعی استفاده ‏می­کند، کالاهای دیگری در جهان عرضه می­شود که از الیاف مصنوعی مانند اکریلیک، پلی پروپیلن، نایلون و غیره ‏استفاده ‏می­کنند.
‏متاسفانه ناآگاهی عموم مردم جهان از مضرات الیاف مصنوعی وسیله­ای است در دست تولیدکنندگان این­گونه کالاها که بتوانند با استفاده ‏مناسب از توانائی­ها و امکانات متفاوت الیاف مصنوعی در تولید کالاهایی متنوع و جدید به عنوان رقیبی جدی برای فرش دستباف ایرانی و حتی فرش دستباف سایر کشورها مطرح شوند. بازار جهانی زیرانداز در طی ده ‏سال گذشته از حدود ۵ ‏میلیارد دلار به حدود ‏میلیارد دلار رسیده ‏و در این بین بازاژ زیرانداز دستباف از حدود ۳/۱ ‏میلیارد دلار به حدود ۵/۱ میلیارد ‏دلار رسیده است. بنابراین مشخص است که بازار سایر کالاها که میزان بیشتری از الیاف مصنوعی استفاده ‏می­کنند افزایش چشمگیرتری داشته است.
‏اعلام سال مخصوص برای الیاف طبیعی می­تواند در افزایش آگاهی عمومی به مزایای الیاف طبیعی بسیار موثر باشد. در این سال با توجه خاصی که به موضوع الیاف طبیعی شده ‏تعداد ‏برنامه شامل کنفرانس، سمینار، نمایشگاه ‏، نمایش مد لباس، بازدید و غیره ‏توسط کشورهای مختلف جهان در تقویم فائو گنجانده ‏شده ‏است که توجه عموم مردم را به این موضوع جلب نمایند. یکی دیگر از اهداف اعلام این سال، جلب­توجه و همکاری دولت­ها برای رسیدگی به مسائل و مشکلات دست­اندرکاران این صنعت بوده ‏است. همچنین بنا بوده که بخش خصوصی و تولیدکنندگان الیاف طبیعی با تعامل نزدیک با یکدیگر در این زمینه تلاش مضاعفی به خرج دهند.
‏در ایران علی­رغم تمام مزیت­های نسبی که در این خصوص وجود دارد مجامع و دستگاه­های مسئول و بخش خصوصی حرکت فعالی صورت نداد، به گونه­ای که از بین ‏برنامه مورد اشاره، فقط یک مورد در ایران انجام می­شود. علی­رغم اهمیتی که مواد اولیه طبیعی- به خصوص برای فرش دستباف- دارد، در این سال شاهد حرکت مثبتی در ساماندهی این موضوع مهم نبودیم. برای تشریح بیشتر موضوع به موارد زیر توجه شود:
۱- پنبه که یکی از تولیدات نه چندان قدیمی، ولی درعین حال حائز اهمیت بسیار برای ‏صنعت نساجی و فرش محسوب می­شود، با چالش­های بسیاری مو اجه شده ‏است.
‏سطح زیر کشت پنبه ظرف ‏سال تقریباً نصف شده است (میزان ۳۸۳۵۸ ‏هکتار در سال ۱۹۹۷ به میزان ‏هکتار در سال ‏کاهش یافته است) و یک ‏سوم از میزان تولید در این ده سال کاسته شده است (از ۱۳۷ ‏هزار تن در سال ‏به ۵ ‏هزار تن در سال ‏کاهش یافته است). به غیر از کاهش میزان تولید، نوع پنبه تولیدی در ایران با بسیاری از دستگاه­های جدید نساجی همخوانی ندارد و ‏عملا غیرقابل استفاده است. این امر دلیلی شده است تا صنایع نساجی مجبور شوند نزدیک به ۳ ‏هزار تن پنبه از خارج وارد کنند و در عین حال بیش از ‏هزار تن از پنبه داخلی صادر شود. از هر دوی این مسائل مهم­تر، نداشتن دیدگاه صحیح در زمینه فرآوری وش پنبه به پنبه محلوج و قابل ریسیدن است. این کار که شاید یکی از مهم­ترین مراحل تولید الیاف پنبه است مورد کمترین توجه قرار گرفته به طوری ‏که در بدنه دانشگاهی و تحقیقاتی کشور، هیچ­گونه برنامه اموزشی و پژوهشی ‏برای این مرحله از کار انجام نشده است. یکی از دلایل آن می­تواند سرگشتگی این قسمت از تولید بین وزارت­های جهاد کشاورزی و صنایع باشد. از یک منظر، تولید
‏وش پنبه در مزرعه کاری است که مستقیما کشاورزی محسوب می­شود و از طرف دیگر، تا وش پنبه به صورت الیاف در نیامده ‏باشد به عنوان یک ماده ‏اولیه صنعت ‏نساجی محسوب نمی­شوذ. تبدیل وش پنبه به مواد اولیه ریسندگی در کارخانجات پنبه پاک­کنی صورت می گیرد که امری است بین الامرین، و متولی مشخصی ندارد. بسا که بسیاری از مشکلات الیاف پنبه در این مرحله قابل رفع کردن باشد و یا حتی ممکن است در این مرحله مشکلاتی به مشکلات پنبه اضافه شود. بنابراین لازم است که با بررسی دقیق­تر این مرحله از کار، نسبت به تعریف طرح­های تحقیقاتی، دوره­های آموزش مهارتی و در صورت لزوم سرمایه گذاری و ارتقاء کمی و کیفی کارخانجات پنبه پاک­کنی اقدام شود.
۲- پشم ایرانی یکی از مرغوب­ترین پشم ها برای تولید قالی است. ۵ ‏هزار تن پشم در کل کشور تولید می­شود. این کالای باارزش دارای ویژگی­های برجسته­ای ‏است که متاسفانه مورد غفلت واقع می­شود. تعداد کارخانجات پشم­شویی ایران شاید از تعداد انگشتان دست تجاوز نکند و این تعداد کارخانه فقط می­توانند تا ‏حداکثر ‏درصد از پشم تولیدی را بشویند. مابقی پشم تولید شده به صورت ‏شستشوی خانگی، گرده­شور و یا حتی ناشور مورد ‏مصرف واقع می­شود‏. این عمل علاوه ‏بر آنکه از کیفیت پشم می­کاهد موجب افزایش هزینه رنگرزی و فقدان برق و جلای فرش تولید شده ‏می­شود از سوی دیگر چربی که به الیاف ‏پشم چسبیده ‏است در صورت جداسازی و پالایش دارای ارزش افزوده ‏بالایی است. با شستشوی پشم در واحه­های بزرگ پشم­شویی و استحصال چربی پشم، علاوه بر جلوگیری از آلودگی بسیار زیاد محیط­زیست، درآمد خوبی برای دست­اندرکاران حاصل می­شود و در حقیقت از دور ریختن یک گنج ناپیدا جلوگیری می­شود. در عین حال کیفیت فرش ایرانی که با پشم شسته شده مناسب تولید می­شود افزایش یافته و بهای فرش نیز افزایش خواهد یافت.
۳- براساس آزمایش­ها و تجربیات به­عمل آمده، ابریشم ایرانی هرچند که برای ‏کاربرد در پوشاک نیازمند انجام کارهای تحقیقاتی بیشتر و احیانا اصلاح نژاد است، ولیکن در کاربرد آن برای فرش دستباف، به­عنوان بهترین ابریشم محسوب می­شود. متاسفانه با اتخاذ برخی رویکردهای نامناسب در زمینه تولید ابریشم ایرانی و در کنار آن واردات ابریشم خارجی، این صنعت و رشته کاری رو به افول است. طبیعی است که کاهش روند تولید ابریشم، یاس و ناامیدی در بین محققان ایجاد می­کند و علی­رغم تعداد طرح­های تحقیقاتی قابل­توجهی که در زمینه تولید ابریشم صورت گرفته است، نتایج در خور توجهی دیده نمی­شود. از سوی دیگر، همانند ‏پنبه و پشم، مرحله تولید ابریشم به عنوان فعالیتی کشاورزی و مرحله تولید محصول ابریشمی به عنوان فعالیتی صنعتی محسوب می­شود. مرحله فی­مابین این دو مرحله، ‏یعنی ابریشم­کشی، هم امری صنعتی محسوب       می­شود و هم تکمیل و فرآوری کالای کشاورزی، به این ترتیب علی­رغم ذخیل بودن ذو وزارتخانه در این بخش از تولید ابریشم و کالای ابریشمی در ایران، سامان­دهی مشخصی وجود ندارد و بسیاری از عیوب ابریشم ایران در این مرحله به نخ وارد می­شود. با صرف وقت و ‏بودجه لازم و انجام تحقیقات کاربردی به­راحتی می­توان از این صنعت کارآفرین (زیرا بخش­هایی از کشاورزی نظیر توسعه توتستان­ها و پرکردن اوقات فراغت کشاورزان و ... را به همراه ‏دارد) حمایت به عمل آورد. آشنا نمودن تولیدکنندگان ‏فرش ابریشم با ابریشم ایرانی و تبلیغ و تشویق ایشان به استفاده از ابریشم ایرانی از ‏برنامه­های حمایتی نسبتا ساده از این بخش از تولید الیاف طبیعی در ایران است.
۴- الیاف د‏یگری در ایران وجود دارند که به صورت طبیعی تولید می­شوند و با برنامه­ریزی­های لازم می توان شاهد ارتقاء خوب آنها بود‏. به عنوان مثال کرک بز ایران از مرغوب­ترین کرک­های جهان است که متاسفانه به صورت خام صادر می­شود، در حالی­که ارزش­افزوده بسیار بالایی دارد و با توسعه عبابافی­های ‏سنتی و پوشاک ‏سنتی که د‏ر نایین، یزد‏، کاشان و سایر نقاط ایران جریان د‏اشته و دارد می تواند به یکی از پردرآمدترین بخش­های نساجی تبدیل شود. الیاف آزبست که از بزرگترین معدن خاورمیانه د‏ر منطقه نهبندان استخراج می­شود ‏می­تواند به شرط انجام تحقیقات در زمینه نحوه کارکردن و کاهش صدمات بدنی و سرطان­زایی آن و همچنین صادر نمود‏ن آن، درآمد خوبی نصیب کشور نماید.
‏همچنین استحصان الیاف ساقه­ای از گیاهان موز و شاهدانه که در ایران کشت می­شوند و کاربرد ‏آن به صورت الیاف در فرش د‏ستباف و یا به صورت کامپوزیت ‏در منسوجات عمرانی از هدایای الهی است که مورد توجه قرار نمی­گیرد.
‏در پایان پیشنهاد می­شود علی رغم اینکه سال بین المللی الیاف طبیعی رو به اتمام است و متاسفانه اقدام سازنده­ای در این خصوص در ایران صورت نگرفته است، کمیته­ای متشکل از نمایندگان وزارت جهاد کشاورزی (بخش­های تحقیقاتی پنبه، علوم دامی و ابریشم و موسسه آموزش علمی-کاربردی)، وزارت صنایع (اداره کل نساجی) و وزارت بازرگانی (مرکز ملی فرش ایران) و اتاق بازرگانی و صنایع و معادن تشکیل شود تا با هماهنگی یکدیگر در خصوص برنامه­های آموزشی، تحقیقاتی، ترویجی، تولیدی و سرمایه­گذاری در زمینه الیاف طبیعی اقدام نمایند. 

دکتر سید علی مجابی، دکتر سعید شیخ‌زاده نجار ، دکتر شاهرخ حسینی هاشمی ، دکتر سیدجلال الدین بصام،
دوره 5، شماره 13 - ( تابستان 1388 )
چکیده

 جهت بررسی تا‌خوردگی فرش دست‌باف تحت فشار استاتیکی، نمونه فرشی آزمایشی در سه حالت مختلف تا‌خورده تحت باری معادل با ۵۰ g/cm۲ قرار گرفته و سپس به‌صورت متوالی و یکنواخت بار اعمالی به ترتیب تا ۱۰۰، ۲۰۰، ۵۰۰، ۱۰۰۰ و ۱۵۰۰ g/cm۲ افزایش می‌یابد و ضخامت آنها به‌صورت متوالی ثبت و سپس با حذف متوالی و یکنواخت بارها به ترتیب و مجدداً ضخامت نمونه فرش آزمایشی قرائت می‌گردد. با شبیه‌سازی و برازش مدل دو جزئی فشار‌پذیری de-jong بر روی نتایج حاصله، ضمن تخمین ضخامت جزء غیرقابل فشار، پارامترهای فشار‌پذیری فرش در سیستم KES-F محاسبه و مورد قضاوت قرار می‌گیرند. براساس نتایج به‌دست آمده مشخص گردید انرژی فشرده‌سازی در انحنای تا‌خورده فرش بسیار پایین بوده، درحالی‌که انرژی فشرده‌سازی در منطقه‌ای که دو لایه فرش روی یکدیگر قرار می‌گیرند بسیار بالا است. با این حال درصد جهندگی در منطقه‌ای که دو لایه فرش روی یکدیگر قرار دارند، بر خلاف منطقه انحنای تا‌خورده به میزان قابل توجهی پایین بوده که این مسئله حاکی از حساسیت و شکل‌پذیری راحت‌تر این منطقه در مقایسه با منطقه‌ای است که دو لایه فرش روی یکدیگر قرار می‌گیرند. از سویی دیگر ضخامت جزء غیرقابل فشار در منطقه‌ای که دو لایه فرش روی یکدیگر قرار می‌گیرند از سایر مناطق بررسی شده بیشتر است. در این حالت فشرده‌سازی تنها به‌واسطه فرورفتن پرز‌های لایه فوقانی در لایه تحتانی رخ می‌دهد. در حالت تخت و بدون تا‌خوردگی نیز بوم قالی فشرده نشده و صرفاً پرز‌ها تا حد امکان بر روی هم فشرده می‌شوند. در این مقاله برای توصیف رفتار تا‌خوردگی فرش دست‌باف تحت فشار استاتیکی از پدیده Domino تاخوردگی بهره گرفته می‌شود.

دکتر سید جلال الدین بصام، آقای محسن حمیدی، خانم بهشته نصیری راد،
دوره 6، شماره 15 - ( بهار 1389 )
چکیده

گره‌های متقارن و نامتقارن به عنوان دو گره اصیل، خواص فیزیکی و مکانیکی متفاوتی دارند که کاربرد آن‌ها در قالی تأثیر بسزایی دارد. گره جفتی و بی‌گره بافی خواص متفاوتی نسبت به گره‌های اصیل و مجاز به قالی می‌دهند و در صورتی که برای ایجاد خاصیت ویژه‌ای به کار گرفته شوند، ممکن است در موارد نادری به افزایش کیفیت فرش منجر شوند، هرچند که در وضعیت فعلی می‌تواند لطماتی را به فرش دستباف ایران وارد کند. به جهت اهمیت این خواص، کتب و مقالات مختلفی در موردشان اظهار نظر کرده‌اند. نمونه‌های قالی با استفاده از یک نوع مواد اولیه و با کاربرد هر چهار نوع گره فوق‌الذکر توسط یک بافنده بافته شده و تأثیر این گره‌ها بر طول فرش، ضخامت فرش و ارتفاع پرز اندازه‌گیری شد. نمونه‌های بافته شده با دو روش تولید شدند؛ روش اول کنترل ضربات دفتین است که در آن پس از هر رج گره‌گذاری، دو بار با ضربات دفتین بر آن‌ها کوبیده می‌شد. روش دوم، روش کنترل ابعاد است که با تنظیم دفعات ضربات دفتین سعی بر بافت فرش مطابق با نقشه طراحی شده بود. در نمونه‌های جفتی و بی‌گره برای رسیدن به ابعاد مورد نظر نقشه، اجباراً تعداد ضربات دفتین به یک بار کاهش یافت، در حالی که در نمونه‌های متقارن و نامتقارن تعداد ضربات دفتین به پنج یا شش بار افزایش یافت. نتایج نشان می‌دهند که گره‌های متقارن و نامتقارن باعث افزایش طول قالی و گره‌های جفتی و بی‌گره موجب کاهش طول قالی می-شوند و برای رسیدن به ابعاد مورد نظر، یا باید تعداد دفعات کوبیدن ضربات دفتین را تغییر داد و یا از مواد اولیه با نمره‌های متفاوت استفاده کرد. ضخامت کف فرش در نمونه‌ها نیز متأثر از نوع گره هستند؛ یعنی اگر تعداد ضربات دفتین زیادی بر گره‌های متقارن و نامتقارن وارد شود باعث افزایش ضخامت کف قالی می‌شوند و در حالتی که ضربات دفتین کنترل شوند، ضخامت مشابهی با گره‌های جفتی و بی‌گره برای کف قالی ایجاد خواهند کرد.

دکتر سید علی مجابی، دکتر سعید شیخ زاده نجار، دکتر شاهرخ حسینی هاشمی، دکتر سید جلال الدین بصام،
دوره 6، شماره 16 - ( تابستان 1389 )
چکیده

 اگر حین عملیات انبارداری، نگهداری یا مصرف بر فرش دستباف فشار وارد شود؛ فرش ابتدا با یک کاهش ضخامت آنی مواجه شده و سپس با ادامه فشار، کاهش ضخامتش به آرامی شدت می‌یابد که بخشی از این کاهش ضخامت برگشت‌پذیر نمی‌باشد. این کاهش ضخامتِ وابسته به زمان، خزش نامیده می‌شود و متأثر از پارامترهایی چون دما و رطوبت بوده و می‌تواند در صورت عدم توجه عیوبی همچون شکستگی، ترکیدگی، کیسی، کوبیدگی و خط افتادگی را در فرش دستباف به وجود آورد. در نتیجه با شناسایی مدل خزشی فرش دستباف می‌توان رفتار آن را در زمانی که تحت فشار قرار می‌گیرد، پیش‌بینی کرده، از صدمات وارده بر قالی کاست و آثار ناشی از خزش را در فرش کاهش داد. در این تحقیق برای تعیین رفتار خزش فشاری فرش دستباف تاخورده، نمونه آزمایشی فرش به صورت تاخورده و زیر بار ۱۷۰ کیلوگرمی برای ۴۸ ساعت قرار گرفت و به صورت on – line میزان کرنش فشاری در آن‌ها و با شرایط دما و رطوبت مختلف محاسبه گردید. سپس بر روی داده‌های به دست آمده، مدل‌های آماری مختلفی برازش گردید و مشخص شد که تعمیم مدل خزشیVoight – Kelvin با در نظر گرفتن پارامترهای رطوبت و دما بهترین معادله جهت رفتار خزشی فرش دستباف تاخورده است. آنالیز واریانس داده‌های حاصل از اندازه‌گیری کرنش فشاری نیز مشخص کرد که سطوح مختلف دما و رطوبت اختلاف معنی‌داری با یکدیگر دارند و این به معنی تأثیر مستقیم رطوبت و دما در معادله خزش می‌باشد؛ با این حال تأثیر رطوبت و دما در مقایسه با زمان بسیار ناچیز می‌باشد. در این تحقیق هم‌چنین مدول یانگ، ثابت خزش و ضریب ویسکوزیتی فرش دستباف تاخورده محاسبه و ارائه گردید.

دکتر سید جلال الدین بصام، آقای محسن حمیدی، خانم بهشته نصیری راد،
دوره 6، شماره 16 - ( تابستان 1389 )
چکیده

 این مقاله با استفاده از نمونه‌های قالی که توسط یک بافنده از مواد اولیه یکسان و کاربرد چهار نوع گره متقارن، نامتقارن، جفتی و بی‌گره بافته شده‌اند، تأثیر این گره‌ها بر خواص فیزیکی قالی شامل عرض بافت، طول نقش‌مایه‌ها، طول گره و وزن را اندازه‌گیری می‌کند. نمونه‌های بافته شده در دو روش تولید شدند. نتایج نشان می‌دهند که عرض نمونه‌های جفتی و بی‌گره پس از پایین آوردن از دار کاهش می‌یابد، در حالی‌ که کاهش عرض در نمونه‌های متقارن و نامتقارن بسیار اندک است. طول نقش‌مایه‌ها بستگی به میزان تغییر ابعاد فرش دارد و در نمونه‌هایی که تغییر ابعاد رخ داده است، ابعاد نقش‌مایه نیز تغییر کرده و در مواردی که تغییر ابعاد در فرش ایجاد نشده، نقش‌مایه‌ها نیز دست‌خوش تغییر نشده‌اند. در عین حال با بررسی کیفی نقوش ایجاد شده در چهار نمونه، تغییراتی که در اجزای نقش‌مایه به وجود آمده و از نظر وضوح نقش تفاوت‌هایی که بین نمونه‌های مختلف پدید آمده است نیز مورد بحث قرار گرفته‌اند. با بررسی طول گره مشخص شد که بیشترین طول گره مربوط به گره جفتی و کوتاه‌ترین گره مربوط به بی‌گره است. نتایج نسبت وزن خامه قالی به وزن کل فرش نشان می‌دهد که در گره‌های متقارن و نامتقارن بیش از دو سوم وزن فرش مربوط به خامه قالی است که به این ترتیب پیش بینی می‌شود در کاربردهای مکانیکی نسبت به سایر نمونه‌ها برتری داشته باشند، در حالی که نمونه جفتی کمترین نسبت خامه مصرفی را داشته و به همین دلیل می‌تواند ضعیف‌ترین عملکرد مکانیکی را از خود نشان دهد.

دکتر سید جلال الدین بصام،
دوره 6، شماره 17 - ( پاییز و زمستان 1389 )
چکیده

در اول ژوئیه ۲۰۱۰ (۱۱ تیر ۸۹)، رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا، قانونی را امضا و ابلاغ کرد که به موجب آن ورود بسیاری از کالاها از ‌جمله فرش ایرانی از ۲۹ سپتامبر ۲۰۱۰ (۸ مهر ۸۹)، به آمریکا ممنوع شد. این ممنوعیت شامل ورود فرش ایرانی از ایران و از هر مبدأ دیگر و حتی فرش‌های موجود در لوازم منزل مهاجرانی که برای اقامت به آمریکا نقل مکان می‌کنند، می‌باشد. قانونی که توسط باراک اوباما امضا شد، تحت عنوان قانون جامع تحریم­ها و محدود کردن ایران، در حقیقت اصلاحیه قانون تحریم ایران مصوب ۱۹۹۶ به شمار می‌رود که صرفاً برای تحریم کردن شرکت‌ها و اشخاصی بود که در بخش انرژی ایران سرمایه گذاری می‌کردند. قانون جدید، فعالیت‌های مورد تحریم را به مقدار زیادی افزایش داده است و هدف از این تحریم‌ها را وادار ساختن ایران به نشستن پشت میز مذاکره در خصوص فعالیت‌های هسته‌ای خود، بیان می‌کند.
این اولین بار نیست که آمریکا اقدام به تحریم فرش ایران می‌نماید. در اکتبر سال ۱۹۸۷ نیز رونالد ریگان قانونی را امضا کرد که به موجب آن ورود فرش ایران به آمریکا ممنوع شد. طی آن قانون، صادرات فرش از ایران به آمریکا ممنوع شد و فقط مهاجرانی که قصد آوردن لوازم منزل خود را داشتند، مجاز بودند که یک تخته فرش به همراه خود وارد نمایند. این قانون به مدت ۱۳ سال پابرجا بود تا اینکه در ۲۸ آوریل ۲۰۰۰ توسط بیل کلینتون ملغی شد.
این تحریم به منزله ابزاری برای وادار کردن ایران به پذیرش نظرات و به نوعی تسلیم در برابر خواسته‌های آمریکا به کار گرفته می‌شود. اصولاً تحریم در دنیای امروز به صورت یکی از اهرم‌های فشار در روابط بین‌الملل مطرح است و در طول چند دهه اخیر، شاهد به‌کارگیری آن علیه کشورهای مختلف دنیا هستیم. کشور ما نیز نه تنها در خصوص فرش و در چند سال اخیر، بلکه در مورد سایر کالاها نیز در سه دهه گذشته بارها از سوی آمریکا و برخی کشورهای اروپایی تحریم شده است. 
در قرون گذشته، شکل حادتر تحریم در جنگ‌ها به صورت محاصره اتفاق می‌افتاد. در محاصره، ارتش مهاجم با اردو زدن در اطراف قلعه یا استحکامات گروه دیگر ،مانع رسیدن هرگونه تدارکات، از ‌جمله تدارکات مواد غذایی، به این گروه می‌شد. طبیعی است که با این کار ارتش مهاجم می‌خواهد با به‌ستوه آوردن گروه محاصره شده و ایجاد فشارهای داخلی، شرایط را برای تسلیم و یا تضعیف ارتش دشمن فراهم آورد و در نهایت با یورش به قلعه و یا بدون حمله به آن، فاتح جنگ شود. طبیعی است که فشار زیادی در این دوران بر مردم درون قلعه وارد می‌شود و روال زندگی روزمره به خطر می‌افتد و حتی با گسترش گرسنگی و بیماری، ممکن است تعدادی هم تلف شوند. اما روی دیگر سکه این است که محاصره‌کنندگان نیز هرچند آزادی بیشتری دارند و امکان تهیه غذا و مهمات برای آنها فراهم است، ولی محدودیت‌هایی نیز برای آنها ایجاد می‌شود که در دراز مدت می‌تواند موجب گسترش اعتراضات و شورش‌های درونی شود. در تاریخ، شاهد محاصره‌های بسیاری هستیم که به نفع نیروی محاصره‌کننده خاتمه یافته است اما در تعداد قابل توجهی از محاصره‌ها نیز نیروی محاصره‌کننده، طرفی نبسته و بدون کسب نتیجه، و در حقیقت با واگذاری برخی نتایج به نیروی محاصره شده، به کشور یا موضع خود عقب نشینی کرده است.
چندین عامل می‌تواند در شکست دشمن در شرایط محاصره و تحریم، موفقیت‌آمیز باشد. این عوامل شامل وجود روحیه دفاعی در مردم، آگاهی آحاد مردم از اهداف، عزم همگانی برای رسیدن به هدف حتی با نثار جان خود در صورت لزوم، انجام پیش‌بینی‌های لازم توسط مسئولان و فرماندهان برای نگهداری و انبار کردن مواد غذایی به منظور مقابله با اثرات کوتاه مدت محاصره، یافتن راه‌هایی برای رساندن تدارکات و مواد غذایی از بین حلقه محاصره، اتحاد با نیروهایی خارج از حلقه محاصره برای یاری رساندن به نیروهای محاصره شده و در حقیقت به خطر انداختن نیروهای محاصره کننده از دو جهت داخل و بیرون، ایجاد تفرقه و وحشت در نیروهای محاصره کننده و نظایر آن است. مجموعه این عوامل می‌تواند به افزایش مقاومت در میان نیروهای خودی و کاهش انگیزه برای نیروهای محاصره‌کننده بینجامد. در این صورت با تحمل محاصره و گذشت زمان، امکان شکست حصر و عقب نشینی نیروهای محاصره‌کننده به وجود می‌آید.
از سوی دیگر، نیروهای محاصره‌کننده تلاش می‌کنند که در زمان کوتاه‌تری عملیات محاصره را با موفقیت به اتمام برسانند. این نیروها می‌دانند که افراد محاصره شده فشار زیادی را تحمل می‌کنند و با تشدید فشارها می‌توانند به نتیجه برسند، اما اگر زمان طولانی شود، ممکن است فشاری که به خود آنها وارد می‌شود نیز به تهدیدی درونی برای خودشان تبدیل گردد. یافتن راه‌های رسوخ به داخل قلعه، ایجاد محدودیت‌های کامل‌تر، اتحاد با نیروهای بیرون از حلقه محاصره برای پیوستن به حلقه محاصره و یا حداقل جلوگیری از حمله آنها از پشت سر، ایجاد تفرقه و یأس در نیروهای محاصره شده، حمله مستقیم به قلعه و تلاش در تخریب آن، و نظایر این از جمله تاکتیک‌های نیروهای محاصره‌کننده است.
تهدیدهای تحریم فرش برای ایران
تحریم، یک شمشیر دو لبه است که یک لبه آن بر کشور تحریم شده، فشار وارد می‌آورد و لبه دیگر آن متوجه تحریم‌کنندگان است. کشور آمریکا بزرگ‌ترین مصرف‌کننده قالی در دنیا است؛ به گونه‌ای که در سال ۲۰۰۳ میلادی نزدیک به ۵۰۰ میلیون دلار، و در سال ۲۰۰۹ بیش از ۲۶۰ میلیون دلار، واردات قالی به این کشور ثبت شده است. در سال‌های قبل از تحریم اول، ایران مقام اول صادرات فرش به این کشور را داشت و هرچند در سال‌های بعد، جایگاه نخست در این زمینه هرگز از آن ایران نشد و کشور هند این مقام را به دست آورد، اما میزان صادرات فرش ایران به آمریکا نزدیک به یک سوم از کل صادرات فرش کشور را تشکیل می‌داد. از دست دادن این بازار خوب، یکی از ضربات سنگینی است که به صنعت فرش ایران وارد می‌شود.
کسب رتبه اول واردات فرش در آمریکا توسط هند و در حقیقت واگذاری این بازار مناسب به رقیب، لطمه دیگری است که به صنعت فرش ایران وارد می‌شود و جبران آن، دشوار و تقریباً غیر ممکن است. همان‌گونه که آمار نشان می‌دهد در فاصله سال‌های ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۹ سهم ایران از این بازار از حدود ۲۴ درصد به ۱۳ درصد افت نموده، در حالی که سهم هند حدود ۳۳ درصد و در سال‌هایی تا حدود ۳۹ درصد نیز رشد داشته است. 
حذف فرش ایران از مجلات طراحی داخلی، اشکال بزرگ دیگری است که به سبب این تحریم برای صنعت فرش ایران به وجود می‌آید. در دوران تحریم اول، شاهد بودیم که در مجلات طراحی داخلی آمریکا، متخصصان طراحی داخلی برای تکمیل مجموعه‌های خود و عرضه به مشتریان، از فرش‌های هندی و چینی استفاده می‌کردند. استفاده از این فرش‌ها در مجلات تزیینات داخلی، تأثیر فرهنگی عمیقی بر سلیقه مصرف‌کنندگان آمریکایی در درازمدت می‌گذارد به طوری که حتی پس از لغو تحریم، تمایل مردم آمریکا نسبت به خرید فرش ایران کمرنگ‌تر خواهد بود. از سوی دیگر، مجلات طراحی داخلی علاوه بر خود آمریکا، گستره توزیع وسیعی دارد و در برخی کشورهای اروپایی، آسیایی و آفریقایی نیز مورد توجه است. به این ترتیب، دامنه اثرگذاری فرهنگی آن نیز ممکن است فراتر رود.
مشکل دیگری که به وجود خواهد آمد این است که فروشندگان فرش ایرانی که در داخل آمریکا فعالیت می‌کردند و پیش از تحریم، بیشترین میزان درآمد را با فروش فرش ایرانی به دست می‌آوردند، پس از تحریم برای کسب درآمد، مجبور به روی آوردن به فرش‌های غیر ‌ایرانی خواهند شد. در حالت جدید، برای افزایش فروش خود و کسب درآمد الزاماً بایستی تبلیغ نمایند، بدین معنی که لازم است امتیازات فرش‌های غیر ایرانی را برجسته کنند و نقاط ضعف آنها را کمرنگ جلوه دهند؛ موضوعی که تا قبل از تحریم شاید برعکس آن را عمل می‌کردند. در این صورت، فرش‌های غیر‌ایرانی از حمایت مؤثر فرش‌فروشان نیز برخوردار می‌شوند که به جهت اعتمادی که قشر زیادی از مردم به آنها دارند، از بسیاری روش‌های تبلیغی دیگر مؤثرتر است.
در کوتاه مدت، تعدادی از فروشندگان فرش غیر ایرانی در آمریکا از کاهش عرضه فرش ایران خشنود خواهند شد، زیرا قدرتمندترین رقیب خود را به هر طریق برای مدتی از میدان بیرون می‌بینند. طبیعی است که در این زمان به دلیل کمبود عرضه، قیمت فرش ایرانی در آمریکا افزایش می‌یابد و به تبع آن، فرش‌های غیر ایرانی نیز تا حدی افزایش قیمت می‌یابند. هر چند که این موضوع، مقطعی است اما سود قابل ملاحظه‌ای برای مدتی کوتاه نصیب عده‌ای خواهد شد. از طرف دیگر، دلالان و واسطه‌هایی که بتوانند فرش ایران را به هر شکل، وارد بازار آمریکا نمایند، سود سرشاری از این معامله نصیب خود خواهند کرد. این موضوع باعث توسعه بازار غیر رسمی در کنار بازار رسمی می‌شود و در آینده، کار را بر فرش‌فروشانی که سابقه طولانی دارند و هزینه‌های زیادی برای این کار متحمل شده‌اند، سخت خواهد کرد و نوعی بی‌ثباتی در بازار فرش آمریکا ایجاد خواهد کرد.

تهدیدهای تحریم فرش برای آمریکا
تحریم فرش ایران، لبه دیگری دارد که به زیان آمریکا است. هنوز تعداد زیادی فرش ایرانی، زینت‌بخش خانه‌های مردم آمریکا است و زیبایی انکارناپذیر فرش ایرانی در منظر مردم قرار دارد. رقبای ایران باید سال‌های متمادی فرش بفروشند تا جایگاه واقعی فرش ایران را در دل مردم آمریکا از آن خود کنند. حاصل فروش فرش ایران، به خصوص در پنجاه سال اخیر، آن‌چنان وسیع است که می‌توان گفت با وجود میلیون‌ها متر مربع فرش ایرانی در منازل آمریکاییان و زیبایی منحصر به فرد آن، شاید بیش از این مدت، زمان لازم باشد تا بتوان در این حوزه به طور واقعی، جایگاه مساوی و یا برتر برای کشورهای دیگر قائل شد. این علاقه را در مردم آمریکا می‌توان حتی در میان سربازهای مهاجم آمریکایی به عراق و افغانستان مشاهده نمود که برخی از آنها از این فرصت استفاده کرده و به هر شکل ممکن، فرش ایرانی خریده و در مراجعت به کشور با خود برده‌اند.
ایرانیان فرش‌فروش در آمریکا و ایرانیان مقیم آمریکا که اولی بخش عمده‌ای از فرش‌فروشان آمریکا و دسته دوم، درصد مهم و قابل توجهی را در بین سایر اقلیت‌ها تشکیل می‌دهند، مصرف‌کننده و تبلیغ‌کننده فرش ایرانی هستند. هرچند این گروه‌ها در شرایط حداکثر فشار در ابتدای تحریم مجبور به سکوت می‌شوند، لیکن به مرور زمان و با کاهش اثربخشی تحریم و همزمان با افزایش نارضایتی‌های داخلی احتمالاً به انجام اعتراضات رسمی و تلاش در لغو این تحریم مبادرت خواهند کرد؛ همان‌گونه که در تحریم اول شاهد بودیم.
با تحریم فرش ایران، میزان اقبال مردم به فرش دستباف در آمریکا نیز کاهش یافته است، به گونه­ای که از سال ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۹ مقدار واردات این کالا در آمریکا از ۴۸۸ میلیون دلار به ۲۶۶ میلیون دلار کاسته شده است. از دست رفتن نزدیک به نیمی از بازار فرش در آمریکا، زیان قابل توجهی برای صنف فرش‌فروش، ایرانی یا غیر ایرانی، وارد خواهد آورد و در نتیجه، نارضایتی در میان آنان گسترش خواهد یافت. بی‌توجهی به این نارضایتی، عملاً برای حکومت آمریکا مقدور نیست و نمی‌تواند در بلند مدت آن را تحمل کند و همین موضوع، مقدمه‌ای بر رفع تحریم این کالا خواهد شد.
اقداماتی که فرش‌فروشان ایرانی در زمان تحریم برای غلبه بر آثار سوء و یا کاهش آن انجام خواهند داد، تصمیمات عاقلانه‌ای است که می‌تواند جایگاه و روند خاصی را برای خود ایجاد کند. پس از رفع تحریم، رفتار صادرکنندگان فرش ایران در بازار آمریکا با احتیاط بیشتری همراه خواهد شد و به همین دلیل، خساراتی که بر فرش‌فروشان آمریکا در زمان تحریم وارد خواهد شد، پس از آن نیز تا مدتی استمرار خواهد داشت. برای برطرف کردن آثار تبلیغی و فرهنگی ایجاد شده برای فرش ایران در زمان تحریم، فرش‌فروشان مجدداً  باید هزینه‌هایی را تقبل کنند تا بتوانند بخشی از جایگاه اولیه را مجدداً به دست آورند.

تبدیل تهدید به فرصت
با شناخت تهدیدهای موجود و همچنین پیش‌بینی اقدامات بعدی که از سوی آمریکا سر خواهد زد، می‌توان راهبردی را اتخاذ نمود که تهدیدها را به فرصت تبدیل نماید. هنر مدیران صنعت فرش کشور و صادرکنندگان و تولیدکنندگان فرش ایران در این امر نهفته است که وضع موجود را به نفع وضع بهتری تغییر دهند. احتمال تشدید تحریم‌ها علیه ایران در مدت سه تا چهار سال آینده وجود دارد. با اتخاذ راهکارهای مناسب در همین مدت می‌توان به گونه‌ای رفتار نمود که اثرات منفی تحریم را کاهش دهد و خیلی سریع‌تر تحریم‌ها برداشته شوند. در ادامه به بخشی از این راهکارها اشاره می­شود.
توسعه بازارهای جهانی فرش از وضع فعلی به وضع جدید، با توجه به تغییراتی که در توازن کشورهای جهان در دوره بحران و رکود رخ داده است، یکی از مهم‌ترین اقداماتی است که باید صورت گیرد. در بحران اقتصادی که از سال ۲۰۰۸ از آمریکا شروع شد و به سایر کشورهای اروپایی تسری یافت، برخی کشورها مانند یونان و ایتالیا که از مشتریان عمده فرش ایران بودند، دچار عمیق‌ترین بحران‌ها شدند. وضع سایر کشورهای اروپایی نیز که از مشتریان سنتی فرش ایران هستند، چندان بهتر از آن دو کشور نیست. در مقابل، تعدادی از کشورهای جهان از این بحران دور بوده و تأثیر کمتری از آن گرفته‌اند. شروع فعالیت‌های بازاریابی ساماندهی شده در این کشورها می‌تواند جایگزین خوبی برای بازار از دست‌رفته آمریکا باشد. در این میان، کشورهای معروف به BRICS یعنی برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی، می‌توانند مهم‌ترین گروه هدف را  تشکیل دهند. این کشورها با دور بودن از آثار این بحران و داشتن ذخایر ارزی قابل توجه در حال حاضر می‌توانند به کانون صادرات فرش ایران تبدیل شوند و می‌توان صادراتی را که قبلاً به آمریکا صورت می‌گرفت، به این کشورها انجام داد.
کشورهای دیگری نیز که از ثبات اقتصادی بهتری نسبت به کشورهای اروپایی برخوردارند، می‌توانند به عنوان گروه هدف دیگری مطرح شوند. فرش ایران قبلاً در برخی از این کشورها حضور پررنگی داشته است که باید پررنگ‌تر شود و یا حضور کم‌رنگی داشته که لازم است تقویت گردد. برای نمونه، بازار ژاپن از حدود  ۲۷ میلیون دلار واردات قالی در سال ۲۰۰۷ به حدود ۲۰ میلیون دلار در سال ۲۰۰۹ کاهش داشته است، اما پتانسیل­های موجود نشان می­دهد که ظرفیت بالقوه برای افزایش واردات فرش دستباف وجود دارد. در این کشور صادرات فرش ایران حدود ۱۰ میلیون دلار است، در حالی که در این دوره هند از نیم میلیون دلار به حدود یک میلیون دلار افزایش و کشور چین از بیش از ۵ میلیون دلار به حدود ۲ میلیون دلار، کاهش داشته است. در کشورهای عربی که عمدتاً مشتریان فرش ایران هستند، با توجه به افزایش قیمت نفت، ظرفیت بالقوه بیشتری ایجاد شده است و می­توان توسعه بیشتری را در این بازارها  انتظار داشت. همچنین کشور استرالیا که در قاره اقیانوسیه واقع شده است و در شرایط بحران اقتصادی حاضر، از نظر اقتصادی در وضعیت نسبتاً مناسبی به سر می‌برد نیز می‌تواند به عنوان یک بازار هرچند کوچک، مورد توجه متولیان و صادرکنندگان فرش قرار گیرد.
دور زدن تحریم در فاصله سال‌های ۱۹۸۷ تا ۲۰۰۰ به کرات توسط فروشندگان فرش صورت می‌گرفت. این اتفاق در دور جدید تحریم‌ها دشوار‌تر شده است و مسئولان گمرک آمریکا با آمادگی بیشتری نسبت به قبل مانع آن هستند‌، اما تجربه ثابت کرده که این کار، شدنی است و با نفوذ به داخل بازار آمریکا می‌توان عدم کارآیی سلاح تحریم را برای به زانو درآوردن فرش ایران  نشان داد.
در مجموع می‌توان گفت که با دور زدن تحریم‌ها و یا تبدیل آن به فرصت، می‌توان در گذر زمان بر تحریم‌ها و اقداماتی که در حال حاضر به زیان تولیدکنندگان و فروشندگان فرش ایران است، فائق آمد و اسباب موفقیت بیش از پیش را فراهم نمود.

دکتر سید جلال الدین بصام،
دوره 7، شماره 18 - ( بهار 1390 )
چکیده

انجمن علمی فرش ایران به‌عنوان یک نهاد غیر‌دولتی متشکل از اعضای هیئت علمی دانشگاه‌ها، مدرسان، محققان، دانش‌آموختگان و دانشجویان فرش در قالب اعضای پیوسته، وابسته، مرتبط و دانشجویی به‌عنوان بزرگ‌ترین تشکل علمی فرش ایران از سال ۱۳۸۱ تشکیل شده است. هدف این انجمن همان‌گونه که در اساس‌نامه آن مشخص شده گسترش و پیشبرد و ارتقای علم و توسعه کمّی و کیفی نیروهای متخصص و بهبود بخشیدن به امور آموزشی و پژوهشی در زمینه‌های مربوط به فرش است. وظایف و فعالیت‌های این انجمن نیز به این شرح است:
  • انجام تحقیقات علمی و فرهنگی در سطح ملی و بین‌المللی بین محققان و متخصصانی که به گونه‌ای با علم و هنر فرش سروکار دارند
  • همکاری با نهادهای اجرایی، علمی و پژوهشی در زمینه ارزیابی و بازنگری طرح‌ها و برنامه‌های مربوط به امور آموزش و پژوهش در زمینه علمی موضوع فعالیت انجمن
  • ترغیب و تشویق پژوهشگران و تجلیل از محققان و استادان و هنرمندان ممتاز
  • ارائه خدمات آموزشی و پژوهشی
  • بررسی و اظهارنظر در زمینه آموزش فرش و سرفصل‌ها و برنامه‌های آموزشی رشته فرش در مقاطع مختلف تحصیلی
  • تشکیل گردهمایی‌های علمی و هنری در سطح ملی، منطقه‌ای و بین‌المللی
  • انتشار کتب و نشریات علمی و هنری
  • ارائه خدمات مشاوره‌ای علمی و تخصصی در زمینه فرش به اشخاص حقیقی و حقوقی در جهت تعالی هنر صناعی فرش
 تعدادی موزه فرش نیز در ایران تأسیس شده که برخی از آن‌ها به‌صورت تخصصی به نمایش آثار فرش دست‌باف می‌پردازند و برخی دیگر دارای مجموعه‌های ارزشمندی از فرش ایران هستند. اهم این موزه‌ها عبارتند از:

موزه فرش ایران: موزه فرش ایران در ۲۲ بهمن ماه ۱۳۵۶ افتتاح شد. ساختمان موزه فرش ایران معماری شکیل و چشم‌گیری دارد که آذین‌های نمای بیرونی آن شبیه به دار قالی است. سطح نمایشی موزه مساحتی برابر ۳۴۰۰۰ مترمربع را در بر می‌گیرد که شامل دو تالار است و برای نمایش انواع قالی‌های دست‌بافت و گلیم مورد استفاده قرار می‌گیرد. این موزه فعالیت خود را با نمایش ۲۷۵ تخته فرش آغاز کرد و سپس با خریداری از منابع داخلی و خارجی و انتقال برخی فرش‌های سایر موزه‌ها، از جمله کاخ موزه گلستان، این تعداد افزایش یافت.
موزه فرش آستان قدس رضوی: گنجینه فرش در تاریخ هجدهم تیر سال ۱۳۷۷ شمسی افتتاح گردید. فضای این موزه در حدود ۹۷۰ مترمربع و در دو طبقه  است. از فرش‌های نفیس این گنجینه می‌توان به قالی عصر صفوی با قدمت پانصد ساله و قالی هفت شهر عشق اشاره نمود. پرده‌های زیبایی از دوران قاجاریه نیز در این گنجینه در معرض دید علاقه‌مندان قرار گرفته‌اند. آثار هنرمندان برجسته ایران در این موزه به نمایش گذاشته شده است. از جمله این هنرمندان می‌توان به ارجمند کرمانی، محمد نقاش مشهدی، محمد ولد کرمانی، محمد امین کرمانی، حاج یدالله صفدرزاده حقیقی، حاج فیض‌الله صفدرزاده حقیقی، صیرفیان و حاج محمد نوبری نام برد. بیش از ۶۰۰ تخته فرش بافته شده در مناطق کرمان، کاشان، تبریز، خراسان، سنندج، اصفهان و لاهور پاکستان در این مجموعه به چشم می‌خورد که در زمان‌های مناسب به معرض تماشا گذاشته می‌شود. 
موزه فرش بنیاد فرهنگی و هنری رسام عربزاده: این موزه در سال ۱۳۷۴ با کمک شهرداری تهران و اهدای ۶۶ تخته فرش از شاهکارهای مرحوم رسام  عربزاده تأسیس شد. در کنار موزه، کارگاه قالی‌بافی و رنگرزی نیز دایر است و در این محل هنرجویان را بر اساس اصول طراحی مرحوم رسام عربزاده تحت آموزش قرار می‌دهند. در انتهای دوره هر هنرجو موظف به ارائه یک اثر هنری تولید شده توسط خودش است.
کاخ موزه گلستان: از زمان شاه طهماسب صفوی بارویی در اطراف قصبه تهران ساخته شد که در زمان شاه عباس مقداری توسعه یافته و با بنا کردن  عماراتی در آن، مقر سلطنتی مهیا شد و آن را ارگ نامیدند. در مجموعه گلستان اضافاتی توسط کریم‌خان زند صورت گرفت، ولی در نهایت آغا محمد‌خان قاجار با پایتخت قرار دادن تهران، بر رونق کاخ افزود و این کاخ از زمان فتحعلی‌شاه به بعد اهمیت بیشتری یافت. هرچند تعداد زیادی از فرش‌های این کاخ موزه به موزه فرش ایران انتقال یافته است، لیکن در تالارها و عمارت‌های این کاخ هنوز تعدادی فرش ارزشمند وجود دارد.
کاخ موزه سعدآباد: مجموعه فرهنگی تاریخی سعدآباد در پهنه کوهپایه‌های توچال و دره دربند با مساحتی حدود صد و ده هکتار قرار گرفته است. برخی از  عمارت‌ها مانند کاخ ملت و کاخ سبز، به شکل کاخ موزه و همان‌طور که بوده به نمایش گذاشته شده و برخی دیگر با توجه به ویژگی بنا، تبدیل به موزه شدند. در این کاخ موزه تعدادی فرش نفیس از آثار عمواوغلی و دیگران نگهداری می‌شود.
کاخ موزه نیاوران: مجموعه فرهنگی تاریخی نیاوران در باغ بزرگی به مساحت حدود ۱۱ هکتار در شمال تهران قرار دارد. بناهای این مجموعه متعلق به  دوره‌های قاجار و پهلوی است. محوطه کاخ شامل کاخ نیاوران، کاخ صاحبقرانیه، کوشک احمدشاهی و گلخانه‌ها و مدرسه اختصاصی پهلوی است. کاخ موزه نیاوران برای اولین بار در سال ۱۳۶۵ گشایش یافت. در سال‌های بعد موزه جهان نما (۱۳۷۶)، کاخ صاحبقرانیه (۱۳۷۷) و کوشک احمدشاهی (۱۳۷۹) نیز در معرض بازدید عموم قرار گرفت. در این کاخ موزه تعدادی از فرش‌های نفیس دوران معاصر نیز نگهداری می‌شود.
موزه ملی ایران: این موزه با قدمتی بیش از ۷۰ سال یکی از موزه‌های معتبر جهان است. این موزه دارای دو سالن به نام‌های ایران باستان و دوران اسلامی است که اولی در سال ۱۳۱۶ و دومی در سال ۱۳۷۵۵ رسماً گشایش یافتند. در موزه دوران اسلامی تعدادی آثار باستانی با موضوع منسوجات، از جمله فرش دست‌باف وجود دارد.
موزه ملی ملک: این موزه در زمینی که توسط حاج حسین ملک وقف شده راه‌اندازی گردیده است. این موزه در سال ۱۳۷۵ در محل جدید خود که با مدیریت آستان قدس رضوی ساخته شد افتتاح گردید و با داشتن ۳۴۴ تخته فرش مربوط به دویست سال اخیر یکی از مجموعه‌های ارزشمند و تاریخی فرش را دارا است.
موزه فرش اردکان: در سال ۱۳۸۹ راه‌اندازی شد و مقرر است به‌عنوان موزه زنده فرش فعالیت کند، یعنی فعالیت تولید فرش را با استفاده از مجسمه و ماکت و همچنین به صورت واقعی به نمایش بگذارد.
موزه دفینه: این موزه توسط بنیاد مستضعفان و جانبازان تأسیس شد. در ابتدا تعدادی فرش در این موزه نگهداری می‌شد که کتابی تحت عنوان گزیده قالیچه‌های نفیس موزه دفینه حاوی ۵۰ تصویر از فرش‌های این موزه در سال ۱۳۷۳۳ به چاپ رسید، ولی در حال حاضر مجموعه فرش این موزه دیگر وجود ندارد و به تماشاگه پول تبدیل شده است. اهداف این موزه‌ها شباهت زیادی با یکدیگر داشته و به‌جز برخی موارد تخصصی یا اختصاصی می‌توان موارد زیر را به‌عنوان اهداف مشترک در زمینه فرش برای تمام آن‌ها برشمرد: 
پژوهش در سوابق، تحولات و کیفیت تاریخی هنر و صنعت فرش، خاصه در ایران، گردآوری و خریداری نمونه انواع قالی‌های دست بافت ایرانی و برگزاری نمایشگاه‌های موقت از فرش ایران و سایر نقاط جهان،‌ آشنا کردن اقشار مختلف مردم با هنرهای اصیل مرتبط با فرش و انواع دست‌بافت‌ها.
  
این موزه‌ها در عین حال که دارای مجموعه‌های ارزشمندی هستند و منابع غنی تحقیقی برای پژوهشگران به‌شمار می‌روند و برخی از آنها دارای امکانات جانبی مانند کارگاه‌های آموزشی رنگرزی، طراحی، بافت و مرمت هستند، ولی در عین حال به مشکلاتی نظیر کمبود بودجه، کمبود تنوع آثار، نداشتن تبلیغات کافی، عدم ارتباط قوی با دانشگاه‌ها، عدم حضور در مناطق مختلف کشور و در مجموع کمبود آثار موزه‌ای دچارند. در مقابل انجمن علمی فرش ایران با داشتن بیش از پانصد عضو شامل اعضای هیئت علمی دانشگاه‌ها، متخصصان فرهیخته فرش، دانشجویان و دانش‌آموختگان رشته فرش، ناشر اولین فصلنامه علمی- پژوهشی در زمینه فرش دست‌باف، همکاری در تدوین و تألیف دایره‌المعارف فرش ایران و ده‌ها فعالیت علمی دیگر به‌عنوان یک نیروی بالقوه می‌تواند در هرچه بارورتر نمودن فعالیت موزه‌ها نقش مؤثری داشته باشد. 

زمینه‌های همکاری انجمن با موزه‌ها را می‌توان به شرح زیر برشمرد: 
۱-آموزش:
 
آموزش‌های عمومی برای اقشار مختلف مردم شامل مدارس، خانواده‌ها، جوانان، بزرگسالان، دانشجویان و شاغلان فرش در رشته‌ها و موضوعات  مختلف مرتبط با فرش
۲-تحقیقات:
الف.  تحقیقات موضوعی مانند تحقیق در فرش‌های مناطق، نحوه نگهداری فرش، نحوه شستشوی فرش موزه‌ای و تجاری، شیوه‌های تبلیغی مؤثر و غیره
ب.   تحقیقات موردی مانند بررسی فرش خاص، اثربخشی برنامه‌های موردی و نظایر آن‌ها
پ.   ارزیابی نظرات بازدیدکنندگان در خصوص موزه‌ها، برنامه‌های ارائه شده، نحوه بهبود و ارتقای فعالیت‌ها و غیره
۳-تبلیغات:
الف.  معرفی فرش‌های موزه در فصلنامه گلجام و خبرنامه انجمن
ب.   همکاری با انجمن‌های علمی دانشجویی برای معرفی موزه فرش به دانشجویان فرش
۴-نشر و گسترش علوم فرش:
الف.  برگزاری سخنرانی‌های ماهیانه
ب.   برگزاری جلسات عمومی و یا علمی انجمن
پ.   برگزاری کنفرانس‌های سالیانه یا موردی
۵-ایفای نقش ارتباطی دانشگاه‌ها با موزه‌ها:
الف.  ساماندهی و هماهنگی بازدید دانشجویان فرش از موزه
ب.   ساماندهی و هماهنگی کارآموزی دانشجویان فرش در موزه به‌عنوان مرمتگر، راهنمای تور و نظایر آن

در مقابل موزه‌ها می‌توانند برای کمک به انجمن علمی فرش ایران، اقدامات زیر را در برنامه کاری خود قرار دهند:
  • تسهیل دسترسی به مخزن موزه برای انجام تحقیقات
  • تأمین بودجه‌های جزئی برای اجرای تحقیقات
  • در اختیار گذاردن فضا برای برگزاری دوره‌های آموزشی
  • در اختیار گذاردن فضا برای برگزاری جلسات علمی و عمومی انجمن
  • عضویت حقوقی در انجمن
امید است که با همکاری موزه‌ها و انجمن علمی فرش ایران، به اهدافی که در تأسیس این نهادها مد نظر بوده جامه عمل پوشانده شود و توسعه علمی فرش ایران روزافزون گردد.

آقای سید محمد مهدی میرزاامینی، دکتر سید جلال الدین بصام،
دوره 7، شماره 18 - ( بهار 1390 )
چکیده

 طرح‌های فرش ایران دارای دسته‌بندی‌های گوناگونی است که فرش ترنجی و لچک ترنج در این بین هم به لحاظ زیبایی و هم به لحاظ کثرت استفاده و تولید از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است. در این بین به نظر نمی‌رسد که ترنج در فرش ایرانی تنها به‌دلیل ابعاد زیبایی‌شناختی‌اش به این درجه از اهمیت و کثرت رسیده باشد؛ و در این بررسی نقش ترنج در فرش ایران از منظر نمادین و به شیوه کتابخانه‌ای و تحلیل محتوا مورد کنکاش قرار گرفته است. ترنج به‌طور آشکار هم از نظر ظاهری و هم از نظر مفهومی در فرش به درجه‌ای از پختگی و زیبایی رسیده که در کمتر صنایع دستی دیگری بتوان شاهد آن بود. نقش ترنج در ادامه اعتقادات اسطوره‌ای و نمادین گلستان و حوض شکل گرفته، امّا تکامل آن به شکل امروزی در اصل انعکاس ذهنیت، اندیشه و آرزوهای هنرمند مسلمان ایرانی در تجلی باغ بهشت و فضایی روحانی است. از طرفی در ترنج عینیت بخشیدن به تصورات مینوی از شکل زمینی و این دنیایی خود خارج شده و با بیانی نمادین با استفاده از نقوش تجریدی و انتزاعی، سعی در القای فضایی مقدس را دارد و اختصاصاً تأکیدش بر دنیایی لامکان و لازمان است که در قالب تصویر و فرم خاصی نمی‌گنجد و اینجاست که هنرمند به بیان نمادین متوسل می‌گردد. برای القای این مفهوم والا طراح یا بافنده، مرکز فرش را با درک تمام معانی متصف به آن و در آگاهی کامل برمی‌گزیند.

آقای محمدرضا شاهپروری، دکتر سید جلال‌الدین بصام،
دوره 7، شماره 19 - ( تابستان 1390 )
چکیده

پژوهش حاضر مبنایی کاربردی برای استفاده از پسماند گل محمدی حاصل از گلاب‌گیری به‌عنوان رنگزا در رنگرزی طبیعی ارائه می‌دهد. پسماند گل محمدی ماده‌ای زائد است که هر ساله در پی عملیات گلاب‌گیری تولید می‌شود و هزینه‌ها و مشکلاتی از جمله انتقال و دفع برای گلاب‌گیران ایجاد می‌کند که سبب افزایش هزینه‌های تولیدی گلاب می‌شود. لذا در پی رفع مشکلات مذکور، پیشنهاد کاربرد مجدد این ماده به‌عنوان رنگزای طبیعی در رنگرزی نخ پشمی ارائه می‌گردد. با انجام این طرح علاوه بر کاهش هزینه‌های تولیدی گلاب و جلوگیری از آلودگی زیست‌محیطی، رنگزایی نوین با حداقل هزینه اقتصادی فراهم می‌شود. بدین سبب، کاربرد این ماده در رنگرزی مورد ارزیابی قرار گرفت و رنگرزی با این ماده به همراه دندانه‌های زاج سفید، سولفات مس، سولفات آهن، کلرور قلع و نمونه‌ای بدون دندانه به روش دندانه پیش از رنگرزی، با مقادیر متغیر دندانه و رنگزا انجام گرفت. پس از انجام رنگرزی، فام‌های رنگی حاصل شده با تعدادی از مواد رنگزای مرسوم مورد مقایسه قرار گرفت و مشخص شد که فام رنگی حاصل از رنگرزی پسماند گل محمدی از بیشترین شباهت به رنگزای پوست انار برخوردار است. با استحصال این نتیجه، فام رنگی دو ماده رنگزا به‌صورت میدانی و با بررسی دیدگاه فعالان عرصه تولید قالی و همچنین به‌صورت آزمایشگاهی با اندازه‌گیری ثبات نوری، شست‌و‌شویی و تعیین پارامتر‌های رنگی مورد مقایسه و ارزیابی قرار گرفت. پس از تجزیه و تحلیل نتایج به‌دست آمده و حصول مشابهت فام رنگی با رنگزای پوست انار، مشخص گردید که پسماند گل محمدی حاصل از گلاب‌گیری علاوه بر کاربرد به‌عنوان رنگزای نوین طبیعی در رنگرزی، در تولید قالی نیز قابل استفاده است.

دکتر سیدجلال الدین بصام،
دوره 8، شماره 21 - ( بهار و تابستان 1391 )
چکیده

همواره شنیدن اخبار خوب مسرت بخش است و انسان تمایل دارد که در تمام زندگی این اخبار به وی برسد. در این ایام، خبر پذیرش دانشجو در مقطع کارشناسی ارشد را می‌توان یکی از این اخبار خوب قلمداد کرد که بخشی از اهالی جامعه فرش از شنیدن آن خوشحال شدند. در کنار شنیدن اخبار خوش، انتظار به ثمر نشستن فعالیت‌های جوانان نیز دغدغه ای است که همواره ذهن همگان را مشغول داشته است. در این فرصت سعی بر این است که با نگاهی گذرا به روند شکل گیری این دوره آموزشی، این دغدغه مطرح شود که مبادا این همه تلاش و امیدواری به ثمر ننشیند. از آنجا که روند تدوین و تصویب این دوره مشابهت زیادی با دوره­های پیش داشته بنابراین این وضعیت را در ۴ پرده به مشاهده می‌نشینیم.

پرده اول:
سال ۱۳۷۴ چندین گروه از خبرگان فرش در آموزش و پرورش، سازمان صنایع دستی و جهاد سازندگی به صورت موازی اما جدا از یکدیگر شروع به تدوین دوره­های آموزشی برای فرش دستباف در سطوح مختلف دیپلم، کاردانی و کارشناسی نمودند. خروجی جلسات این گروه‌ها به صورت برنامه­های درسی نمود پیدا کرد و به صورت گسترده­ای پذیرش دانش­آموز و دانشجو در مدارس، مراکز آموزش عالی و دانشگاه­های کشور آغاز شد.
در همان زمان عده قابل ملاحظه­ای از کارشناسان و خبرگان با طرح سؤالات مهم و اساسی نظیر چگونگی تأمین مدرس، امکانات آموزشی، کتاب و ... عکس‌العمل‌های متفاوتی نشان دادند. برخی معتقد بودند که این کار باید کاملاً متوقف شود زیرا با خلأ جدی در تأمین پایه­های اصلی تعلیم و تعلم، به نظر ایشان این کار اتلاف وقت و سرمایه است. در مقابل برخی معتقد بودند که با راه­اندازی این دوره‌ها به تدریج این موارد برطرف خواهد شد. در بین این دو نظر کاملاً متفاوت، افرادی نیز بودند که نظرات میانه داشتند.
در هر صورت قطار آموزش عالی فرش با سعی و تلاش بسیار به راه افتاد و دانشجویان زیادی جذب این رشته‌ها شدند. از سال ۱۳۷۵ به بعد شاهد رشد کمی این دوره‌ها در دانشگاه­های مختلف بودیم که با انگیزه­های متفاوتی به باشگاه آموزش هنری فرش می‌پیوستند. در این بین برخی دانشگاه‌ها بودند که به کیفیت نیز پرداخته و در زمینه­های مختلف مدرس، کتاب و امکانات آموزشی اقدامات خوبی انجام دادند. البته تعداد این دانشگاه‌ها در بین دانشگاه‌های دارای رشته فرش نسبتاً اندک محسوب می‌شود.
مشتریان این آموزش‌ها، یعنی دانشجویان و بازار فرش، عکس‌العمل‌های متفاوتی نشان دادند. هرچند که شاید بتوان برآیند کلیه اتفاقات رخ داده در آموزش عالی فرش را مثبت ارزیابی نمود، لیکن توقعات دانشجویان مشتاق به رشته فرش بیش از این بوده و دودلی بازار فرش نیز بیشتر. در سال‌های نخستین برگزاری این دوره‌ها، مطالبات دانشجویان عمدتاً حول کیفیت آموزشی می‌چرخید در حالی که در سال‌های بعد، این مطالبات به نگرانی دانشجویان و ناامیدی دانش­آموختگان از آینده شغلی گرایش پیدا کرد. هرچند که بدیهی است سیستم آموزش عالی تنها محملی برای انتقال دانش و مهارت به دانشجو به شمار می‌آید، ولی دانش­آموختگان و دانشجویان این رشته انتظار داشتند که با کسب یک مدرک دانشگاهی بتوانند با استقبال بخش خصوصی یا دولتی مواجه شوند و به راحتی یک شغل مناسب پیدا کنند، موضوعی که در عمل بجز موارد نسبتاً معدود اتفاق نیفتاد.
در این بین آموزش‌های علمی کاربردی که آموزش شاغلین یکی از اهداف اصلی آن بود نسبتاً موفق‌تر عمل کرد و میزان اشتغال دانش­آموختگان این سیستم آموزشی ملموس‌تر از بقیه دانشگاه‌ها بود. به منظور بررسی وضعیت اشتغال فارغ‌التحصیلان سمینارها و همایش‌های متعددی برگزار شد و سعی شد که این موضوع ریشه­یابی شود. اکثر دلایل عدم موفقیت، یا بهتر بگوییم موفقیت کمتر این دوره‌ها در هدایت دانشجویان به سمت بازار کار، به جهت گیری اشتباه در تدوین برنامه آموزشی، کمبود مدرس مناسب، کمبود منابع علمی، کمبود امکانات آزمایشگاهی و کارگاهی، عدم تناسب محیط آموزشی برای تربیت دانش­آموختگان مناسب برای ورود به بازار کار از یک طرف و از طرف دیگر دلایل موضع گرفتن بازار کار در مقابل دانش­آموختگان فرش، آماده نبودن شرایط جذب دانش­آموختگان در بازار کار، روند نزولی صادرات و تولید فرش دستباف و تأمین نشدن خواست بازار کار از دانش­آموختگان اعلام می‌شد.

پرده دوم:
به مصداق از این ستون به آن ستون فرج است، یکی از مطالبات دانشجویان از مسئولین امر راه­اندازی دوره­های تحصیلات تکمیلی بود. هرچند که راه­اندازی دوره­های آموزش عالی مخالفانی داشت، لیکن مخالفان ورود به تحصیلات تکمیلی بیشتر و جدی‌تر از آنها بود. تعداد زیادی از موافقان دوره­های کاردانی و کارشناسی، با ورود فرش به سطح کارشناسی ارشد مخالف بودند. از سوی دیگر تعداد قابل توجهی دانش­آموخته فرش در جامعه حضور داشتند که نیاز اجتماعی ایشان برای ادامه تحصیل فشار زیادی به مجموعه دست‌اندرکار فرش وارد می‌کرد. در کنار این دانش­آموختگان نیز کارشناسانی بودند که به دلایل کارشناسی مختلفی با این امر موافقت داشتند.
موافقان تحصیلات تکمیلی به نیاز دوره­های آموزش عالی به مدرس، نیاز جامعه علمی فرش برای تربیت محقق، نیاز دانش­آموزان و دانشجویان به مؤلفین کتاب و مقاله در زمینه فرش اشاره داشتند. سوابق تولید علم در زمینه فرش نشان می‌دهد که در طول سالیان زیادی که تحقیق در زمینه فرش از سوی غربی‌ها آغاز شد نزدیک به یک هزار عنوان کتاب و چندین عنوان فصلنامه به زبان غیر فارسی تولید و منتشر شده است. در حالی که در ایران کمتر از دویست کتاب در زمینه فرش تولید شده بود و از این تعداد حدود ۱۵ درصد آن کتب تحقیقی و دست اول و مابقی کتب تکراری و بعضاً ضعیف بوده است. در زمینه مجلات هم تقریباً تمامی مجلاتی که منتشر می‌شده‌اند به دلیل فقر مالی و یا فقر منبع و مؤلف متوقف شدند. فصلنامه گلجام، از جمله معدود مجلاتی است که به صورت کاملاً علمی و با انجام مراحل داوری دقیق بر روی مقالات ارسالی موفق به انتشار بیست و یکمین شماره خود می‌شود. به این دلیل تربیت دانشجویان در مقطع تحصیلات تکمیلی می‌تواند به عنوان تربیت اشخاصی که در زمینه تولید علم اقدام خواهند کرد جایگاه ایران را در جهان ارتقا دهند.
از سوی دیگر، عده ای از موافقین تحصیلات تکمیلی با اشاره به ضعف‌ها و کاستی‌های موجود در بازار فرش معتقد بودند که راه اندازی این دوره‌ها می‌تواند فکر جدیدی به مجموعه بازار فرش ایران تزریق نماید و جای کار برای سایر دانش­آموختگان بازتر شود. با ورود دانش­آموختگان تحصیلات تکمیلی در برخی شاخه‌هایی که به شدت احساس ضعف می‌شود می‌توان گام‌های اساسی برای رفع معضلات فرش کشور برداشت. این شاخه‌ها عبارتند از تولید فرش، طراحی، رنگرزی و بازاریابی و حضور در بازارهای جهانی.
مخالفین تحصیلات تکمیلی نیز به نوبه خود از جنبه آموزشی و بازار کار مخالفت خود را بیان می‌داشتند. به اعتقاد این افراد، همان‌گونه که در ۱۵ سال گذشته که آموزش عالی فرش راه­اندازی شد و در زمینه تأمین استاد و کتاب درسی قدم جدی برداشته نشد اطمینانی برای اینکه برای دوره­های تحصیلات تکمیلی این معضل- که اتفاقاً بزرگ‌تر می‌نماید- به وجود نیاید نیست، بلکه برعکس می‌توان با اطمینان گفت که این دوره‌ها با کمبود استاد مواجه شده و موجب سردرگمی بیشتر دانشجویان شود. برخی اظهار می‌داشتند که آیا قرار است دوره های کارشناسی ارشد یک طراح را طراح‌تر کند یا یک رنگرز را رنگرزتر کند، یا به عبارت دیگر قرار است در این دوره چه چیزی به دانشجو آموخته شود که در دوره های پیش به وی ارائه نشده است. همچنین بدبینی این عده به بازار کار که از تجربه قبلی سرچشمه می‌گیرد اعلام می‌کند که دانش­آموختگان این رشته چه تضمینی دارند که بازار کار از آنها استقبال کند. این دسته از دانش­آموختگان احتمالاً مشکلات بیشتری در ورود به بازار نسبت به کاردان‌ها و کارشناس‌ها خواهند داشت.
در هر صورت همانند گذشته، کارشناسانی بودند که با واقع بینی بیشتر بین این دو دیدگاه کاملاً متفاوت دیدگاه­های میانه را مطرح می‌کردند و معتقد بودند که با برنامه­ریزی بهتر از دوره­های قبل می‌توان مشکلات کمتری ایجاد نمود و به این ترتیب به تدریج ایده راه­اندازی دوره­های تحصیلات تکمیلی فرش در میان مسئولین مقبولیت بیشتری پیدا کرد.

پرده سوم:
از سوی دانشگاه‌های مختلف مانند کاشان، هنر تهران، هنر اصفهان، تبریز و شاید دانشگاه‌های دیگر تحرکاتی در زمینه تدوین دوره کارشناسی ارشد فرش آغاز شد. با شروع این اقدامات پراکنده و نداشتن موضع روشن و مشخص از سوی مسئولین وزارت علوم، تحقیقات و فناوری برای سامان دادن به این حرکت، مشخص شد که موافقین و افراد میانه زیادی به سامان یافتن موضوع خوش بین بودند. جلسات پراکنده­ای که در طول چند سال برگزار شد بالاخره منتج به نتیجه شد و برنامه درسی پیشنهادی دانشگاه کاشان تهیه و به وزارت عتف عرضه شد. در اینجا قابلیت‌های شخصی مجموعه کارشناسان و مدیران دانشگاه کاشان نقش اساسی در هماهنگی تدوین دوره و کسب موافقت از مسئولین فرش کشور و مسئولین آموزش عالی برای تصویب این دوره داشت. دفتر برنامه­ریزی آموزش عالی وزارت که نقش اساسی در هدایت و هماهنگی تدوین برنامه­های آموزشی دارد نتوانست به درستی از عهده این مهم برآید و تشتت حاصل از برنامه های موجود از نقایص این کار به شمار می‌آید.
در سال ۱۳۹۰ و پس از آن که با تلاش انجمن علمی فرش و تعدادی از دانشگاه‌ها، نظر موافق وزارت عتف بر لزوم راه­اندازی دوره­های تحصیلات تکمیلی فرش جلب شد برنامه درسی تهیه شده توسط دانشگاه کاشان برای بررسی در اختیار گروهی که به پیشنهاد انجمن علمی فرش معرفی شده بود قرار گرفت. امید می‌رفت که علیرغم سستی‌هایی که قبلاً در کار دفتر برنامه ریزی آموزش عالی مشاهده شده بود، این بار پذیرفته‌اند که کار باید با هماهنگی و به صورت اصولی انجام شود. طی یک ماه بررسی، اشکالاتی که در برنامه ارائه شده وجود داشت مشخص و قرار شد که اصلاحات برنامه توسط اعضای گروه که نمایندگانی از دانشگاه‌های مختلف بودند به دفتر برنامه­ریزی آموزش عالی ارائه شود. متأسفانه با پدیده نادر مدیریت این دفتر، برنامه ارائه شده بدون اینکه اجازه استمرار بررسی در این گروه داشته باشد و یا حتی در گروه هنر وزارت عتف مطرح شود، صرفاً با این ادعا که رئیس دانشگاه کاشان مدافع این برنامه است، توسط مدیر دفتر و با مسئولیت شخص ایشان (این جمله از ایشان است) به شورای برنامه­ریزی درسی ارائه و به تصویب رسید. هرچند که این موضوع مورد اعتراض این انجمن (و احتمالاً گروه هنر وزارت عتف) قرار گرفت ولی پاسخ مدیرکل محترم دفتر این بود که این اعتراضات برای ایشان ارزشی ندارد (این جمله هم قریب به مضمون از ایشان است).

پرده چهارم:
در مهر سال ۱۳۹۰ بر اساس مجوز وزارت عتف، نخستین گروه دانشجویان کارشناسی ارشد فرش در دانشگاه تبریز پذیرفته شدند و مشغول به تحصیل. از آنجا که برنامه درسی به مهر شورای برنامه­ریزی درسی وزارت عتف ممهور نشده بود بنابراین برای تحصیل دانشجویان این مقطع به صورتی که بعدها برای آنها مشکلی پیش نیاید با تدبیر مسئولین دانشگاه هنر اسلامی تبریز سرفصل‌هایی که قرار بود متعاقباً به صورت رسمی ابلاغ شود به دانشجویان ارائه شد. در سال ۱۳۹۱ با تغییراتی برنامه مصوب شده در شورای برنامه­ریزی درسی مجدداً مصوب شد و به مهر این شورا ممهور شد. قطعاً استادان، مدیران گروه‌های فرش و دانشجویان با کم و کاستی‌های برنامه ابلاغ شده به خوبی آشنایی پیدا کرده‌اند.

کلام آخر:
در اینجا قصد نقد این برنامه نیست، ولی مشخص است که پرده آخر به پرده اول وصل می‌شود و این دور درجا زدن در آموزش عالی مشخص نیست که چه زمانی قرار است خاتمه یابد. هنوز راهبرد کلان وزارت عتف برای این دوره مشخص نیست، هنوز استادان برای ارائه این دوره‌ها به خوبی تجهیز نشده‌اند، هنوز منابع علمی کافی در دسترس دانشجویان این مقطع نیست، هنوز دانشگاه‌ها برای ارائه این دوره به اندازه کافی تجهیز نشده‌اند، هنوز بازار برای ورود دانش آموختگان این مقطع آمادگی ندارد و هنوز های زیادی که از قبل می‌دانستیم و می‌گفتیم ولی گوش شنوایی وجود نداشت.
آیا اکنون که این دوره‌ها به لطف خدا راه افتاده است وظیفه استادان و دانشجویان و مدیران گروه فرش مانند سابق است؟ به نظر می­رسد که این بار باید برخورد دیگری داشت و راه اندازی این دوره را باید به فال نیک گرفت و از فرصت به وجود آمده حداکثر بهره را گرفت. باید تلاش کنیم تا نقاط ضعف را برطرف کنیم. استادان با تعمق بیشتر در سرفصل دروس و آمادگی بهتر، مطالب جدیدی که نیاز دانشجویان است را استخراج کرده و ارائه نمایند و همچنین در تألیف کتب علمی و درسی مورد نیاز تلاش نمایند. دانشجویان با علم و آگاهی یافتن از وضعیت موجود آستین همت بالا زده و خود برای شناسایی و کمک به رفع کمبودها اقدام کنند. مدیران گروه فرش با ایجاد ارتباط با مسئولین فرش و آموزش عالی زمینه­های برطرف کردن مشکلات بیرونی دانشگاه را فراهم نمایند. دست آخر این که مسئولین فرش و آموزش عالی سعی نمایند که بجای ارائه آمار عملکرد فعالیت خود، هزینه های مالی و انسانی فراوانی که برای تربیت این دانشجویان صورت می‌گیرد به درستی راهبری شود و گرهی از گره مشکلات فرش کشور را باز کند.

خانم نجمه میرزا‌کریمی اصفهانی، دکتر سید جلال‌الدین بصام، آقای جواد حسن پور‌نامی،
دوره 10، شماره 26 - ( پاییز و زمستان 1393 )
چکیده

وجود تنوع در طرح و نقش فرش دست‌باف می‌تواند رضایت انواع سلیقه‌ها در بازار و افزایش میزان خرید مشتریان را به‌همراه داشته باشد. فرش دست‌باف اصفهان دارای کیفیت و اصالت در طرح و نقش است، ولی این فرش‌ها بیشتر در میان مشتریان در بازار اصفهان شناخته شده است و در سطح داخلی خریداران اصفهانی بیشترین جمعیت مشتریان این نوع فرش هستند. حفظ و گسترش این بازار به‌منظور حمایت و بهبود معیشت شاغلین این حرفه و محافظت از این هنر ملی در شرایط تحریم دارای اهمیت زیادی است. در این پژوهش با فرض فقدان تنوع در طرح و نقش فرش اصفهان به‌عنوان مانعی برای توسعه بازار، 152 پرسش‌نامه‌ میان مشتریان فرش دست‌باف در بازار اصفهان و تهران توزیع و تکمیل شد. همچنین پرسش‌نامه‌هایی توسط تولیدکنندگان و طراحان فرش دست‌باف در اصفهان تکمیل شد. نمونه‌گیری به‌شیوه در دسترس هدفمند و نتایج پرسش‌نامه‌ها به روش آمار استنباطی و توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان می‌دهد هرچه مشتریان در مورد فرش اصفهان نظر مساعد‌تری داشته باشند تمایل به خرید نیز افزایش می‌یابد و همچنین عدم بازاریابی سازمان یافته و کمبود طراحان توانمند از موانع ایجاد تنوع در طرح و نقش فرش اصفهان است


خانم سمیه عبدی، دکتر سید جلال‌الدین بصام، آقای عبدالله میرزایی،
دوره 11، شماره 27 - ( بهار و تابستان 1394 )
چکیده

اهر از جمله مناطق روستایی بافت قالی آذربایجان شرقی است که در این پژوهش سعی در مستندسازی طرح و نقش هنر قالیبافی روستایی این شهرستان شده است. جمع‌آوری اطلاعات، به‌صورت میدانی و با ابزار مشاهده و مصاحبه صورت پذیرفته است. در این راستا، طرحهای روستاییِ مربوط به شش روستای خونیق، چشمه‌وزان، قورچی‌کندی، مزرعۀ حاج‌عابدین، کقالق و کلهور شناسایی شده و به مطالعه و تجزیه و تحلیل ساختاری شش طرح اصیل و معروف اقدام شده است. ساختاری که در قالیهای روستایی شهرستان اهر به چشم میخورد، لچک ترنج شکسته بوده و قالیهای بافته‌شده هرچند به‌دلیل نزدیک‌بودن جغرافیایی به یکدیگر، از یک طرح و الگو پیروی میکنند و در کلیت دارای شباهتهایی هستند، نه‌تنها از لحاظ طرح به‌کاررفته، بلکه بر اساس برخی نقش‌مایههای موجود در این طرحها نیز باهم متفاوت‌اند. در پایان، اجزای طرح شامل ترنج، سرترنج، لچک و حاشیۀ طرح قالی این روستاها با یکدیگر مقایسه شده‌اند.


محمدرضا شاهپروری، دکتر سید جلال‌الدین بصام،
دوره 12، شماره 29 - ( بهار و تابستان 1395 )
چکیده

فرش از جمله هنرهای ایرانی است که در تعاملی بی‌واسطه با طراحان و بافندگان شکل می‌گیرد و از این‌ رو به پرده‌ای تصویری برای ابراز عقاید و افکار آنان بدل می‌شود. این ابراز عقاید سراسر از ذهن هنرمند متأثر از فرهنگ، رسوم و آموزه‌های دینی حاکم بر جامعه نشئت می‌گیرد و در قالب آرایه‌ها و طرح‌های گوناگون خلق و بر تارک فرش نقش می‌بندد. بدین سبب موضوعات گوناگونی با بیانی نمادین در فرش جای گرفته است که هر یک بر مفاهیم فرهنگی و آیینی دلالت دارد. در این میان اعداد از موضوعاتی است که ریشه‌ای ژرف در فرهنگ این مرز و بوم دارد و به دو قسم کمی و کیفی تقسیم می‌شده است. سویه کیفی یا به عبارت دیگر بُعد نمادین و معنادار اعداد از دیرباز مورد توجه بوده است و کاربرد اعدادگونه در هنرهای این سرزمین را می‌توان نشانه‌ای از جایگاه والای سویه نمادین اعداد طی ادوار گوناگون به شمار آورد.

این مقاله با رویکرد بررسی جایگاه و کاربرد نمادین اعداد در فرش به روش توصیفی تحلیل محتوا و شیوه جمع‌آوری اطلاعات به صورت کتابخانه‌ای انجام گرفته است. نتایج حاصل از بررسی‌های انجام شده نشان می‌دهد که اعدادی همانند یک، سه، چهار، پنج، شش، هفت و هشت در آرایه‌ها و طرح‌های گوناگون فرش با بیانی نمادین قابل مشاهده است. این کاربرد اغلب به گونه‌ای است که سامان‌بندی نگاره‌ها و طرح‌ها بر پایه مفاهیم نمادین اعداد شکل گرفته و با معنای نمادین اعداد مذکور صادق است. افزون بر این مشاهده می‌شود که برخی از نقوش یا طرح‌های فرش بر مبنای قالب عددی‌شان نام‌گذاری شده‌اند، بدین ترتیب این امر باعث تشدید جایگاه اعداد در فرش و موجب انتقال مفاهیم نمادین این اعداد می‌شود که به شکل عمدی یا غیرعمدی خلق و در فرش به کار گرفته شده است. این نقوش توسط هنرمندان طراح یا بافنده به کار گرفته شده که آموزه‌های آیینی و فرهنگی جامعه بر آنان تأثیر گذارده و این عامل سبب خلق نقوشی بر پایه این الهام شده است.


خانم لیلا درویشی، دکتر زویا آبام، دکتر سیدجلال الدین بصام، دکتر معصومه کامران،
دوره 13، شماره 32 - ( پاییز و زمستان 1396 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف شناسایی و بررسی عناصر به کاربرده شده در شناسنامه فرش‏های موزه‏ای برای توصیف و مدیریت اطلاعات فرشهای موزهای انجام شده است. این پژوهش به لحاظ هدف از نوع کاربردی است که با روش مطالعه سندی انجام شده است. دادههای مورد نیاز پژوهش از طریق مطالعه و تحلیل محتوای شناسنامه فرشهای موجود در موزه‏های داخلی و ‏وب‏سایت موزه‏های خارجی دربردارنده‏ی فرش دست‏باف به دست آمده است. یافته‏های پژوهش حاضر می‏تواند وضعیت موزه‏های داخلی ایران و خارج از کشور را برای سازماندهی فرش به عنوان یک شی اطلاعاتی به تصویر بکشد و موزه‏هایی که در این زمینه موفق‏تر عمل کرد‏ه‏اند را شناسایی و معرفی کند. علاوه‏بر آن، به دست آوردن شمایی از وضعیت موجود می‏تواند نه تنها وضعیت موزهها را از جهت سازماندهی اطلاعات مربوط به فرش مشخص کند، بلکه عناصری که برای توصیف فرش به عنوان یک شی موزه‏ای مورد نیاز است را شناسایی کرده و مهم‏ترین عناصر و همچنین عناصر مشترک به کاربرده شده در موزه‏های داخل و خارج از کشور را جهت سازماندهی اطلاعات فرش معرفی کند. همچنین نتایج این پژوهش می‏تواند به مدیریت بهتر مجموعه فرش‌های موجود در موزه‏ها، حفظ و صیانت از فرش‏های موجود در موزه‏ها، ارتباط موزه‏ها با یکدیگر، برگزاری نمایشگاه‏های فرش، امانت و همچنین اشاعه اطلاعات مربوط به فرش‏های موزه‏ای کمک کند و در نظم بخشیدن به اطلاعات فرش‏‏های موزه‏ای، مدیریت دقیق و درست این اطلاعات، فرآهم‌کردن شرایط مناسب برای انجام پژوهش‏هایی در ارتباط با فرش‏های موزه‏ای و در واقع گسترش علم و دانش نقش موثری داشته باشد. .


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به گلجام؛ نشریه علمی فرش دستباف است.
بازنشر اطلاعات: استفاده از مطالب ارایه شده در این پایگاه با ذکر منبع آزاد است.
Designed & Developed by : Yektaweb