6 نتیجه برای حسینی
آقای همایون حاج محمد حسینی، دکتر حبیب اله آیت اللهی،
دوره 1، شماره 1 - ( زمستان 1384 )
چکیده
فرش های روستایی ایران منابع مهمی برای مطالعه هنر وفرهنگ روستایی ایران به شمار می روند و مهم ترین عرصه بروز ذوقیات به ویژه زنان و دختران روستایی ایران است. حضور وجوه مشترک در عناصر بصری،حاکی از روح حاکم بر این آثار،تحت تاثیر معاشرت با طبیعت و درس های آموخته از آن است. همچنین امکانات بوجود روستایی در وجه مادی بیشترین اثر را در شکل دهی ساختار طرح و بافت دار است. تعامل روستا با شهر و ایلات، جذب و تغییر شکل مناسب الگوهای وارد براساس الگوهای زیستی روستایی وجهی شاخص در فرش های روستایی است. از سوی دیگر،تطابق مناسب فرش های روستایی با کاربردها و معماری سنتی روستایی ایران نیز قابل تحسین است. زیبایی شناسی این آثار اصول و مبانی حاکم بر آن را بر ما معلوم داشته و براین اساس،مبانی ذوقی و روحیات خالقان آن به ما کمک می کند دیدگاه آنان را از محیط پیرامون دریابیم، چه بسا این دیدگاه فهمی دیگر از هستی را نیز برایمان به ارمغان آورد. آخر آنکه فرش های روستایی از همتایان شهری و عشایری شان قابل تفکیک اند.
آقای رضا نجارزاده، خانم مهدیه رضاقلیزاده، دکتر سیدمهدی حسینی،
دوره 3، شماره 8 - ( پاییز و زمستان 1386 )
چکیده
یکی از دغدغههای اساسی کشورهای دنیا بهخصوص کشورهای در حال توسعه، فرآیند رو به گسترش جهانیشدن و چگونگی رویارویی با این فرآیند است. جهانیشدن فرآیندی نیست که در تمام کشورها بهطور یکسانی تجربه شود، بلکه کشورهایی میتوانند از آن بهره بیشتری ببرند و از فرصتهای ایجاد شده به وسیله آن حداکثر بهرهبرداری را داشته باشند که شناخت درستی نسبت به همه جوانب آن پیدا کرده باشند و در نتیجه خود را برای رقابت هر چه بهتر در سطح بینالمللی آماده سازند. شناخت مزیتهای نسبی و رقابتی در بخشهای مختلف اقتصاد کشور میتواند گام مهمی برای افزایش رقابتپذیری باشد. یکی از صنایع مهمی که بدین منظور باید مورد مطالعه قرار گیرد صنعت فرش دستباف است. به همین دلیل این مقاله بر آن است تا با استفاده از روش علمی ماتریس تحلیل سیاست PAM[۱] چارچوبی را فراهم نماید تا شاخصهایی را که در بحث از آزادسازی و صنعت فرش دستباف ایران دخیل است، بهطور همزمان محاسبه و تحلیل نماید. با توجه به ویژگیهای ساختاری و تنوع و تخصصهای منطقهای گوناگون در خصوص شیوه بافت، طرح و نقشه و رنگآمیزی فرشهای ایران، استان قم بهعنوان یکی از عمدهترین مراکز تولید فرش دستباف در ایران جهت مطالعه حاضر انتخاب شده است. این استان با توجه به پیشینه و خصوصیات ظاهری و ویژگیهای منحصر به فرد بافت خود، در حال حاضر فرش دستباف ۶۵ رج چله ابریشمی گل ابریشم کرک را بهعنوان فرش برتر تولیدی - صادراتی خود معرفی نموده است. لذا ما در این تحقیق برای ارزیابی اثرات آزادسازی تجاری بر صنعت فرش دستباف از دادهها و اطلاعات مربوط به این نوع فرش در سال ۱۳۸۵ استفاده نمودیم. نتایج حاصل از این مطالعه حاکی از آن است که شاخص توان رقابت صادراتی برابر با ۹۳/۰ است، که نشان میدهد فرش دستباف ۶۵ رج ابریشمی استان قم در شرایط فعلی در بازارهای جهانی دارای توان رقابت است. همچنین شاخص مزیت نسبی بر اساس هزینه واحد، که همان مزیت رقابتی واقعی در شرایط رقابت آزاد (شرایط بعد از پیوستن ایران به WTO) است، برابر با ۸۴/۰ بوده و این امر نشان میدهد که استان قم در تولید فرش مذکور دارای مزیت نسبی است.
دکتر سید علی مجابی، دکتر سعید شیخزاده نجار ، دکتر شاهرخ حسینی هاشمی ، دکتر سیدجلال الدین بصام،
دوره 5، شماره 13 - ( تابستان 1388 )
چکیده
جهت بررسی تاخوردگی فرش دستباف تحت فشار استاتیکی، نمونه فرشی آزمایشی در سه حالت مختلف تاخورده تحت باری معادل با ۵۰ g/cm۲ قرار گرفته و سپس بهصورت متوالی و یکنواخت بار اعمالی به ترتیب تا ۱۰۰، ۲۰۰، ۵۰۰، ۱۰۰۰ و ۱۵۰۰ g/cm۲ افزایش مییابد و ضخامت آنها بهصورت متوالی ثبت و سپس با حذف متوالی و یکنواخت بارها به ترتیب و مجدداً ضخامت نمونه فرش آزمایشی قرائت میگردد. با شبیهسازی و برازش مدل دو جزئی فشارپذیری de-jong بر روی نتایج حاصله، ضمن تخمین ضخامت جزء غیرقابل فشار، پارامترهای فشارپذیری فرش در سیستم KES-F محاسبه و مورد قضاوت قرار میگیرند. براساس نتایج بهدست آمده مشخص گردید انرژی فشردهسازی در انحنای تاخورده فرش بسیار پایین بوده، درحالیکه انرژی فشردهسازی در منطقهای که دو لایه فرش روی یکدیگر قرار میگیرند بسیار بالا است. با این حال درصد جهندگی در منطقهای که دو لایه فرش روی یکدیگر قرار دارند، بر خلاف منطقه انحنای تاخورده به میزان قابل توجهی پایین بوده که این مسئله حاکی از حساسیت و شکلپذیری راحتتر این منطقه در مقایسه با منطقهای است که دو لایه فرش روی یکدیگر قرار میگیرند. از سویی دیگر ضخامت جزء غیرقابل فشار در منطقهای که دو لایه فرش روی یکدیگر قرار میگیرند از سایر مناطق بررسی شده بیشتر است. در این حالت فشردهسازی تنها بهواسطه فرورفتن پرزهای لایه فوقانی در لایه تحتانی رخ میدهد. در حالت تخت و بدون تاخوردگی نیز بوم قالی فشرده نشده و صرفاً پرزها تا حد امکان بر روی هم فشرده میشوند. در این مقاله برای توصیف رفتار تاخوردگی فرش دستباف تحت فشار استاتیکی از پدیده Domino تاخوردگی بهره گرفته میشود.
دکتر سید علی مجابی، دکتر سعید شیخ زاده نجار، دکتر شاهرخ حسینی هاشمی، دکتر سید جلال الدین بصام،
دوره 6، شماره 16 - ( تابستان 1389 )
چکیده
اگر حین عملیات انبارداری، نگهداری یا مصرف بر فرش دستباف فشار وارد شود؛ فرش ابتدا با یک کاهش ضخامت آنی مواجه شده و سپس با ادامه فشار، کاهش ضخامتش به آرامی شدت مییابد که بخشی از این کاهش ضخامت برگشتپذیر نمیباشد. این کاهش ضخامتِ وابسته به زمان، خزش نامیده میشود و متأثر از پارامترهایی چون دما و رطوبت بوده و میتواند در صورت عدم توجه عیوبی همچون شکستگی، ترکیدگی، کیسی، کوبیدگی و خط افتادگی را در فرش دستباف به وجود آورد. در نتیجه با شناسایی مدل خزشی فرش دستباف میتوان رفتار آن را در زمانی که تحت فشار قرار میگیرد، پیشبینی کرده، از صدمات وارده بر قالی کاست و آثار ناشی از خزش را در فرش کاهش داد. در این تحقیق برای تعیین رفتار خزش فشاری فرش دستباف تاخورده، نمونه آزمایشی فرش به صورت تاخورده و زیر بار ۱۷۰ کیلوگرمی برای ۴۸ ساعت قرار گرفت و به صورت on – line میزان کرنش فشاری در آنها و با شرایط دما و رطوبت مختلف محاسبه گردید. سپس بر روی دادههای به دست آمده، مدلهای آماری مختلفی برازش گردید و مشخص شد که تعمیم مدل خزشیVoight – Kelvin با در نظر گرفتن پارامترهای رطوبت و دما بهترین معادله جهت رفتار خزشی فرش دستباف تاخورده است. آنالیز واریانس دادههای حاصل از اندازهگیری کرنش فشاری نیز مشخص کرد که سطوح مختلف دما و رطوبت اختلاف معنیداری با یکدیگر دارند و این به معنی تأثیر مستقیم رطوبت و دما در معادله خزش میباشد؛ با این حال تأثیر رطوبت و دما در مقایسه با زمان بسیار ناچیز میباشد. در این تحقیق همچنین مدول یانگ، ثابت خزش و ضریب ویسکوزیتی فرش دستباف تاخورده محاسبه و ارائه گردید.
زهرا چراغی، حبیب شهبازی شیران، سیدمهدی حسینی نیا، محمد اسکندری پویا،
دوره 17، شماره 39 - ( بهار و تابستان 1400 )
چکیده
چکیده
دستبافتههای گلیم به عنوان یک هنر دستی زنانه در برخی از مناطق عشایری و روستایی ایران رواج دارد. این هنر، دارای تنوعی از بافت و نقوش بوده که در برخی از نقاط، مشخصۀ فرهنگ همان منطقه است. یکی از هنرهای رایج در استان لرستان، بافت گلیم با استفاده از نقوش سنتی میباشد که در گذر زمان دستخوش تغییرات گوناگونی شده است. از ویژگیهای بارز این هنر در این منطقه تقارن، تنوع، انتزاعی و گرافیکی بودن نقوش میباشد. نقوش گلیمهای لرستان مجموعهای از دستبافتهها است که در طول سالیان متمادی؛ اعتقادات، باورها و آداب و رسوم را که نسل به نسل به آنها رسیده، در خود جای داده است. هدف اصلی این پژوهش مطالعه مهمترین نقوش به کار رفته در روی گلیمهای شهرستان کوهدشت با تاثیرپذیری از فرهنگ مردم منطقه و همچنین عوامل مؤثر در پیدایش آنها میباشد. سؤال اصلی این پژوهش بدین صورت مطرح میگردد که دست بافتههای گلیم در این منطقه به چند گونه تقسیم میشوند؟ و کدام عوامل در ایجاد تزئینات و پیدایش نقوش گلیم مؤثر بودهاند؟ روش تحقیق در این پژوهش، به صورت توصیفی–تحلیلی میباشد و شیوه گردآوری اطلاعات کتابخانهای و میدانی است و به تحلیل کیفی نمونههای مورد مطالعه میپردازد. براساس نتایج مطالعات، مهمترین نقوش بافته شده بر روی گلیمها عباتنداز؛ نقوش آیینی و اسطورهای (نقش سرو، درخت زندگی همراه با گوزن، الهه زن، کوه)، نقوش حیوانات و مرغان (بزکوهی، اسب، خروس، اردک)، نقوشی یادمانی از سوگ و سور (رقص)، نقوش گیاهی و نقوشی برگرفته از اعتقادات مذهبی (نقش حوض)، همچنین میتوان گفت اکثر نقوش به کار رفته برروی این دستبافتهها با الهام از نقوش مفرغهای لرستان بوده که به صورت پیوسته تا به امروز ادامه داشته است.
اعظم رسولی، سید رضا حسینی،
دوره 17، شماره 39 - ( بهار و تابستان 1400 )
چکیده
زمان، مفهوم و چگونگی ادراک و بیان آن، از مقولات مورد توجه در حوزههای مختلف اندیشه بشری است. نحوه نگرش به زمان، سبب گردیده تا آرای مختلفی در باب ماهیت آن ارائه شود. هنرمندان فرش در عصر قاجاریه، متاثر از روند تحولات در زمینههای گوناگون، تجارب جدیدتری را در نقشپردازی، نسبت به ادوار گذشته حاصل نمودند و در مواجهه با پدیدههایی چون زمان بر اساس جهان ذهنی و عینی خود و با توجه به ظرفیتهای فرش، به بازنمایی آن پرداختند. مساله این پژوهش تاویل و فهم زمان در طرح و نقش فرش قاجار بهمثابه یک متن تکرسانهای، مبتنیبر گزاره «فهم» در رویکرد هرمنوتیک فلسفی گادامر است. مبتنیبر ضرورت شناخت وجوه مختلف فرش، از جمله ظرفیت بازنمایی و دلالتهای معانی طرح و نقش فرش، هدف این مقاله، شناسایی زمان، کیفیت و هویت گونههای آن در فرش قاجار میباشد. مهمترین سوالات این پژوهش عبارتند از: بازنمود زمان در فرش قاجار چگونه است؟ فهم زمان و هویت گونههای آن در فرش قاجار، براساس هرمنوتیک فلسفی گادامر چگونه قابل تبیین است؟ برای دستیابی به پاسخ سوالات پژوهش، طرح و نقش پنج تخته از فرش قاجار بهعنوان نمونه پژوهشی، با روش غیراحتمالی انتخاب و بر مبنای روش تحلیل محتوا مطالعه شدهاند. ماهیت این پژوهش، بنیادی، در قالب پژوهشهای کیفی است. شیوه گردآوری اطلاعات، کتابخانهای- اسنادی و مشاهده آثار و ابزار جمعآوری اطلاعات، فیش تحقیق و تصاویر است. بر اساس نتایج حاصله زمان در فرش قاجار از نظر ماهیتی به دو صورت کیفی و کمّی با نشانههای مرتبط، ثبت شدهاست. وقایع آئینی، اندیشهها و روایات اساطیری، نوشتارهای مختلف، ایجاد حرکت و توالی زمان با استفاده از تقابلهای مکانی، عناصر تجسمی، خوانش نوشتارها، سطحبندی اثر، روایت و عناصر آن، استفاده از نمادهای ارجاع دهنده به زمان، از پیشفهمهای مولد زمان هستند و با دلالتهای صریح و ضمنی و بازخوانی متون غایب در اثر، تداعی ذهنی و فهم شهودی از گونههای زمان در فرش را موجب میشوند. همچنین گفتمان های مسلط در دوره قاجار بر نحوه مواجهه جامعه و هنرمند فرش با زمان و گونه های آن، موثر بوده اند. قدرت و اقتدار شاهانه، باستان گرایی (ملی گرایی)، سنت گرایی، تجددگرایی (نوگرایی)، اسطوره و مذهب از مهم ترین این گفتمان ها هستند.