دکتر امین محمدی استادکلایه، دکتر ناصر بیات، دکتر محمد امین خراسانی، خانم راحله نیک روش،
دوره 12، شماره 30 - ( پاییز و زمستان 1395 )
چکیده
فرش دستباف بهعنوان عمدهترین و اصیلترین صنعت دستی کشور، از لحاظ اشتغال بهویژه در مناطق روستایی و نیز از نظر صادرات غیر نفتی جایگاه مهمی دارد و بخش قابل توجهی از تولید ناخالص ملی را تشکیل میدهد. تحقیقات نشان میدهد که این صنعت در طی سالهای اخیر با چالشهای قابل ملاحظهای مواجه شده است. فرش دستباف ترکمن با ابعاد و ارزشهای برجسته اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی، تولید و عرضه میگردد، اما از سالها قبل سیر تولید و عرضه آن روند نزولی در پیش گرفته است. بر این پایه پژوهش حاضر به شناخت و تحلیل علل رکود صنعت قالیبافی در ده روستای شهرستان گنبد کاووس میپردازد. روستاهای مورد مطالعه از توابع دهستانهای سلطانعلی، فجر، آق آباد و باغلی ماراما واقع در بخش مرکزی شهرستان گنبد کاووس هستند. روش تحقیق ترکیبی و اکتشافی است. نخست با استفاده از تکنیک مصاحبه نیمه ساختار یافته شناخت علل رکود صنعت قالیبافی از دیدگاه کارشناسان در منطقه مورد مطالعه با استفاده از روش کدگذاری باز تجزیه و تحلیل گردید و بر این اساس 16 علّت اصلی اثرگذار در رکود قالیبافی در روستاهای مورد مطالعه شناسایی شد .سپس، نتایج این بخش از پژوهش، اساس طراحی پرسشنامه در مرحله بعد قرار گرفت. با طراحی پرسشنامه در چارچوب طیف لیکرت دیدگاه زنان قالیباف روستایی در ارتباط با علل ذکر شده پیرامون رکود صنعت قالیبافی مورد شناخت قرار گرفت. آزمون t تک نمونه ای و روش خوشهبندی سلسله مراتبی برای تجزیه و تحلیل دادههای پرسشنامه به کار رفت. بر این اساس دیدگاه پاسخگویان نشان میدهد که مقولههای "ضعف سیاستهای حمایتی دولت از فرشبافان" و "ضعف جنبههای اقتصادی در برنامهریزی توسعه روستایی" به ترتیب دارای بیشترین تأثیر بر رکود صنعت فرشبافی، و مقولههای "ضعف خلاقیت و نوآوری در زمینه طرح، رنگ، نقشه و کیفیت مواد اولیه" و "عقب ماندگی فنی و تکنولوژیکی در تولید فرش دستباف" به ترتیب دارای کمترین تأثیر بر رکود صنعت فرشبافی در روستاهای مورد مطالعه است.
بنت الهدی یعقوبی، محمد خراسانی زاده،
دوره 16، شماره 38 - ( پاییز و زمستان 1399 )
چکیده
فرش «بهرام گور و هفت گنبد» موجود در موزه فرش ایران، از قالیهای تصویری دوره قاجار است که یکی از داستانهای «هفت پیکر» نظامی گنجوی، در خصوص ازدواج بهرام با شاهزادگان هفت اقلیم را روایت میکند. این فرش تا به حال، از جهات مختلفی مورد مطالعه قرار گرفته، ولی به پیوند این فرش با معماری قاجاری توجهی نشده است. در این مقاله، سعی بر آن است که، عناصر و آرایههای معماری موجود در فرش استخراج شده وبه این پرسش پاسخ داده شود که: سبک معماری رایج دوران قاجار، چه نمودهایی در فرش «بهرام گور و هفت گنبد» داشته است؟ روش این تحقیق، توصیفی – تحلیلی و تاریخی، و گردآوری مطالب و اسناد، به شیوه کتابخانهای بوده است. در این پژوهش، پس از بررسی داستان بهرام گور و هفت گنبد، برخی ویژگیهای معماری عصر قاجار بیان شده و پس از آن، عناصر معماری این عصر، با تصاویر منقوش فرش نامبرده، مقایسه شدهاند. بسیاری از ویژگیهای سبکشناسانه معماری قاجاری از قبیل: منارههای باریک، گنبدهای پیازیشکل، ستونهای مزین، پنجرههای ارسی، بادگیر، کوشک و کتیبهها، به شیوهای هنرمندانه در این فرش ترسیم شده و طراح این اثر بهخوبی توانسته، طرز فکر و سبک زندگی اشرافزادگان قاجار که احتمالأ سفارشدهندگان یا مشتریان این فرش بودهاند، را نمایان سازد و در قالب تار و پود فرش، شرایط اجتماعی، فرهنگی و هنری عصر خود را به نمایش بگذارد. به طور کلی میتوان، فرش «بهرام گور و هفت گنبد» را حلقه واسطی میان ادبیات غنایی، نگارگری ، هنر قالیبافی و معماری دانست.