9 نتیجه برای زکریایی کرمانی
دکتر محمدتقی طغرایی، خانم بهاره نویدزاده، دکتر علی عطافر، دکتر ایمان زکریایی کرمانی،
دوره 11، شماره 28 - ( پاییز و زمستان 1394 )
چکیده
ازآنجاکه بخشی از کارآفرینی فرهنگی معطوف به کارآفرینی در عرصۀ هنر و صنایع دستی است و فرش دستبافت در ایران یکی از مهمترین و باقدمتترین صنایع دستی و هنری ایران در جهان شناخته میشود، توجه به کارآفرینی در بخش فرش از اهمیت قابلتوجهی برخوردار است. توجه به حفظ اصالت این هنر بومی، تولید و صادرات فرش دستبافت بهمنظور دستیابی به سهم بازار رقابتی و رونق کارآفرینی در عرصۀ صنایع دستی اصیل ازجمله دلایل اهمیت این موضوع میباشد. در چند دهۀ اخیر این بازار با موانعی مواجه بوده که این بازار ارزشمند را با مشکل مواجه کرده است. برای رفع این مشکلات، نوآوری یکی از راهکارهای بنیادین بهشمار میرود. بنابراین، هدف از انجام این پژوهش، شناسایی موانع موجود در نوآوری فرش دستبافت است و برمبنای موانع شناساییشده یک مدل کاربردی برای نوآوری در حوزۀ فرش دستبافت ارائه میشود. بهمنظور دستیابی به این هدف، از روش تحقیق توصیفیپیمایشی استفاده شده است. جامعۀ آماری شامل طراحان، تولیدکنندگان و فروشندگان این حوزه است که حجم نمونۀ معرف با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای 211 نفر میباشد. نتایج بهدستآمده نشان میدهد که موانع نوآوری در فرش دستبافت در 5 مقولۀ اصلی عوامل اقتصادی، بازاریابی، فرهنگی، مدیریتی و تکنولوژیکی و 30 زیرشاخه شناسایی شده است. همچنین تحلیل نتایج بهدستآمده حاکی از آن است که این عوامل هرکدام بهاندازۀ متفاوتی مانع نوآوری در طراحی فرش اصفهان میباشند. در پایان، پیشنهاداتی برای رفع این موانع ارائه شده است.
آقای سید محمد مهدی میرزاامینی، دکتر ایمان زکریایی کرمانی، دکتر محمدرضا نیلی احمد آبادی،
دوره 13، شماره 32 - ( پاییز و زمستان 1396 )
چکیده
فرش دستباف با توجه به ویژگیهای هنری، اقتصادی، ایجاد اشتغال و درآمدزایی، نقش مهمی در اقتصاد کشور و مخصوصا اقتصاد مقاومتی دارد. در این بین آموزش عالی در رشد و توسعه این هنر-صنعت میتواند نقش موثری ایفا کند. لذا انجام ارزشیابی دقیق و همه جانبه از برنامه درسی این رشته برای بهبود و توسعه آن ضروری است. پژوهش حاضر با هدف ارزشیابی برنامه درسی کارشناسی ارشد رشته فرش دستباف در بخش زمینه و بر مبنای الگوی ارزشیابی سیپ انجام شد. روش مورد استفاده به صورت ترکیبی کمی و کیفی بود. جامعه آماری دانشجویان، دانش آموختگان و اساتید مقطع کارشناسی ارشد فرش بودند که با پرسشنامه محقق ساخته به صورت 219 نمونه طبقهبندی تصادفی در چهار بعد ضرورت، زیرساختها، هدف و نیاز جامعه مورد نظرسنجی قرار گرفتند. روش نمونه گیری طبقهبندی تصادفی به این دلیل انتخاب شد که از دانشگاههای مختلف مجری مقطع کارشناسی ارشد با توجه به ظرفیت اسمی به تناسب نمونه انتخاب انجام شود و نمونهها از شانس برابر برخوردار باشند. روایی پرسشنامه با توزیع مقدماتی و نظر کارشناسان تایید و پایایی پرسشنامه با محاسبه آلفای کرونباخ کل پرسشنامه برابر با 866/0 بود. همچنین با 23 نفر از خبرگان بازار کار این رشته در خصوص زمینههای مقطع کارشناسی ارشد فرش مصاحبه عمیق انجام شد. روش انتخاب نمونه، گلوله برفی بود و حجم نمونه بر اساس اشباع نظری انتخاب شد.
نتایج این تحقیق نشان میدهد هرچند ضرورت شکل گیری مقطع کارشناسی ارشد فرش تایید میشود اما در بعد زیرساختهای آموزشی و فرهنگی بازار کار و تدوین اهداف این مقطع توجه و دقت کافی انجام نشده و در این دو بعد نیاز به بازنگری جدی وجود دارد. همچنین در بخش نیازهای جامعه بین نظر بازار کار و دانشگاهیان در اولویت نیاز تحقیق، پژوهش و آموزش اختلاف نظر معنی داری وجود دارد باین حال بر نیاز جامعه فرش به کارآفرین و مدیر تولید و بازرگانی در هر دو گروه به شکل معناداری تاکید شده است.
دکتر ایمان زکریایی کرمانی، بدری حکیمیان،
دوره 14، شماره 34 - ( پاییز و زمستان 1397 )
چکیده
نظامهای صنفی هنری را میتوان به عنوان یکی از مهمترین عوامل شکلگیری و بقای هنرهای سنتی در نظر گرفت که تسلسل نظام استاد و شاگردی قدیم است. در ساختار هنرهای سنتی خاندانهای هنری یکی از مؤلفههای تشکیل دهندهی این نظامهای صنفی هستند. از این روی میتوان خاندانهای هنری را به عنوان یک ظرفیت در راستای حفظ و تعالی هنرهای سنتی در نظر گرفت. اگر مروری گذرا در ارتباط با خاندانهای هنری صورت بپذیرد، مشخص خواهد شد که بسیاری از رموز هنری در بین خانوادهها از نسلی به نسل دیگر منتقل میگردد.
کرمان را میتوان به عنوان یکی از مناطق فرهنگی و تمدنی واقع در جنوب شرق ایران از هزارههای گذشته محسوب داشت؛ از این روی بسترهای رشد هنرهای سنتی در این زیست بوم فرهنگی در طول تاریخ فراهم بوده است. در این میان فرش از مهمترین هنرهای سنتی کرمان به حساب میآید. بخش مهمی از سنت فرهنگی فرش کرمان به پویایی و غنای خاندانهای هنری وابسته است. در میان تعداد متکثر خاندانهای هنری در حوزهی فرش کرمان خاندان شاهرخی از موقعیت شاخصی برخوردار است که در این پژوهش هدف پاسخگویی به این پرسش اصلی است که نقش و جایگاه هنرمندان خاندانهای هنری در فرش کرمان با تأکید بر خاندان شاهرخی چیست؟ از این روی این پژوهش جهت نیل به این هدف اصلی با بهرهگیری از روش تحقیق کیفی از نوع تفسیری و شیوههای یافتهاندوزی روایی و میدانی(مصاحبه و مشاهده) و کتابخانهای به دنبال تبیین این نقش و جایگاه است. نتایج حاصل از پژوهش با اتکا به یافتههای حاصل از مصاحبههای غیررسمی از ۱۰ نفر از افراد مطلع بدست آمده که از طریق تحلیل محتوای عرفی حاصل شده است.
از جمله یافتههای این پژوهش میتوان به این نکته اشاره نمود که خاندان هنری یک ظرفیت فرهنگی- اجتماعی- اقتصادی است که میتوان موجب تقویت سطوح فرهنگی و هنری فرش دستباف کرمان شود. علاوه براین تقویت خاندانهای هنری موجب تقویت ارزشهای فرهنگی و هویتی جامعه گردد. نقش و جایگاه هنرمندان خاندان شاهرخی در فرش کرمان تابع نظامهای ارزشی حاکم بر جامعه و میدان فرهنگی است. در این میدان، سرمایههای اقتصادی و فرهنگی موجب تحولات منزلت اجتماعی هنرمندان میشود و تحولات منزلت، جایگاه پویای افراد را در نظام فرهنگی شکل میدهد. نقش هنرمندان نیز تابع جایگاه آنهاست، بنابراین منزلت، جایگاه و نقش سه مؤلفهی پیوسته و مرتبط با یکدیگر در رابطه با نقش و جایگاه هنرمندان خاندان شاهرخی هستند.
اقای سیدمحمدمهدی میرزاامینی، دکتر ایمان زکریایی کرمانی، دکتر محمدرضا نیلی احمد آبادی،
دوره 15، شماره 35 - ( بهار و تابستان 1398 )
چکیده
آموزش دانشگاهی فرش با توجه به جایگاه فرش دستباف در ایران و جهان از نیازهایی بود که نهایتا سال 1374 با طرح و تصویب اولین برنامه درسی رسمی کارشناسی شروع شد و در سال 1389 تا مقطع کارشناسی ارشد توسعه یافت. یکی از نگرانیهای ذینفعان فرش در خصوص ایجاد و توسعه فرش در دانشگاهها دروندادهای این رشته شامل برنامه درسی، اساتید، دانشجویان و امکانات و منابع بوده و هست. این تحقیق با هدف ارزشیابی کیفیت دروندادهای کارشناسی ارشد فرش بر مبنای الگوی سیپ[1] به روش ترکیبی (کمی و کیفی) با ابزار پرسشنامه محقق ساخته و مصاحبه نیمه ساخت دار انجام شده است. جامعه آماری تحقیق در بخش کمی، دانشجویان، دانشآموختگان و استادان دانشگاههای مجری کارشناسی ارشد فرش بود که به روش نمونه گیری احتمالی طبقه بندی شده 264 نمونه انتخاب شد. در بخش کیفی از جامعه تحقیق شامل خبرگان فرش دستباف 46 نمونه به روش افزایشی انتخاب شد. تجزیه و تحلیل دادههای کیفی به روش تحلیل مضمون و دادههای کمی در سطح توصیفی و استنباطی و آزمونهای آماری انجام شد. نتایج تحقیق نشان میدهد دروندادهای کارشناسی ارشد فرش در سطح مطلوبی نیستند (کمتر از حد متوسط) و ضرورت بازنگری در بعد دروندادهای این مقطع بسیار احساس میشود. در بین متغیرهای درونداد متغیر امکانات در رتبه اول و متغیر استاد در رتبه چهارم قرار دارد. ارزشیابی و بازنگری مستمر برنامه درسی متناسب با تغییرات و نیازهای جامعه و دانشجویان، توجه به الگوهای نوین آموزشی مثل الگوی برنامه درسی معکوس در تدوین دروس، ارائه ممیزیها در جذب دانشجو، تمدید و اعطا مجوز پذیرش دانشجو بر اساس حداقل استانداردهای آموزشی و پژوهشی، همراهی با دانشگاههای مجری برای جذب اعضای هیئت علمی متخصص با پایه فرش از جمله پیشنهاداتی است که بر روند کیفی سازی دروندادهای کارشناسی ارشد فرش موثر است.
[1] Context, Input, Process, Product
خانم عاطفه حیدری سورشجانی، دکتر ایمان زکریایی کرمانی، دکتر نادر شایگان فر، دکتر عباس قنبری عدیوی،
دوره 15، شماره 36 - ( پاییز و زمستان 1398 )
چکیده
فرش ایران تجسمی است از فردوس یا باغ بهشت و نقش پرنده نیز نمادی است از روح، پرواز و آزادی که این امر نشان از وجود رابطه و پیوندی جداییناپذیر بین فرش ایران و نقش پرنده دارد. اغلب این پرندگان به صورت طبیعی و گاهی نیز به صورت تجریدی، گاه در حال پرواز و گاه به صورت نشسته بر شاخهی درختان در قالی ایران نقش شدهاند. از جمله مناطقی که نقش پرنده در آن هم به صورت طبیعی و هم انتزاعی کاربرد دارد منطقهی چهارمحال و بختیاری است. لذا مهمترین هدف پژوهش، مطالعهی نقش پرنده به عنوان نقشمایهای رایج در فرش چهارمحال و بختیاری است که در کنار این روند به مطالعهی نقش پرنده و سه تایی مقدس و نقش پرنده و درخت به شکل الگویی تکرارشونده پرداخته خواهد شد و همچنین مطالعهی نمادشناختی این نقش در فرش منطقه که در پی مطالعه و بررسی رابطهی نقش پرنده با دیگر عناصر در فرش منطقه است. با توجه به اهداف مقاله، این پرسشها مطرح میشود که چه رابطهای بین نقش پرنده و دیگر عناصر بافتهشده در فرش منطقه مثل نقش درخت، گلدان و دیگر جانوران، وجود دارد؟ و دیگر این که آیا میتوان همنشینی نمادین درخت مقدس و پرنده را در فرش چهارمحال و بختیاری مشاهده کرد؟
روش تحقیق پژوهش، توصیفی– تحلیلی و از نظر هدف توسعهای است. همچنین در گردآوری مطالب علاوه بر منابع کتابخانهای از مطالعات میدانی به ویژه در مورد تصاویر استفاده شده است. نتیجهای که از بررسی نقوش پرندگان مختلف در فرش منطقه و همچنین بررسی نمونهی مورد مطالعه حاصل شد، نشان داد که نقوش پرندگانی همچون فاخته، بلبل و طاووس که در نمونهی مورد مطالعه به کار گرفته شدهاند هر کدام به تنهایی و در ترکیب با پرندگان و عناصر دیگر مثل گلدان به نوعی به حاصلخیزی و بهشتبرین اشاره داشته و در کنار عنصر مقدس این مجموعه که گلدان است همنشینی نمادین درخت مقدس و پرنده به تصویر کشیده شده است
فائزه قملاقی، ایمان زکریایی کرمانی، مهدی کشاورز افشار، بیژن اربابی،
دوره 15، شماره 36 - ( پاییز و زمستان 1398 )
چکیده
ایران کشوری است با تاریخ و فرهنگ و هنر بسیار غنی و دارای مردمی با فرهنگ و ادیان مختلف که در کنار یکدیگر زندگی میکنند. فرش اصیل ترین هنر ایرانی، که قدمتی به بلندای تاریخ دارد و همواره بستر مناسبی برای نشاندن نقش ها و نمادهایی بوده که نمایانگر باورها ،آئین و رسوم، نمادهای مذهبی و اجتماعی و غیره را در بر داشته و دارد . قالی ایران به واسطه حضور نقش و نگارهای متفاوت بر روی آن، کالای هنری مناسب برای هدیه دادن و برقرار کردن ارتباط با افراد و جوامعی می باشد که گاه از نظر فرهنگ و دین با یکدیگر در یک رتبه و رده قرار نداشته اند.
یکی از این فرش هایی که دارای نقش و نماد مذهبی بوده، قالی اهدایی ناصرالدین شاه به پزشک یهودی خود نورمحمود می باشد. نورمحمود، پزشک یهودی دربار ناصری بود که از یک سوءقصد جان سالم به در می برد و ناصرالدین شاه این فرش را به عنوان هدیه به وی تقدیم می کند. لذا فرضیه را بر آن می گذاریم که که فرش مذکور یک قالی اهدایی معمولی ملوکانه نبوده و از قدرت برقراری ارتباط بالایی بین جوامع و ادیان مختلف برخوردار بوده است. هدف از این پژوهش آن است تا با خوانش نمادها و مفاهیم موجود بر روی قالی مورد نظر به این پرسش پاسخ دهد که: خوانش و تحلیل قالی اهدایی ناصرالدین شاه به پزشک یهودی در چه فضای گفتمانی شکل گرفته و چه روابطی بین نقوش این فرش با مولفه ها و اصول دین یهود وجود دارد؟
در این پژوهش سعی بر آن است تا با استفاده از تحلیل گفتمان که امروزه تبدیل به گرایش بین رشته ای شده، گفتگو با افراد آگاه از نقوش و مفاهیم دین یهود به خوانش این نمادها پرداخته و آنها را با کتب مقدس و اطلاعات موجود در منابع مکتوب تطبیق دهیم .
نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که نقوش موجود بر روی این فرش برگرفته از کتاب مقدس یهودیان است و هنرمند با استفاده از تکرار قسمت یا قسمتهایی از کتاب مقدس و یا با بزرگ کشیدن اشخاص مهم از نظر مذهبی که برای یهودیان اهمیت ویژه ای دارد، این تقدس و اهمیت را نشان دهد.
مفاهیم کلیدی: فرش، دین یهود، نماد و نگاره، ناصرالدین شاه، نورمحمود.
الهه شیخی، ایمان زکریایی کرمانی، فرهاد باباجمالی،
دوره 16، شماره 38 - ( پاییز و زمستان 1399 )
چکیده
هنر بافندگی در قلمرو سرزمین ایران بخشی از هویت فرهنگی مردمان آن بشمار میرود. دستبافته های سنتی سیستان و بلوچستان نیز بهعنوان گوشهای مهم از این هویت قلمداد میشود. علاوه بر طرح و رنگ بسیاری دیگر از ابعاد تولید قالیچههای این منطقه را میتوان بهعنوان شناسههای فرهنگی -اعتقادی آنها تلقی کرد. ازآنجاکه بررسی ابعاد معنایی یک اثر هنری در ارتباط با خالق آن بهتر قابلتشخیص است؛ پژوهش حاضر سعی بر آن دارد تا با حضور در میدان تحقیق، زوایایی ناشناخته از فرهنگ بومی و اعتقادی تولیدکنندگان این آثار را شناسایی کرده و به این پرسش پاسخ دهد که قالیچههای بومی سیستان و بلوچستان چه نسبتی با مؤلفههای فرهنگی و ارزشهای اعتقادی پدیدآورندگان آنها داشته است؟
این پژوهش با رویکرد انسانشناسی هنر و با روش مردمنگاری در منطقه به انجام مشاهده مستقیم و مصاحبه با بومیان پرداخته و سپس از طریق کدگذاری دادهها در سه سطح کدگذاری باز، محوری و گزینشی به طبقهبندی آنها مبادرت ورزیده است.
نتایج حاصل از یافتهها نشان میدهد، مؤلفههای تشکیلدهنده قالیچههای منطقه سیستان و بلوچستان از مراحل ابتدایی آن تا به انتها دارای ابعاد وسیع معنایی است؛ بهطوریکه حتی جزئیترین آنها نیز ریشهای عمیق در فرهنگ و اعتقادات بومیان منطقه دارد. آدابورسوم خاص برای بافتن، اعتقاد به چشمزخم، خواندن شعرهای مخصوص به هنگام بافت، مراسم شستشو و ...همگی ازجمله این مؤلفهها است. در این استان فرش جدا از جنبههای کاربردی، کالایی مقدس شناخته میشود و باوجود برخی تمایزات فرهنگی بین سیستانیها و بلوچها، شباهت تعدادی اعتقادات و رسوم در مورد فرش نشان از وحدت ریشههای ابتدایی بافت فرش در بین دو گروه اصلی ساکنان این منطقه دارد.
سید محمد رضا طبسی، ایمان زکریایی کرمانی،
دوره 17، شماره 39 - ( بهار و تابستان 1400 )
چکیده
چکیده:
یکی از قالی های هوشنگ شاهی که دارای برخی از عناصر تصویری متفاوت با دیگر قالیهای این دسته میباشد، قالی موسوم به هوشنگ شاه با دیپلماتهای فرنگی است. حضور توامان پادشاه اسطوره ای ایران و فرنگی هایی در البسه ای مدرن در این قالی و نیز چگونگی ارتباطی که میتواند بین عناصر کنشگر این متن باشد، مسئله ای است که تا کنون کمتر مورد توجه بوده است. فرض اصلی پژوهش آن است که عناصر تصویری این قالی دارای ویژگیها و معانی است که با رجوع به پیش متنهای مرتبط، امکان بازخوانی متن، درک سویه های ارتباطی کنشگران و تفسیر اجتماعی آن فراهم می گردد. هدف پژوهش رسیدن به درکی از چرایی درهم آمیزی گذشته و حال، شناخت عناصر تصویری متمایز موجود، فهم روابط کنشگران و شناسایی پیش متن هایی است که بر نقوش این قالی موثر بوده است. روش پژوهش و چهارچوب نظری نشانه شناسی اجتماعی تصویر گونتر کرس و تئو ون لییون است. عمده نتایج این مقاله شامل تغییر زمان کتیبه درج شده بر روی قالی، تاثیر پذیری اشیاء بازنموده شده از تخت های سلطنتی و معماری ستون های ایوان تخت مرمر در عصر قاجار، بازتولید مفاهیم فره ایزدی و قبلهی عالم، آرزو برای بازگشت به اقتدار پادشاهان اساطیری، احتمال تاثیر پذیری از پیش متنهایی چون سنگ نگاره های باستانی، نگارگری ایرانی،ادبیات کلاسیک و داستان های عامیانه فارسی، شناخت دلایل همجواری و ارتباط کنشگران ناهمگون با طرح سناریو های احتمالی، قرابت ظهور عناصر مدرنیته با دربار، ارتباط انتخاب هوشنگ شاه به عنوان اولین قانون گذار با جریان قانون خواهی در ایران، الهام پذیری حاشیه داخلی قالی از حاشیه آثار چاپی، اهمیت ترکیب بندی و دقت در بکار گیری رنگها و خطوط در ایجاد معنا، دسته بندی و طبقه بندی شخصیت ها، تاثیر قاب بندی در نمایاندن مفهوم ما و دیگری و اهمیت بازنمایی تصویر در عصر قاجار می باشد.
سید محمد رضا طبسی، ایمان زکریایی کرمانی زکریایی کرمانی،
دوره 17، شماره 40 - ( پاییز و زمستان 1400 )
چکیده
چکیده
قالیهای تصویری که در عصر قاجار قابلیتهای خود را برای انعکاس سویههای مختلف تجدد ازجمله مفهوم ملّیگرایی نشان داده است در عصر پهلوی هم منعکسکنندۀ وجوه دیگری از این مفهوم است. هدف از این پژوهش شناخت وجوه متنوع مفهوم ملّیگرایی در قالیهای تصویری عصر پهلوی است و سؤال اصلی پژوهش آن است که وجوه ملّیگرایانۀ منعکسشده بر قالیهای تصویری عصر پهلوی دارای چه مشخصهها و دلالتهایی است؟ روش پژوهش، کیفی و از نوع تاریخیتطبیقی است. یافتههای پژوهش بیانگر آن است که مفهوم ملّیگرایی در پیکره مطالعاتی، متأثر از وجه مرکب سهگانه جغرافیایی، باستانشناسی و درمانی و نیز وجه انشایی متأثر از اشعار و شعارهای رایج و همچنین وجه پیشینهجویی، در مفاخر و مشاهیر علم و ادب است که در دو وجه اول با مفهوم شاه، سلطنت و گاه مذهب پیوندی مستقیم دارد و وجه پادشاهانه آن برجسته میشود و در مفهوم آخر، این پیوند بیشتر مفهومی میهنی به خود میگیرد. از دیگر سو، یافتهها بیانگر تأثیر نهادهای نوین آموزشی و فرهنگی در پیکره مطالعاتی است و مشخص می شود که استفاده از نشان شیر و خورشید بهعنوان نشانی ملّیگرایانه، با توجه زمینه مورد استفاده از آن دارای وجوه هویتی، دولتی و مردمی در قالیهای تصویری است. از دیگر نتایج این پژوهش وجود ارتباطی پایاپای، بین نقش و کتیبههای قالیهای ملّیگرایانه با تحولات عصر پهلوی بهنحو همزمانی و با تحولات عصر قاجار به شکل درزمانی است. به طور کلی می توان گفت بازشناسی تاریخی ملی گرایی در پیکره مطالعاتی وابسته به درک رابطه در هم تنیده ای است که بین نهاد های نو بنیاد در عصر پهلوی و زمینه های اجتماعی آن وجود داشته است.