جستجو در مقالات منتشر شده


2 نتیجه برای شیخی

مهری طاهری مقدم نوقابی، علیرضا شیخی،
دوره 16، شماره 37 - ( بهار و تابستان 1399 )
چکیده

پشتیها، بافته‌های پرزدار کوچکی هستند که پس از بافت،  آماده‌شده (با الیافی مانند پنبه یا پرز قالی پر می‌شوند)و به‌عنوان تکیهگاه در پذیراییها مورداستفاده قرار میگیرند. به علت فقدان تحقیقات جامعی درباره آثار داری بافته‌شده در شهرستان گناباد این مقاله با شیوه پژوهشی-توصیفی باهدف رسیدن به دسته‌بندی و بازشناسی نقوش پشتی­­های گناباد و پژوهش در معنا و مفهوم آن‌ها به بررسی این آثار پرداخته و نقوش بکار رفته بر آثار این منطقه را مورد واکاوی قرار داده است. تلاش شده است پس از انجام مطالعات کتابخانهای و میدانی پاسخی برای این سؤال یافت شود که چه طبقه­بندی می‌توان برای آثار بافته‌شده در قالب نقوش محلی ارائه داد؟ نقش فرهنگ، آداب‌ورسوم و سنت‌های رایج بر روی این آثار چیست؟ یافته‌ها نشان می‌دهد علاوه بر نقوش بلوچ، عرب و ترکمن که ره‌آورد مهاجرت، تهاجم و یا کوچ بدین خطه از خراسان بوده، نقوش محلی برگرفته از آداب و باورها و اقلیم منطقه، نقش بسزایی در این بافته‌ها دارد. نقوش محلی را می‌توان در پوشش گیاهی اقلیم مانند گل‌های وحشی،  محمدی، زعفران و لاله و نیز گندم و جو جستجو نمود. از درختان به سرو، کاج و بید مجنون اشاره کرد که همگی نقوش گیاهی نمادی از استقامت، زیبایی و آرزوی برکت و روزی‌اند. نقوش جانوری در قالب بز، آهو و قوچ نشانه سرسختی و استواری و شیر نمادی از آیین مذهبی عاشوراست. در پرندگان می‌توان خروس و کبوتر را نشانه سحرخیزی و پیام‌رسان در مردم خطه کویر دانست اگرچه کبک، قرقاول، گنجشک و ... نیز مشاهده شدند. نقوش انسانی در جایگاه پیشه و کار مردم، اعتقادات و آرزوی خوشبختی برای نوعروسان بر پشتی نقش زده‌شده‌اند.
الهه شیخی، ایمان زکریایی کرمانی، فرهاد باباجمالی،
دوره 16، شماره 38 - ( پاییز و زمستان 1399 )
چکیده

هنر بافندگی در قلمرو سرزمین ایران بخشی از هویت فرهنگی مردمان آن بشمار می‌رود. دستبافته های سنتی سیستان و بلوچستان نیز به‌عنوان گوشه‌ای مهم از این هویت قلمداد می‌شود. علاوه بر طرح و رنگ بسیاری دیگر از ابعاد تولید قالیچه‌های این منطقه را می‌توان به‌عنوان شناسه‌های فرهنگی -اعتقادی آن‌ها تلقی کرد. ازآنجاکه بررسی ابعاد معنایی یک اثر هنری در ارتباط با خالق آن بهتر قابل‌تشخیص است؛ پژوهش حاضر سعی بر آن دارد تا با حضور در میدان تحقیق، زوایایی ناشناخته از فرهنگ بومی و اعتقادی تولیدکنندگان این آثار را شناسایی کرده و به این پرسش پاسخ دهد که قالیچه‌های بومی سیستان و بلوچستان چه نسبتی با مؤلفه‌های فرهنگی و ارزش‌های اعتقادی پدیدآورندگان آن‌ها داشته است؟
این پژوهش با رویکرد انسان‌شناسی هنر و با روش مردم‌نگاری در منطقه به انجام مشاهده مستقیم و مصاحبه‌ با بومیان پرداخته و سپس از طریق کدگذاری داده‌ها در سه سطح کدگذاری باز، محوری و گزینشی به طبقه‌بندی آن‌ها مبادرت ورزیده است.
نتایج حاصل از یافته‌ها نشان می‌دهد، مؤلفه‌های تشکیل‌دهنده قالیچه‌های منطقه سیستان و بلوچستان از مراحل ابتدایی آن تا به انتها دارای ابعاد وسیع معنایی است؛ به‌طوری‌که حتی جزئی‌ترین آن‌ها نیز ریشه‌ای‌ عمیق در فرهنگ و اعتقادات بومیان منطقه دارد. آداب‌ورسوم خاص برای بافتن، اعتقاد به چشم‌زخم، خواندن شعرهای مخصوص به هنگام بافت، مراسم شستشو و ...همگی ازجمله این مؤلفه‌ها است. در این استان فرش جدا از جنبه‌های کاربردی، کالایی مقدس شناخته می‌شود و باوجود برخی تمایزات فرهنگی بین سیستانی‌ها و بلوچ‌ها، شباهت تعدادی اعتقادات و رسوم در مورد فرش نشان از وحدت ریشه‌های ابتدایی بافت فرش در بین دو گروه اصلی ساکنان این منطقه دارد.
 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به گلجام؛ نشریه علمی فرش دستباف است.
بازنشر اطلاعات: استفاده از مطالب ارایه شده در این پایگاه با ذکر منبع آزاد است.
Designed & Developed by : Yektaweb