جستجو در مقالات منتشر شده


4 نتیجه برای طاهری

آقای جواد آویشی، دکتر زهرا حسین‌آبادی، دکتر علیرضا طاهری،
دوره 8، شماره 22 - ( پاییز و زمستان 1391 )
چکیده

سجاده یکی از دست‌بافته‌هایی است که از دیرباز تاکنون در استان سیستان و بلوچستان رایج بوده و علاوه بر زیبایی بصری، دارای معانی عمیق معنوی نیز هست و توجه پژوهشگران، به‌ویژه کارشناسان بومی این استان را در دو دهه اخیر به خود جلب کرده است. به‌منظور بررسی سجاده‌ها، ابتدا با اشاره به اعتقادات و باورهای اصیل مردم در نقوش شاخص به‌کار رفته در سجاده‌ها، آن‌ها را به گروه‌های اقتباسی، نیمه-اقتباسی، بومی و اصیل، جدید و ذهنی تقسیم کرده‌ایم. رایج‌ترین و زیباترین این نمونه‌ها طرح‌های بومی بوده که شامل سجاده‌های محرابی، قابی یا رضوان، گنبدی-گلدسته‌ای و قالیچه نمازی است. سؤالاتی که در این پژوهش مطرح گردیده بدین‌قرار است: (۱) ساختار کلی سجاده‌های قالیچه‌ای سیستان و بلوچستان چگونه است؟ و (۲) مهمترین طرح‌ها و نقوش سجاده‌های سیستان و بلوچستان که باعث ماندگاری آن‌ها شده است، کدام‌اند؟ نقش و رنگ به‌کار رفته در سجاده‌های قالیچه‌ای سیستان و بلوچستان متأثر از طبیعت، خواسته‌های مردم و فرهنگ حاکم بر منطقه است. به‌طور کلی ساختار و نقوش سجاده‌ها در اکثر مناطق به‌هم نزدیک است و این دست‌بافته‌ها دارای ریشه‌های تصویری و مفهومی یکسان‌اند که بخش اعظم نقوش این سجاده‌ها به‌صورت هندسی است. ویژگی‌ها و مشخصه‌های بافت بومی و مواد اولیه رایج در استان نیز در این مقاله مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته است. روش تحقیق، تحلیلی و توصیفی است و استخراج اطلاعات، علاوه بر مطالعات اسنادی که با رجوع به منابع مکتوب و غیر‌مکتوب صورت می‌پذیرد، حاصل مشاهدات، مطالعات و بررسی‌های میدانی[۱] است. تجزیه، تحلیل و تطبیق داده‌ها و تصاویر، معیاری برای شناسایی سجاده‌ها و دست‌بافته‌های استان بوده و به احیاء و حفظ هنر بومی این منطقه کمک شایانی می‌نماید. 

آیگین مردانی، صدرالدین طاهری،
دوره 16، شماره 37 - ( بهار و تابستان 1399 )
چکیده

قوم کرمانج شمال خراسان، از اقوام فعال ایران در کار آفرینش گلیم هستند و این هنر یکی از مهم‌ترین تولیدات خانگی آنان به‌شمار می‌رود. این پژوهش توسعه‌ای، پس از بررسی صد و سی نمونه گلیم کرمانجی (40 نمونه از ساکنین روستاهای کرمانج‌نشین خراسان شمالی، 36 نمونه از بین عشایر کرمانج و 54 نمونه نیز در مجموعه‌های تاجران و فروشندگان فرش در بجنورد، قوچان و مشهد) و استخراج نقش‌مایه‌های برگرفته از طبیعت آنها، تلاش دارد به گونه‌شناسی این نقش‌ها و بررسی شیوه‌های ترکیب‌بندی آنها بپردازد. داده‌های کیفی واکاوی‌شده در این نوشتار به دو شیوه میدانی و اسنادی یافته‌اندوزی شده‌اند. نقش‌مایه‌های گلیم کرمانجی را از نظر موضوعی می‌توان در چهار گروه تقسیم‌بندی نمود: 1. نقش‌های طبیعی، 2. نقش‌های برگرفته از ابزار و وسایل زندگی، 3. نقش‌های انتزاعی، 4. ریزنقش‌های هندسی؛ که بیشترین شمار و گوناگونی را در این میان نقش‌مایه‌های طبیعی دارند. وابستگی زندگی کرمانج‌ها به عوامل جغرافیایی و شرایط زیست‌محیطی، طبیعت را در ذهن ایشان بدل به کنشگری قهار و سترگ ساخته و به نیروهای آن نقشی اسطوره‌ای بخشیده است. نقش‌مایه‌های طبیعی در گلیم کرمانجی خود در سه گروه جای می‌گیرند: 1. نقش‌های جانوری که به سه شیوه شمایلی، برساخته و نمادین بازنمایی می‌شوند (همچون: طاووس، مرغابی، دم‌جنبانک، مریشک، دیک، عقاب، هوپ‌هوپ، ده‌وه، جیران، به‌ران، گوجی، به‌زن‌نیری، منیگ، چووچک، گال، ری‌وی، چاکل و چاکلی‌نکل‌خار و چاگل‌شقه، و کاووک) 2. نقش‌های گیاهی (همچون: گل، دار، مه‌ره، و پرک) 3. نقش‌های برگرفته از پدیده‌های طبیعی (همچون: چیک، گانی و خارخارک). بافنده کرمانج در چیدمان نقش‌ها بر گستره گلیم نیز از ارتباط خود با طبیعت الگو گرفته. اکثر نقش‌های زمینه دارای موضوعاتی است که ارتباط مستقیم‌تری با زندگی روزمره او دارند، در حالی که نقش‌های تکرارشونده حاشیه، از طبیعت پیرامون زندگی ایلیاتی یا از انگاره‌های نمادین و ذهنی الهام گرفته شده است.
مهری طاهری مقدم نوقابی، علیرضا شیخی،
دوره 16، شماره 37 - ( بهار و تابستان 1399 )
چکیده

پشتیها، بافته‌های پرزدار کوچکی هستند که پس از بافت،  آماده‌شده (با الیافی مانند پنبه یا پرز قالی پر می‌شوند)و به‌عنوان تکیهگاه در پذیراییها مورداستفاده قرار میگیرند. به علت فقدان تحقیقات جامعی درباره آثار داری بافته‌شده در شهرستان گناباد این مقاله با شیوه پژوهشی-توصیفی باهدف رسیدن به دسته‌بندی و بازشناسی نقوش پشتی­­های گناباد و پژوهش در معنا و مفهوم آن‌ها به بررسی این آثار پرداخته و نقوش بکار رفته بر آثار این منطقه را مورد واکاوی قرار داده است. تلاش شده است پس از انجام مطالعات کتابخانهای و میدانی پاسخی برای این سؤال یافت شود که چه طبقه­بندی می‌توان برای آثار بافته‌شده در قالب نقوش محلی ارائه داد؟ نقش فرهنگ، آداب‌ورسوم و سنت‌های رایج بر روی این آثار چیست؟ یافته‌ها نشان می‌دهد علاوه بر نقوش بلوچ، عرب و ترکمن که ره‌آورد مهاجرت، تهاجم و یا کوچ بدین خطه از خراسان بوده، نقوش محلی برگرفته از آداب و باورها و اقلیم منطقه، نقش بسزایی در این بافته‌ها دارد. نقوش محلی را می‌توان در پوشش گیاهی اقلیم مانند گل‌های وحشی،  محمدی، زعفران و لاله و نیز گندم و جو جستجو نمود. از درختان به سرو، کاج و بید مجنون اشاره کرد که همگی نقوش گیاهی نمادی از استقامت، زیبایی و آرزوی برکت و روزی‌اند. نقوش جانوری در قالب بز، آهو و قوچ نشانه سرسختی و استواری و شیر نمادی از آیین مذهبی عاشوراست. در پرندگان می‌توان خروس و کبوتر را نشانه سحرخیزی و پیام‌رسان در مردم خطه کویر دانست اگرچه کبک، قرقاول، گنجشک و ... نیز مشاهده شدند. نقوش انسانی در جایگاه پیشه و کار مردم، اعتقادات و آرزوی خوشبختی برای نوعروسان بر پشتی نقش زده‌شده‌اند.
سیده معصومه شاه چراغ، علیرضا طاهری، فرنوش شمیلی، ابوالقاسم دادور، ناهید عبدی،
دوره 16، شماره 38 - ( پاییز و زمستان 1399 )
چکیده

قالیچه‏ی تصویری «شتر لیلی» متعلق به دوره‏ی قاجار است که تصویر مرکزی در آن را پیکر بزرگ شتری «درون ترکیبی» اشغال نموده که در شکل بیرونی به صورت واقع‏گرایانه بوده و درون آن از تعداد زیادی نقوش انسانی و حیوانی کوچک تشکیل شده است. نقش‏پردازی برخی از موجودات به این شیوه، از دوره‏ی تیموری در نگارگری ایران رواج یافت که اوج و محبوبیت آن در مکتب صفوی بود. این شیوه همزمان با صفویان، در هنر هند گورکانی نیز مورد توجه قرار گرفت.
در مقاله‏ی حاضر قالیچه‏ی «شتر لیلی» با رویکردی شمایل‏‏ نگارانه و با استفاده از منابع کتابخانه‏ای و برخی سایت‏های علمی مورد توصیف و تحلیل قرار می‏گیرد. هدف از این تحقیق معرفی نمونه‏ای خاص از فرش تصویری و تحلیل آن به روشی علمی می‏باشد. در این راستا سعی شده است تا به این سوالات پاسخ داده شود:
  1. رابطه‏ی کتیبه‏های قالیچه با تصویر متن آن چگونه قابل خوانش است؟
  2. مضمون اصلی داستان در سطح تحلیل شمایل نگارانه چیست؟
  3. مجموعه‏ی گونه‏های حیوانی تشکیل دهنده‏ی پیکره‏ی شتر لیلی کنایه از چیست؟
  4. حضور فرشته-هارپی و اژدهای بال‏دار سرخ رنگ، در قالیچه به صورت نمادین به چه چیز اشاره دارند؟
کتیبه‏های شعری در حاشیه‏ی قالیچه همسو با عناصر تصویری متن آن، به ماجرای عروسی لیلی با ابن سلام و وداع او با مجنون، به نقل از «مکتبی شیرازی» ارجاع دارد. اما معنای اصلی داستان در سطح دوم، غلبه و پیروزی خیر-مجنون- بر شر-ابن سلام- توسط حیوانات است. شتر «درون ترکیبی» نیز متشکل از حیواناتی می‏باشد که مجنون در کوه و بیابان با آن ها همنشین بوده اما در عین حال کاروان سرور عروسی را نیز در خود جای داده است. همچنین تصویر فرشته-هارپی در معنای باستانی آن نمادی از پیروزی است که به نبرد حیوانات حامی مجنون با اژدها -ابن سلام- و کشتن او اشاره دارند.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به گلجام؛ نشریه علمی فرش دستباف است.
بازنشر اطلاعات: استفاده از مطالب ارایه شده در این پایگاه با ذکر منبع آزاد است.
Designed & Developed by : Yektaweb