4 نتیجه برای محمدی
خانم شبنم محمدی، دکتر علی وندشعاری،
دوره 10، شماره 25 - ( بهار و تابستان 1393 )
چکیده
آذربایجان شرقی یکی از مناطق مهم در امر تولید و تجارت قالی دستباف ایران است. شهرهای متعددی در این استان، در امر تولید این هنر-صنعت فعالیت دارند. هریس از شهرستانهای استان آذربایجان شرقی، با سابقهای طولانی و درخشان در بافت قالیهای بسیار زیبا و باارزش است. با توجه به ویژگیهای خاص در طرح، نقش، رنگ و بافت، قالیهای هریس از گذشته تا به امروز دارای شهرت جهانی بوده است. هدف اصلی در این پژوهش بررسی کامل طرح و نقش نمونه قالیهای امروزی و شناسایی ساختار طراحی در آنها بوده و به چگونگی و الگوهای طراحی در این قالی پرداخته شده است. در این پژوهش نخست به ویژگیهای قالیهای این شهرستان اشاره شده، سپس بررسی و ساختارشناسی طرح قالیهای این شهرستان انجام گرفته و در پایان به بیان اسلوبهای خاص موجود در طرحهای حاکم بر قالیهای این شهرستان پرداخته شده است. این پژوهش در نوع خود توصیفی بوده و اطلاعات بهدست آمده به شیوه کیفی تحلیل گردیده است. جمعآوری اطلاعات این پژوهش در کل بر اساس مطالعات میدانی بوده و در مواردی به منابع کتابخانهای مراجعه شده است. این پژوهش نشان میدهد که اصول و ساختارهای ثابت و مشترک در طرح، نقش و رنگ قالیهای معاصر هریس وجود داشته و دارد که هماکنون قالی این شهرستان با تأکید بر این اصول بافته میشود.
دکتر امین محمدی استادکلایه، دکتر ناصر بیات، دکتر محمد امین خراسانی، خانم راحله نیک روش،
دوره 12، شماره 30 - ( پاییز و زمستان 1395 )
چکیده
فرش دستباف بهعنوان عمدهترین و اصیلترین صنعت دستی کشور، از لحاظ اشتغال بهویژه در مناطق روستایی و نیز از نظر صادرات غیر نفتی جایگاه مهمی دارد و بخش قابل توجهی از تولید ناخالص ملی را تشکیل میدهد. تحقیقات نشان میدهد که این صنعت در طی سالهای اخیر با چالشهای قابل ملاحظهای مواجه شده است. فرش دستباف ترکمن با ابعاد و ارزشهای برجسته اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی، تولید و عرضه میگردد، اما از سالها قبل سیر تولید و عرضه آن روند نزولی در پیش گرفته است. بر این پایه پژوهش حاضر به شناخت و تحلیل علل رکود صنعت قالیبافی در ده روستای شهرستان گنبد کاووس میپردازد. روستاهای مورد مطالعه از توابع دهستانهای سلطانعلی، فجر، آق آباد و باغلی ماراما واقع در بخش مرکزی شهرستان گنبد کاووس هستند. روش تحقیق ترکیبی و اکتشافی است. نخست با استفاده از تکنیک مصاحبه نیمه ساختار یافته شناخت علل رکود صنعت قالیبافی از دیدگاه کارشناسان در منطقه مورد مطالعه با استفاده از روش کدگذاری باز تجزیه و تحلیل گردید و بر این اساس 16 علّت اصلی اثرگذار در رکود قالیبافی در روستاهای مورد مطالعه شناسایی شد .سپس، نتایج این بخش از پژوهش، اساس طراحی پرسشنامه در مرحله بعد قرار گرفت. با طراحی پرسشنامه در چارچوب طیف لیکرت دیدگاه زنان قالیباف روستایی در ارتباط با علل ذکر شده پیرامون رکود صنعت قالیبافی مورد شناخت قرار گرفت. آزمون t تک نمونه ای و روش خوشهبندی سلسله مراتبی برای تجزیه و تحلیل دادههای پرسشنامه به کار رفت. بر این اساس دیدگاه پاسخگویان نشان میدهد که مقولههای "ضعف سیاستهای حمایتی دولت از فرشبافان" و "ضعف جنبههای اقتصادی در برنامهریزی توسعه روستایی" به ترتیب دارای بیشترین تأثیر بر رکود صنعت فرشبافی، و مقولههای "ضعف خلاقیت و نوآوری در زمینه طرح، رنگ، نقشه و کیفیت مواد اولیه" و "عقب ماندگی فنی و تکنولوژیکی در تولید فرش دستباف" به ترتیب دارای کمترین تأثیر بر رکود صنعت فرشبافی در روستاهای مورد مطالعه است.
خانم منیرالسادات میرجمالی مهرآبادی، دکتر مصطفی شمس الدینی، آقای قنبرعلی محمدی، دکتر احمد گودرزی،
دوره 15، شماره 36 - ( پاییز و زمستان 1398 )
چکیده
از دیرباز فرش دستباف استان مرکزی به ویژه برند ساروق با تاریخ چند صد ساله به عنوان یکی از نمادهای هنر و فرهنگ ایرانی شناخته شده و نقشی مهم در اشتغال، صادرات غیرنفتی و معرفی هنر استان داشته است. متأسفانه در دهه اخیر، سهم فرش استان از بازار داخلی و خارجی به شدت تنزل یافته و این هنر- صنعت با سابقه، با دشواریهای بیشماری مواجه گشته است تا جایی که تعداد تولیدکنندگان و فعالان این عرصه به نحو چشمگیری کاهش یافته است. مقاله حاضر به تحلیل کیفی و راهبردی فرش دستباف استان مرکزی، ریشهیابی تنزل جایگاه آن و ارائه راهکارهای مناسب جهت خروج از این رکود میپردازد. در این پژوهش از روش مطالعات کتابخانهای و ابزار مختلفی از جمله تکمیل پرسشنامه و مصاحبه با ذینفعان، کارشناسان، خبرگان و فعالان حوزه هنر- صنعت فرش استان استفاده شده است. سپس با بهرهگیری از تکنیک SWOT (قضفت) به تحلیل کیفی و ارزیابی نقاط قوت، ضعف، فرصتها و تهدیدهای این هنر- صنعت پرداخته و در نهایت راهکارهای رسیدن به اولویتهای مبتنی بر جهتگیریهای توسعه آن در استان ارائه شده است. نتایج به دست آمده از این مطالعه نشاندهنده جایگاه تدافعی فرش استان در بازارهای داخلی و خارجی است و متناسب با این جایگاه راهبردها و سیاستها، تدوین و راهکارهای عملیاتی خروج از رکود فعلی ارائه شده است. اصلیترین راهبردهای تدوین شده، "نیازسنجی، تدوین، اجرا و ارزیابی برنامه آموزشی منظم در مراحل و سطوح مختلف حوزه هنر– صنعت فرش"، "ارتقای کیفیت فرش دستباف در استان از طریق شناسنامهدار کردن فرشهای بافته شده، استانداردسازی، نظارت و ارزیابی" و "بهکارگیری روشهای نوین بازاریابی و برنامهریزی اثربخش جهت معرفی برندهای فرش دستباف به منظور نفوذ در بازارهای جدید و افزایش سهم در بازارهای موجود" میباشند.
مریم محمدی ثانی، اسماعیل مزروعی نصرابادی، فتحعلی قشقایی فر،
دوره 15، شماره 36 - ( پاییز و زمستان 1398 )
چکیده
رضایت مشتری برای بقای سازمان بسیار ضروری است. در سالهای اخیر بازار فرش دستباف ایران توسط رقبا اشغال شده است. این موضع به علت کم توجهی به بحث رضایت مشتری است؛ درنتیجه در این تحقیق به شناسایی و اولویتبندی مؤلفههای مؤثر بر رضایت مشتریان فرش دستبافت پرداخته میشود. این تحقیق در 2 مرحله انجام میگیرد. در مرحله اول از دلفی به منظور شناسایی عوامل مؤثر بر رضایت مشتری و در مرحله دوم از روش تاپسیس به منظور رتبهبندی آنها بهره گرفته شده است. جامعه آماری این تحقیق در مرحله اول خبرگان فرش دستباف و در مرحله دوم مشتریان فرش دستباف در استان چهارمحال و بختیاری است. حجم نمونه اول ۱۵ نفر است و حجم نمونه دوم با استفاده از جدول مورگان ۴۰۰ نفر است. نتایج تحقیق نشان داد که عوامل مؤثر بر رضایت مشتریان فرش دستباف در ۹ بُعد خدمات پیش از فروش، خدمات حین فروش، خدمات پس از فروش، ویژگیهای کیفیتی، ویژگیهای فرآیندی، سیستم توزیع، اقتصادی، ارزشگذاری و مشخصههای هنری قابل دستهبندی است که در این میان با استفاده از روش تاپسیس بعد مشخصههای هنری از همه مهمتر شد و در مقایسه کل عوامل، مؤلفه اصالت فرش از همه عوامل مهمتر است. پیشنهاد میگردد در راستای حفظ اصالت فرش دستباف تلاش گردد که این امر از طریق طراحی و تولید فرش اصیل مطابق با نیازهای امروز مشتری و پیشبینی نیازهای آینده او قابل تحقق است.