2 نتیجه برای نوروزی قره قشلاق
سمیه صالحی، حجت اله رشادی، حسین نوروزی قره قشلاق،
دوره 15، شماره 35 - ( بهار و تابستان 1398 )
چکیده
در تعریف و شناخت اصالت فرش، اکتفا به ویژگیهای ظاهری از جمله رنگ و طرح و نقش و مشخصات فنی بافت مانند نوع گره و چلهکشی و ... و غافل ماندن از ویژگیهای ناملموسی مانند آداب و سنن جامعه بافت و وضعیت تاریخی، اجتماعی و اقتصادی آن جامعه، موجب عدم شناخت کامل و جامع آن فرش و شاخصههای اصالت آن میگردد.
در این پژوهش با هدف یافتن تعریفی کاملتر از شاخصههای اصالت در فرش که علاوه بر ویژگیهای کالبدی آن بستر شکلگیری فرش را هم در بر بگیرد، مفهوم اصالت در حفاظت از میراث فرهنگی و تاریخی که هم به شاخصههای ملموس و هم ناملموس اثر توجه دارد مبنای پژوهش قرار گرفته و با استفاده از روش تحقیق کیفی و راهبرد تحلیل محتوا و استنتاج منطقی به تحلیل مفاهیم اصالت در میراث فرهنگی طبق کنوانسیونهای بینالمللی پرداخته و سپس با بسط دادن آن به ویژگیهای فرش در نهایت به استخراج شاخصههای اصالت فرش در دو قالب ملموس و ناملموس پرداخته شده است.
در نهایت چنین نتیجه شده است که فرش میتواند در جستجوی اصالت خود به مانند آثار میراث فرهنگی و تاریخی طبق آراء کنوانسیونهای بینالمللی حفاظت از میراث فرهنگی در بستر شکلگیری خود و در ابعاد گوناگون منطقه بافت مورد تحلیل قرار گرفته و شاخصههای ناملموس آن هم مورد کنکاش قرار گیرد.
سمیه صالحی، حجت اله رشادی، حسین نوروزی قره قشلاق،
دوره 16، شماره 37 - ( بهار و تابستان 1399 )
چکیده
سلطانآباد نام یکی از مناطق مشهور قالیبافی ایران است که بعدها به اراک تغییر نام یافت و در گذشته فرشهایی به سبک روستایی در این منطقه تولید میشده است. در دوره قاجار با فراهم آمدن زمینه فعالیت شرکتهای چندملیتی مانند زیگلر در این منطقه، سلطانآباد به یکی از قطبهای تولید و صادرات فرش ایران تبدیل میشود. این روند موجب تغییر سبک قالی این منطقه از روستایی به شهری می شود و شیوه تولید از تولید برای خود(خودفرمایی) به تولید طبق سفارش (کارفرمایی)تغییر پیدا میکند. در این میان زنان که وظیفه بافت این قالیها را به عهده داشتهاند با رونق بازار فرش منطقه خود، نقش اقتصادی و اجتماعی جدیدی مییابند.
اما برخلاف رشدی که باتوجه به رونق اقتصادی و اشتغال و درآمدزایی برای قالیبافان انتظار میرفت، این تحولات، تاثیراتی متفاوت بر قالیبافی این منطقه و در نتیجه جایگاه اقتصادی و اجتماعی زنان قالیباف سلطانآباد برجای میگذارد. این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی به جستجوی آن تأثیرات پرداخته شده است نتایج نشان میدهد در مسیر گذار از خویش بافی(خودفرمایی) به سفارش بافی(کارفرمایی)، آزادی و احساس زن قالیباف را نسبت به رنگپردازی و نقشاندازی قالی خود نادیده گرفته و اختیار وی در خلق و آفرینش قالیاش از وی سلب شده است میتوان اینگونه بیان کرد که تحولات اجتماعی و اقتصادی این دوره نهایتا منجر به عدم تحقق حقوق اقتصادی و اجتماعی زنان قالیباف این منطقه و تنزل شأن اجتماعی حرفه قالیبافی شده است که کم و بیش تاکنون ادامه دارد.