12 نتیجه برای کشاورز
آقای مهدی کشاورزافشار، دکتر صمد سامانیان،
دوره 3، شماره 8 - ( پاییز و زمستان 1386 )
چکیده
روی آوردن هنر قالیبافی ایران به بافتن تصویر در دوران قاجار، چه از لحاظ شکل و چه از لحاظ مفهوم تحولی اساسی در این هنر ایجاد کرد. این قالیچههای تصویری، دیگر برای مفروش کردن زمین پدید نمیآمد، بلکه هدف از بافتن آنها استفاده دیداری بود؛ درست همانند یک تصویر. این تصاویر قاموسی هستند از فرهنگ دوران، کاملاً تنیده در زندگی، فرهنگ و اعتقادات مردمان جامعه، که برای فهم عمیقتر وجوه همچنان نامکشوف این فرهنگ و جهانبینی آن به کار میآیند. این مقاله با هدف شناخت و یافتن معانی یکی از این قالیچهها، قالیچه تصویری مریم(س) و مسیح(ع) را مورد تجزیه و تحلیل و بررسی قرار داده و با استفاده از روش شمایلشناسی اروین پانوفسکی لایههای معنایی این اثر را وا میکاود. و از این رهگذر به این نتیجه میرسد که این قالیچه کارکردی شمایلی دارد و در برآوردن اهداف «تعلیمی» و «یادمانی» خود، آموزهها و تعالیم دین اسلام، روایات قرآن کریم، ادبیات عرفانی و هنر ایران را در نظر دارد. همچنین در پایان، این نوشتار در جستوجوی کشف معانی عمیق این شمایل، نهفته در لایههای زیرین معنایی، و همچنین یافتن «خواست هنری» خلق این تصویر و دلایل فرهنگی بافتهشدن این قالیچه در دوران قاجار، به اهدافی نذرگونه برای برآورده شدن حاجاتی مبنی بر داشتن فرزند و مبتنی بر عقاید عامه در مورد قدرت اعجازآمیز شمایل میرسد.
دکتر علیاصغر شیرازی، آقای حسام کشاورز،
دوره 7، شماره 20 - ( پاییز و زمستان 1390 )
چکیده
در اواخر حکومت قاجار، بار دیگر طراحی نقشه فرش در اصفهان بهدست تعدادی از هنرمندان طراح مانند میرزا آقا امامی و محمدحسین مصورالملکی احیا شد. محمدحسین مصورالملکی معروف به حاج مصورالملکی که از هنرمندان شاخص اواخر قاجار و اوایل دوره بعد بهشمار میرود، هم در نقاشی و هم در طراحی فرش به ابداع و نوآوری روی آورد. از سویی در کار وی توجه به سنتهای طراحی و نقاشی صفوی جلوه برجستهای دارد. در همین راستا، مصورالملکی در طراحی نقشه فرش به برخی نقشههای فراموش شده صفوی از جمله شکارگاه پرداخت. در این مقاله، با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به بررسی نقشه فرشهای شکارگاهی مصورالملکی پرداخته شد و در همین راستا برای گردآوری اطلاعات از روش کتابخانهای سود جسته شد. بررسی این نقشهها آشکار ساخت که مصورالملکی در عین حال که نقوش شکارگاهی صفوی را وارد فرشبافی معاصر اصفهان کرد، بهسبب نگرش خاص خود، تغییر و تحولاتی در آن به عمل آورد. از جمله این تحولات، تغییر ترکیببندی به قالب عمودی و ایجاد افق رفیع در متن شکارگاه بود. وی در این نقشهها واقعگرایی را مطمح نظر قرار داد و علاوه بر استفاده از برخی عناصر تصویری جدید، مسئله تفکیک بین پسزمینه یا متن و عناصر شکارگاهی را که در فرشهای دوره صفوی وجود داشت، با تغییر عناصر پسزمینه از بندهای افشان به گلبوتهها و درختچههای کوچک، حل نمود. در واقع امر، کار او را میتوان ایجاد ارتباط منطقی بین طراحی فرش اصفهان در نیمه سده چهاردهم ه.ش. با سنتهای تصویری پیشین دانست.
آقای حسام کشاورز، دکتر محسن مراثی،
دوره 8، شماره 21 - ( بهار و تابستان 1391 )
چکیده
از پیامدهای جنگ طولانی در افغانستان ظهور بافتهای بهنام «فرش جنگ» است. در این مقاله سیر تحول فرش جنگ افغانستان با روش توصیفی- تحلیلی مورد مطالعه قرار گرفته و دادههای تحقیق بهصورت کتابخانهای و مشاهدهای گردآوری شده است. نتایج تحقیق نشان داد که فرش جنگ افغانستان از آغاز پیدایش تاکنون به سه نسل متفاوت قابل تقسیم است. در نسل اول فرش جنگ که به دوره جنگ شوروی با مجاهدین افغان باز میگردد، هنوز تداوم سنت فرشبافی افغانستان مشاهده میشود. اما از حدود ۱۹۹۰ تا به امروز نقشمایههای سنتی جلوه کمتری در این فرش داشته است. در نسل دوم فرشهای جنگ که اغلب توسط پناهندگان افغان بافته شده است، بهتدریج تصویر سلاحها و ادوات نظامی در کنار نقوش سنتی بافته شده و در نهایت سهم بیشتری از فضای فرش را به خود اختصاص میدهند. نسل سوم فرش جنگ که طرح و نقش آن حوادث یازدهم سپتامبر ۲۰۰۱ در آمریکا و عواقب آن را نمایش میدهد، جلوهای بهشدت سیاسی بهخود میگیرد و در مقابل با کاهش کیفیت مواجه میگردد.
دکتر علی اصغر شیرازی، آقای حسام کشاورز، دکتر حبیب اله آیت اللهی،
دوره 9، شماره 24 - ( پاییز و زمستان 1392 )
چکیده
ایل عرب فارس که زیرمجموعۀ اتحادیۀ خمسه بهشمار میرود، سنت فرشبافی بسیار کهنی دارد. طایفههای بافندۀ این ایل که همگی در زیرمجموعۀ عربهای جَبّاره قرار میگیرند، فرهنگ فرشبافی فارس باستان را در صدر اسلام فراگرفته و در طول سدهها به شیوۀ خویش در آن تحول و دگرگونی ایجاد کردهاند. به اقتضای معیشت شبانی و کوچروی، بافت برخی دستبافتهای محفظهای نیز به سنت بافندگی این مردمان راه یافته است. قالی-خورجین رایجترین و مهمترین بافتۀ محفظهای ایل عرب است. اینگونه دستبافتها پرزدار و گرهبافته و از جنس قالی هستند و در دولنگه یا تکلنگه و بهصورت چهارگوش برای حمل بار بافته میشوند. هدف این مقاله مطالعۀ ویژگیهای نقشپردازی، رنگآمیزی و بافتار قالی-خورجینهای ایل عرب فارس بوده است. روش تحقیق به شیوۀ توصیفی-تحلیلی بوده و گردآوری اطلاعات بهصورت ترکیبی، کتابخانهای و پژوهش میدانی به سرانجام رسیده است. نتایج این پژوهش آشکار ساخت که اسلوب بافت غالب این دستبافتها گرۀ متقارن شمارۀ ۳، پودهای دوگانه و شیرازۀ چندرنگ است. از طرفی شیوۀ رنگآمیزی تیره اندر تیره که سنت ایل عرب بهحساب میآید در قالی-خورجینها نیز بیش و کم بهکار رفته است. شیوۀ نقشپردازی این بافتهها در دو گروه جای میگیرد. گروه اول که در آنها اساس نقشه بر نقشمایههای ریز و درشتی استوار شده که به شیوۀ منظم (شبهمنظم) یا نامنظم در کنار هم یک طرح را تشکیل داده و شامل دو نقش مرغ و درخت و تماممرغی میشود. در مقابل، گروه دوم که در آنها یک نقش کلی و اغلب منتظم بر فضای طراحی حاکم بوده و نقشمایهها بر اساس آن چیده میشود و پذیرای نقشهای شهریبافت فارس و دیگر مناطق شده است. بافندگان عرب طرحهایی مانند چهارماهی، گل سوری، بتهای، بازوبندی و محرمات را به شیوۀ خویش ایلیاتی کرده و در قالی-خورجینها بهکار بستهاند.
دکتر مهدی کشاورز افشار،
دوره 11، شماره 27 - ( بهار و تابستان 1394 )
چکیده
دوران قاجار به واسطه ویژگی های منحصربه فردش یکی از مهم ترین ادوار تاریخ هنر ایران محسوب می شود. از مهم ترین تحولات هنری این دوران تکثیر مکانیکی تصویر به مدد دو ابزار تکنولوژیکی جدید یعنی عکاسی و چاپ سنگی است که بواسطه ارتباط با غرب به ایران وارد شدند. این امر تغییرات شگرفی در هنر ایرانی ایجاد کرد و باعث شکل گیری جنبشی جدید در هنر ایران شد که گرایش بسیار به سوی یک هنر تصویری داشت. هدف این مقاله بررسی این گرایش تصویری جدید در هنر ایران است که با تاثیرگذاری بر هنر فرش ایران باعث به وجود آمدن قالیچه های تصویری شد. این مقاله از رهگذر یک تحقیق تاریخی و تحلیل تصاویر به این نتیجه رسیده است که تکثیر مکانیکی تصویر توسط عکاسی و چاپ سنگی یکی از عوامل مهم شکل گیری قالیچه های تصویری در دوران قاجار است.
دکتر علیرضا خواجه احمد عطاری، دکتر محمد تقی آشوری، دکتر بیژن اربابی، دکتر مهدی کشاورز افشار،
دوره 11، شماره 28 - ( پاییز و زمستان 1394 )
چکیده
باغ، فارغ از شکل معمارانۀ آن، یکی از مفاهیم کلیدی در تاریخ هنر ایران از دوران باستان تا عصر اسلامی به شمار میآید؛ بهگونهای که در شکلدهی به فرم، مضمون، موضوع و محتوای بسیاری از آثار هنری در هنرهای مختلف، از جمله معماری این سرزمین، نقشی محوری و تعیینکننده داشته است. هدف پژوهش حاضر بررسی این مفهوم و جنبههای تعیینکنندۀ آن در هنر و فرهنگ دورۀ صفوی است. مسئله این است که باغ در جایگاه مفهوم فکری و معرفتشناختی چه نقشی در شکلگیری بسیاری از جریانها و آثار هنری دورۀ صفوی و بهویژه فرش داشته است؟ این تحقیق بر اساس ماهیت و روش از نوع پژوهشهای تاریخی ـ توصیفی ـ تحلیلی به شمار میآید و از روش کتابخانهای برای گردآوری دادهها بهره برده است. همچنین برای تحلیل دادهها و رسیدن به پاسخ مسئله در این تحقیق از نظریۀ گفتمان میشل فوکو و نظریات لاکلا و موفه بهعنوان چارچوب نظری استفاده شده است. نتیجۀ پژوهش نیز نشانگر آن است که با توجه به ویژگیهای تعیینکنندگی، نظمبخشی و معنادهی، مفهوم باغ در شکلدادن فرمی، مفهومی، مضمونی و محتوایی، یک گفتمان معرفتشناختی در هنر دورۀ صفوی است؛ بنابراین، میتوان از باغ بهعنوان گفتمانی مسلط در هنر و فرش دورۀ صفوی یاد کرد.
خانم مریم سلطانی گوکی، دکتر مهدی کشاورز افشار،
دوره 12، شماره 29 - ( بهار و تابستان 1395 )
چکیده
عناصر و موتیفهای فرانسوی سالها پیش از طریق گچبری در بناها و ساختمانها وارد هنر ایران شدند. از طرفی هم ورود کارتپستالها، جعبههای شکلات و ...، که حاوی نقوش و عناصر فرنگی بودند، در نقوش فرش نیز تأثیر گذاشتند. اما در دوره گوبلن کرمان، با تقاضای آمریکا مبنی بر استفاده از نقوش گلفرنگ و گوبلن فرانسه، ساختار و عناصر فرش کرمان تحت تأثیر فرشهای آبوسن و ساوونری قرار گرفت. در این مقاله سعی شده است با مطالعه بر روی این دو گونه فرش نحوه ارتباط نقوش فرش فرانسه و دوره گوبلن کرمان بیان شود و با مقایسه طرحها و نقوش، شباهتها و تفاوتها مشخص شود که تا چه حد فرش کرمان از فرش فرانسه تأثیر گرفته است؟ آیا طراحان به کپیبرداری از طرحها میپرداختند؟ یا اینکه طرحها را تلفیق میکردند؟ بنابراین برای یافتن نتیجهای دقیق 65 نمونه نقشه فرش از دوره گوبلن کرمان با روش میدانی جمعآوری شد. همچنین 70نمونه از فرشهای فرانسه با روش کتابخانهای عکاسی شد. با تطبیق این نقشهها و با روش توصیفی، تحلیلی و مقایسهای به بیان وجوه اشتراک و افتراق آنها پرداخته و مشخص شد که هیچ گونه کپیبرداری صورت نگرفته است و در دوره گوبلن، طراحان فرش کرمان از نقوش فرش فرانسه تأثیر گرفتهاند. در برخی موارد اقتباس نیز در فرشها صورت گرفته است، که خود به ابداع طرحهایی جدید منجر شد. با توجه به شبیه بودن ترکیب و ساختار دو گونه فرش، رنگهای مورد استفاده در فرشهای کرمان، برخلاف اغلب فرشهای فرانسه، روشن و مات است و همچنین علیرغم اینکه اساس طراحی فرش فرانسه که از شرق گرفته شده است، تناسبات در آنها نسبت به فرش کرمان بسیار کمتر رعایت شده است.
دکتر علیرضا خواجه احمد عطاری، دکتر محمدتقی آشوری، آقای بیژن اربابی، دکتر مهدی کشاورز افشار،
دوره 13، شماره 31 - ( بهار و تابستان 1396 )
چکیده
بسیاری از رشتههای هنری و فرهنگی دوره قاجار همانند نقاشی، معماری، شعر و ادبیات و هنرهای صناعی ایران تحت تأثیر اندیشههای مدرنیته غربی دچار تغییر و تحولات و دگرگونیهایی در شکل و محتوا شدند، اما به نظر میآید، برخلاف چنین تغییراتی، قالیهای این دوره با حفظ سنتهای هنری و فرهنگی پیشین عمدتاً به بازنمایی طرحها و نقوش سنتی قالیهای ایرانی پرداخته است.
پژوهش حاضر سعی دارد، با بررسی و شناخت موقعیتهای فرهنگی و اقتصادی، وضعیت قالیبافی دوره قاجار، چگونگی تأثیر روابط تولید، حضور شرکتهای خارجی در توسعه قالیبافی سنتی قاجار و نقش و تأثیر درخواست بازارهای مصرفی غرب را در پایداری طرحها و نقوش سنتی قالیهای قاجار مطالعه کند.
این تحقیق بر اساس ماهیت و روش از نوع پژوهشهای تاریخی-توصیفی-تحلیلی است که از روش کتابخانهای برای گردآوری دادهها بهره برده است. پژوهش دربردارنده نتایجی است که نشان میدهد افزایش صادرات قالیهای قاجاری و حضور سرمایهگذاریهای خارجی در مناطق قالیبافی ایران، که تحت تأثیر بازارهای مصرفی غرب بودهاند، عاملی تعیینکننده در حفظ و تداوم طرحها و نقوش سنتی قالیهای قاجاری شده است.
خانم مهلا میرزائی باغینی، دکتر مهدی کشاورز افشار،
دوره 13، شماره 32 - ( پاییز و زمستان 1396 )
چکیده
فرش دستباف و ذهنیباف عشایری کرمان یکی از مقولههایی است که امروزه کمتر به آن پرداخته شده است. فرشهای منطقۀه راویز رفسنجان نمونهای از صدها فرش عشایری است که اصیل است و به لحاظ تنوع طرح حائز اهمیت است. مهمترین طرحهای آن جنگلی، مکهای، گلدانی، بتهای، خشتی، و ترنجی هستند. طرح جنگلی، که از زیباترین طرحهای قالی این منطقه است، خودانواع گوناگونی دارد که از این میان طرح جنگلی سروی از اهمیت بسیاری برخوردار است. در این تحقیق سعی شده است، ضمن شناخت مهمترین نقشمایههای متن و حاشیه، نام محلی آنها نیز ذکر شود، و اینکه، با بررسی ساختار کلی طرح، چه تغییراتی در طول زمان در آن ایجاد شده است؟ و این تغییرات در کدام قسمت فرش قابل مشاهده است؟ بنابراین برای یافتن نتیجهای دقیق، از 40 نمونه از قالیهایی که با این نوع طرح بافته شده بودند به روش میدانی عکاسی و با روش توصیفی-تحلیلی در مورد آنها مطالعه شد. بر اساس نمونهها میتوان دریافت که ساختار این طرح در ابتدا درختی ½ بوده و در طول زمان به ترنجی ½ و در مواردی به ¼ تبدیل شده است. بیشترین تغییر در ترنج فرش قابل مشاهده است. ترنج فرش ابتدا به صورت سرو بوده که به مرور زمان به ترنج لوزیشکل درآمده است. از نقوش اصلی این قالیها نقش سینی است که به صورت مثلثیشکل در پایین فرش بافته شده است. این طرح متشکل از نقوش گیاهی، حیوانی و پرندگان است.
فائزه قملاقی، ایمان زکریایی کرمانی، مهدی کشاورز افشار، بیژن اربابی،
دوره 15، شماره 36 - ( پاییز و زمستان 1398 )
چکیده
ایران کشوری است با تاریخ و فرهنگ و هنر بسیار غنی و دارای مردمی با فرهنگ و ادیان مختلف که در کنار یکدیگر زندگی میکنند. فرش اصیل ترین هنر ایرانی، که قدمتی به بلندای تاریخ دارد و همواره بستر مناسبی برای نشاندن نقش ها و نمادهایی بوده که نمایانگر باورها ،آئین و رسوم، نمادهای مذهبی و اجتماعی و غیره را در بر داشته و دارد . قالی ایران به واسطه حضور نقش و نگارهای متفاوت بر روی آن، کالای هنری مناسب برای هدیه دادن و برقرار کردن ارتباط با افراد و جوامعی می باشد که گاه از نظر فرهنگ و دین با یکدیگر در یک رتبه و رده قرار نداشته اند.
یکی از این فرش هایی که دارای نقش و نماد مذهبی بوده، قالی اهدایی ناصرالدین شاه به پزشک یهودی خود نورمحمود می باشد. نورمحمود، پزشک یهودی دربار ناصری بود که از یک سوءقصد جان سالم به در می برد و ناصرالدین شاه این فرش را به عنوان هدیه به وی تقدیم می کند. لذا فرضیه را بر آن می گذاریم که که فرش مذکور یک قالی اهدایی معمولی ملوکانه نبوده و از قدرت برقراری ارتباط بالایی بین جوامع و ادیان مختلف برخوردار بوده است. هدف از این پژوهش آن است تا با خوانش نمادها و مفاهیم موجود بر روی قالی مورد نظر به این پرسش پاسخ دهد که: خوانش و تحلیل قالی اهدایی ناصرالدین شاه به پزشک یهودی در چه فضای گفتمانی شکل گرفته و چه روابطی بین نقوش این فرش با مولفه ها و اصول دین یهود وجود دارد؟
در این پژوهش سعی بر آن است تا با استفاده از تحلیل گفتمان که امروزه تبدیل به گرایش بین رشته ای شده، گفتگو با افراد آگاه از نقوش و مفاهیم دین یهود به خوانش این نمادها پرداخته و آنها را با کتب مقدس و اطلاعات موجود در منابع مکتوب تطبیق دهیم .
نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که نقوش موجود بر روی این فرش برگرفته از کتاب مقدس یهودیان است و هنرمند با استفاده از تکرار قسمت یا قسمتهایی از کتاب مقدس و یا با بزرگ کشیدن اشخاص مهم از نظر مذهبی که برای یهودیان اهمیت ویژه ای دارد، این تقدس و اهمیت را نشان دهد.
مفاهیم کلیدی: فرش، دین یهود، نماد و نگاره، ناصرالدین شاه، نورمحمود.
فاطمه ترکاشوند، مهران هوشیار، مهدی کشاورز افشار،
دوره 15، شماره 36 - ( پاییز و زمستان 1398 )
چکیده
ظهور ابزارها و روشهای دیجیتال در جهان مدرن، کیفیت زندگی بشر را تغییر داده و بر هنرهای سنتی جوامع نیز تاثیر گذاشته است. طراحی سنتی نیز به عنوان محوریترین مرحلهای که آفرینش هنری در آن تحقق میپذیرد، از این تاثیرات برکنار نمانده و علی الخصوص در هنرهایی چون فرش، بیشتر بروز و ظهور یافته است. با توجه به گذشت دو دهه از تثبیت موقعیت ابزارها و روشهای دیجیتال در طراحی فرش کشور، بررسی تاثیرات آن ضروری مینماید تا بتوان آسیبها و فرصتهای این ابزارهای نو را در طراحی سنتی بازشناخت. از سوی دیگر هنرمندان و خبرگان فعال در این حوزه، شایستهترین مرجع برای ارزیابی کیفیت این تاثیرات هستند. بر همین اساس، پژوهش حاضر، با هدف شناخت تاثیر ابزارها و روشهای دیجیتال در طراحی سنتی، از طریق مصاحبه با فعالان حوزهی طراحی فرش کشور نسبت به این مسئله انجام شده است. این پژوهش از نوع کیفی است و دادههای آن از روش کتابخانهای و میدانی در قالب مصاحبهی عمیق با جامعهی نمونهی 9نفری از متخصصان و فعالان طراحی فرش، جمعآوری و در روش دلفی، نظامبخشی شدهاند و سپس در چارچوب گراندد تئوری، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتهاند. پژوهش حاضر به این نتیجه دست یافته که اجماع خبرگان حوزهی طراحی فرش بر نگرش تلفیقی، پذیرش رایانه به عنوان یک ضرورت یا فرصت و استفاده از آن در جهت حفظ هویت فرهنگی و هنری قرار دارد.
رضوان احمدی پیام، عفت السادات افضل طوسی، مهدی کشاورزافشار،
دوره 16، شماره 37 - ( بهار و تابستان 1399 )
چکیده
حاشیه بهعنوان یک مولفه اصلی در فرشهای ایرانی، قابی مُصوّر و تزئینی است که در دورتادور دستبافته تعبیه شده است. حضور و ضرورت استفاده از حاشیه در مفروشات ادوار مختلف تاریخی، نکته قابل تاملی است که میتوان بواسطه آن استقلال عناصر ساختاری موجود در ابتدایی ترین نمونهها را شناسایی نمود. بهمنظور بررسی حضور حاشیه و چگونگی آن در تولیدات متعلق به ادوار قبل از اسلام میتوان پاسخگویی به دو پرسش زیر را مدنظر قرار داد:
اجزای نقوش، ابعاد و اندازه آن در حاشیهها با متن مفروشات بررسی شده از چه روابطی با یکدیگر برخوردارند؟
جایگاه حاشیه در قدیمیترین نمونهها بالاخص فرشهای گرهخورده پرزدار چگونه است؟
گردآوری اطلاعات در پژوهش حاضر بر پایه دادههای کتابخانهای بوده و روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است. با مطالعه منابع مختلف نظیر مکتوبات، تصویر فرش های منعکس شده در دیگر هنرها و بررسی معدودی از دستبافتههای برجای مانده بهنظر میرسد، وجود حاشیه در نمونههای (پرزدار و فاقد پرز) ادوار قبل از اسلام مسجل گردید. تناسبات میان حاشیه و زمینه فرشها در نوع نقش مایهها، اندازه و تناسبات موجود در آن نسبت به زمینه بررسی شد؛ جامعه آماری در این پژوهش دستبافتههای متعلق به قبل از اسلام است که موارد قابل مطالعه 6 نمونه پرزدار و فاقد پرز هستند. فرش پازیریک بهعنوان قدیمیترین نمونه، از روابطی بصری و هماهنگی کامل نقش در حاشیه و زمینه برخوردار است و این نکته در تولیدات دوره ساسانی کاهش یافت. تناسبات ابعادی حاشیه و زمینه فرش پازیریک با اصول طراحی امروزین حاشیه در فرش فاصله دارد، اما در نمونههای ساسانی این اصول قرابت بیشتری با قواعد کنونی دارند. کیفیتهای بصری در فرش پازیریک میتواند به حضور حاشیه در تولیدات هنری با بنمایه اعتقادی و فرهنگی اشاره داشته باشد. اما در دوره ساسانی جایگاه حاشیه به میزان یک قاب تزئینی فاقد کیفیت های بصری تقلیل مییابد.