7 نتیجه برای کشاورز افشار
دکتر مهدی کشاورز افشار،
دوره 11، شماره 27 - ( بهار و تابستان 1394 )
چکیده
دوران قاجار به واسطه ویژگی های منحصربه فردش یکی از مهم ترین ادوار تاریخ هنر ایران محسوب می شود. از مهم ترین تحولات هنری این دوران تکثیر مکانیکی تصویر به مدد دو ابزار تکنولوژیکی جدید یعنی عکاسی و چاپ سنگی است که بواسطه ارتباط با غرب به ایران وارد شدند. این امر تغییرات شگرفی در هنر ایرانی ایجاد کرد و باعث شکل گیری جنبشی جدید در هنر ایران شد که گرایش بسیار به سوی یک هنر تصویری داشت. هدف این مقاله بررسی این گرایش تصویری جدید در هنر ایران است که با تاثیرگذاری بر هنر فرش ایران باعث به وجود آمدن قالیچه های تصویری شد. این مقاله از رهگذر یک تحقیق تاریخی و تحلیل تصاویر به این نتیجه رسیده است که تکثیر مکانیکی تصویر توسط عکاسی و چاپ سنگی یکی از عوامل مهم شکل گیری قالیچه های تصویری در دوران قاجار است.
دکتر علیرضا خواجه احمد عطاری، دکتر محمد تقی آشوری، دکتر بیژن اربابی، دکتر مهدی کشاورز افشار،
دوره 11، شماره 28 - ( پاییز و زمستان 1394 )
چکیده
باغ، فارغ از شکل معمارانۀ آن، یکی از مفاهیم کلیدی در تاریخ هنر ایران از دوران باستان تا عصر اسلامی به شمار میآید؛ بهگونهای که در شکلدهی به فرم، مضمون، موضوع و محتوای بسیاری از آثار هنری در هنرهای مختلف، از جمله معماری این سرزمین، نقشی محوری و تعیینکننده داشته است. هدف پژوهش حاضر بررسی این مفهوم و جنبههای تعیینکنندۀ آن در هنر و فرهنگ دورۀ صفوی است. مسئله این است که باغ در جایگاه مفهوم فکری و معرفتشناختی چه نقشی در شکلگیری بسیاری از جریانها و آثار هنری دورۀ صفوی و بهویژه فرش داشته است؟ این تحقیق بر اساس ماهیت و روش از نوع پژوهشهای تاریخی ـ توصیفی ـ تحلیلی به شمار میآید و از روش کتابخانهای برای گردآوری دادهها بهره برده است. همچنین برای تحلیل دادهها و رسیدن به پاسخ مسئله در این تحقیق از نظریۀ گفتمان میشل فوکو و نظریات لاکلا و موفه بهعنوان چارچوب نظری استفاده شده است. نتیجۀ پژوهش نیز نشانگر آن است که با توجه به ویژگیهای تعیینکنندگی، نظمبخشی و معنادهی، مفهوم باغ در شکلدادن فرمی، مفهومی، مضمونی و محتوایی، یک گفتمان معرفتشناختی در هنر دورۀ صفوی است؛ بنابراین، میتوان از باغ بهعنوان گفتمانی مسلط در هنر و فرش دورۀ صفوی یاد کرد.
خانم مریم سلطانی گوکی، دکتر مهدی کشاورز افشار،
دوره 12، شماره 29 - ( بهار و تابستان 1395 )
چکیده
عناصر و موتیفهای فرانسوی سالها پیش از طریق گچبری در بناها و ساختمانها وارد هنر ایران شدند. از طرفی هم ورود کارتپستالها، جعبههای شکلات و ...، که حاوی نقوش و عناصر فرنگی بودند، در نقوش فرش نیز تأثیر گذاشتند. اما در دوره گوبلن کرمان، با تقاضای آمریکا مبنی بر استفاده از نقوش گلفرنگ و گوبلن فرانسه، ساختار و عناصر فرش کرمان تحت تأثیر فرشهای آبوسن و ساوونری قرار گرفت. در این مقاله سعی شده است با مطالعه بر روی این دو گونه فرش نحوه ارتباط نقوش فرش فرانسه و دوره گوبلن کرمان بیان شود و با مقایسه طرحها و نقوش، شباهتها و تفاوتها مشخص شود که تا چه حد فرش کرمان از فرش فرانسه تأثیر گرفته است؟ آیا طراحان به کپیبرداری از طرحها میپرداختند؟ یا اینکه طرحها را تلفیق میکردند؟ بنابراین برای یافتن نتیجهای دقیق 65 نمونه نقشه فرش از دوره گوبلن کرمان با روش میدانی جمعآوری شد. همچنین 70نمونه از فرشهای فرانسه با روش کتابخانهای عکاسی شد. با تطبیق این نقشهها و با روش توصیفی، تحلیلی و مقایسهای به بیان وجوه اشتراک و افتراق آنها پرداخته و مشخص شد که هیچ گونه کپیبرداری صورت نگرفته است و در دوره گوبلن، طراحان فرش کرمان از نقوش فرش فرانسه تأثیر گرفتهاند. در برخی موارد اقتباس نیز در فرشها صورت گرفته است، که خود به ابداع طرحهایی جدید منجر شد. با توجه به شبیه بودن ترکیب و ساختار دو گونه فرش، رنگهای مورد استفاده در فرشهای کرمان، برخلاف اغلب فرشهای فرانسه، روشن و مات است و همچنین علیرغم اینکه اساس طراحی فرش فرانسه که از شرق گرفته شده است، تناسبات در آنها نسبت به فرش کرمان بسیار کمتر رعایت شده است.
دکتر علیرضا خواجه احمد عطاری، دکتر محمدتقی آشوری، آقای بیژن اربابی، دکتر مهدی کشاورز افشار،
دوره 13، شماره 31 - ( بهار و تابستان 1396 )
چکیده
بسیاری از رشتههای هنری و فرهنگی دوره قاجار همانند نقاشی، معماری، شعر و ادبیات و هنرهای صناعی ایران تحت تأثیر اندیشههای مدرنیته غربی دچار تغییر و تحولات و دگرگونیهایی در شکل و محتوا شدند، اما به نظر میآید، برخلاف چنین تغییراتی، قالیهای این دوره با حفظ سنتهای هنری و فرهنگی پیشین عمدتاً به بازنمایی طرحها و نقوش سنتی قالیهای ایرانی پرداخته است.
پژوهش حاضر سعی دارد، با بررسی و شناخت موقعیتهای فرهنگی و اقتصادی، وضعیت قالیبافی دوره قاجار، چگونگی تأثیر روابط تولید، حضور شرکتهای خارجی در توسعه قالیبافی سنتی قاجار و نقش و تأثیر درخواست بازارهای مصرفی غرب را در پایداری طرحها و نقوش سنتی قالیهای قاجار مطالعه کند.
این تحقیق بر اساس ماهیت و روش از نوع پژوهشهای تاریخی-توصیفی-تحلیلی است که از روش کتابخانهای برای گردآوری دادهها بهره برده است. پژوهش دربردارنده نتایجی است که نشان میدهد افزایش صادرات قالیهای قاجاری و حضور سرمایهگذاریهای خارجی در مناطق قالیبافی ایران، که تحت تأثیر بازارهای مصرفی غرب بودهاند، عاملی تعیینکننده در حفظ و تداوم طرحها و نقوش سنتی قالیهای قاجاری شده است.
خانم مهلا میرزائی باغینی، دکتر مهدی کشاورز افشار،
دوره 13، شماره 32 - ( پاییز و زمستان 1396 )
چکیده
فرش دستباف و ذهنیباف عشایری کرمان یکی از مقولههایی است که امروزه کمتر به آن پرداخته شده است. فرشهای منطقۀه راویز رفسنجان نمونهای از صدها فرش عشایری است که اصیل است و به لحاظ تنوع طرح حائز اهمیت است. مهمترین طرحهای آن جنگلی، مکهای، گلدانی، بتهای، خشتی، و ترنجی هستند. طرح جنگلی، که از زیباترین طرحهای قالی این منطقه است، خودانواع گوناگونی دارد که از این میان طرح جنگلی سروی از اهمیت بسیاری برخوردار است. در این تحقیق سعی شده است، ضمن شناخت مهمترین نقشمایههای متن و حاشیه، نام محلی آنها نیز ذکر شود، و اینکه، با بررسی ساختار کلی طرح، چه تغییراتی در طول زمان در آن ایجاد شده است؟ و این تغییرات در کدام قسمت فرش قابل مشاهده است؟ بنابراین برای یافتن نتیجهای دقیق، از 40 نمونه از قالیهایی که با این نوع طرح بافته شده بودند به روش میدانی عکاسی و با روش توصیفی-تحلیلی در مورد آنها مطالعه شد. بر اساس نمونهها میتوان دریافت که ساختار این طرح در ابتدا درختی ½ بوده و در طول زمان به ترنجی ½ و در مواردی به ¼ تبدیل شده است. بیشترین تغییر در ترنج فرش قابل مشاهده است. ترنج فرش ابتدا به صورت سرو بوده که به مرور زمان به ترنج لوزیشکل درآمده است. از نقوش اصلی این قالیها نقش سینی است که به صورت مثلثیشکل در پایین فرش بافته شده است. این طرح متشکل از نقوش گیاهی، حیوانی و پرندگان است.
فائزه قملاقی، ایمان زکریایی کرمانی، مهدی کشاورز افشار، بیژن اربابی،
دوره 15، شماره 36 - ( پاییز و زمستان 1398 )
چکیده
ایران کشوری است با تاریخ و فرهنگ و هنر بسیار غنی و دارای مردمی با فرهنگ و ادیان مختلف که در کنار یکدیگر زندگی میکنند. فرش اصیل ترین هنر ایرانی، که قدمتی به بلندای تاریخ دارد و همواره بستر مناسبی برای نشاندن نقش ها و نمادهایی بوده که نمایانگر باورها ،آئین و رسوم، نمادهای مذهبی و اجتماعی و غیره را در بر داشته و دارد . قالی ایران به واسطه حضور نقش و نگارهای متفاوت بر روی آن، کالای هنری مناسب برای هدیه دادن و برقرار کردن ارتباط با افراد و جوامعی می باشد که گاه از نظر فرهنگ و دین با یکدیگر در یک رتبه و رده قرار نداشته اند.
یکی از این فرش هایی که دارای نقش و نماد مذهبی بوده، قالی اهدایی ناصرالدین شاه به پزشک یهودی خود نورمحمود می باشد. نورمحمود، پزشک یهودی دربار ناصری بود که از یک سوءقصد جان سالم به در می برد و ناصرالدین شاه این فرش را به عنوان هدیه به وی تقدیم می کند. لذا فرضیه را بر آن می گذاریم که که فرش مذکور یک قالی اهدایی معمولی ملوکانه نبوده و از قدرت برقراری ارتباط بالایی بین جوامع و ادیان مختلف برخوردار بوده است. هدف از این پژوهش آن است تا با خوانش نمادها و مفاهیم موجود بر روی قالی مورد نظر به این پرسش پاسخ دهد که: خوانش و تحلیل قالی اهدایی ناصرالدین شاه به پزشک یهودی در چه فضای گفتمانی شکل گرفته و چه روابطی بین نقوش این فرش با مولفه ها و اصول دین یهود وجود دارد؟
در این پژوهش سعی بر آن است تا با استفاده از تحلیل گفتمان که امروزه تبدیل به گرایش بین رشته ای شده، گفتگو با افراد آگاه از نقوش و مفاهیم دین یهود به خوانش این نمادها پرداخته و آنها را با کتب مقدس و اطلاعات موجود در منابع مکتوب تطبیق دهیم .
نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که نقوش موجود بر روی این فرش برگرفته از کتاب مقدس یهودیان است و هنرمند با استفاده از تکرار قسمت یا قسمتهایی از کتاب مقدس و یا با بزرگ کشیدن اشخاص مهم از نظر مذهبی که برای یهودیان اهمیت ویژه ای دارد، این تقدس و اهمیت را نشان دهد.
مفاهیم کلیدی: فرش، دین یهود، نماد و نگاره، ناصرالدین شاه، نورمحمود.
فاطمه ترکاشوند، مهران هوشیار، مهدی کشاورز افشار،
دوره 15، شماره 36 - ( پاییز و زمستان 1398 )
چکیده
ظهور ابزارها و روشهای دیجیتال در جهان مدرن، کیفیت زندگی بشر را تغییر داده و بر هنرهای سنتی جوامع نیز تاثیر گذاشته است. طراحی سنتی نیز به عنوان محوریترین مرحلهای که آفرینش هنری در آن تحقق میپذیرد، از این تاثیرات برکنار نمانده و علی الخصوص در هنرهایی چون فرش، بیشتر بروز و ظهور یافته است. با توجه به گذشت دو دهه از تثبیت موقعیت ابزارها و روشهای دیجیتال در طراحی فرش کشور، بررسی تاثیرات آن ضروری مینماید تا بتوان آسیبها و فرصتهای این ابزارهای نو را در طراحی سنتی بازشناخت. از سوی دیگر هنرمندان و خبرگان فعال در این حوزه، شایستهترین مرجع برای ارزیابی کیفیت این تاثیرات هستند. بر همین اساس، پژوهش حاضر، با هدف شناخت تاثیر ابزارها و روشهای دیجیتال در طراحی سنتی، از طریق مصاحبه با فعالان حوزهی طراحی فرش کشور نسبت به این مسئله انجام شده است. این پژوهش از نوع کیفی است و دادههای آن از روش کتابخانهای و میدانی در قالب مصاحبهی عمیق با جامعهی نمونهی 9نفری از متخصصان و فعالان طراحی فرش، جمعآوری و در روش دلفی، نظامبخشی شدهاند و سپس در چارچوب گراندد تئوری، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتهاند. پژوهش حاضر به این نتیجه دست یافته که اجماع خبرگان حوزهی طراحی فرش بر نگرش تلفیقی، پذیرش رایانه به عنوان یک ضرورت یا فرصت و استفاده از آن در جهت حفظ هویت فرهنگی و هنری قرار دارد.