جستجو در مقالات منتشر شده


187 نتیجه برای فرش

آقای علی‌رضا خواجه احمد عطاری،
دوره 4، شماره 10 - ( 6-1387 )
چکیده

عمده‌ترین عناصر زیبایی‌شناسی فرش همانا طرح، رنگ و نقش آن است که به آن هویت می‌بخشد. طراحان طی چندین سده توانسته‌اند زیباترین و دل‌انگیزترین طرح‌ها را به‌صورت نقشه فرش اجرا نمایند و این امر تا به امروز ادامه دارد. عمر استفاده از رایانه در طراحی فرش به بیش از سه دهه نمی‌رسد و در مقایسه با طراحی با دست کاملاً جوان است، با این‌حال توانسته امکانات وسیعی را پیش روی‌ ما قرار دهد؛ گرچه به دلیل استقبال نشدن گسترده از رایانه در زمینه‌های مختلف تولید فرش، حضور آن کمرنگ به‌نظر می‌رسد و باید در پی پاسخ گفتن به چالش‌های میان فضای سنتی طراحی با دست و رایانه باشیم. در این زمینه با سؤالاتی از این دست مواجهیم: آیا ورود رایانه به عرصه طراحی سنتی به اصالت‌های این هنر لطمه می‌زند؟ و یا اساساً حضور رایانه در این حوزه ضروری است؟ همچنین در صورتی که انبوهی از نقوش و طرح‌ها در رایانه ذخیره شده باشد و دیگری نیازی به یادگیری طراحی با دست احساس نشود آنگاه رابطه استاد و شاگردی آسیب نمی‌بیند؟ روش تحقیق این مقاله به‌صورت مطالعه موردی بوده و به منظور شناخت هر یک از روش‌های یاد شده در طراحی فرش، نیاز بوده است به بررسی تاریخی روند شکل‌گیری طراحی با دست، تأثیر ابزار در سرعت‌بخشی به تولید طرح‌های فرش و همچنین طراحی با استفاده از رایانه در مقایسه با طراحی با دست پرداخته شود. بدین منظور اطلاعات لازم از طریق مطالعه کتابخانه‌ای و مصاحبه با استادان فن جمع‌آوری گردید. از مطالعه منابع یاد شده چنین بر می‌آید که هر یک از روش‌های دستی و رایانه‌ای در طراحی فرش مناسبات خاص خود را داراست که باعث شده وجوه افتراق و اشتراک میان این دو روشن گردد. با وجود این، امکانات و برنامه‌هایی که در نرم‌افزارهای رایانه‌ای پیش‌بینی شده بن‌مایه‌های تفکر و روش‌های طراحی با دست را دنبال می‌کند. ویژگی بارز رایانه در سرعت‌بخشی به تولید، هم در موضوع طراحی و هم در زمینه‌های دیگر فرش چون محاسبات اولیه، بافت و بازاریابی است. به‌نظر می‌رسد تمایل نداشتن طراحان سنتی فرش در استفاده از رایانه فی‌نفسه ربطی به کاربرد رایانه به‌عنوان ابزار ندارد، و دلایل این بی‌میلی را باید در جای دیگری جستجو کرد. مهم این است که جایگاه رایانه در طراحی فرش درست تعریف شود.

خانم افسانه طاهباز ،
دوره 4، شماره 10 - ( 6-1387 )
چکیده

فرش ایران جلوه‌ای از تمام هنر‌های ملی ماست. هزاران نفر در این حرفه مشغول به‌کار بوده و فرشی که در مقابل دیدگان ما قرار می‌گیرد حاصل تلاش این زحمت‌کشان و هنرمندان است. ضرورت شناخت فرش‌های نفیس در این مقطع زمانی به‌وضوح مشهود است؛ زیرا متأسفانه به دلیل وجود بازار‌های خارجی، این بافته‌ها با طرح‌های استثنایی‌شان از کشور خارج شد، کمتر نشانی از آن‌ها در مراکز هنری ایران می‌توان یافت. این قبیل فرش‌ها تنها در نمایشگاه‌ها و فروشگاه‌ها عرضه شده و غالباً هنرمندان و بافندگان آن‌ها در گمنامی به‌سر می‌برند. تنها تجار و عده‌ای خاص آن‌ها را می‌شناسند و حتی در شناساندن این افراد به جوامع هنری کوششی نشده است. در این مقاله سعی شده با یک بررسی اجمالی در مورد تاریخچه شهر تبریز و سابقه فرش‌بافی در این ناحیه، به معرفی چند نمونه از تکنیک‌های طراحی و رنگ‌آمیزیِ فرش‌های نفیس و ممتاز تبریز، معرفی طراحان آن‌ها و همچنین ویژگی‌های بافت آنها از نظر مواد و رنگ مصرفی و غیره پرداخته شود. روش تحقیق به صورت توصیفی- کتابخانه‌ای و میدانی است.

دکتر حبیب اله آیت اللهی،
دوره 4، شماره 11 - ( 12-1387 )
چکیده

این عنوان، پرسشی است که ذهن همه­ی تولیدکنندگان، فروشندگان و بازرگانان فرش­های دستباف را به خود مشغول داشته است. برای من که از بیرون از پیشه­ی فرش­بافان و فرش­فروشان و بازرگانان فرش، برین ‏صنعت می­نگرم، پرسشی دیگر نیز مطرح است که شاید پاسخ آن پاسخ ‏نخستین هم باشد: آیا حقیقتا بازارهای ما از دست رفته­اند یا ما آنها را از دست داده­ایم؟
‏اگر به کاربرد فرش بنگریم، و ویژگی­های بازارهای­مان را یک بررسی علمی کنیم، به خوبی د‏رخواهیم یافت که عامل اصلی این «از د‏ست رفتن!» تولیدکنندگان هستند و نه بازار! بازار را، حقیقی یا حقوقی، چه کسانی به وجود می­آورند؟: تولیدکنندگان، فروشندگاذ و خریداران؛ و ‏این خریداران هستند که اگر نخرند، فروشی هم نخواهد بود و بنابراین، تولید هم متوقف شده و سرمایه راکد می­ماند و ارزش اقتصادی خود را هم از دست می­دهد. در افت و خیز بازار و تغییرات شاخص­های زندگی و تورم مالی در اقتصاد بومی و جهانی، ممکن است تولیدکننده و یا فروشنده، به امید فروش بهتر و سودی بیشتر، فرش را ارنبار کند؛ ولیکن، ‏خریدار فرش را برای انبار کردن نمی­خرد، او به فرش به مثابه چیزی یا انگیزه­ا‏یی که محیط­زیست او را زیباتر کرده و ‏زندگیش را رونق و صفایی دیگر می­دهد، و به طور کلی، برای استفاده­ی روزانه­اش آن را می­خرد. او فرشی را می­خرد که با محیط زندگیش، با فضاهایی که در اختیار دارد، و با سلیقه­ی او و احساس زیبایی شناسانه­اش هماهنگ و درخور باشد. و مشکل تولیدکنندگان ما ازین جا می­آغازد.
د‏ر هر کجای جهان، مهندس معمار فضای زیست را، چه فردی و ‏چه اجتماعی، چه بیرونی و چه درونی، در ارتباط با نیازهای مادی و معنوی مردم آن سامان طراحی کرده و می­سازد، و این مسئله است که در اصطلاح فرنگی «نورم» (norm‏) یا معیار گفته می­شود. معیار ساختمانی برای مردمی که در سوئد یا در نروژ زندگی می­کنند با معیار ساختمانی ‏برای مردم فرانسه و اسپانیا متفاوت است. نیز، معیار ساختمانی برای ساکنان شبه قاره­ی هندوستان و مردم اروپای مرکزی متفاوت است. قد متوسط مردم استرالیا ۱۶۰ ‏صدم متر، برای سوئدی­ها و شمال آمریکایی­ها ‏صدم و برای فرانسویان، ۵ ‏صدم متر است. طول قد متوسط مردم ‏یک کشور یا یک شهر، معیار طول و عرض اتاق­ها، تالارها و ارتفاع سقف­های آنان است و وظیفه­ی فرش، به مثابه­ی کفپوش، پوشاندن کف ‏اتاق­ها و تالارها در ارتباط با معیارهای زیبایی­شناسانه­ی این مردمی است که د‏ر آن فضاها زندگی می کنند.
‏تولیدکنندگان خاوری و یا باختری، برای تولیدهای صادراتی خود، به نیازهای ملت­های مختلف می اندیشند و هر چیزی را به هرکجا صاد‏ر نمی­کنند. تجربه­یی کوچک من را به این امر واقف کرد‏: به هنگام ادامه­ی تحصیل در فرانسه، یک دست استکان «پیرکس» ساخت فرانسه را با خود برده بودم و به دلیل بی­احتیاطی، یکی دوتای آنها شکسته بود و «دست» من ناقص شده بود. با زحمت زیاد و سر زدن به فروشگاه­های متعدد بالاخره نشانی و شماره تلفن کارخانه­ی سازنده را یافتم و با آنها ارتباط ‏برقرار کردم. آنها از من یک نمونه از محصول را خواستند و چون من برایشان بردم گفتند «ما اینها را برای ایران، عراق و افغانستان می­سازیم و شما نمی­توانید در بازارهای فرانسه نمونه­ی آنها را بیاید و آنگاه «دست ‏ناقص شده­ی» من را گرفتند و یک دست کامل، ولی با تناسبات و طرحی ‏متفاوت به من دادند.
‏این­چنین است که یک تولیدکننده بازارهای خود را حفظ خواهد کرد. زیرا تولیدی را که با فرهنگ مصرفی هندوستان ساخته است برای مردم اروپا صادر نخواهد کرد و پس باید که سرمایه­گذار و تولیدکننده اندشه کند که برای کدام محیط، کدام مردم، با چه سنت­ها و فرهنگی، فرش تولید می­کند. اوست که باید از سویی، جامعه­شناسی ملت­های مختلف، شیوه­ی زندگانی آنان، متوسط درآمد و متوسط پس­اندازشان، توانایی خریدشان و عنایت آنان به استفاده از فرش در زندگی روزانه­شان را بررسی کند؛ و از سوی دیگر، توجه داشته باشد که چگونه طرح و نقشی را به طراح یا نقاش سفارش دهد که با فرهنگ خریدارن آن مرز و بوم در تضاد نباشد، و حتی نیز، در ارتباط باشد. بنابراین، فرشی که برای فروش به آفریقا صادر می­شود، با توجه به تنوع فرهنگی و مذهبی آفریقایان، با فرشی که به اروپا صادر می­شود، باید متفاوت باشد. نیز ‏برای فروش د‏اخلی هم این بررسی­ها باید انجام گیرد ‏و معیارهای رایج بازار نیز د‏گرگون شود. با معماری نوین ایران، که نقشه­ها و طرح­ها تقلیدهایی از معماری باختر زمین است، و معماری سنتی که نسبت هایی متفاوت و تقریبا تثبیت شده د‏ارند باید به گونه­های متفاوت تولید و حتی ‏طرح و نقشی دیگر انایشید. هم اکنون تولیدکنندگان و بازارهای ما جز
فرش­های «ذرع»، «ذرع و نیم»، «دو ذرع» و غیره، نسبت­های دیگری نمی شناسند و این اندازه­ها می­توانند با معماری سنتی ما همخوانی داشته ‏باشد ولی نه با معماری نوین و نه با معماری­های دکورهای مختلف. مسلم است که این­گونه مطالعات و بررسی­های جامعه­شناسانه و ‏زیبایی­شناسانه­ی ملت­های مختلف و مردمان مصرف­کننده­ فرش، به سادگی و با بهایی اندک و مجانی انجام نمی­پذیرد ولی سرمایه­گذارینخستین درین امر سبب می­شود سومندی و ارزش­افزوده پسین فرش بیشتر و بیشتر شود. و دیگر شاهد این نباشیم که فرش­های ما در انبارها راکد بماند و یا با شرمندگی به وطن خود بازگردند، و یا برای این که د‏ر توان خرید مردم باشد، کیفیت­های فنی و زیبایی شناسانه­ی خود ‏را از دست بدهد و به جای فرازیدن بر قله­ی افتخار هنر ایرانی، پیوسته ‏و پیوسته « ‏فرود» و تنزل ارزش­ها را شاهد باشند. در سرمقاله­ی شماره­ی پیش از این «فرود» و برخی دلایل آن سخن گفته شد و اینک یکی از راه­های پیش­گیری ازین فرود و بازاریابی بازارهای از دست داده شده (‏و نه از دست رفته) ارائه می­شود. به امید تلاشی بهتر برای هنری والاتر و ایرانی سرافرازتر، آمین.

خانم مریم کامیار، دکتر حبیب اله آیت اللهی، دکتر محمود طاووسی ،
دوره 4، شماره 11 - ( 12-1387 )
چکیده

این مقاله به بررسی تناسبات هندسی پنج نمونه از شاخص‌ترین طرح‌های فرش صفوی، به‌عنوان یکی از مهم‌ترین سبک‌های هنر فرش در ایران می‌پردازد. فرایند بررسی شامل استفاده از روش‌های هندسی انتقال اندازه‌ها و جستجوی یافتن سنجه (مدول) مبنا برای تشخیص تناسب در فرش با هدف تعیین و مقایسه اندازه سنجه‌ها نسبت به یکدیگر بوده است. سپس یافته‌های حاضر با تحقیقات و تناسبات هندسی مرجع در هندسه ایرانی مقایسه شده است. در نهایت با هدف تعیین منشأ این نظام تناسبات، نتایج بررسی حاضر با تناسبات خاص موجود در هنرهای تزیینی دوره‌های تیموری، ایلخانی و سلجوقی که بر اساس نظریات محققان دارای تناسبات خاص و ویژه هستند، مقایسه شده است. نتیجه بررسی نشان می‌دهد فرش‌ها از تناسبی هندسی در کلیت خود برخوردار هستند. این تناسب ویژه شامل نسبت‌های مشخصی است که بین نقوش و ابعاد فرش و به‌طور کلی در تناسبات کل و جزء برقرار است.

آقای نعمت‌الله آسایش ، دکتر مرتضی فرجی،
دوره 4، شماره 11 - ( 12-1387 )
چکیده

 این تحقیق با هدف بررسی وضعیت نظام تولید[۲] و توزیع[۳] فرش دستباف[۴] مبتنی بر زنجیره تأمین ارزش[۵]، تلاش می‌کند تا اولاً نوع سیستم تولید و توزیع فعلی فرش دستباف را مشخص نماید و ثانیاً براساس نظر خبرگان و کارشناسان فرش دستباف به بررسی امکان‌پذیری تبدیل نظام فشاری[۶] به نظام کششی[۷] بپردازد. جهت دستیابی به این امر از روش تحقیق توصیفی شاخه پیمایشی و تبیینی استفاده شده است. جامعه آماری این مطالعه را خبرگان و کارشناسان آگاه به نظام تولید و توزیع فرش دستباف تشکیل می‌دهند و بر اساس شناختی که مرکز ملی فرش ایران از این افراد دارد، تعداد ۵۵ نفر به‌عنوان نمونه آماری انتخاب گردیدند. جهت جمع‌آوری اطلاعات از ابزار پرسش‌نامه استفاده شده است. نتایج حاصل از این مطالعه نشان می‌دهد که وضعیت فعلی نظام تولید و توزیع فرش دستباف ایران مبتنی بر نظام فشاری است. بدین معنی که هم در تولید و هم در توزیع این محصول کمتر به نظر و سلیقه مشتری توجه می‌شود و فعالان فرش دستباف ایران به عرضه فرش دستباف خود در بازارهای هدف می‌پردازند، به این امید که مشتری با ملاحظه فرش و هنر آنها تشویق به خرید گردد. اما در بسیاری از موارد این مهم کارساز واقع نمی‌شود و رقبای ایران در بازارهای هدف با درک این وضعیت به تولید و توزیع فرش‌های مورد دلخواه مشتریان هدف از نظر رنگ، شکل، اندازه، طرح و نقشه می‌پردازند. همچنین نتایج حاصل از این مطالعه نشان می‌دهد با برنامه‌ریزی و آگاه‌سازی فعالان فرش دستباف امکان تبدیل نظام تولید و توزیع مبتنی بر فشاری به کششی وجود دارد.

آقای بیژن اربابی،
دوره 4، شماره 11 - ( 12-1387 )
چکیده

تدوین نشدن کتب و مباحث هنرهای سنتی (خصوصاً فرش دستباف) براساس شیوه‌های علمی، همواره از جمله مواردی است که ذهن را به خود مشغول می‌نماید. سال‌هاست که ادبیات نوشتاری در زمینه طرح و نقش فرش به‌گونه‌ای عجیب بدون ساختار و توأم با نواقص بسیار ارائه می‌گردد و هر یک از بزرگان صاحب‌قلم در این حوزه از ظن خود – چه درست و چه نادرست - بر آن افزوده‌اند و آشنا و بیگانه پای در جای پای دیگری - ولو در راهی نادرست - می‌گذارند. این مقاله تلاشی کوچک را در راه پروراندن این نگاه آغاز نموده است که: جهت شناخت و طبقه‌بندی «طرح» و «نقش» قالی ایران نیازمند ساختار‌هایی متقن و محکم هستیم. مرور بخش‌هایی از کتاب‌هایی که از طرح و نقش نام برده و برای آنها طبقه‌بندی معرفی می‌کنند، نشانگر نا‌همگونی تعاریف، نامشخص بودن مآخذ و ساختار‌ها و همچنین تفاوت‌های فاحش آنها با یکدیگر است، چنانکه گویی برای طرح و نقش تنها مجموعه‌ای از عنوان‌ها و بدون هیچ هدفی شناختی و محتوایی گردآوری شده است. هیچ یک از این طبقه‌بندی‌ها اتکاء علمی لازم را دارا نیست، از این رو در پی شناخت طرح و نقش می‌باید شیوه و تعاریفی را اتخاذ نمود که جامعیت لازم را دارا باشد و فاقد بیانی صرفاً توصیفی و سلیقه‌ای باشد. از این رو این نوشتار نتیجتاً این نظر را مطرح می‌کند که «طرح» را می‌توان معماری و تصویر کلی نقش‌های جای گرفته در یک متن دانست و «نقش» را عنصری خواند که با توانمندی‌های خاص خود، طرح را می‌آراید.

آقای حسن عزیزی، خانم مهناز نوائی،
دوره 4، شماره 11 - ( 12-1387 )
چکیده

یک نقش از صافی ذهن انسان‌های مختلفی عبور می‌کند. دالان زمان و ذهن در شکل‌گیری طرح‌ها نقش مهمی ایفا می‌کنند. بسیاری از طرح‌ها و نقوش قالی محصول تبادلات فرهنگی ملت‌ها و اقوام مختلف هستند؛ همان‌گونه که بسیاری از محصولات فرهنگی و اجتماعی نظیر داستان‌ها، گویش‌ها، آداب و رسوم و... بین ملت‌ها و اقوام مختلف مبادله می‌گردند و در این مسیر رنگ و بو و لهجه محلی به‌خود می‌گیرند، نقش‌ها نیز از این قاعده مستثنی نیستند. نقش‌ها نیز در نقل و انتقالات خود از محلی به محل دیگر دچار تغییر و تحول می‌گردند. هر نقشی فرزند نیازهای جامعه خود در زمانی خاص محسوب می‌گردد، شاید هم این طرح و نقش در جوامع دیگر متناسب با نوع زندگی، عملکردی متفاوت داشته باشد و حتی با نامی دیگر معرفی و عرضه گردد. طرح‌های شکسته هریس نیز از این قاعده پیروی می‌کنند. طرح لچک ترنج شاه عباسی گردان را بافندگان این ناحیه به طرح شکسته تبدیل کرده‌اند و به مرور با تغییرات صورت گرفته به روش ذهنی و ابداعات نو در طرح‌ها، الگوهای بصری تازه‌ای به فرهنگ تصویری فرش عرضه شده است. وجود ارتباط بین نقش‌مایه‌هایی مثل گوبک، لَلَک، سوقوردی و... در قالی هریس و بُن‌مایه‌های اسطوره‌ای تأمل‌برانگیز است. بافندگان ذهنی‌باف این حوزه، با بهره‌گیری از عامل تشبیه و انتزاع به خلق مجموعه‌ای از نقش‌مایه‌های بدیع پرداخته‌اند.

دکتر امیر‌حسین چیت‌سازیان ، خانم امینه نظری اصطهباناتی،
دوره 4، شماره 11 - ( 12-1387 )
چکیده

در عرصه فرش دستباف ایران، مناطقی گوناگون با دیرینه‌ای متفاوت وجود دارند که برخی از آنها همچنان ناشناخته باقی مانده یا به فراموشی سپرده شده‌اند. یکی از این موارد منطقه باستانی «ایج» و فرش هور شریعتمدار است که در زمانی نه چندان دور، از شاهکارهای بی‌نظیر فرش‌بافی فارس محسوب می‌شد. بی‌تردید از جمله پژوهش‌های ضروری در پهنه فرش دستباف، بیرون کشیدن و آشکار نمودن چنین گنجینه‌های فرهنگی از زیر غبار‌ها و ناپیدا‌های روزگار است. پژوهش حاضر با هدف معرفی این هویت پنهان با همه ویژگی‌هایش و از جمله خصوصیات طرح و مفاهیم نهفته در آرایه‌های نمادین آن صورت پذیرفته است و با استفاده از مطالعه میدانی و کتابخانه‌ای تلاش کرده توانمندی‌های هنرمندان خلاق و بافندگان گمنام این فرش خاص را در معرض مطالعه پژوهشگران و علاقه‌مندان فرش این مرز و بوم قرار دهد. ناگفته‌های آشکار شده در این جستار، می‌تواند به افزایش داده‌های مورد نیاز در برنامه‌ریزی‌ها و پژوهش‌های کاربردی فرش ایران مساعدت نماید. همچنین این تحقیق اصیل، از امحاء اطلاعات فرش مورد نظر پیشگیری نموده و زمینه‌های احیاء و رونق دوباره آن را در منطقه ایج و استهبان فارس فراهم می‌کند.

خانم حمیده خاکسار آستانه ، آقای محمد مظهری، آقای ناصر شاهنوشی،
دوره 4، شماره 11 - ( 12-1387 )
چکیده

 فرش مهمترین کالای صادرات غیر‌نفتی کشور است که طی چهار دهه گذشته، بیش از ۲۵ درصد ارزش صادرات غیر‌نفتی را به‌خود اختصاص داده و صادرات کشور از این کالا تأثیر چشمگیری پذیرفته است. بر این اساس، هدف این تحقیق بررسی عملکرد صادراتی فرش دستباف ایران و شناسایی بازارهای هدف و موانع حضور در آنهاست. بدین منظور ابتدا مزیت نسبی فرش دستباف ایران با استفاده از شاخص‌های RCA ، RSCA و طی سال‌های ۲۰۰۰-۲۰۰۵ میلادی محاسبه شد، در ادامه جهت انتخاب مناسب‌ترین بازارهای بالقوه صادراتی ابتدا کشورهای وارد‌کننده فرش شناسایی و سپس با به‌کارگیری روش تاکسونومی عددی(Taxonomy) این بازارها اولویت‌بندی شدند. نتایج مطالعه نشان داد که کشور ایران در صادرات فرش دارای مزیت نسبی صادراتی است، اما روند نزولی مزیت نسبی فرش دستباف طی سال‌های مورد مطالعه حاکی از تضعیف موقعیت رقابتی این کالا در سطح جهان است. به عبارت دیگر نزولی بودن شاخص مزیت نسبی فرش دستباف حرکت کشور به سمت از دست دادن تخصص در صادرات فرش را نشان می‌دهد. همچنین نتایج اولویت‌بندی بازارهای هدف نشان داد به ترتیب کشورهای آمریکا، امارات، ژاپن و آلمان عمده‌ترین بازارهای صادرات فرش دستباف ایران هستند.

دکتر سیدجلال الدین بصام،
دوره 5، شماره 12 - ( 3-1388 )
چکیده

به پیشنهاد فائو سال ‏میلادی از سوی مجمع عمومی سازمان ملل به عنوان سال بین­المللی الیاف طبیعی نامیده ‏شد. الیاف طبیعی با تولید ۳۵ ‏میلیون تن در سال و اشتغال ‏میلیون­ها نفر در سراسر جهان و کمک به محیط­زیست در جذب گازهای مضر و اصدار گازهای مفید جایگاه مهمی در زندگی بشر دارد. تا ‏سال پیش عمده پوشاک مردم جهان با استفاده از این الیاف تأمین می­شد و از آن پس با اوج گرفتن تولید الیاف مصنوعی، کاهش مصرف الیاف طبیعی نگرانی­هایی را در جوامع بشری و تولیدکنندگان این الیاف ایجاد کرد. در این سال انتظار می­رفت که موضوع الیاف طبیعی جایگاه ویژه­ای بیابد و تولیدکنندگان انواع الیاف طبیعی با همکاری مشترک یکدیگر بر جنبه­های مثبت الیاف طبیعی تاکید نمایند. اهداف سازمان ملل از اعلام این سال در موارد زیر خلاصه می­شود:
 افزایش آگاهی عمومی و در نتیجه افزایش تقاضا برای الیاف طبیعی
‏تشویق دولت­ها برای رسیدگی به مسائل و مشکلات تولیدکنندگان الیاف طبیعی
 توسعه همکاری مداوم و موثر بین­المللی در میان تولیدکنندگان انوع الیاف طبیعی
 توسعه کارآیی و استمرار صنایع مرتبط با الیاف طبیعی‏کشور ایران در میان کشورهای تولیدکننده الیاف طبیعی جایگاه برجسته­ای را دارا ‏است، به گونه­ای که در سال ۲۰۰۷ میلادی در زمینه تولید پشم رتبه چهارم، در زمینه ‏تولید ابریشم رتبه پنجم، در زمینه تولید پنبه حدواًرتبه بیستم و در زمینه صادرات کرک رتبه ششم جهانی را دارد. از آنجا که خوشبختانه میز‏ان اقبال عمومی به الیاف طبیعی در ‏ایران بالا است و همچنین تولیداتی که از این الیاف استفاده می­کنند زیاد است، تقریبا تمامی تولیدات الیاف در داخل کشور به مصرف می­رسد.
‏فرش دستباف ایران مهمترین کالای ایرانی است که اکثر تولیدات داخلی الیاف طبیعی ‏را مصرف کرده و با استفاده از کیفیت مناسب این الیاف به غنوان مرغوب­ترین قرش ‏دستباف در جهات مطرح است. البته سایر عوامل تولید فرش دستباف نظیر طرح­های نفیس و بی نظیر و استادکاری بافندگان ایرانی و بقیه عوامل دخیل در این میان جایگاه ‏خود را دارند. در مقابل فرش دستباف ایرانی که تماماً از مواد اولیه طبیعی استفاده ‏می­کند، کالاهای دیگری در جهان عرضه می­شود که از الیاف مصنوعی مانند اکریلیک، پلی پروپیلن، نایلون و غیره ‏استفاده ‏می­کنند.
‏متاسفانه ناآگاهی عموم مردم جهان از مضرات الیاف مصنوعی وسیله­ای است در دست تولیدکنندگان این­گونه کالاها که بتوانند با استفاده ‏مناسب از توانائی­ها و امکانات متفاوت الیاف مصنوعی در تولید کالاهایی متنوع و جدید به عنوان رقیبی جدی برای فرش دستباف ایرانی و حتی فرش دستباف سایر کشورها مطرح شوند. بازار جهانی زیرانداز در طی ده ‏سال گذشته از حدود ۵ ‏میلیارد دلار به حدود ‏میلیارد دلار رسیده ‏و در این بین بازاژ زیرانداز دستباف از حدود ۳/۱ ‏میلیارد دلار به حدود ۵/۱ میلیارد ‏دلار رسیده است. بنابراین مشخص است که بازار سایر کالاها که میزان بیشتری از الیاف مصنوعی استفاده ‏می­کنند افزایش چشمگیرتری داشته است.
‏اعلام سال مخصوص برای الیاف طبیعی می­تواند در افزایش آگاهی عمومی به مزایای الیاف طبیعی بسیار موثر باشد. در این سال با توجه خاصی که به موضوع الیاف طبیعی شده ‏تعداد ‏برنامه شامل کنفرانس، سمینار، نمایشگاه ‏، نمایش مد لباس، بازدید و غیره ‏توسط کشورهای مختلف جهان در تقویم فائو گنجانده ‏شده ‏است که توجه عموم مردم را به این موضوع جلب نمایند. یکی دیگر از اهداف اعلام این سال، جلب­توجه و همکاری دولت­ها برای رسیدگی به مسائل و مشکلات دست­اندرکاران این صنعت بوده ‏است. همچنین بنا بوده که بخش خصوصی و تولیدکنندگان الیاف طبیعی با تعامل نزدیک با یکدیگر در این زمینه تلاش مضاعفی به خرج دهند.
‏در ایران علی­رغم تمام مزیت­های نسبی که در این خصوص وجود دارد مجامع و دستگاه­های مسئول و بخش خصوصی حرکت فعالی صورت نداد، به گونه­ای که از بین ‏برنامه مورد اشاره، فقط یک مورد در ایران انجام می­شود. علی­رغم اهمیتی که مواد اولیه طبیعی- به خصوص برای فرش دستباف- دارد، در این سال شاهد حرکت مثبتی در ساماندهی این موضوع مهم نبودیم. برای تشریح بیشتر موضوع به موارد زیر توجه شود:
۱- پنبه که یکی از تولیدات نه چندان قدیمی، ولی درعین حال حائز اهمیت بسیار برای ‏صنعت نساجی و فرش محسوب می­شود، با چالش­های بسیاری مو اجه شده ‏است.
‏سطح زیر کشت پنبه ظرف ‏سال تقریباً نصف شده است (میزان ۳۸۳۵۸ ‏هکتار در سال ۱۹۹۷ به میزان ‏هکتار در سال ‏کاهش یافته است) و یک ‏سوم از میزان تولید در این ده سال کاسته شده است (از ۱۳۷ ‏هزار تن در سال ‏به ۵ ‏هزار تن در سال ‏کاهش یافته است). به غیر از کاهش میزان تولید، نوع پنبه تولیدی در ایران با بسیاری از دستگاه­های جدید نساجی همخوانی ندارد و ‏عملا غیرقابل استفاده است. این امر دلیلی شده است تا صنایع نساجی مجبور شوند نزدیک به ۳ ‏هزار تن پنبه از خارج وارد کنند و در عین حال بیش از ‏هزار تن از پنبه داخلی صادر شود. از هر دوی این مسائل مهم­تر، نداشتن دیدگاه صحیح در زمینه فرآوری وش پنبه به پنبه محلوج و قابل ریسیدن است. این کار که شاید یکی از مهم­ترین مراحل تولید الیاف پنبه است مورد کمترین توجه قرار گرفته به طوری ‏که در بدنه دانشگاهی و تحقیقاتی کشور، هیچ­گونه برنامه اموزشی و پژوهشی ‏برای این مرحله از کار انجام نشده است. یکی از دلایل آن می­تواند سرگشتگی این قسمت از تولید بین وزارت­های جهاد کشاورزی و صنایع باشد. از یک منظر، تولید
‏وش پنبه در مزرعه کاری است که مستقیما کشاورزی محسوب می­شود و از طرف دیگر، تا وش پنبه به صورت الیاف در نیامده ‏باشد به عنوان یک ماده ‏اولیه صنعت ‏نساجی محسوب نمی­شوذ. تبدیل وش پنبه به مواد اولیه ریسندگی در کارخانجات پنبه پاک­کنی صورت می گیرد که امری است بین الامرین، و متولی مشخصی ندارد. بسا که بسیاری از مشکلات الیاف پنبه در این مرحله قابل رفع کردن باشد و یا حتی ممکن است در این مرحله مشکلاتی به مشکلات پنبه اضافه شود. بنابراین لازم است که با بررسی دقیق­تر این مرحله از کار، نسبت به تعریف طرح­های تحقیقاتی، دوره­های آموزش مهارتی و در صورت لزوم سرمایه گذاری و ارتقاء کمی و کیفی کارخانجات پنبه پاک­کنی اقدام شود.
۲- پشم ایرانی یکی از مرغوب­ترین پشم ها برای تولید قالی است. ۵ ‏هزار تن پشم در کل کشور تولید می­شود. این کالای باارزش دارای ویژگی­های برجسته­ای ‏است که متاسفانه مورد غفلت واقع می­شود. تعداد کارخانجات پشم­شویی ایران شاید از تعداد انگشتان دست تجاوز نکند و این تعداد کارخانه فقط می­توانند تا ‏حداکثر ‏درصد از پشم تولیدی را بشویند. مابقی پشم تولید شده به صورت ‏شستشوی خانگی، گرده­شور و یا حتی ناشور مورد ‏مصرف واقع می­شود‏. این عمل علاوه ‏بر آنکه از کیفیت پشم می­کاهد موجب افزایش هزینه رنگرزی و فقدان برق و جلای فرش تولید شده ‏می­شود از سوی دیگر چربی که به الیاف ‏پشم چسبیده ‏است در صورت جداسازی و پالایش دارای ارزش افزوده ‏بالایی است. با شستشوی پشم در واحه­های بزرگ پشم­شویی و استحصال چربی پشم، علاوه بر جلوگیری از آلودگی بسیار زیاد محیط­زیست، درآمد خوبی برای دست­اندرکاران حاصل می­شود و در حقیقت از دور ریختن یک گنج ناپیدا جلوگیری می­شود. در عین حال کیفیت فرش ایرانی که با پشم شسته شده مناسب تولید می­شود افزایش یافته و بهای فرش نیز افزایش خواهد یافت.
۳- براساس آزمایش­ها و تجربیات به­عمل آمده، ابریشم ایرانی هرچند که برای ‏کاربرد در پوشاک نیازمند انجام کارهای تحقیقاتی بیشتر و احیانا اصلاح نژاد است، ولیکن در کاربرد آن برای فرش دستباف، به­عنوان بهترین ابریشم محسوب می­شود. متاسفانه با اتخاذ برخی رویکردهای نامناسب در زمینه تولید ابریشم ایرانی و در کنار آن واردات ابریشم خارجی، این صنعت و رشته کاری رو به افول است. طبیعی است که کاهش روند تولید ابریشم، یاس و ناامیدی در بین محققان ایجاد می­کند و علی­رغم تعداد طرح­های تحقیقاتی قابل­توجهی که در زمینه تولید ابریشم صورت گرفته است، نتایج در خور توجهی دیده نمی­شود. از سوی دیگر، همانند ‏پنبه و پشم، مرحله تولید ابریشم به عنوان فعالیتی کشاورزی و مرحله تولید محصول ابریشمی به عنوان فعالیتی صنعتی محسوب می­شود. مرحله فی­مابین این دو مرحله، ‏یعنی ابریشم­کشی، هم امری صنعتی محسوب       می­شود و هم تکمیل و فرآوری کالای کشاورزی، به این ترتیب علی­رغم ذخیل بودن ذو وزارتخانه در این بخش از تولید ابریشم و کالای ابریشمی در ایران، سامان­دهی مشخصی وجود ندارد و بسیاری از عیوب ابریشم ایران در این مرحله به نخ وارد می­شود. با صرف وقت و ‏بودجه لازم و انجام تحقیقات کاربردی به­راحتی می­توان از این صنعت کارآفرین (زیرا بخش­هایی از کشاورزی نظیر توسعه توتستان­ها و پرکردن اوقات فراغت کشاورزان و ... را به همراه ‏دارد) حمایت به عمل آورد. آشنا نمودن تولیدکنندگان ‏فرش ابریشم با ابریشم ایرانی و تبلیغ و تشویق ایشان به استفاده از ابریشم ایرانی از ‏برنامه­های حمایتی نسبتا ساده از این بخش از تولید الیاف طبیعی در ایران است.
۴- الیاف د‏یگری در ایران وجود دارند که به صورت طبیعی تولید می­شوند و با برنامه­ریزی­های لازم می توان شاهد ارتقاء خوب آنها بود‏. به عنوان مثال کرک بز ایران از مرغوب­ترین کرک­های جهان است که متاسفانه به صورت خام صادر می­شود، در حالی­که ارزش­افزوده بسیار بالایی دارد و با توسعه عبابافی­های ‏سنتی و پوشاک ‏سنتی که د‏ر نایین، یزد‏، کاشان و سایر نقاط ایران جریان د‏اشته و دارد می تواند به یکی از پردرآمدترین بخش­های نساجی تبدیل شود. الیاف آزبست که از بزرگترین معدن خاورمیانه د‏ر منطقه نهبندان استخراج می­شود ‏می­تواند به شرط انجام تحقیقات در زمینه نحوه کارکردن و کاهش صدمات بدنی و سرطان­زایی آن و همچنین صادر نمود‏ن آن، درآمد خوبی نصیب کشور نماید.
‏همچنین استحصان الیاف ساقه­ای از گیاهان موز و شاهدانه که در ایران کشت می­شوند و کاربرد ‏آن به صورت الیاف در فرش د‏ستباف و یا به صورت کامپوزیت ‏در منسوجات عمرانی از هدایای الهی است که مورد توجه قرار نمی­گیرد.
‏در پایان پیشنهاد می­شود علی رغم اینکه سال بین المللی الیاف طبیعی رو به اتمام است و متاسفانه اقدام سازنده­ای در این خصوص در ایران صورت نگرفته است، کمیته­ای متشکل از نمایندگان وزارت جهاد کشاورزی (بخش­های تحقیقاتی پنبه، علوم دامی و ابریشم و موسسه آموزش علمی-کاربردی)، وزارت صنایع (اداره کل نساجی) و وزارت بازرگانی (مرکز ملی فرش ایران) و اتاق بازرگانی و صنایع و معادن تشکیل شود تا با هماهنگی یکدیگر در خصوص برنامه­های آموزشی، تحقیقاتی، ترویجی، تولیدی و سرمایه­گذاری در زمینه الیاف طبیعی اقدام نمایند. 

دکتر امیرحسین چیت سازیان،
دوره 5، شماره 12 - ( 3-1388 )
چکیده

«باغ» و «فرش» گویاترین آثار هنری ایران بوده که ریشه در فرهنگ و تمدن داشته و با طبیعی‌ترین علایق و عواطف، اعتقادات و باورهای انسانی مأنوس هستند. در‌واقع هم هنرمندان باغ‌سازی و باغ‌آرایی و هم هنرمندان فرش‌بافی و طراحی فرش، زیباترین و ممتازترین تلاش‌ها را به‌منظور تجلّی ماهرانه و مطلوب ذوق، فکر، احساس، رمز و رازهای درونی و ذهنی خود و باورهای مردم به‌کار می‌گیرند. در این مقاله رابطه این دو هنر سنتی ارزشمند در ایران و جایگاه باغ و پردیس در طراحی فرش ایران، پس از بررسی مباحث نظری، با مقایسه نقشه و طرح باغ‌ها و فرش‌های باغیِ مشخص شده کنکاش گردیده است. همنوایی طرح باغی فرش ایران با باورهای آئینی ایرانیان و هماهنگی طرح کلی قالی‌های باغی با ساختار کلی باغ ایرانی از نتایج این بررسی است. نتیجه دیگر آنکه هنرهای سنتی درعین تنوع درصورت، از یک معنا سخن می‌گویند و بر حقیقت واحدی دلالت می‌نمایند.

دکتر مرتضی فرجی، آقای احمد لطفی،
دوره 5، شماره 12 - ( 3-1388 )
چکیده

این مقاله ‌درصدد تعیین میزان بلوغ تجارت الکترونیک (میزان استفاده از ابزارهای الکترونیکی‌ در فعالیت‌های سازمان‌ها) در زمینه صادرات فرش دستباف[۱] ایران است تا بتوان از آن به‌عنوان پایه‌ای برای شناخت وضعیت کنونی و در نتیجه ارائه ‌راهکار‌هایی برای ارتقاء سطح بلوغ الکترونیکی[۲] (رسیدن به مراحل بالاتر از بلوغ تجارت الکترونیک) سازمان‌های پشتیبانی‌کننده از صادرات، شرکت‌های صادر‌کننده و سازمان متولی فرش دستباف بهره گرفت. برای نیل به این منظور از‌ مدل سیستماتیک بلوغ فرایند صادرات[۳] کالا - که دارای دیدگاه سیستمی بوده و دربر‌گیرنده هر دو بعد سازمانی و کار‌بردی است - استفاده شده است. مؤلفه‌های‌ آن‌ با استفاده از پرسشنامه طراحی شده (طیف لیکرت) از طریق‌ میانگین فرضی (۳=µ) و درصد پاسخ‌های داده‌شده به هر گزینه‌ توسط نرم‌افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل ‌قرار گرفتند و رد یا عدم تأیید آنها نیز با استفاده از آزمون T و ANOVA صورت پذیرفت و از آنجا که در مدل بلوغ دو‌بعدی[۴]، میزان سطح بلوغ الکترونیکی صادرات برابر است با سازمان‌هایی (شرکت‌ها) که کمترین میزان بلوغ را دارند، لذا با بررسی نتایج مشخص شد که شرکت‌های صادر‌کننده فرش دستباف با قرار گرفتن در مرحله اول، پایین‌ترین مرحله را به خود اختصاص داده‌اند. بنابراین بلوغ صادرات در مرحله اول تعیین می‌شود. این درحالی‌است که سازمان‌های پشتیبانی‌کننده و سازمان متولی فرش دستباف در مرحله چهارم بلوغ الکترونیکی قرار گرفته‌اند.

آقای عابد تقوی،
دوره 5، شماره 12 - ( 3-1388 )
چکیده

به باور بسیاری از متفکران و مورخان تاریخ ایران در دوران اسلامی، عصر صفوی همواره به‌عنوان شکوه‌مندترین و مقتدرترین حکومت ملی- مذهبی با حاکمیت دولت مرکزی شناخته شده است. در این دوره با ایجاد زیرساخت‌های نوین حکومتی در عرصه‌های مختلف سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، تحولی شگرف در حیات اجتماعی جامعه عصر صفوی رخ داد. در پویایی حیات اجتماعی صفویان، مؤلفه‌های اقتصاد و تجارت و فراهم نمودن زیرساخت‌های اجرایی آن نقش مهمی را ایفا کرده، به‌طوری که از اولویت‌های اصلی در سیاستگذاری کلان شاهان صفوی محسوب می‌شده است. ظرفیت‌های قابل تأمل در صنعت فرش با وجود مراکز تهیه مواد خام نظیر ابریشم، کتان، پنبه و همچنین تولید فرش‌های ممتاز در کارگاه‌های بافندگی شهرهای اقتصادی این دوره، بستر‌های لازم را برای بالفعل نمودن تجارت کالای راهبردی فرش فراهم ساخت. در این مقاله سعی شده با بهره‌گیری از رویکرد تحلیل تاریخی و بررسی تاریخ‌های معتبر عصر صفوی و سفرنامه‌های اروپاییان، به نقش و جایگاه صنعت فرش در تجارت خارجی حکومت صفوی پرداخته شود. همچنین در پژوهش حاضر تلاش شده به این پرسش اصلی که شهرهای با عملکرد اقتصادی چه نقشی در فرایند تجاری شدن صنعت فرش داشته‌اند، پاسخی منطقی داده شود.

آقای سید سلمان علوی، خانم فرشته جنتی‌فرد،
دوره 5، شماره 12 - ( 3-1388 )
چکیده

سلامتی عبارت است از رفاه کامل جسمی، روانی و اجتماعی و سلامت روان به‌عنوان بخش مهمی از سلامت فرد تعریف می‌شود. فرسودگی شغلی مقوله‌ای است که تحت تأثیر عوامل مختلفی نظیر محیط شغلی قرار دارد. هدف از این مطالعه بررسی سلامت روانی و فرسودگی شغلی در گروهی از بافندگان فرش دستباف و مقایسه با گروه کنترل در شهرستان نایین است. این مطالعه از نوع توصیفی تحلیلی بوده و نمونه آن حدود ۲۰۰ نفر از بافندگان کارگاه‌های بافندگی و افراد گروه کنترل را تشکیل می‌دهد. گروه نمونه و کنترل از نظر سلامت روانی و فرسودگی شغلی ارزیابی شده و دو گروه با یکدیگر مقایسه شدند. ابزار این پژوهش عبارتند از: پرسشنامه سلامت روانی SCL-۹۰ برای اندازه‌گیری سلامت روانی و پرسشنامه MBI برای اندازه‌گیری فرسودگی شغلی که در تحقیقات مختلف روایی و پایایی این پرسشنامه‌ها به اثبات رسیده است. نتایج با استفاده از نرم افزار SPSS و با استفاده از روش‌های آمار توصیفی و T-Test مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. نتایج نشان داد بین دو گروه در خرده‌مقیاس‌های افسردگی، اضطراب، خودبیمار‌انگاری، حساسیت بین فردی، پرخاشگری، فوبیا و روان‌پریشی تفاوت معنی‌داری وجود دارد اما در خرده‌مقیاس‌های وسواس و پارانویا تفاوت دو گروه معنی‌دار نیست (P <۰/۰۵). بر اساس نتایج این مطالعه تفاوت معنی‌داری نیز میان نمرات خرده‌مقیاس‌های فرسودگی شغلی در دو گروه وجود دارد (P <۰/۰۵). این پژوهش نشان داد که سلامت روانی و فرسودگی شغلی با یکدیگر مرتبط بوده و مشکلات روان‌شناختی و فرسودگی شغلی در بافندگان فرش نسبت به گروه کنترل بیشتر است.

آقای حسین عابد دوست، خانم زیبا کاظم پور،
دوره 5، شماره 12 - ( 3-1388 )
چکیده

درخت زندگی رمز «محور جهان» و درختی همیشه سبز است که میوه هایش ابدیت و بی مرگی را همراه دارد و هستی همه درختان است. تحلیل حاضر در پی معرفی صورت های مختلف درخت و گیاه مقدس (درخت زندگی) بر روی فرش های ایرانی است. علاوه بر این با مقایسه مفاهیم باستانی تر این صورت ها، اصل تداوم حیات مفاهیم این نماد را بر روی قالی ها مورد توجه قرار می دهد. ابتدا به بررسی ارتباط درخت زندگی با نمادهای محراب و نور، سبو، حیوانات محافظ، نیلوفر و سیمرغ پرداخته، نمونه های موجود در هنر باستانی ایران و اسطوره های زرتشتی را یافته و سپس طرح درخت زندگی را همراه با این نمادها بر روی قالی های ایرانی را معرفی می کند. شواهد نشان می دهد این نمادها با مفهوم برکت و باروری مرتبط است و تداوم این مفهوم نیز بر روی فرش ایرانی وجود دارد. محراب به مثابه مکان ارتباط عالم زمینی با جهان ملکوتی، قندیل به مثابه نور، نیلوفر نماد جاودانگی و تجدید حیات و سبو یا گلدان نماد برکت و باران آوری است. سیمرغ و دیگر حیوانات، محافظ آن به شمار می روند، که این امر خود یادآور اسطوره های ایرانی مرتبط با مفهوم درخت است. از طرفی خیال بهشت که اندیشه ای بنیادی در تمدن ایرانی است و اعتقاد به وجود درخت خیر و شر و درخت حیات در بهشت، از موارد موثر در تصویرگری درخت مقدس بر روی قالی های باغی است. در این باغ ها درخت سرو، درخت بید، درخت گلدار و تاک و همچنین صورت های استلیزه درختی ظاهر می شوند. نقوش قابقابی (بختیاری و چهارمحال)، نقوش تکراری درختی و ترنجی با تکرار درخت در چهار جهت متقارن، شیوه دیگری از نقش پردازی درخت زندگی در بهشت است.

دکتر حبیب اله آیت اللهی،
دوره 5، شماره 13 - ( 6-1388 )
چکیده

در گفتار پیش از بازیابی بازارهای از دست رفته سخن گفتیم و از سلیقه­ها و احساسات زیبایی شناسانه خریداران فرش ایران، و معیارهای ساختمانی و محیط­زیست آنان، نیز کاربردی که از فرش ایران متوقع هستند، کوتاه سخنی به میان آوردیم. اکنون این پرسش را باید مورد بررسی قرار دهیم که آیا فرش دستباف ایران، در بازارهای جهانی به­ویژه اروپا و آمریکا، به مثابه یک اثر هنری مطرح است یا به منزله یک محصول صناعی کاربردی؟ زیرا این دو بازار، یا این دو محیط خرید و فروش و تبادل محصول تولیدهای انسانی و محیط­های زندگی، با هم تفاوت­های بسیار زیادی دارند. بنا به گفته سزار براندی ایتالیایی[۱]، استاد تاریخ هنر و مرمت آثار هنزی باستانی، «اثر هنری محصول تولید انسانی است که زیبا بوده و برای زیبا کردن محیط زندگی و ایجاد "لذت دیدار" آفریده ‏شده باشد»، و اگر محصول تولید انسانی جز این باشد اثری صناعی و کاربردی است. و
‏بنا به کفته ژرژبراک[۲]، نقاش کنجگرای فرانسوی، «اثر هنری ترکیبی از شکل­ها و رنگ­ها ‏در نظمی خوشایندست و تصویو شعر آن است». در صورتی که یک اثر صناعی کاربردی وظیفه­ای متفاوت دارد: باید که پاسخگوی نیازهای روزانه مردم یک جامعه باشد، ولیکن نیز، می تواند «زیبا» باشد. اما مفهوم هنر در میان اقشار مختلف جامعه متفاوت است حتی در میان اقشار تحصیلکرده و هوشمند نیز برداشت­ها و دریافت­های متفاوت از هنر می­شود. باستان­شناسان هر تولید انسانی را که از کهن­ترین روزگاران برجا مانده است هنر می­نامند و فیلسوفان هرچه را که زیبا باشد و لذت دیدار بیافریند هنر گویند.
‏صاحبان پیشه­ها و حرفه­ها هر اثری را که د‏ر ارتباط با پیشه آنان بوده ‏و در آن ظرافت ‏و ریزه­کاری به کار برده شده باشد، هنر گویند. علاوه براین، در فرهنگ­های مختلف و در ‏دوران­های متفاوت این مفهوم دچار دگرگونگی­ها و دگردیسی­های زیادی شده است. اگر فرش دستباف را یک اثر هنری منظور داریم، این توقع وجود دارد که در آن آفرینش و یا در حد کمتری، نوآوری و ابداع باشد و لذت دیدار دست دهد و به عبارت
‏دیگر زیبا باشد و تکرار مکررات نباشد وگرنه، صنعت و یک تولید انسانی معمولی و ‏عادی است، و همین صفت است که سبب نامگذاری فرش به مثابه یک «هنر دستی» یا «صنایع دستی» شده است.
‏شاید خالی از سودمندی نباشد چند نکته در مورد اصطلاح هنر سنتی و یا صنایع دستی بیان کنم: هنر پدیده­ای انسانی است که دارای ویژگی­هایی مختص به خود است: در اثر هنر آفرینش است، یعنی از نیست به­وجود می­آید و در پیشینه آن چیزی مشابه به آن دیده نمی شود؛ اثر هنری باید زیبا باشد یعنی حداقل، لذت دیدار ایجاد کند. اثر ‏هنری باید از تقلید، تکرار و تکثر برکنار باشد. هر امری پویاست یعنی همیشه و در گذر زمان ه یک صورت تولید نمی­شود و تابع دگردیسی و دگرسانی در جهت بهبود و تکامل است. بنابرین هنر و اثر هنری نمی­تواند سنت شوند زیرا سنت ثابت و بدوک تغییر و تحول است. هرگاه هرمند آثاری بدیع و خلاق بیافریند که قابلیت تکثیر و تولید انبوه داشته باشد آنها را «هنرهای صناعی»، گویم ولیکن اگر آثاری برای تولید انبوه و در ارتباط با امکانات صنعت ایجاد شوند و با این حال از ارزشهای زیبایی شناسانه هم برخوردار باشند، آنها را صنایع هنری نامیم.
‏با توصیفی که داده شد، فرش یا در قلمرو هنرهای صناعی است و یا در زمره صنایع هنری، و یا اثری هنری به تمام معناست و هیچ گونه هدف تکثیری و تولیدی در پیش­زمینه فکری آن نیست. لذا آنچه که هم اکنون تولید و تکثیر می­شود و برای بازارهای جهانی فرستاده می­شود، صنعت فرش است نه هنری صناعی یا صنعتی هنری. و باید که ‏این سنت نادرست دگرگون شود. این سنت تکرار و تولید برای بازار است که فرش ایران ‏را از جابگاه خود ننزل، داده ‏است.
‏برای رهایی فرش د‏ستباف ایران از این افت و خیزها و رکود ‏تولید و رکود ‏بازار، باید اندیشه کرد ‏و راه­‏هایی را برگزید که فرش صادر شده به بازارهای جهانی بازگشتی نداشته باشد و در انبارهای فرش­فروشان هم انبار نشده‏، خوراک بید و دیگر حشرات و جانوران موذی و جونده ‏نشوند. باید شاخصه­های بازارهای مختلف مطالعه و بررسی ‏شوند، اندازه­های اتاق­ها و تالارهایی که نیازمد مفروش شدن با فرش­های ایرانی هستند در هر کشوری بررسی گردند؛ سلیقه­ها و ذائقه­های خریداران هر منطقه جغرافیایی خواهان فرش ایرانی مطالعه شوند: آلمانی­ها کدام رنگ­ها را بهتر می­پسندند؟ فرانسویان کدام رنگ­ها را؟ چینیان و ژاپنی­ها کدام­ها را؟ فضاهای قابل مفروش شدن آلمانی­ها چه نسبت­هایی دارند و فضاهای فرانسویان یا آمریکاییان چه نسبت هایی؟ هر کدام ازین ملت­ها یا ملت­های دیگر چه اندازه­هایی را ترجیح می دهند؟ توان مالی آنان برای خرید حداقل یک قطعه فرش تا چه اندازه ‏است؟ و غیره ‏و غیره ‏... خوشبختانه برای بررسی اندازه­های بخش­های مسکونی و رنگ­ها نزد اقوام مختلف، اسناد نوشته شده زیادی در ‏دست است، ولیکن تولیدکنندگان ما به «جامعه­شناسی فرش» و «روان­شناسی تزئینی ملت­ها» هیچ اهمیتی نمی­دهند و تلاشی هم برای آگاهی از آنها نمی کنند.
‏اتاق­ها و بخش­های خانه­های مسکونی در معماری، تابع ضوابطی است که در ارتباط با استفاده­کنندگان از آنها تدوین شده­اند. حتی اندازه وسایل زندگی نیز در همین رابطه ‏معنا پیدا کرده و تولید می­شوند. برای مثال، طول یک تختخواب یا ارتفاع یک میز، و یا نسبت­های یک صندلی یا چهارپایه، در سوئد و در اسپانیا متفاوت است، زیرا سوئدی­ها بلندقد هستند و اسپانیایی­ها متوسط القامه­اند، و تمام بخش­های معماری و تزئینات آن نیز در ارتباط با طول قد استفاده­کننده از آنهاست. این­چنین، فرش هم به مثابه یک عنصر ‏تزئینی محیط­زیست باید تابع همان شرایط باشد.
‏درین زمینه سخن بسیارست و اگر خدا بخواهد در آینده مورد بررسی قرار خواهند ‏گرفت.
[۱] سزار براندی César Brandi نگره مرمت، مدرسه ملی میراث فرهنگی، پاریس
[۲] ژرژبراک Braque Georges انتشارات پییرتیسنه، پاریس

دکتر امیرحسین چیت سازیان، دکتر حبیب اله آیت اللهی، خانم درسا سازگار،
دوره 5، شماره 13 - ( 6-1388 )
چکیده

فرشینه‌های اروپایی و گلیم‌های ایرانی از کاربردی‌ترین انواع منسوجاتِ تخت و بدون پرز در هر دو منطقه هستند که در ظاهر به لحاظ طرح و نقش، رنگ‌آمیزی و بافت تفاوت‌هایی دارند و کارکرد‌های خاصی را به خود اختصاص می‌دهند. بنابراین مطالعه بر روی آنها، با هدف شناسایی و تطبیق این دست‌بافته‌های ارزشمند صورت پذیرفته که می‌تواند زمینه‌هایی را برای تحول و بهبود گلیم ایرانی، با حفظ هویت هنری آن فراهم نماید. گلیم‌های ایران و فرشینه‌های اروپا به‌دلیل ویژگی‌های فرهنگی و معنوی خاص این مناطق، با اینکه از ابزار و مواد اولیه و فناوری مشابهی در بافت استفاده می‌کنند، اما دارای طرح‌ها و نقوش متفاوت و ترکیبات گوناگون رنگی و اندازه‌ها و نیز کارکرد‌های مختلفی هستند. به منظور نیل به اهداف مقاله از مطالعات کتابخانه‌ای، اسنادی بهره گرفته شد و با بررسی و تطبیق این گروه از دست‌بافته‌های ایرانی و اروپایی، به وجوه اشتراک و افتراق بسیاری دست یافتیم.

آقای محمد مظهری، آقای ناصر شاهنوشی، آقای هادی رفیعی دارانی،
دوره 5، شماره 13 - ( 6-1388 )
چکیده

هدف اصلی این مطالعه ارزیابی نظام‌های تولیدی موجود در فرش دست‌باف، یعنی نظام کار‌فرمایی، خویش‌فرمایی و مشارکتی است. برای این منظور، در این مطالعه از شاخص‌های مختلف اقتصادی، اجتماعی، مدیریتی و کیفی در چارچوب تکنیک‌های چند‌معیاری (تاکسونومی و دلفی) استفاده شد. نتایج حاصل حاکی از آن است که در آذربایجان شرقی به‌ترتیب نظام کار‌فرمایی در مقیاس واحدهای بزرگ تولیدی (در واقع به‌نام نظام مشارکتی و دارای فعالیت کار‌فرمایی) و نظام کار‌فرمایی، از نظر عملکرد کلی دارای رتبه اول و نتیجتاً به‌عنوان مناسب‌ترین نظام تولیدی در صنعت فرش دست‌باف است.

دکتر مرتضی فرجی، خانم مریم مارالانی،
دوره 5، شماره 13 - ( 6-1388 )
چکیده

با توجه به اهمیت تبلیغ فرش دست‌باف و با وجود تعدد ابزارهای ترفیعی و تبلیغاتی موجود و نظر به محدودیت منابع مالی برای فرش دست‌باف، شناسایی و اولویت‌بندی این ابزارها از دیدگاه صاحب‌نظران می‌تواند در برنامه‌ریزی و تصمیم‌گیری دست‌اندرکاران این هنر- صنعت مؤثر واقع شود. به همین خاطر در این تحقیق دستیابی به دو هدف اصلی مد نظر بوده است: هدف اول عبارت است از مشخص نمودن ضریب اهمیت شاخص‌های ارزیابی ابزارهای ترفیعی و تبلیغاتی فرش دست‌باف و هدف دوم مشخص نمودن اولویت ابزارهای ترفیعی و تبلیغاتی مورد استفاده در زمینه معرفی این کالا به مشتریان در بازارهای هدف داخلی است. جامعه آماری این تحقیق عبارت است از خبرگان و کارشناسان آگاه به ابزارهای ترفیعی و تبلیغاتی فرش دست‌باف در استان تهران. برای دستیابی به هدف اول، هشت شاخص برای ابزارهای ترفیعی و تبلیغاتی فرش دست‌باف مطرح گردیده که عبارتند از سطح پوشش، هزینه، به‌هنگام بودن، عمر آگهی، قابل اعتماد بودن، کیفیت، اثر‌بخشی و سهولت استفاده. بر اساس روش AHP گروهی و بهره‌گیری از نظر خبرگان و کارشناسان، مقایسات زوجی بین شاخص‌های فوق انجام گرفته است؛ همچنین در تحقیق حاضر جهت تعیین اولویت ابزارهای ترفیعی و تبلیغاتی به زعم خبرگان و کارشناسان، نمونه آماری از روش تصمیم‌گیری چند‌معیاره و نوع TOPSIS بهره گرفته شده است. نتایج حاصل از اجرای روش AHP نشان داد که شاخص اثربخشی با ضریب اهمیت (۲۲۴/۰)، شاخص به‌هنگام بودن با ضریب اهمیت (۱۶۸/۰)، شاخص کیفیت با ضریب اهمیت (۱۴۰/۰) و شاخص سطح پوشش با ضریب اهمیت (۱۲۵/۰) مهمترین شاخص‌های ارزیابی یک ابزار ترفیعی و تبلیغی هستند. یعنی هر‌چه یک ابزار بتواند به‌طور مؤثر، در زمان مناسب و با کیفیت مطلوب تعداد بیشتری از افراد جامعه هدف را تحت پوشش قرار دهد، از اهمیت قابل توجه‌تری برخوردار است؛ و همچنین بر اساس اجرای روش TOPSIS، تلویزیون، نمایش حضوری محصول، مجلات تخصصی و روزنامه چهار ابزاری هستند که بر اساس شاخص‌های هشتگانه یاد شده از اولویت بیشتری برخوردارند.

دکتر سید علی مجابی، دکتر سعید شیخ‌زاده نجار ، دکتر شاهرخ حسینی هاشمی ، دکتر سیدجلال الدین بصام،
دوره 5، شماره 13 - ( 6-1388 )
چکیده

 جهت بررسی تا‌خوردگی فرش دست‌باف تحت فشار استاتیکی، نمونه فرشی آزمایشی در سه حالت مختلف تا‌خورده تحت باری معادل با ۵۰ g/cm۲ قرار گرفته و سپس به‌صورت متوالی و یکنواخت بار اعمالی به ترتیب تا ۱۰۰، ۲۰۰، ۵۰۰، ۱۰۰۰ و ۱۵۰۰ g/cm۲ افزایش می‌یابد و ضخامت آنها به‌صورت متوالی ثبت و سپس با حذف متوالی و یکنواخت بارها به ترتیب و مجدداً ضخامت نمونه فرش آزمایشی قرائت می‌گردد. با شبیه‌سازی و برازش مدل دو جزئی فشار‌پذیری de-jong بر روی نتایج حاصله، ضمن تخمین ضخامت جزء غیرقابل فشار، پارامترهای فشار‌پذیری فرش در سیستم KES-F محاسبه و مورد قضاوت قرار می‌گیرند. براساس نتایج به‌دست آمده مشخص گردید انرژی فشرده‌سازی در انحنای تا‌خورده فرش بسیار پایین بوده، درحالی‌که انرژی فشرده‌سازی در منطقه‌ای که دو لایه فرش روی یکدیگر قرار می‌گیرند بسیار بالا است. با این حال درصد جهندگی در منطقه‌ای که دو لایه فرش روی یکدیگر قرار دارند، بر خلاف منطقه انحنای تا‌خورده به میزان قابل توجهی پایین بوده که این مسئله حاکی از حساسیت و شکل‌پذیری راحت‌تر این منطقه در مقایسه با منطقه‌ای است که دو لایه فرش روی یکدیگر قرار می‌گیرند. از سویی دیگر ضخامت جزء غیرقابل فشار در منطقه‌ای که دو لایه فرش روی یکدیگر قرار می‌گیرند از سایر مناطق بررسی شده بیشتر است. در این حالت فشرده‌سازی تنها به‌واسطه فرورفتن پرز‌های لایه فوقانی در لایه تحتانی رخ می‌دهد. در حالت تخت و بدون تا‌خوردگی نیز بوم قالی فشرده نشده و صرفاً پرز‌ها تا حد امکان بر روی هم فشرده می‌شوند. در این مقاله برای توصیف رفتار تا‌خوردگی فرش دست‌باف تحت فشار استاتیکی از پدیده Domino تاخوردگی بهره گرفته می‌شود.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به گلجام؛ نشریه علمی فرش دستباف است.
بازنشر اطلاعات: استفاده از مطالب ارایه شده در این پایگاه با ذکر منبع آزاد است.
Designed & Developed by : Yektaweb