181 نتیجه برای فرش
فائزه قملاقی، ایمان زکریایی کرمانی، مهدی کشاورز افشار، بیژن اربابی،
دوره 15، شماره 36 - ( 12-1398 )
چکیده
ایران کشوری است با تاریخ و فرهنگ و هنر بسیار غنی و دارای مردمی با فرهنگ و ادیان مختلف که در کنار یکدیگر زندگی میکنند. فرش اصیل ترین هنر ایرانی، که قدمتی به بلندای تاریخ دارد و همواره بستر مناسبی برای نشاندن نقش ها و نمادهایی بوده که نمایانگر باورها ،آئین و رسوم، نمادهای مذهبی و اجتماعی و غیره را در بر داشته و دارد . قالی ایران به واسطه حضور نقش و نگارهای متفاوت بر روی آن، کالای هنری مناسب برای هدیه دادن و برقرار کردن ارتباط با افراد و جوامعی می باشد که گاه از نظر فرهنگ و دین با یکدیگر در یک رتبه و رده قرار نداشته اند.
یکی از این فرش هایی که دارای نقش و نماد مذهبی بوده، قالی اهدایی ناصرالدین شاه به پزشک یهودی خود نورمحمود می باشد. نورمحمود، پزشک یهودی دربار ناصری بود که از یک سوءقصد جان سالم به در می برد و ناصرالدین شاه این فرش را به عنوان هدیه به وی تقدیم می کند. لذا فرضیه را بر آن می گذاریم که که فرش مذکور یک قالی اهدایی معمولی ملوکانه نبوده و از قدرت برقراری ارتباط بالایی بین جوامع و ادیان مختلف برخوردار بوده است. هدف از این پژوهش آن است تا با خوانش نمادها و مفاهیم موجود بر روی قالی مورد نظر به این پرسش پاسخ دهد که: خوانش و تحلیل قالی اهدایی ناصرالدین شاه به پزشک یهودی در چه فضای گفتمانی شکل گرفته و چه روابطی بین نقوش این فرش با مولفه ها و اصول دین یهود وجود دارد؟
در این پژوهش سعی بر آن است تا با استفاده از تحلیل گفتمان که امروزه تبدیل به گرایش بین رشته ای شده، گفتگو با افراد آگاه از نقوش و مفاهیم دین یهود به خوانش این نمادها پرداخته و آنها را با کتب مقدس و اطلاعات موجود در منابع مکتوب تطبیق دهیم .
نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که نقوش موجود بر روی این فرش برگرفته از کتاب مقدس یهودیان است و هنرمند با استفاده از تکرار قسمت یا قسمتهایی از کتاب مقدس و یا با بزرگ کشیدن اشخاص مهم از نظر مذهبی که برای یهودیان اهمیت ویژه ای دارد، این تقدس و اهمیت را نشان دهد.
مفاهیم کلیدی: فرش، دین یهود، نماد و نگاره، ناصرالدین شاه، نورمحمود.
ساسان سامانیان، ساره بهمنی،
دوره 15، شماره 36 - ( 12-1398 )
چکیده
مجموعه موزه فرش ایران شامل با ارزشترین نمونههای قالی ایران از قرن نهم هجری تا دوره معاصر است و از منابع غنی تحقیقی برای پژوهشگران و هنر دوستان به شمار می آید. در موزه فرش انواع گلیمها و فرشهای دست بافت، با توجه به مرغوبیت و قدمت آنها و با در نظر گرفتن ویژگیهای قالی ایران از لحاظ رنگ آمیزی، طرح، نقش، بافت و تنوع مناطق قالی بافی حفظ و نگهداری میشود. این موزه در دو طبقه ساخته شده که طبقه اول آن محل نمایش دائمی 150 قطعه فرش و طبقه دوم آن جهت برگزاری نمایشگاه های تخصصی و فصلی در نظر گرفته شده است.
در این پژوهش که از نوع تجربی - تحلیلی است و با بررسی های محیطی، نمونه برداری و همچنین مطالعات کتابخانه ای و آزمایشگاهی صورت پذیرفته؛ به شناخت و معرفی میزان نور مناسب جهت نگهداری قالی های موزه ای با الیاف طبیعی همجوار پرداخته شده است، بنابراین برای اجرای آزمون مقاومت کششی قالی های موزه ای به دلیل اینکه انجام آزمون ها بر روی قالی های موزه ای امکان پذیر نیست و نیاز به بافت قالی هایی منطبق با جامعه آماری مورد مطالعه این تحقیق بوده، بافت نمونه هایی با الیاف طبیعی پشم، پنبه و ابریشم انجام پذیرفت. در نهایت با توجه به داده های حاصل از آزمون استحکام کششی قالی در راستای طول و عرض نمونه ها، آنالیز واریانس، آزمون های توکی و LSD می توان نتیجه گرفت که نور تاثیر تخریبی بر روی قالی گذاشته و مقاومت کششی قالی را کمتر کرده و بر روی مقاومت کششی قالی ها تاثیر معناداری دارد.
فاطمه ترکاشوند، مهران هوشیار، مهدی کشاورز افشار،
دوره 15، شماره 36 - ( 12-1398 )
چکیده
ظهور ابزارها و روشهای دیجیتال در جهان مدرن، کیفیت زندگی بشر را تغییر داده و بر هنرهای سنتی جوامع نیز تاثیر گذاشته است. طراحی سنتی نیز به عنوان محوریترین مرحلهای که آفرینش هنری در آن تحقق میپذیرد، از این تاثیرات برکنار نمانده و علی الخصوص در هنرهایی چون فرش، بیشتر بروز و ظهور یافته است. با توجه به گذشت دو دهه از تثبیت موقعیت ابزارها و روشهای دیجیتال در طراحی فرش کشور، بررسی تاثیرات آن ضروری مینماید تا بتوان آسیبها و فرصتهای این ابزارهای نو را در طراحی سنتی بازشناخت. از سوی دیگر هنرمندان و خبرگان فعال در این حوزه، شایستهترین مرجع برای ارزیابی کیفیت این تاثیرات هستند. بر همین اساس، پژوهش حاضر، با هدف شناخت تاثیر ابزارها و روشهای دیجیتال در طراحی سنتی، از طریق مصاحبه با فعالان حوزهی طراحی فرش کشور نسبت به این مسئله انجام شده است. این پژوهش از نوع کیفی است و دادههای آن از روش کتابخانهای و میدانی در قالب مصاحبهی عمیق با جامعهی نمونهی 9نفری از متخصصان و فعالان طراحی فرش، جمعآوری و در روش دلفی، نظامبخشی شدهاند و سپس در چارچوب گراندد تئوری، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتهاند. پژوهش حاضر به این نتیجه دست یافته که اجماع خبرگان حوزهی طراحی فرش بر نگرش تلفیقی، پذیرش رایانه به عنوان یک ضرورت یا فرصت و استفاده از آن در جهت حفظ هویت فرهنگی و هنری قرار دارد.
مریم محمدی ثانی، اسماعیل مزروعی نصرابادی، فتحعلی قشقایی فر،
دوره 15، شماره 36 - ( 12-1398 )
چکیده
رضایت مشتری برای بقای سازمان بسیار ضروری است. در سالهای اخیر بازار فرش دستباف ایران توسط رقبا اشغال شده است. این موضع به علت کم توجهی به بحث رضایت مشتری است؛ درنتیجه در این تحقیق به شناسایی و اولویتبندی مؤلفههای مؤثر بر رضایت مشتریان فرش دستبافت پرداخته میشود. این تحقیق در 2 مرحله انجام میگیرد. در مرحله اول از دلفی به منظور شناسایی عوامل مؤثر بر رضایت مشتری و در مرحله دوم از روش تاپسیس به منظور رتبهبندی آنها بهره گرفته شده است. جامعه آماری این تحقیق در مرحله اول خبرگان فرش دستباف و در مرحله دوم مشتریان فرش دستباف در استان چهارمحال و بختیاری است. حجم نمونه اول ۱۵ نفر است و حجم نمونه دوم با استفاده از جدول مورگان ۴۰۰ نفر است. نتایج تحقیق نشان داد که عوامل مؤثر بر رضایت مشتریان فرش دستباف در ۹ بُعد خدمات پیش از فروش، خدمات حین فروش، خدمات پس از فروش، ویژگیهای کیفیتی، ویژگیهای فرآیندی، سیستم توزیع، اقتصادی، ارزشگذاری و مشخصههای هنری قابل دستهبندی است که در این میان با استفاده از روش تاپسیس بعد مشخصههای هنری از همه مهمتر شد و در مقایسه کل عوامل، مؤلفه اصالت فرش از همه عوامل مهمتر است. پیشنهاد میگردد در راستای حفظ اصالت فرش دستباف تلاش گردد که این امر از طریق طراحی و تولید فرش اصیل مطابق با نیازهای امروز مشتری و پیشبینی نیازهای آینده او قابل تحقق است.
گلثوم اکبری ارباطان، رسول عباسی،
دوره 15، شماره 36 - ( 12-1398 )
چکیده
در سالهای اخیر موج تحریمها بر اقتصاد ایران سایه انداخته است که با هدف کاهش توان مالی، رفاه ملی و یأس و ناباوری، جبهه تقابلی جدیدی پیش روی اقتصاد ایران باز کرده است. با توجه به اهمیت و نقش ویژه بافت فرش و جایگاه آن در اقتصاد کشور، شناسایی و مطالعه مشکلات اخیر بافندگان فرش دستبافت همگام با تحریم ضروری مینماید. این پژوهش با این هدف به شیوه توصیفی از طریق مصاحبههای عمیق نیمهساختارمند به تدوین و اعتباریابی چارچوبی مفهومی با روش تحلیل مضمون پرداخته است. جامعه آماری شامل قالیبافان شهر آرباطان در استان آذربایجان شرقی هستند که از بین آنها 20 نفر قالیباف به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و در این مطالعه مشارکت کردند. یافتههای پژوهش نشان میدهد چالشهای یادشده در قالب چهار مضمون اصلی شامل چالشهای فردی، چالشهای تولید، چالشهای فروش و چالشهای متولیان و 33 مضمون فرعی قابل دستهبندی است. در انتها با توجه به نتایج پژوهش، پیشنهادهایی چون توسعه تسهیلات مالی حمایتی با بهرهی کم، نظاممند کردن و سازماندهی مکانیسمهای فراوری مواد اولیه در داخل کشور و تبلیغات مناسب در بازارهای جهانی در جهت حل مشکلات قالیبافان ارائه شده است.
حمزه امین طهماسبی، آرزو سلطونی،
دوره 16، شماره 37 - ( 6-1399 )
چکیده
فرش مهمترین کالای صادراتی غیرنفتی کشور است؛ اما به دلیل وجود تحریم، شرایط جدیدی برای ایران حاصل شده و این صنعت دستخوش تغییراتی گشته است و برخی از بازارهای خود را از دست داده و امکان صادرات محدودتر شده است. هدف این پژوهش شناسایی عوامل مؤثر بر انتخاب بازار صادراتی فرش دستباف ایران است. در این راستا پس از شناسایی معیارهای مؤثر بر انتخاب بازار هدف فرش دستباف ایران با استفاده از طیف لیکرت، معیارهای دارای اهمیت کمتر با بهرهگیری از روش فریدمن حذف میشوند. سپس با استفاده از تکنیک دیمتل فازی، تأثیرگذاری و تأثیرپذیری متقابل معیارها بر یکدیگر محاسبه شده و درنهایت عوامل تأثیرگذار بر انتخاب بازار هدف صادراتی فرش دستباف تعیین می¬شود. نتایج این مطالعه نشان داد که عوامل محیط قانونی، ثبت قانونی اسامی و طرحهای ایرانی، تولید ناخالص داخلی، سلایق بازار هدف، صادرات از طریق اعتبار اسنادی بانکی و کیفیت مورد انتظار، به ترتیب اثرگذارترین عناصر بر سایر عوامل می¬باشند.
اکرم امیدوار پس حصار، امیرمحمد فکورثقیه، علیرضا پویا،
دوره 16، شماره 37 - ( 6-1399 )
چکیده
امروزه افزایش رقابت در محیط کسب و کار بیش از پیش سازمانها را به ارائه محصولاتی با کیفیت و مبتنی بر خواستههای مشتریان ترغیب میکند. در این میان صنعت فرش به عنوان یکی از با قدمتترین صنایع ایران از این موضوع مستثنی نبوده و در سالیان اخیر توجه به خواستههای مشتریان و مشتریمداری را از اولویتهای خود قرار داده است. یکی از روشهای مناسب برای شناسایی دقیق انتظارات مشتریان، روش گسترش عملکرد کیفیت است. در همین راستا تحقیق حاضر در پی شناسایی و اعمال نظرات و خواستههای مشتریان در طراحی فرش دستباف است تا هر چه بیشتر با سلیقه و نیاز آنها منطبق شود. برای تعیین انتظارات و خواستههای مشتریان و شناسایی الزامات طراحی و مهندسی از تیم تصمیم که شامل12 نفر از خبرگان و صاحبنظران فعال در زمینه بازاریابی و فروش، طراحی و مهندسی فرش با حداقل 15 سال سابقه کاری بهره گرفته شده است. سپس با استفاده از تکنیک فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی، ارجحیت معیارها تعیین شد. پس از تکمیل ماتریسهای خانه کیفیت، نتایج بیانگر این است که نیاز و خواستههایی مثل نبود سرکجی و هماهنگی رنگهای فرش، دارای بیشترین اهمیت است. همچنین خروجی ماتریس طراحی محصول نشان داد که نخ پرز استاندارد و نخ تار استاندارد اهمیت زیادی دارد. علاوه بر این، گره زنی و پرداخت فرش مهمترین عملیاتی هستند که شرکتها در جهت افزایش رضایت مشتری از فرش دستباف باید توجه ویژه به آن داشته باشند.
هما موسی نژاد، محمد شاکر اردکانی،
دوره 16، شماره 37 - ( 6-1399 )
چکیده
هنر-صنعت فرش دستباف یکی از پرکاربردترین صنایعدستی ایران محسوب میشود. فرش دستباف با وجود سابقه تاریخی و قدمت کهنی که دارد به لحاظ شناخت موضوعی و محتوایی به ویژه با نگاهی علمی، جای پژوهش گستردهای دارد. توجه ویژه به عوامل ادراکی و نگرشی مشتریان فرش دستباف، میتواند کمک شایانی به تولید و بازاریابی این هنر اصیل کند؛ بنابراین هدف پژوهش، بررسی و تحلیل نقش عوامل سهگانه اعتماد، آگاهی از قیمت و قصد همرنگی بر ریسک ادراکشده در خرید فرش دستباف کرمان و تأثیر این ریسک بر نگرش و قصد خرید فرش دستباف کرمان است. جامعه آماری پژوهش، کلیه مشتریان فرش دستباف کرمان بوده است که به روش نمونهگیری در دسترس، 100 نفر از آنها بهعنوان نمونه آماری پژوهش انتخاب شدهاند. اطلاعات پژوهش با استفاده از منابع کتابخانهای و اینترنتی در بخش نظری و پرسشنامههای استاندارد در بخش میدانی جمعآوری شده است. پایایی و روایی پرسشنامهها بر مبنای مقادیر آلفای کرونباخ، پایایی ترکیبی و AVE تأیید گردیده است. برای تجزیهوتحلیل دادهها در بخش توصیفی از نرمافزار SPSS و در بخش استنباطی جهت آزمون مدل و فرضیات به روش مدلسازی معادلات ساختاری (SEM) با رویکرد حداقل مربعات جزئی از نرمافزار Smart PLS2 استفاده شده است. یافتههای پژوهش نشان داد بر مبنای شاخصهای برازش، مدل پژوهش برازش مناسب و نسبتاً خوبی دارد. همچنین نتایج نشان داد ریسک ادراکشده بر نگرش و قصد خرید مشتریان به میزان 36/0 و 27/0 تأثیرگذار است. همچنین نگرش مشتریان نیز به میزان 43/0 بر قصد خرید مؤثر میباشد. بر اساس نتایج بهدستآمده از بین سه عامل مؤثر بر کاهش ریسک ادراکشده مشتریان، بیشترین تأثیر کاهشی را اعتماد به میزان 49/0 و سپس آگاهی از قیمت (27/0) داشته است و اثر کاهشی قصد همرنگی بر ریسک ادراکشده معنادار نبوده است.
محمد علی اسپنانی، خانم پیوند توفیفی،
دوره 16، شماره 37 - ( 6-1399 )
چکیده
طرح "بید مجنون" ازمشهور طرح های قالی ایرانی است که در گستره قالیهای روستایی جایگاهی ارزنده و درخور توجه دارد. با آنکه زادگاه دقیقی نمی توان برای طرح بیدمجنون معین نمود اما به واسطه نمونه های کهن موجود درحوزه شمال غرب ایران، خاصه حوزه بیجار را از اصلی ترین پایگاه های این طرح می دانند. بکارگیری خطوط شکسته ، نیمه گردان و بهره گیری از بافتی متوسط آن را در طیف شناسه های قالی های روستایی قرار می دهد. عناصر اصلی آن نقشمایه های درخت بیدمجنون ، سرو ، سپیدار ، تبریزی و درختان میوه است. این عناصر درهمنشینی هایی متعادل و در تناسب با یکدیگر الگویی واگیره یی پدید می آورند که از اقبال فراوانی در حوزه های چهارمحال و بختیاری و شمال غرب ایران و حتی فراتر از مرزهای میهنی برخوردار شده است. مقاله حاضر به بررسی عناصر و تنوع آن درطرح بید مجنون ازطریق تحلیل 20 نمونه از نواحی مهم روستایی آن و به انگیزه چگونگی ترکیب بندی و شکل گیری ساختار الگویی آنها می پردازد . ازاینرو هدف تحقیق جستجوی پاسخ به این سوال خواهد بود که : ساختار الگویی طرح بیدمجنون چگونه است و نحوه برخورد نواحی نفوذطرح با آن به چه صورت بوده است؟ طیف زمانی نمونه ها مربوط به اواخرقرن19 و20میلادی است و جغرافیای مورد مطالعه، شمال غرب ایران(بیجار، بخشایش، ساوجبلاغ و هریس) و استان چهارمحال و بختیاری (فرخشهر، سامان وحاجی آباد) است. نتایج تحقیق نشان می دهد که طرح بیدمجنون دارای ساختاری واحد بوده و در حوزه های مطالعه با اعمال انتزاع عناصر و اندک جابجایی آنها تنوع حاصل گردیده اما ترکیب کلی حفظ گردیده است. شناسایی شاخصه ها و ترکیبات منسجم از مولفه های مهم در طبقه بندی ،گونه شناسی و احراز هویت های نمونه های اصیل فرشبافی روستایی است. پژوهش حاضر از نوع تطبیقی با شیوه توصیفی- تحلیلی است که در گردآوری اسناد به منابع کتابخانه ای و میدانی اتکا شده است.
کلید واژه ها: طرح بیدمجنون، واگیره، ساختارالگویی، فرشبافی ایران، قالی های روستایی.
رضوان احمدی پیام، عفت السادات افضل طوسی، مهدی کشاورزافشار،
دوره 16، شماره 37 - ( 6-1399 )
چکیده
حاشیه بهعنوان یک مولفه اصلی در فرشهای ایرانی، قابی مُصوّر و تزئینی است که در دورتادور دستبافته تعبیه شده است. حضور و ضرورت استفاده از حاشیه در مفروشات ادوار مختلف تاریخی، نکته قابل تاملی است که میتوان بواسطه آن استقلال عناصر ساختاری موجود در ابتدایی ترین نمونهها را شناسایی نمود. بهمنظور بررسی حضور حاشیه و چگونگی آن در تولیدات متعلق به ادوار قبل از اسلام میتوان پاسخگویی به دو پرسش زیر را مدنظر قرار داد:
اجزای نقوش، ابعاد و اندازه آن در حاشیهها با متن مفروشات بررسی شده از چه روابطی با یکدیگر برخوردارند؟
جایگاه حاشیه در قدیمیترین نمونهها بالاخص فرشهای گرهخورده پرزدار چگونه است؟
گردآوری اطلاعات در پژوهش حاضر بر پایه دادههای کتابخانهای بوده و روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است. با مطالعه منابع مختلف نظیر مکتوبات، تصویر فرش های منعکس شده در دیگر هنرها و بررسی معدودی از دستبافتههای برجای مانده بهنظر میرسد، وجود حاشیه در نمونههای (پرزدار و فاقد پرز) ادوار قبل از اسلام مسجل گردید. تناسبات میان حاشیه و زمینه فرشها در نوع نقش مایهها، اندازه و تناسبات موجود در آن نسبت به زمینه بررسی شد؛ جامعه آماری در این پژوهش دستبافتههای متعلق به قبل از اسلام است که موارد قابل مطالعه 6 نمونه پرزدار و فاقد پرز هستند. فرش پازیریک بهعنوان قدیمیترین نمونه، از روابطی بصری و هماهنگی کامل نقش در حاشیه و زمینه برخوردار است و این نکته در تولیدات دوره ساسانی کاهش یافت. تناسبات ابعادی حاشیه و زمینه فرش پازیریک با اصول طراحی امروزین حاشیه در فرش فاصله دارد، اما در نمونههای ساسانی این اصول قرابت بیشتری با قواعد کنونی دارند. کیفیتهای بصری در فرش پازیریک میتواند به حضور حاشیه در تولیدات هنری با بنمایه اعتقادی و فرهنگی اشاره داشته باشد. اما در دوره ساسانی جایگاه حاشیه به میزان یک قاب تزئینی فاقد کیفیت های بصری تقلیل مییابد.
سجاد بشیری، فریبرز دولت آبادی،
دوره 16، شماره 37 - ( 6-1399 )
چکیده
نشانههای تطبیق میان معماری و فرش ایرانی از منظر هندسه و تناسبات وجود دارد مبنی بر اینکه ابعاد فضای داخلی خانه و ابعاد فرش ارتباط تنگاتنگی با هم داشتهاند. توجه به فرش در دو بعد طرح و ابعاد هندسی به عنوان عاملی مهم در شکلگیری ابعاد فضای داخلی خانه ایرانی بوده است. این پژوهش بر آن است با مطالعه رابطه میان نظام شکل گیری فضاهای داخلی خانه (در دوران قاجار و اوایل پهلوی در تهران را) و ابعاد و هندسه فرش ایرانی را رمز گشایی نماید. در این راستا از روش توصیفی تحلیلی با تکیه بر فن تحلیل دادهها و همینطور مطالعات میدانی-کتابحانهای استفاده گردیده است. جامعه آماری تناسبات شاخص فرش در نواحی مختلف ایران شناسایی، سپس در تناسبات پلان خانهها مورد ارزیابی قرار گرفتهاند. با استفاده از فرمول کوکران 30 نمونه از خانههای تهران دورۀ قاجار و پهلوی در بافت تاریخی تهران به صورت تصادفی انتخاب گردیدهاند که بتواند به درجه اطمینان یا دقت احتمالی مطلوب به سوالات پژوهش پاسخ دهند. دستور زبانهای هندسی، سامانههای تولید کنندهای هستند که بر پایه مجموعهای از قاعدههای هندسی به طراحی منجر شده و بر مبنای قواعد هندسی کار میکنند. روش شناسی قوانین، تأویل پدیدار شناسی خانههای دوره قاجاری با روش ماکس ونمنن است فلذا، کیفیت خانههای قاجاریه در این مقاله به عنوان یک پژوهش پدیدار شناسی بر مبنای تجربه زیسته در خانه استوار است. نتایج حاصل از تحلیل نمونههای موردی خانههای دوره قاجاریه و پهلوی شهر تهران نشان میدهد که در بیشتر خانههای تهران ابعاد اتاق خانهها براساس (تناسبات طلایی ایرانی و یونانی)، (تناسبات بر اساس تزیینات سقف)، (تناسبات بر اساس ابعاد رایج فرش، با محاط شدن کف اتاق بر ابعاد فرش) غالب بوده، در اوایل دوران قاجار شکلگیری اتاق خانهها بر اساس تناسبات طلایی ایرانی بوده سپس در اواخر دوران قاجار و دوران پهلوی تناسبات فرش به عنوان معیار اصلی شکلگیری خانهها تأثیر گذار بوده است.
الهه شیخی، ایمان زکریایی کرمانی، فرهاد باباجمالی،
دوره 16، شماره 38 - ( 12-1399 )
چکیده
هنر بافندگی در قلمرو سرزمین ایران بخشی از هویت فرهنگی مردمان آن بشمار میرود. دستبافته های سنتی سیستان و بلوچستان نیز بهعنوان گوشهای مهم از این هویت قلمداد میشود. علاوه بر طرح و رنگ بسیاری دیگر از ابعاد تولید قالیچههای این منطقه را میتوان بهعنوان شناسههای فرهنگی -اعتقادی آنها تلقی کرد. ازآنجاکه بررسی ابعاد معنایی یک اثر هنری در ارتباط با خالق آن بهتر قابلتشخیص است؛ پژوهش حاضر سعی بر آن دارد تا با حضور در میدان تحقیق، زوایایی ناشناخته از فرهنگ بومی و اعتقادی تولیدکنندگان این آثار را شناسایی کرده و به این پرسش پاسخ دهد که قالیچههای بومی سیستان و بلوچستان چه نسبتی با مؤلفههای فرهنگی و ارزشهای اعتقادی پدیدآورندگان آنها داشته است؟
این پژوهش با رویکرد انسانشناسی هنر و با روش مردمنگاری در منطقه به انجام مشاهده مستقیم و مصاحبه با بومیان پرداخته و سپس از طریق کدگذاری دادهها در سه سطح کدگذاری باز، محوری و گزینشی به طبقهبندی آنها مبادرت ورزیده است.
نتایج حاصل از یافتهها نشان میدهد، مؤلفههای تشکیلدهنده قالیچههای منطقه سیستان و بلوچستان از مراحل ابتدایی آن تا به انتها دارای ابعاد وسیع معنایی است؛ بهطوریکه حتی جزئیترین آنها نیز ریشهای عمیق در فرهنگ و اعتقادات بومیان منطقه دارد. آدابورسوم خاص برای بافتن، اعتقاد به چشمزخم، خواندن شعرهای مخصوص به هنگام بافت، مراسم شستشو و ...همگی ازجمله این مؤلفهها است. در این استان فرش جدا از جنبههای کاربردی، کالایی مقدس شناخته میشود و باوجود برخی تمایزات فرهنگی بین سیستانیها و بلوچها، شباهت تعدادی اعتقادات و رسوم در مورد فرش نشان از وحدت ریشههای ابتدایی بافت فرش در بین دو گروه اصلی ساکنان این منطقه دارد.
علی پیری، محمدکاظم حسنوند، مرتضی فرهادیه،
دوره 16، شماره 38 - ( 12-1399 )
چکیده
موضوع شکار و گرفت و گیر حیوانات در دوره صفویه در ترکیب بندی های گوناگون در نقشه های قالی بازتاب یافته است و با نقشه های افشان، ترنجی و لچک و ترنج تلفیق شده است. یکی از نمونه های قابل توجه قالی با نقشه لچک و ترنج شکارگاه، قالی محفوظ در موزه پولدی پتزولی میلان است. در این قالی صحنه های پر جنب و جوش شکار به تصویر کشیده شده است. پژوهش حاضر با هدف تبیین روش طراحی نقشه این قالی صورت گرفته است. روش انجام پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای است. تجزیه و تحلیل داده های این پژوهش به صورت کیفی و با استفاده از روش تحلیل ساختاری و بر اساس استانداردهای موجود حاکم بر طراحی قالی ایران در دوره صفویه صورت گرفته است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که نقشه این قالی دارای طرحی دولایه است. طراحی لایه اول که طرح لچک و ترنج است به روش یک چهارم صورت گرفته و با ایجاد تغییر در جزییات طرح به صورت یک دوم در آمده است و در لایه دوم، صحنه شکار به صورت سراسری به یک دوم نقشه قالی افزوده شده است. اجزای مورد استفاده در نقشه این قالی عبارتند از: ترنج، کتیبه، سرترنج، لچک، زمینه، حاشیه و صحنه شکار که نقش غالب در زمینه این قالی را به خود اختصاص می دهد. واگیره ترنج به روش یک شانزدهم طراحی شده و پس از سه بار تکرار به صورت یک چهارم در آمده است. سپس توسازی ترنج به روش یک چهارم انجام شده است. پس از تکمیل واگیره ترنج، کتیبه و سرترنج به صورت یک دوم به آن افزوده شده و همان بخش به عنوان لچک قالی مورد استفاده قرار گرفته و زمینه با نقوش ختایی تزیین شده است. این قالی دارای چهار ردیف حاشیه است. حاشیه خارجی و حاشیه اصلی به روش واگیره ای انعکاسی و دو حاشیه داخلی به روش واگیره ای انتقالی (سرهم سوار) طراحی شده است.
سیران چوپان، خانم فهیمه فدوی،
دوره 16، شماره 38 - ( 12-1399 )
چکیده
نقوش در هنر ایرانی را بایستی نقاشی پیام و نقاشی بیان نامید که گاه مستقیم جلوهگری میکند و گاه با زبان رمز و نمادین. از جمله جایگاههای بیان و ظهور نمادها در ایران، "فرش" است. این نقش و نگارها، علاوه بر جنبههای سنتی و محلی، می تواند بیان کننده ذهن خلاق تأثیر پذیرفته از محیط پیرامون هنرمند فرشباف باشد. به گواه محققان، هر چند که در مورد بافندگی کردها، تا قبل از قرن نوزدهم اطلاعات چندانی در دست نیست اما بسیاری از مقامات باغ و فرشهای گلدار قرن 1۷ تا ۱۸ شمال غربی ایران را کردی شناسایی میکنند. در هر کتاب عمومی فرش، از دو نوع شناخته شده و معروف "سنه" و "بیجار" سخن به میان میآید اما این دو را نمیتوان کردیترین فرشهای به جای مانده حساب کرد زیرا دست کم دو نوع فرش کردی دیگر، به نام "موصل" (در کردستان عراق) و "ساوجبلاغ" در ردیف انواع قالیهای کردی معاصر، از وجود و تولید خود دست برداشتهاند. هدف از این پژوهش، بازیابی تاریخ، معرفی مکانی، و جایگاه فرش منسوب به ساوجبلاغ در منطقه موکریان، یعنی شمال غرب ایران است. بدین منظور نگارندگان با روشی توصیفی- تحلیلی و با هدف توسعهای، و داده های کیفی آن بصورت اسنادی، سعی در بازیابی جایگاه فرشهای منسوب به "ساوجبلاغ" است. نتیجه حاوی این یافته ها بود که؛ قالی ساوجبلاغ تا قبل از جنگ جهانی اول و به دلایلی که ما از آن بیخبر هستیم، تولید نشدهاند و این نوع را می توان بهترین فرش، با رنگهای طبیعی گیاهی و دارای قیمت متوسط در بازار آن زمان خود، عنوان کرد. رد پای این فرش ها، اغلب در کلکسیون های کشورهای اروپایی است. با توجه به عدم معرفی این نوع از فرش در ایران و اهمیت و ضرورت احیا کردن و پرداختن به آن و یا حتی بازیابی چنین طرحها و رنگهایی، برای بافندگان فرشکردی، می تواند به تداوم تولید چنین فرشهای نفیسی منجر گردد.
اعظم رسولی، سید رضا حسینی،
دوره 17، شماره 39 - ( 6-1400 )
چکیده
زمان، مفهوم و چگونگی ادراک و بیان آن، از مقولات مورد توجه در حوزههای مختلف اندیشه بشری است. نحوه نگرش به زمان، سبب گردیده تا آرای مختلفی در باب ماهیت آن ارائه شود. هنرمندان فرش در عصر قاجاریه، متاثر از روند تحولات در زمینههای گوناگون، تجارب جدیدتری را در نقشپردازی، نسبت به ادوار گذشته حاصل نمودند و در مواجهه با پدیدههایی چون زمان بر اساس جهان ذهنی و عینی خود و با توجه به ظرفیتهای فرش، به بازنمایی آن پرداختند. مساله این پژوهش تاویل و فهم زمان در طرح و نقش فرش قاجار بهمثابه یک متن تکرسانهای، مبتنیبر گزاره «فهم» در رویکرد هرمنوتیک فلسفی گادامر است. مبتنیبر ضرورت شناخت وجوه مختلف فرش، از جمله ظرفیت بازنمایی و دلالتهای معانی طرح و نقش فرش، هدف این مقاله، شناسایی زمان، کیفیت و هویت گونههای آن در فرش قاجار میباشد. مهمترین سوالات این پژوهش عبارتند از: بازنمود زمان در فرش قاجار چگونه است؟ فهم زمان و هویت گونههای آن در فرش قاجار، براساس هرمنوتیک فلسفی گادامر چگونه قابل تبیین است؟ برای دستیابی به پاسخ سوالات پژوهش، طرح و نقش پنج تخته از فرش قاجار بهعنوان نمونه پژوهشی، با روش غیراحتمالی انتخاب و بر مبنای روش تحلیل محتوا مطالعه شدهاند. ماهیت این پژوهش، بنیادی، در قالب پژوهشهای کیفی است. شیوه گردآوری اطلاعات، کتابخانهای- اسنادی و مشاهده آثار و ابزار جمعآوری اطلاعات، فیش تحقیق و تصاویر است. بر اساس نتایج حاصله زمان در فرش قاجار از نظر ماهیتی به دو صورت کیفی و کمّی با نشانههای مرتبط، ثبت شدهاست. وقایع آئینی، اندیشهها و روایات اساطیری، نوشتارهای مختلف، ایجاد حرکت و توالی زمان با استفاده از تقابلهای مکانی، عناصر تجسمی، خوانش نوشتارها، سطحبندی اثر، روایت و عناصر آن، استفاده از نمادهای ارجاع دهنده به زمان، از پیشفهمهای مولد زمان هستند و با دلالتهای صریح و ضمنی و بازخوانی متون غایب در اثر، تداعی ذهنی و فهم شهودی از گونههای زمان در فرش را موجب میشوند. همچنین گفتمان های مسلط در دوره قاجار بر نحوه مواجهه جامعه و هنرمند فرش با زمان و گونه های آن، موثر بوده اند. قدرت و اقتدار شاهانه، باستان گرایی (ملی گرایی)، سنت گرایی، تجددگرایی (نوگرایی)، اسطوره و مذهب از مهم ترین این گفتمان ها هستند.
علیرضا شیری، غلام رضا هاشم زاده خوراسگانی، نسرین آخوندی، فضل الله جمالو،
دوره 17، شماره 39 - ( 6-1400 )
چکیده
صنعت فرش دستباف به سبب عوامل عدیده درونی و بیرونی با معضلات متعددی روبه رو شده است.استفاده از روش های علمی،مدون و از پیش برنامه ریزی شده که با مددجویی از آن ها بتوان تاثیرات این عوامل را از بین برده و یا کاهش داد،می تواند باعث رونق گیری این صنعت موثر بر فرهنگ،اقتصاد و زندگی اجتماعی باشد.یکی از این روش های علمی،ارائه مدل تکوین و توسعه محصول می باشد.مدل تکوین محصول به منظور حصول اطمینان از تحقق خواسته ها و رضایت مشتریان درقبال محصول و فرآیندهای مورد استفاده،افزایش کیفیت و کاهش ضایعات از فاز جمع آوری خواسته های مشتریان تا تولید و رسیدن محصول به دست مشتری نهایی و حتی نظارت بر خدمات پس از فروش وجمع آوری بازخورد،الگوها،استاندارد ها،رویه ها و روش ها و مراحلی ارائه می دهد. از سویی دیگر،فرآیند تولید و توسعه محصولات جدید به سبب افزایش مخاطره های جهانی،تغییر سریع نیاز و خواسته های مشتریان و افزایش ریسک پذیری دستخوش تغییر و تحولات بسیار گردیده است. به طوری که توجه به استراتژی های چابک سازی را در فرآیند های تولید مطرح ساخته است. هدف از این پژوهش ارائه مدل اختصاصی تکوین محصول برای صنعت فرش دستباف ایران با رویکرد چابکی می باشد.این پژوهش از لحاظ هدف،کاربردی و از نوع توصیفی-پیمایشی است. در این تحقیق ابتدا به وسیله مطالعات کتابخانه ای،به بررسی مدل های تکوین و توسعه محصول، خدمات و مدل های تولید چابک پرداخته و سپس با استفاده از آرای خبرگان و روش دلفی فازی به غربال شاخص های مستخرج از مدل های بررسی شده،پرداخته شده است،که حاصل این مهم رسیدن به 47 شاخص برگزیده از منظر خبرگان از بین 147 شاخص کلی است.در ادامه از آنجا که ماهیت تولید فرش دستباف با ماهیت تولید اغلب محصولات صنایع دیگر متفاوت می باشد،به دستیابی به شاخص های اختصاصی اقدام ورزیده شد.به همین منظور با استفاده از مصاحبه های پرسش باز و اشباع نظریه (گلوله برفی) اقدام به جمع آوری داده های تازه با انجام مصاحبه با خبرگان مبادرت ورزیده شد.این کار تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت.در مرحله بعد با مددجویی از روش داده بنیاد به استخراج کد ها از میان متون مصاحبه های پرسش باز پرداخته شد.نتیجه این روش نیز دست یافتن به 31 شاخص تازه بود.در پایان نیز با استفاده از تلفیق شاخص های به دست آمده از هر دو روش به ارائه مدل اختصاصی این صنعت با استفاده از نرم افزار Atlas.ti نسخه 8 پرداخته شد.مدل به دست آمده شامل 8 بعد اصلی،7بعد فرعی و 47 زیر شاخص است.
ناصر سیف اللهی، آقای رحیم محمدخانی، هاجر فتحی،
دوره 17، شماره 40 - ( 7-1400 )
چکیده
چکیده
افزایش پرشتاب میزان تولید و رقابت در صحنه بین المللی صنعت فرش، رقابت را برای تولیدکنندگان بسیار حساس و برندسازی را به عنوان یکی از راهکارهای رقابتی فعالان این صنعت، برجسته ساخته است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی الگویی برای برندسازی موفق در صنعت فرش انجام شده است. مطابق با الگوی نظاممند نظریه داده بنیاد، خبرگان خوشنام تولیدکننده و صادرکننده حال حاضر با سابقه فرش برای جامعه آماری انتخاب شدند. کارشناسان خبره صنعت در جامعه آماری با روش نمونهگیری هدفمند توصیهای برگزیده شدند و با 15 نفر از کارشناسان خبره و خوشنام صنعت فرش به عنوان نمونه پژوهش مصاحبه عمیق به عمل آمد که در سه مرحله به کفایت دادهها انجامید. برای گردآوری دادهها از مصاحبههای نیمه ساختاریافته استفاده شد و تجزیهوتحلیل اطلاعات به روش اشتراوس و کوربین و مدل پارادایمی و نرمافزار MAXQDA انجام گرفت. نتایج تحلیل دادههای بهدستآمده از مصاحبهها، طی فرایندهای کدگذاری باز، محوری و انتخابی، به شکلگیری مدل عوامل ایجاد برند پیشرو در صنعت فرش بر مبنای نظریهپردازی داده بنیاد انجامید. با استناد به رهیافت سیستماتیک در نظریه داده بنیاد کدهای شناساییشده در 6 طبقه هستهای شامل شرایط علی، مقوله محتوایی، شرایط زمینهای، عوامل مداخلهگر، راهبردها و پیامدها قرار گرفتند. در نهایت، الگویی برای برندسازی موفق در صنعت فرش شناسایی شد. داشتن مزیت رقابتی، جایگاه قوی بازاریابی، شناخت نیازهای بازار و مشتری رفع مشکلات اقتصادی و سیاسی از عوامل مهم توسعه برند فرش در بازارهای داخلی و بینالمللی است.
سکینه خاتون محمودی،
دوره 17، شماره 40 - ( 7-1400 )
چکیده
در میان هنرهای مردمی معاصر، فرشهای جنگ افغانستان ویژگی ممتاز و منحصر به فردی دارند که آنها را از همگنان متمایز گردانیدهاست. سخن گفتن با جهان دربارۀ مصیبت جنگ، مهمترین ویژگی این آثار میباشد. فضا و ضرباهنگ موجود در این دستبافتهها که نقش مهمی در انتقال اندیشههای ذهنی هنرمندان دارد، همواره بین دو مفهوم کلی جنگ و زندگی یا فضای تحمیلی و مطلوب در نوسان است. این پژوهش در پی تبیین چگونگی بازنمایی فضا و ضرباهنگ در فرشهای جنگ افغانستان به کاوش در این مقوله بر مبنای نظریۀ هانری لوفور پرداختهاست. بدین قرار، مهمترین پرسشهای این پژوهش عبارتند از: فضای جنگ، فضای زندگی و ضرباهنگهای مرتبط با این پدیدهها چگونه در فرشهای جنگ افغانستان به تصویر کشیده شدهاند؟ نتیجۀ این پژوهش که به شیوۀ توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر منابع اسنادی تدوین گردیده، حکایت از آن دارد که: بازنماییهای فضا در فرشهای جنگ افغانستان، کوششی برای ابراز وجود در مناسبات قدرت بوده و مهمترین راهبرد برای انجام این امر، ایجاد تفاوت و تقابل در بازنمایی بودهاست. در حالیکه غلبۀ عناصر نظامی در فرشهای جنگ افغانستان ضرباهنگ غالب را تشکیل میدهد، در تقابل با آن میتوان به گزارۀ دیگری اشاره کرد که با عناصری همچون: گلها، درختها و گیاهان تعریف شده و با تدابیری مانند درنگ، سکون و تغییر در ضرباهنگ، به مقابله با سلطۀ جنگ بر فضا پرداختهاست.
میثم ابراهیمی، عباس علی رستگار، محسن شفیعی نیک آبادی،
دوره 17، شماره 40 - ( 7-1400 )
چکیده
یکی از الگوهای مهمیکه میتواند به توسعه صنعت بومی و پرارزش فرش دستباف کمک کند که هم ابعاد هنری آن تماما حفظ شده و هم با افزایش بهروری، باعث عدم تقلید این هنر توسط رقبا شود، الگوی مبتنی بر خوشه صنعتی میباشد. هدف از انجام این پژوهش آن است که با بررسی ذهنیتها و عقاید مشارکت کنندگان به شناسایی عوامل بازدارنده تشکیل خوشه صنعتی فرش دستباف خراسان شمالی بپردازیم. در انجام این پژوهش، از روش شناسی کیو به عنوان یکی از روشهای آمیخته استفاده گردید. مشارکت کنندگان این پژوهش، تعداد 10 نفر از مدیران، کارشناسان و تولیدکنندگان فرش دستباف خراسان شمالی بودند که با موضوع تحقیق ارتباط مستقیم داشتند. فضای گفتمان پژوهش حاضر از منابع گوناگونی جمع آوری گردید و پس از ارزیابی و جمع بندی فضای گفتمان، از میان 134 عبارت کیو، در نهایت 52 عبارت به عنوان نمونه عبارات کیو(دسته کیو)، پس از نظرسنجی از خبرگان انتخاب شد. پس از جمع آوری اطلاعات حاصل از مرتب سازی کیو، این اطلاعات با روش تحلیل عاملی کیو تحلیل گردید. تحلیل توزیع نشان داد که میتوان تعداد 3 الگوی ذهنی متمایز(نبود حمایت و زیرساخت مناسب، نبود حمایت و واحدهای مکمل، شرایط بافندگان) را در میان مشارکت کنندگان تحقیق در مورد عوامل بازدارنده تشکیل خوشه صنعتی فرش دستباف خراسان شمالی شناسایی نمود که جمعا در حدود 62.8 درصد از واریانس کل را تبیین نمودند. اهمیت و اولویت بندی موانع شناسایی شده بر اساس الگوهای ذهنی به دست آمده صورت گرفت و در نهایت راهکارهایی برای برطرف نمودن موانع شناسایی شده پیشنهاد شد تا بتواند در پیاده سازی الگوی خوشه صنعتی در صنعت فرش دستباف، مثمر ثمر واقع شود.
علی دادخواه، بهاره تقوی نژاد،
دوره 17، شماره 40 - ( 7-1400 )
چکیده
فرش تشعیر از جمله آثار استاد عیسی بهادری در زمینه طراحی نقشه فرش است که دارای ویژگی های خاص ساختاری و بصری است. این فرش که با یک موضوع واحد و به سه شکل متفاوت طراحی و بافته شده؛ بیش از پیش توانایی های این هنرمند خلاق را آشکار می سازد؛ لذا تجزیه و تحلیل بصری این سه گانه با رویکرد تطبیقی، هدف مقاله مذکور به شمار می رود. گردآوری اطلاعات با استناد به تحقیقات میدانی (مصاحبه و عکاسی از آثار) و منابع مکتوب انجام شده و روشی توصیفی- تحلیلی و رویکردی تطبیقی دارد و در صدد پاسخگوی به این پرسش اصلی است: وجوه اشتراک و افتراق ویژگی های ساختاری طرح و نقش، در سه فرش با موضوع تشعیر اثر عیسی بهادری کدام است؟ نتایج مطالعات حاکی از آن است که علاوه بر مشابهت در بخش هایی از گردش های اسلیمی، تکرار تعدادی از نقشمایه ها نیز در هر سه نمونه مشترک است که از آن جمله می توان به وجود حیوانات (بزکوهی، آهو، ببر، شیر، خرس)، پرندگان(قرقاول، هدهد، شاهین)، جانوران اساطیری (سیمرغ و اژدها)، طرح گلدان و صحنه گرفت و گیر بین سیمرغ و قرقاول اشاره نمود. اما علاوه بر این وجوه مشترک، ساختار فرش از حیث وجود یا عدم وجود ترنج و سرترنج و فرم آن ها (بیضی، دایره)، رنگ آمیزی زمینه و حاشیه و حتی چگونگی به تصویر کشیده شدن موجودات و عناصر گیاهی در هر یک از فرش ها؛ دارای ارزش های بصری منحصر به فردی است که نمونه های فرش تشعیر را علی رغم موضوع واحد؛ از یکدیگر متمایز ساخته و روندی رو به رشد را در طراحی این سه اثر، آشکار می سازد.