25 نتیجه برای هنر
فاطمه ترکاشوند، مهران هوشیار، مهدی کشاورز افشار،
دوره 15، شماره 36 - ( 12-1398 )
چکیده
ظهور ابزارها و روشهای دیجیتال در جهان مدرن، کیفیت زندگی بشر را تغییر داده و بر هنرهای سنتی جوامع نیز تاثیر گذاشته است. طراحی سنتی نیز به عنوان محوریترین مرحلهای که آفرینش هنری در آن تحقق میپذیرد، از این تاثیرات برکنار نمانده و علی الخصوص در هنرهایی چون فرش، بیشتر بروز و ظهور یافته است. با توجه به گذشت دو دهه از تثبیت موقعیت ابزارها و روشهای دیجیتال در طراحی فرش کشور، بررسی تاثیرات آن ضروری مینماید تا بتوان آسیبها و فرصتهای این ابزارهای نو را در طراحی سنتی بازشناخت. از سوی دیگر هنرمندان و خبرگان فعال در این حوزه، شایستهترین مرجع برای ارزیابی کیفیت این تاثیرات هستند. بر همین اساس، پژوهش حاضر، با هدف شناخت تاثیر ابزارها و روشهای دیجیتال در طراحی سنتی، از طریق مصاحبه با فعالان حوزهی طراحی فرش کشور نسبت به این مسئله انجام شده است. این پژوهش از نوع کیفی است و دادههای آن از روش کتابخانهای و میدانی در قالب مصاحبهی عمیق با جامعهی نمونهی 9نفری از متخصصان و فعالان طراحی فرش، جمعآوری و در روش دلفی، نظامبخشی شدهاند و سپس در چارچوب گراندد تئوری، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتهاند. پژوهش حاضر به این نتیجه دست یافته که اجماع خبرگان حوزهی طراحی فرش بر نگرش تلفیقی، پذیرش رایانه به عنوان یک ضرورت یا فرصت و استفاده از آن در جهت حفظ هویت فرهنگی و هنری قرار دارد.
مریم محمدی ثانی، اسماعیل مزروعی نصرابادی، فتحعلی قشقایی فر،
دوره 15، شماره 36 - ( 12-1398 )
چکیده
رضایت مشتری برای بقای سازمان بسیار ضروری است. در سالهای اخیر بازار فرش دستباف ایران توسط رقبا اشغال شده است. این موضع به علت کم توجهی به بحث رضایت مشتری است؛ درنتیجه در این تحقیق به شناسایی و اولویتبندی مؤلفههای مؤثر بر رضایت مشتریان فرش دستبافت پرداخته میشود. این تحقیق در 2 مرحله انجام میگیرد. در مرحله اول از دلفی به منظور شناسایی عوامل مؤثر بر رضایت مشتری و در مرحله دوم از روش تاپسیس به منظور رتبهبندی آنها بهره گرفته شده است. جامعه آماری این تحقیق در مرحله اول خبرگان فرش دستباف و در مرحله دوم مشتریان فرش دستباف در استان چهارمحال و بختیاری است. حجم نمونه اول ۱۵ نفر است و حجم نمونه دوم با استفاده از جدول مورگان ۴۰۰ نفر است. نتایج تحقیق نشان داد که عوامل مؤثر بر رضایت مشتریان فرش دستباف در ۹ بُعد خدمات پیش از فروش، خدمات حین فروش، خدمات پس از فروش، ویژگیهای کیفیتی، ویژگیهای فرآیندی، سیستم توزیع، اقتصادی، ارزشگذاری و مشخصههای هنری قابل دستهبندی است که در این میان با استفاده از روش تاپسیس بعد مشخصههای هنری از همه مهمتر شد و در مقایسه کل عوامل، مؤلفه اصالت فرش از همه عوامل مهمتر است. پیشنهاد میگردد در راستای حفظ اصالت فرش دستباف تلاش گردد که این امر از طریق طراحی و تولید فرش اصیل مطابق با نیازهای امروز مشتری و پیشبینی نیازهای آینده او قابل تحقق است.
َشهدخت رحیم پور، اشکان رحمانی،
دوره 17، شماره 39 - ( 6-1400 )
چکیده
دستبافتههای عشایری مهمترین مظهر هنر بومی و ایلی بوده و معرف بخشی از خصوصیات اجتماعی و فرهنگی زندگی عشایری است. در ایل قشقایی دستبافتههای محفظهای از تولیدات کاربردی زنان ایل است. با تغییر ساختار زندگی ایلی، اسکان ایلات و عشایر، و در ادامهی مهاجرت تعداد کثیری از عشایر به مناطق روستایی و شهری و جایگزینی کالاهای ارزان قیمت در تناسب با نیازهای زندگی، تولید بسیاری از بافتههای کاربردی منسوخ شده است. این پژوهش با هدف شناسایی ویژگیهای ساختاری و کارکردی این نوع دستبافتهها در ایل قشقایی و بررسی این تولیدات بر مبنای انسانشناسی هنر انجام شده است. گردآوری اطلاعات این پژوهش میدانی و کتابخانهای است. یافتههای پژوهش به روش توصیفی تحلیلی ارائه شد. بافتههای محفظهای در اندازههای متعدد در تناسب با نیاز زندگی ایلی بهعنوان شاخص، زنان هنرمندان و انتخاب شیوهی بافت این دستبافتهها در تناسب با کارکرد آنها تعریف شده است. شاخص، نشانهی محکمی از اجرای خلاق و بیانگر عاملیت هنرمند و سرنمون، بیانگر موقعیت هنرمند است. در وضعیت موجود این دستبافتهها بهعنوان شاخص، نقش میانی را دارند که هم میراث جامعه ایلی است و هم عاملیتی برای تداوم فرآیند سبک بافت که تا به امروز باقی مانده است.
خانم ریحانه کثیری، فرهاد باباجمالی، دکتر محمد طغرایی،
دوره 18، شماره 41 - ( 6-1401 )
چکیده
اکثراً موانع توسعه و همینطور کاهش تولید و صادرات فرش دستباف در بُعد اقتصادی به عواملی همچون عدم وجود بازاریابی، بیثباتی نرخ ارز، تحریمهای بینالمللی، دستمزد و هزینه مواد اولیه تولید و عدم حمایت دولت، نسبت داده شده است. در این پژوهش ضمن پذیرفتن این عوامل در فرشدستباف و اثرات قابل ملاحظه آنها، به موضوع بسیار مهم کارکرد تشکلها بر اساس رویکرد اقتصادنهادگرا، در این حوزه پرداخته شده است. هدف این پژوهش بررسی کارکرد تشکلها بر اساس نظریه داگلاس سی. نورث، اقتصاددان نهادگرایی، در فرشدستباف، دوره جمهوری اسلامی ایران است. گردآوری مطالب به روش کتابخانهای (اسنادی) و گردآوری دادهها از روش مصاحبه عمیق استفاده شده است و سپس با روش تحلیل کیفی با رویکرد تماتیک مورد بررسی قرار گرفته و سعی شده است مؤلفهها مخصوصاً نهادهای تأثیرگذار در ابتدا شناسایی و سپس مورد تجزیهوتحلیل قرار گیرد. همچنین برای اندازه تعداد مصاحبهها از اشباع نظری استفاده شده است و مصاحبهها تا زمانی که ایده جدیدی کشف نشد ادامه یافت نمونههای مورد مصاحبه بر اساس تخصصهای لازم و سوالات نیز بر همین اساس تدوین شده است که به شیوه کدگذاری با نرم افزار maxQDA کدگذاری، مقولهبندی و تجزیه و تحلیل شده است که نتایج قابل ملاحظهای از آن بدست آمده است. بررسیهای این پژوهش نشان میدهد؛ از چالشهای مهم نهادی نبود جامعهمدنی قدرتمند است، و عدم فعالیت تشکلها، الف: هزینه مبادله را بالا میبرد (عدم انسجام سراسری اصناف و اتحادیههای فرش دستباف برای حل مشکلات خود). ب: حقوق قشرهای مختلف جامعه که بر اساس چانهزنی محقق میشود را به گروههای سیاسی و یا امیال سیاستمداران میسپارد. ج: در جامعهی دسترسیباز، دسترسی به رانت مولد اقتصادی برای همگان و نه صرفاً فرادستان است که این مهم نیاز به برابری حقوقی و آزادی و استقلال تشکلها و سازمانهای مستقل است و اگر این جامعه مدنی پرقدرت وجود نداشته باشد دسترسیباز امکان پذیر نخواهد بود.
اعظم رسولی،
دوره 18، شماره 41 - ( 6-1401 )
چکیده
ویژگیهای بیانی فرش دستباف بهعنوان شاخصترین گونه هنرهای سنتی ایران، در بستر سنتهای جمعی تعریف میگردد. اما برخی هنرمندان ایرانی و غیر ایرانی از آن برای آفرینش هنر معاصر که خصلتی فردگرایانه دارد، بهره گرفتهاند. پژوهش حاضر قصد دارد تا با هدف واکاوی ظرفیت و قابلیتهای بیانی فرش در هنرهای معاصر، به نحوه و چگونگی بازنمود فرش به مثابه متن در ان آثار و دلالتهای ارجاعی، معنایی و کارکردی آن بپردازد. از اینرو رویکرد ترامتنیت ژنت که رویکردی مبتنی بر متن و روابط میان متنی است برای خوانش آثار دو هنرمند، محمود صالح محمدی و النا هرزگ که به واسطه تناسب با موضوع تحقیق به صورت هدفمند انتخاب شدهاند، مورد استفاده قرار گرفتهاست. ماهیت پژوهش حاضر توسعهای و به روش توصیفیتحلیلی و با اتکا به دادههای کیفی بر گرفته از مطالعات کتابخانهای- اسنادی و مشاهده انجام گرفته است. نتایج پژوهش نشان میدهد که در آثار این هنرمندان، فرش به مثابه یک متن در ترکیب با متون و بافت هنر معاصر به عنوان بینامتنی برای بیان فردگرایانه و تجسمی و با اشاره به مفاهیمی فراتر از خود مورد استفاده قرار گرفته است و در نوعی رابطه پیرامتنی به ابزار بیان ایدهها و مفاهیم مورد نظر هنرمند و به سرمتنی در حوزه هنر معاصر بدل شده است و هر دو هنرمند در قالب اثر خود با اتکا به شناخت ماهیت و دلالتهای معنایی و قابلیتهای بیانی و تجسمی فرش ایران و ترکیب آن با ایدههای برگرفته از فرهنگهای گوناگون، از فرش به عنوان قالبی برای بیان ایده فردی خود و پدید آوردن یک اثر تجسمی معاصر بهره گرفتهاند.