42 نتیجه برای طرح
خانم شکوفه مصباحی،
دوره 11، شماره 27 - ( 6-1394 )
چکیده
برادران عمواوغلی از بنیانگذاران و احیاکنندگان قالیبافی معاصر در شهر مشهد هستند. قالیهای ایشان بهدلیل ویژگیهای ناب و منحصربهفردی که دارد، از بسیاری قالیهای دیگر متمایز شده است.
نگارنده در این مقاله به بررسی، دستهبندی و معرفی طرح و نقشۀ بافتهشده در متن و حاشیۀ قالیهای مختلف ایشان، پرمصرفترین نقشهها، بیشترین ساختار در طراحی، تناسبات اجزای قالی، نقشمایههای مصرفی و... و مارکهای «عمواوغلی» و «عمواوغلی 110» پرداخته است.
طرح قالیهای ایشان یا اقتباسی است، مانند طرحهای شیخصفی، چلسی و... یا ابداعی است، مانند طرح کوزهکنانی. در هر دو مورد، تحت تأثیر طرحهای اصیل شمال شرق ایران و سبک هرات است.
در تولیدات ایشان علاوه بر قالیهای بسیار نفیس که اغلب ریزبافت و با نقوشی ظریف و پیچیده هستند، قالیهای معمولی با طرحهای خلوت، نقوشی درشت و حتی هندسی و کفساده با رجشمار پایین نیز مشاهده میشود که در این نوشتار بهتمامی مورد بررسی قرار گرفتهاند.
در ادامۀ مقاله، چند نفر از طراحانی که با برادران عمواوغلی همکاری کردهاند و بهگونهای در شاخصشدن تولیدات ایشان نقش داشتهاند، مانند استاد طاهرزاده بهزاد، استاد صنعتنگار و... معرفی شدهاند.
آقای حسین کمند لو،
دوره 11، شماره 28 - ( 12-1394 )
چکیده
طراحان فرش در طول تاریخ با تأثیرپذیری از مذهب، سیاست، فرهنگ و سایر هنرهای رایج، نقوش زیبا و گاه منحصربهفردی را خلق و بافندگان چیرهدست ایرانی نیز آنها را ثبت کردهاند. سجادههای محرابی از مهمترین طرحهایی هستند که با ورود اسلام همهگیر شدند. اینگونه از فرشها با الگوبرداری از طاقهای ایرانی و در ابعادی کوچک برای اجرای فریضۀ دینی نماز طراحی و اجرا شدند.
اجرای نمازهای جماعت و عیدین باعث ابداع طرحی جدید با عنوان سجادۀ صف در هنر فرشبافی ایران شد. در اینگونه از فرشها ردیفی از طاقهای محرابی در طول یا عرض فرش بافته میشود و هرکدام از آنها جایگاه نمازگزاران را مشخص میکند. این طرح باگذشت زمان توسط مسلمانان سایر کشورهای اسلامی همچون ترکیه، هند و نواحی ترکستان شرقی اقتباس شد؛ با این تفاوت که بافندگان ساکن در این مناطق با توجه به فرهنگ و نقوش رایج، فرشهایی با طرح سجادۀ صف تولید کردند.
با توجه به اینکه اولین بار طاق و طاقنما در معماری عیلامی به کار گرفتهشده و بعدها اشکانیان آن را احیا و گسترش دادند، همچنین اشاراتی که در برخی از سفرنامهها به سجاده بافی در نواحی مختلف ایران شده است، شاید بتوان گفت سجادۀ صف اولین بار توسط هنرمندان ایرانی به کار گرفتهشده است. هدف از اجرای این پژوهش معرفی نقش سجادۀ صف در هنر فرشبافی ایران و مهمترین حوزههای فرشبافی جهان اسلام است. مهمترین سؤال پژوهش این است که از چه زمانی و در کدام کشور اسلامی این طرح ابداعشده است؟ همچنین علت بافت فرشهای سجادۀ صف چه بوده است؟ روش تحقیق در این نوشتار بهصورت توصیفی – تاریخی است و شیوۀ گردآوری اطلاعات بهصورت کتابخانهای و اسنادی است.
بامطالعۀ اطلاعات و تصاویر محدودی که از فرشهای مزیّن به نقش سجادۀ صف موجود است، میتوان گفت اغلب آنها در کشورهایی همچون ایران، هند، ترکیۀ عثمانی و نواحی ترکستان شرقی بافتهشدهاند. با توجه به عنصر مشترک طاق در تمامی آنها و همچنین نمونه فرشهای طرحشده در نگارههای ایرانی، احتمالاً الگوی اصلی این نقش ریشه در ایران دارد و تفاوتها منحصر به شیوۀ طراحی عناصر جزئی یا نوع بافت است. مهمترین علت بافت اینگونه از سجادهها ایجاد نظم و وحدت در بین نمازگزاران بوده است.
محمدرضا شاهپروری، دکتر سید جلالالدین بصام،
دوره 12، شماره 29 - ( 6-1395 )
چکیده
فرش از جمله هنرهای ایرانی است که در تعاملی بیواسطه با طراحان و بافندگان شکل میگیرد و از این رو به پردهای تصویری برای ابراز عقاید و افکار آنان بدل میشود. این ابراز عقاید سراسر از ذهن هنرمند متأثر از فرهنگ، رسوم و آموزههای دینی حاکم بر جامعه نشئت میگیرد و در قالب آرایهها و طرحهای گوناگون خلق و بر تارک فرش نقش میبندد. بدین سبب موضوعات گوناگونی با بیانی نمادین در فرش جای گرفته است که هر یک بر مفاهیم فرهنگی و آیینی دلالت دارد. در این میان اعداد از موضوعاتی است که ریشهای ژرف در فرهنگ این مرز و بوم دارد و به دو قسم کمی و کیفی تقسیم میشده است. سویه کیفی یا به عبارت دیگر بُعد نمادین و معنادار اعداد از دیرباز مورد توجه بوده است و کاربرد اعدادگونه در هنرهای این سرزمین را میتوان نشانهای از جایگاه والای سویه نمادین اعداد طی ادوار گوناگون به شمار آورد.
این مقاله با رویکرد بررسی جایگاه و کاربرد نمادین اعداد در فرش به روش توصیفی تحلیل محتوا و شیوه جمعآوری اطلاعات به صورت کتابخانهای انجام گرفته است. نتایج حاصل از بررسیهای انجام شده نشان میدهد که اعدادی همانند یک، سه، چهار، پنج، شش، هفت و هشت در آرایهها و طرحهای گوناگون فرش با بیانی نمادین قابل مشاهده است. این کاربرد اغلب به گونهای است که سامانبندی نگارهها و طرحها بر پایه مفاهیم نمادین اعداد شکل گرفته و با معنای نمادین اعداد مذکور صادق است. افزون بر این مشاهده میشود که برخی از نقوش یا طرحهای فرش بر مبنای قالب عددیشان نامگذاری شدهاند، بدین ترتیب این امر باعث تشدید جایگاه اعداد در فرش و موجب انتقال مفاهیم نمادین این اعداد میشود که به شکل عمدی یا غیرعمدی خلق و در فرش به کار گرفته شده است. این نقوش توسط هنرمندان طراح یا بافنده به کار گرفته شده که آموزههای آیینی و فرهنگی جامعه بر آنان تأثیر گذارده و این عامل سبب خلق نقوشی بر پایه این الهام شده است.
خانم اکرم بخشی، دکتر علی وندشعاری،
دوره 12، شماره 29 - ( 6-1395 )
چکیده
کردهای نواحی خراسان معروف به «کُرمانج»در بخش شمالی این منطقه زندگی میکنند که در دوره سلطنت صفویان برای جلوگیری از تاخت و تاز بیگانگان از سرزمینشان در ترکیه، سوریه و قفقاز در نواحی آذربایجان غربی، که به هم رسیده بودند، به خراسان منتقل و در شمال این استان پهناور اسکان داده شدند. با جابهجاییهای صورت پذیرفته در اسکان کردها از غرب ایران و قفقاز به شمال خراسان و به دلیل مجاورت آنها با تراکمه و بلوچ از سنتهای متداول در قالیبافی این اقوام نیز به حکم همجواری برداشتهایی کردهاند. هدف مقاله بررسی ساختار طرح و نقش و تنوع قالیهای اصیل کردی منطقه خراسان است. این تحقیق از نوع توصیفی-تحلیلی و با رویکرد کیفی به بررسی عناصر تشکیلدهنده طرح و نقش قالیهای کردی خراسان شامل (ترنج، لچک، نقشمایههای متن و حاشیه) در هر دو ناحیه کردنشین (خراسان رضوی و شمالی) پرداخته است. جامعه آماری در این تحقیق متمرکز بر دو منطقه خراسان (رضوی و شمالی) با توجه به تجمع اصلی کردهاست. نحوه انتخاب نمونهها به شیوه هدفمند (غیرتصادفی) و بر اساس فراوانی در منطقه بوده است. بدین منظور 4 شهرستان با 13 روستا در خراسان رضوی و 6 شهرستان با 21 روستا در خراسان شمالی بررسی شدند. روش جمعآوری اطلاعات در پیشینه و سوابق تاریخی این قوم به شیوه کتابخانهای و شناسایی نمونه قالیها به شیوه میدانی توسط نگارندگان به دست آمده است. نتایج پژوهش نشان میدهد طرح و نقش قالیهای کرد خراسان تنوع زیاد و ساختار مشابهی در طرح و نقش دارد. نقشمایههای به کار رفته در قالیهایشان برگرفته از طبیعت پیرامون زندگی مانند اشیاء متداول روزمره، جانوران، گیاهان و برخی نقوش کاملاً انتزاعی انسانی است. مطالعات نشان میدهد که برخی از طرحها و نقوش به کار رفته در قالیهای کردی خراسان از جمله تولیدات اصیل و منحصر به فرد خاص این منطقه نیز محسوب میشود که نقشهای به کار رفته در این قالیها از نوع هندسی و ذهنی با الگوپذیری از عوامل پیرامونی چون طبیعت، باورها و اعتقادات است و در برخی موارد نیز نقشمایههای رایج در بین کردهای شمال غرب نیز با تغییراتی همراه بوده است.
دکتر سید علی مجابی، دکتر زهرا فنایی،
دوره 12، شماره 29 - ( 6-1395 )
چکیده
شناسایی و طبقهبندی نقشمایههای قالی ایران یکی از مهمترین شیوهها برای حفظ، حراست و احیاء آن است. این موضوع بهویژه در خصوص قالیهایی که ذهنیبافت و بدون نقشه هستند از اهمیت بیشتری برخوردار است. یکی از انواع قالیهای ذهنیبافت منطقه مرکزی ایران، قالی ذهنیبافت مزلقان است که در این مقاله طرحها و نقشمایههای یکصد سال اخیر آن شناسایی و طبقهبندی میشود. جهت حصول به این مهم از دو شیوه میدانی و اسنادی بر اساس منابع تاریخی و تصویری موجود در راستای تبیین سیر تغییرات حاصلشده در طرح و نقش قالی ذهنیبافت مزلقان استفاده میشود. استخراج اطلاعات علاوه بر مطالعات اسنادی که با رجوع به منابع مکتوب و غیرمکتوب صورت پذیرفت، با مراجعه به روستای مزلقان و یافتن فرشهای قدیمی و تهیه تصویر از آنها و مصاحبه با بزرگان و صاحبان تجربه در شهرستانهای ساوه و بازار تهران صورت پذیرفت و در نهایت با تطبیق دادهها و تصاویر، سیر تغییرات طرح و نقش قالی ذهنیبافت مزلقان معین شد. سپس با توجه به نتایج به دست آمده سعی شد تا طرحها و نقوش این قالی ذهنیبافت طبقهبندی و دستهبندی شود. بر اساس این تحقیق طرح و نقش قالی مزلقان را که در قالبی مشخص و یکنواخت به صورت طرح لچک ترنج یکچهارم تولید میشود میتوان بر مبنای سه دیدگاه تصویر و قالب نقشمایهها، ماهیت بصری و ظاهری نقشمایهها و کاربرد نقشمایهها در متن یا حاشیه در دو گروه نقشمایههای دارای گیاهان و نباتات و فرمها و قالبها طبقهبندی کرد که هر کدام به زیرمجموعههای دیگری تقسیم میشوند. حاشیهها نیز در قالی مزلقان به چهار نوع دوستکامی و هراتی نوع اول تا سوم تقسیم میشوند.
دکتر محسن مراثی، خانم رضوان احمدی پیام،
دوره 13، شماره 31 - ( 6-1396 )
چکیده
پژوهشهای تاریخی وابسته به اسناد هستند و آثار هنری در این مطالعات میتوانند نقش اسناد را ایفا کنند. تاریخ فرشبافی در برخی از ادوار تاریخی مبهم است و بررسی مستندات، مکتوبات و تصاویر برجای مانده از آنها میتواند راهگشا باشد. خاوراننامه ابنحسام حاوی نگارههایی است که در برخی از آنها تصویر فرش موجود است. نوشتار پیشرو به این پرسش پاسخ میدهد: اطلاعاتی که نگارههای خاوراننامه ابنحسام به عنوان سندی تاریخی درباره هنر فرشبافی ترکمانان به نمایش میگذارند شامل چه مواردی است؟ شناخت کیفیت و تنوع نقشه فرشها و اهمیت آنها در بازه زمانی یاد شده، مهمترین هدف پژوهش است. بهواسطه اهمیت تاریخ نگاری فرش در حفظ هویت مهمترین هنر-صنعت ایرانی، مطالعه حلقههای مفقود و ابهامات تاریخی فرش ایرانی ضروری می باشد و در راستای این ضرورت، پژوهش حاضر صورت پذیرفته است. نتایج نشان می دهد که خاوراننامه با حداقل فاصله زمانی میان سرایش و تصویرسازی در مطالعه تاریخ فرش ترکمانان ایران حائز اهمیت است. نقوش و جزئیات قالیهای تصویر شده نسبت به نظایر پیشین خود از کیفیت پایینتر اما از قالبهای متنوعتر برخوردارند. این پژوهش به روش تاریخی انجام شده و در گردآوری اطلاعات از شیوه مشاهده در کنار منابع کتابخانه ای و اسناد بهرهبرداری شده است.
دکتر حسن اکبری، خانم هلن نخستین خیاط، اقای آرمین نخستین خیاط،
دوره 13، شماره 32 - ( 12-1396 )
چکیده
در فرهنگ اسلامی « باغ » تجلی عالم بالا است در جلوه صورت. بنابراین فرش و باغ آئینه های عرش است. در این تحقیق، الگوی طراحی قالی های طرح باغی و باغ های ایرانی دوره صفویه و قاجاریه مورد مقایسه تطبیقی قرار می گیرد. هدف از این تحقیق بررسی میانکنش فرم، هندسه و الگوی طراحی باغ و فرش ایرانی می باشد. در این تحقیق تأثیر عناصر غالب و ویژگی هایی از جمله عناصر معماری و طبیعی، نقوش، فرم ها و اصول طراحی، در باغ های "چهلستون" اصفهان،" فین" کاشان، "شاهزاده" ماهان و "جنت" شیراز مورد بررسی قرار گرفته و با ۱۲ نمونه از فرش های طرح باغی مربوط به قرون ۱۶، ۱۷و ۱۸ میلادی مقایسه شده است. نتایج کلی تحقیق بیانگر آن است که باغ بندی و طراحی فرش باغی، دارای برخی اصول مشترک و الهام بخش و تأثیر گذار بر یکدیگر هستند. الگوی باغسازی در باغ فین با چهلستون و شاهزاده ماهان با باغ جنت شباهت نزدیکی به همدیگر دارند. بر اساس نتایج تحقیق بیشترین شاخص های باغ ایرانی به ترتیب در طراحی باغ فین با ۸۱/۵۰ درصد، چهلستون و شاهزاده ماهان با ۷۴ درصد و جنت با ۶۶/۶۰ درصد نمود پیدا کرده که به ترتیب بیشترین تاثیر را بر الگوی طراحی فرش های طرح باغی داشته اند. همچنین فرش "باغ بهشت" (قالی شماره ۳) بیشترین و فرش "قالی باغی" (قالی شماره ۱۲) کمترین هماهنگی را با ویژگیها و شاخص های باغ های ایرانی دارد.
خانم مهلا میرزائی باغینی، دکتر مهدی کشاورز افشار،
دوره 13، شماره 32 - ( 12-1396 )
چکیده
فرش دستباف و ذهنیباف عشایری کرمان یکی از مقولههایی است که امروزه کمتر به آن پرداخته شده است. فرشهای منطقۀه راویز رفسنجان نمونهای از صدها فرش عشایری است که اصیل است و به لحاظ تنوع طرح حائز اهمیت است. مهمترین طرحهای آن جنگلی، مکهای، گلدانی، بتهای، خشتی، و ترنجی هستند. طرح جنگلی، که از زیباترین طرحهای قالی این منطقه است، خودانواع گوناگونی دارد که از این میان طرح جنگلی سروی از اهمیت بسیاری برخوردار است. در این تحقیق سعی شده است، ضمن شناخت مهمترین نقشمایههای متن و حاشیه، نام محلی آنها نیز ذکر شود، و اینکه، با بررسی ساختار کلی طرح، چه تغییراتی در طول زمان در آن ایجاد شده است؟ و این تغییرات در کدام قسمت فرش قابل مشاهده است؟ بنابراین برای یافتن نتیجهای دقیق، از 40 نمونه از قالیهایی که با این نوع طرح بافته شده بودند به روش میدانی عکاسی و با روش توصیفی-تحلیلی در مورد آنها مطالعه شد. بر اساس نمونهها میتوان دریافت که ساختار این طرح در ابتدا درختی ½ بوده و در طول زمان به ترنجی ½ و در مواردی به ¼ تبدیل شده است. بیشترین تغییر در ترنج فرش قابل مشاهده است. ترنج فرش ابتدا به صورت سرو بوده که به مرور زمان به ترنج لوزیشکل درآمده است. از نقوش اصلی این قالیها نقش سینی است که به صورت مثلثیشکل در پایین فرش بافته شده است. این طرح متشکل از نقوش گیاهی، حیوانی و پرندگان است.
سوگند شبانی بروجنی، پیوند توفیقی بروجنی،
دوره 14، شماره 33 - ( 6-1397 )
چکیده
قالی های یلمه ی ایل قشقایی در شهرستان بروجن استان چهارمحال و بختیاری (به عنوان منبع اصلی بافت قالی یلمه) و چند روستای حومه ی آن از اهمیت ویژه ای برخوردارند. این قوم پس از مهاجرت به سمت استان اصفهان در منطقۀ علیآباد ساکن شده و سپس در مناطق دیگر استان اصفهان و استانهای همجوار از جمله شهرستان بروجن واقع در استان چهار محال و بختیاری نیز اسکان پیدا کردند. به این ترتیب دورهای تازه از رواج طرح و نقشهای اصیل طایفۀ یلمه به وجود آمد. قالی یلمه در سه طرح حوضی، شکرلو و بندی بافته می شود که می توان گفت همۀآنها در یک گروه جای می گیرند ولی به اشکال گوناگون ترکیب شده اند. در این مقاله سعی بر آن خواهد بود تا با روش کتابخانه ای و میدانی، به شناخت کلی قالی یلمه با تفکیک تمامی اجزای به کار رفته در آن (از جمله حوض ها، حاشیه ها، لچک ها، نقوش و ترکیب بندی) پرداخته شود و سپس سیر تحول آنها در 20سال اخیر را مورد بررسی قرار داده و زمینه شناخت بهتر این گروه از قالیها (که تا حدودی ناشناخته مانده اند) فراهم آید. سؤالات این بررسی عبارتند از: تفاوتهای موجود در طرح و نقش قالی های جدید و قدیم چیست و بیشترین و کمترین تغییرات در کدام گروه از طرحهای سه گانه و در یک نگاه دقیق تر، در کدام بخش از اجزاء تشکیل دهندۀ قالی یلمه اعمال شده است. بدین ترتیب مشخص خواهد شد که با وجود یکسانی موضوعات نقوش در نمونه های قدیمی و جدید، تفاوتهای آشکاری در نحوه ی نمایش نقوش جدید و چیدمان آنها وجود دارد که در متن مقاله به آن پرداخته شده است.
خانم بهناز برجسته، دکتر علی نظری، دکتر مهدی دهقانی-زاهدانی،
دوره 14، شماره 33 - ( 6-1397 )
چکیده
محصولات ارزشمند پشمی همچون فرش دارای ویژگیهای عالی نظیر استحکام بالا، بازگشت پذیری، رنگ پذیری، حبس هوا بوده و براحتی قابل استفاده می باشند. اما این الیاف، محدودیت تخریب و تغذیه توسط گونه های هضم کننده محصولات پشمی همچون Tineolla biselliella را دارا می باشند. پژوهش حاضر به ارزیابی کارایی نانو ذرات نقره بهمراه ماده پایدار کننده اسید سیتریک در محافظت فرش های پشمی در برابر Tineola bisselliella از طریق زیست آزمون معتبر و کمی سازی میزان تغذیه نمونه های عمل شده می پردازد. برای این منظور، از روش آماری طرح مرکب مرکزی (CCD) برای طراحی آزمایشات و همچنین از روش رویه پاسخ (RSM) جهت تجزیه و تحلیل نتایج حاصله با استفاده از نرم افزار آماری دیزاین اکسپرت استفاده می شود. براین اساس فرش های پشمی با غلظت های مختلف نانو ذرات نقره طی روزهای متفاوت، در مجاورت لاروهای Tineola bisselliella قرار گرفته و مقادیر کاهش وزن از طریق تغذیه انجام شده نسبت به نمونه شاهد بصورت کمی محاسبه و بصورت کمینه بهینه سازی و از لحاظ کیفی نیز ملاحظه می شود. سپس از طریق تجزیه و تحلیل آماری، مدل های بهینه براساس متغیر وابسته کاهش وزن نسبت به متغیرهای مستقل شامل مقادیر غلظت نانو نقره و همچنین روز های مجاورت ارائه شده اند. همچنین حلالیت قلیایی بعنوان ویژگی مهم دیگر فرش های پشمی مورد بررسی قرار گرفته است. تصاویر چگونگی تغذیه در فرش های پشمی عمل شده و شاهد با استفاده از میکروسکوپ های نوری مجهز به دوربین دیجیتالی و الکترونی پویشی و همچنین آنالیز عنصری فرش پشمی بهینه از طریق طیف سنجی انرژی پراش پرتو ایکس جهت تایید حضور عنصر نقره، بحث شده اند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که در شرایط بهینه شامل استفاده از ٪ 07/3 نانو ذرات نقره و ٪ 0/10 ماده شبکه ساز و دوستدار محیط زیست سیتریک اسید و طی 30 روز مجاورت فرش های پشمی با لاروهای Tineolla bisselliella، کمینه مقادیر متغیرهای پاسخ شامل ٪ 09/0 کاهش وزن و ٪ 13/3 حلالیت قلیایی و بعبارتی بصورت معنی داری، بالاترین ضد بید3 فرش های پشمی در برابر گونه Tineolla bisselliella حاصل شده است.
خانم فرنوش ایرانمنش، دکتر علی وندشعاری،
دوره 14، شماره 34 - ( 12-1397 )
چکیده
در حوزهی قالیبافی مناطق روستایی و عشایری استان فارس طرح و نقشهای گوناگونی رایج میباشد. یکی از نمونه طرح های معروف در این منطقه طرح «یکسرناظم» است که در گذشته مختص ایل قشقایی و طایفه کشکولی بوده، اما در حال حاضر بافت آن در دیگر مناطق استان فارس نیز رایج شده است. مشخصهی اصلی این طرح و نقش، ساختار کلی و عناصر شاخص آن میباشد که با تردیدهای بسیاری از سوی پژوهشگران در قالبهای محتوایی مختلفی قرار داده شده است. این طرح و نقش از سمت برخی از پژوهشگران در حوزه قالیهای محرابی و همچنین در قالب درگاهی که به سمت یک باغ گشوده شده، معرفی و مورد مطالعه قرار گرفته است. مساله اصلی و هدف مقاله در راستای سوالات مطرح شده، شناسایی ویژگیهای اصلی طرح یکسرناظم و یافتن شاخصههای اصلی این طرح و نقش در قالی های استان فارس و دسترسی به میزان تغییر این طرح و نقش از دوره قاجار تا زمان حاضر می باشد. این تحقیق از نوع توصیفی تحلیلی بوده که به شیوه کیفی عناصر شاخص و تشکیل دهنده قالی یکسرناظم را در دو گروه قالی های قدیم و قالی های جدید مورد مطالعه، تجزیه و تحلیل قرار داده است. روش جمع آوری اطلاعات در این تحقیق به دو شیوه کتابخانهای و میدانی میباشد. بر اساس مطالعات انجام شده 50 نمونه قالی یکسرناظم به عنوان جامعه آماری گردآوری گردیده است که به شکل هدفمند(غیر تصادفی) و بر اساس فراوانیهای موجود10 نمونه قالی قدیم و 10 نمونه قالی جدید به عنوان جامعه نمونه انتخاب گردیده و مورد مطالعه قرار گرفته است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که ساختارفرمی طرح و نقش و ویژگیهای شاخص شناسایی قالی یکسر ناظم از دوره قاجار تا کنون دچار تغییراتی در فرم و نیز نگرش به محتوای این طرح گردیده است. این طرح و نقش بر گروه قالی های جدید با تنوع در کلیت ترکیب بندی و سادگی در فرم عناصر ظاهر گردیده و همچنین محل بافت آن از یک محدوده جغرافیایی خارج شده و در بیشتر مناطق استان فارس بافته می شود.
زهرا حسین آبادی، وحیده صائبی،
دوره 16، شماره 37 - ( 6-1399 )
چکیده
در روستایی مرزی و دورافتاده به نام آقداش از توابع شهرستان کلات نادری در استان خراسان رضوی، گلیمی ذهنی بافته میشود که روستاییان این منطقه آن را "پِلاس" یا "پالاس ترکی" مینامند. بافتن این پلاس توسط زنان روستا با وجود 170 دستگاه بافت فعّال در روستایی با 167 خانوار جمعیت، نشاندهنده فرهنگ زنده رایج در روستا است. با توجّه به شهرت جهانی دستبافتههای ایران و سبکهای متفاوت بافت در مناطق گوناگون، شناسایی طرح، نقش و معرفی تکنیک بافتِ این نوع دستبافته از ضرورتهای تحقیق در این زمینه است. نقوش ذهنی همواره ارتباط مستقیم با فرهنگ خاستگاه داشته و از بین رفتنِ تدریجی آنها از آسیبهای امروزی تولیدِ گلیم است. به این ترتیب، گردآوری و ثبت این نقوش بسیار اهمّیّت دارد.اما نقوش پلاس های روستای آقداش کداماند و در فرهنگ روستا چه معنا و مفهومی دارند؟ این تحقیق، با هدفِ یافتن ارتباط مفاهیم نقوش این گلیم با فرهنگ رایج در روستای آقداش صورت پذیرفته و با توجّه به اهمیت تغییر سریع سبک زندگی و اهمّیّت بومشناسی در سالهای اخیر، مطالعات خردهفرهنگها و شناخت بومهای متفاوت در بستر فرهنگی مناطق، شناساندن گلیم آقداش از دیگر هدفهای این پژوهش است. روش تحقیق، توصیفی ـ تحلیلی است. اطّلاعات پژوهش علاوه بر مطالعات اولیه کتابخانهای از نتیجه گفتوگو با اهالی روستا و مشاهده فراهم شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که در بیشتر نقوش، از عناصر طبیعت روستا و حیوانات استفاده شدهاست که ارتباط مستقیم با زندگی مردم روستای آقداش دارد و شرایط اقلیمی و جغرافیایی منطقه و شکلگرفتن یک خرده فرهنگ در گذشته، از عوامل محیطی استمرار بافتِ گلیم آقداش بودهاست.
محمد علی اسپنانی، خانم پیوند توفیفی،
دوره 16، شماره 37 - ( 6-1399 )
چکیده
طرح "بید مجنون" ازمشهور طرح های قالی ایرانی است که در گستره قالیهای روستایی جایگاهی ارزنده و درخور توجه دارد. با آنکه زادگاه دقیقی نمی توان برای طرح بیدمجنون معین نمود اما به واسطه نمونه های کهن موجود درحوزه شمال غرب ایران، خاصه حوزه بیجار را از اصلی ترین پایگاه های این طرح می دانند. بکارگیری خطوط شکسته ، نیمه گردان و بهره گیری از بافتی متوسط آن را در طیف شناسه های قالی های روستایی قرار می دهد. عناصر اصلی آن نقشمایه های درخت بیدمجنون ، سرو ، سپیدار ، تبریزی و درختان میوه است. این عناصر درهمنشینی هایی متعادل و در تناسب با یکدیگر الگویی واگیره یی پدید می آورند که از اقبال فراوانی در حوزه های چهارمحال و بختیاری و شمال غرب ایران و حتی فراتر از مرزهای میهنی برخوردار شده است. مقاله حاضر به بررسی عناصر و تنوع آن درطرح بید مجنون ازطریق تحلیل 20 نمونه از نواحی مهم روستایی آن و به انگیزه چگونگی ترکیب بندی و شکل گیری ساختار الگویی آنها می پردازد . ازاینرو هدف تحقیق جستجوی پاسخ به این سوال خواهد بود که : ساختار الگویی طرح بیدمجنون چگونه است و نحوه برخورد نواحی نفوذطرح با آن به چه صورت بوده است؟ طیف زمانی نمونه ها مربوط به اواخرقرن19 و20میلادی است و جغرافیای مورد مطالعه، شمال غرب ایران(بیجار، بخشایش، ساوجبلاغ و هریس) و استان چهارمحال و بختیاری (فرخشهر، سامان وحاجی آباد) است. نتایج تحقیق نشان می دهد که طرح بیدمجنون دارای ساختاری واحد بوده و در حوزه های مطالعه با اعمال انتزاع عناصر و اندک جابجایی آنها تنوع حاصل گردیده اما ترکیب کلی حفظ گردیده است. شناسایی شاخصه ها و ترکیبات منسجم از مولفه های مهم در طبقه بندی ،گونه شناسی و احراز هویت های نمونه های اصیل فرشبافی روستایی است. پژوهش حاضر از نوع تطبیقی با شیوه توصیفی- تحلیلی است که در گردآوری اسناد به منابع کتابخانه ای و میدانی اتکا شده است.
کلید واژه ها: طرح بیدمجنون، واگیره، ساختارالگویی، فرشبافی ایران، قالی های روستایی.
علی پیری، محمدکاظم حسنوند، مرتضی فرهادیه،
دوره 16، شماره 38 - ( 12-1399 )
چکیده
موضوع شکار و گرفت و گیر حیوانات در دوره صفویه در ترکیب بندی های گوناگون در نقشه های قالی بازتاب یافته است و با نقشه های افشان، ترنجی و لچک و ترنج تلفیق شده است. یکی از نمونه های قابل توجه قالی با نقشه لچک و ترنج شکارگاه، قالی محفوظ در موزه پولدی پتزولی میلان است. در این قالی صحنه های پر جنب و جوش شکار به تصویر کشیده شده است. پژوهش حاضر با هدف تبیین روش طراحی نقشه این قالی صورت گرفته است. روش انجام پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای است. تجزیه و تحلیل داده های این پژوهش به صورت کیفی و با استفاده از روش تحلیل ساختاری و بر اساس استانداردهای موجود حاکم بر طراحی قالی ایران در دوره صفویه صورت گرفته است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که نقشه این قالی دارای طرحی دولایه است. طراحی لایه اول که طرح لچک و ترنج است به روش یک چهارم صورت گرفته و با ایجاد تغییر در جزییات طرح به صورت یک دوم در آمده است و در لایه دوم، صحنه شکار به صورت سراسری به یک دوم نقشه قالی افزوده شده است. اجزای مورد استفاده در نقشه این قالی عبارتند از: ترنج، کتیبه، سرترنج، لچک، زمینه، حاشیه و صحنه شکار که نقش غالب در زمینه این قالی را به خود اختصاص می دهد. واگیره ترنج به روش یک شانزدهم طراحی شده و پس از سه بار تکرار به صورت یک چهارم در آمده است. سپس توسازی ترنج به روش یک چهارم انجام شده است. پس از تکمیل واگیره ترنج، کتیبه و سرترنج به صورت یک دوم به آن افزوده شده و همان بخش به عنوان لچک قالی مورد استفاده قرار گرفته و زمینه با نقوش ختایی تزیین شده است. این قالی دارای چهار ردیف حاشیه است. حاشیه خارجی و حاشیه اصلی به روش واگیره ای انعکاسی و دو حاشیه داخلی به روش واگیره ای انتقالی (سرهم سوار) طراحی شده است.
اعظم رسولی، سید رضا حسینی،
دوره 17، شماره 39 - ( 6-1400 )
چکیده
زمان، مفهوم و چگونگی ادراک و بیان آن، از مقولات مورد توجه در حوزههای مختلف اندیشه بشری است. نحوه نگرش به زمان، سبب گردیده تا آرای مختلفی در باب ماهیت آن ارائه شود. هنرمندان فرش در عصر قاجاریه، متاثر از روند تحولات در زمینههای گوناگون، تجارب جدیدتری را در نقشپردازی، نسبت به ادوار گذشته حاصل نمودند و در مواجهه با پدیدههایی چون زمان بر اساس جهان ذهنی و عینی خود و با توجه به ظرفیتهای فرش، به بازنمایی آن پرداختند. مساله این پژوهش تاویل و فهم زمان در طرح و نقش فرش قاجار بهمثابه یک متن تکرسانهای، مبتنیبر گزاره «فهم» در رویکرد هرمنوتیک فلسفی گادامر است. مبتنیبر ضرورت شناخت وجوه مختلف فرش، از جمله ظرفیت بازنمایی و دلالتهای معانی طرح و نقش فرش، هدف این مقاله، شناسایی زمان، کیفیت و هویت گونههای آن در فرش قاجار میباشد. مهمترین سوالات این پژوهش عبارتند از: بازنمود زمان در فرش قاجار چگونه است؟ فهم زمان و هویت گونههای آن در فرش قاجار، براساس هرمنوتیک فلسفی گادامر چگونه قابل تبیین است؟ برای دستیابی به پاسخ سوالات پژوهش، طرح و نقش پنج تخته از فرش قاجار بهعنوان نمونه پژوهشی، با روش غیراحتمالی انتخاب و بر مبنای روش تحلیل محتوا مطالعه شدهاند. ماهیت این پژوهش، بنیادی، در قالب پژوهشهای کیفی است. شیوه گردآوری اطلاعات، کتابخانهای- اسنادی و مشاهده آثار و ابزار جمعآوری اطلاعات، فیش تحقیق و تصاویر است. بر اساس نتایج حاصله زمان در فرش قاجار از نظر ماهیتی به دو صورت کیفی و کمّی با نشانههای مرتبط، ثبت شدهاست. وقایع آئینی، اندیشهها و روایات اساطیری، نوشتارهای مختلف، ایجاد حرکت و توالی زمان با استفاده از تقابلهای مکانی، عناصر تجسمی، خوانش نوشتارها، سطحبندی اثر، روایت و عناصر آن، استفاده از نمادهای ارجاع دهنده به زمان، از پیشفهمهای مولد زمان هستند و با دلالتهای صریح و ضمنی و بازخوانی متون غایب در اثر، تداعی ذهنی و فهم شهودی از گونههای زمان در فرش را موجب میشوند. همچنین گفتمان های مسلط در دوره قاجار بر نحوه مواجهه جامعه و هنرمند فرش با زمان و گونه های آن، موثر بوده اند. قدرت و اقتدار شاهانه، باستان گرایی (ملی گرایی)، سنت گرایی، تجددگرایی (نوگرایی)، اسطوره و مذهب از مهم ترین این گفتمان ها هستند.
الهه ایمانی، مریم فروغی نیا،
دوره 17، شماره 39 - ( 6-1400 )
چکیده
زیباییشناسی یکی از مباحث مهم در ارزشگذاری آثار هنری است و از دو جنبه عینی (ابژکتیو) و ذهنی (سوبژکتیو) در آثار هنری قابل بررسی است. قالیهای روستایی و عشایری ایران نیز حاصل ذوق و خلاقیّت ذهنی بافندگان و گاه طراحان است که علیرغم حفظی باف بودن، هماهنگی بسیاری در آنها مشاهده می شود. پژوهش حاضر در پی تحلیل زیباشناسی بصری در این قبیل قالی ها است و به دلیل تنوع آنها و برای جلوگیری از گستردگی موضوع، دو طرح از منطقه یلمه و میناخانی را با طرح این پرسش مورد مطالعه قرار داده است: اصول حاکم در زیبایی شناسی عینی، در طرحهای حوضی و بندی یلمه و روستایی میناخانی چگونه نمود و قابل درک می شوند؟ این پژوهش کیفی با روش توصیفی-تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای انجام یافته است و مبتنی بر دیدگاه عینی میکل دوفرنه نسبت به زیبایی شناسی و با روش تحلیل بصری اوکویرک که یکی از زیر شاخه های اصلی دیدگاه زیبایی شناسی عینی است، صورت پذیرفته است. نتایج به دست آمده حاکی از آنست که ساختار صحیح اصول بصری در نقوش این قالی ها به عنوان یک ابژه هنری، باعث ادراک زیبایی شناختی این آثار توسط مخاطب می شوند به طوریکه هفت شاخصه ی رویکرد اوکویرک و همکارانش یعنی هماهنگی، تناسب، تعادل، حرکت، تسلط و ایجاز در طرح و رنگ نمونههای مورد بررسی، مشهود است و تنها در قالی های طرح میناخانی، اصل تنوع طرح به واسطه تکراری بودن نقوش،کمرنگ تر است. همچنین حفظ تناسبات هندسی در طرح و رعایت اصول بصری و نمادین در فرم و رنگ، از دیگر مؤلفه های زیبایی شناسی در این طرح ها است.
ناصر ساداتی، حسین کمند لو، زری پناهی،
دوره 17، شماره 40 - ( 7-1400 )
چکیده
شهرستان مهدیشهر (سنگسر) واقع در استان سمنان، محل اسکان اقوام سنگسری یکی از ایلهای اصیل ایرانی است. بافت قالی در ناحیه سنگسر به دلیل زندگی چادرنشینی، قدمتی بسیار کهن داشته ولی بافت قالی شهری به احتمال، قدمتی در حدود صد سال دارد. طرحهای قالی سنگسر در طول سالیان گذشته متأثر از ذوق، سلیقه، شرایط اقلیمی و اجتماعی ساکنان این منطقه بوده و مفاهیم فرهنگی و بومی در تکامل و تنوع طرح، نقش اساسی داشته است. یکی از ویژگیهای قالی سنگسر علیرغم داشتن مواد اولیه بومی و پشمهای خودرنگ، استفاده از طرح و نقش فرشهای مناطق معتبر فرشبافی است که در کمتر ایل و یا طایفهای مشابه آن را شاهد هستیم. بافندگان سنگسری طرحهای متنوعی همچون چهار فصل، لچک و ترنج، زیر خاکی، بتهای، تابلو فرش و غیره را بر اساس نقشه و یا با الگوبرداری از پشت فرشهای شهری دیگر مناطق میبافتند. یکی از متنوعترین طرحهایی که در ابعاد و انواع مختلف در این ناحیه بافته میشود طرح محرابی است.
سوال اصلی پژوهش این است که طرح محراب به چه صورتهایی در منطقه سنگسر بافته میشود و خاستگاه طرحهای بافته شده در قالیهای محرابی سنگسر به کدام حوزههای جغرافیایی برمیگردد؟ این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و به صورت مطالعه میدانی و اسنادی توامان انجام گرفته است و هدف از اجرای آن، علاوه بر آشنایی با شیوۀ فرشبافی در منطقۀ سنگسر، معرفی ویژگیها و شناسایی انواع فرشهای محرابی بافته شده، موجود و در دسترس منطقه در یکصد سال اخیر است.
یافتههای این پژوهش نشان میدهد که بافندگان محلی بنا به سفارش و یا با الگوبرداری از فرشهای مناطقی همچون قم، اصفهان و کاشان، همدان، راور کرمان و الگوبرداری از زیور آلات سنگسرتوانستهاند انواع طرحهای محرابی همچون محرابی گلدانی- ستوندار، درختی- ستوندار، درختی- جانوری، گلدانی- سروی، گلدانی- ترنجدار و محرابی دو طرفه- گلدانی را با ویژگیهای بومی طراحی و اجرا کنند.
علی دادخواه، بهاره تقوی نژاد،
دوره 17، شماره 40 - ( 7-1400 )
چکیده
فرش تشعیر از جمله آثار استاد عیسی بهادری در زمینه طراحی نقشه فرش است که دارای ویژگی های خاص ساختاری و بصری است. این فرش که با یک موضوع واحد و به سه شکل متفاوت طراحی و بافته شده؛ بیش از پیش توانایی های این هنرمند خلاق را آشکار می سازد؛ لذا تجزیه و تحلیل بصری این سه گانه با رویکرد تطبیقی، هدف مقاله مذکور به شمار می رود. گردآوری اطلاعات با استناد به تحقیقات میدانی (مصاحبه و عکاسی از آثار) و منابع مکتوب انجام شده و روشی توصیفی- تحلیلی و رویکردی تطبیقی دارد و در صدد پاسخگوی به این پرسش اصلی است: وجوه اشتراک و افتراق ویژگی های ساختاری طرح و نقش، در سه فرش با موضوع تشعیر اثر عیسی بهادری کدام است؟ نتایج مطالعات حاکی از آن است که علاوه بر مشابهت در بخش هایی از گردش های اسلیمی، تکرار تعدادی از نقشمایه ها نیز در هر سه نمونه مشترک است که از آن جمله می توان به وجود حیوانات (بزکوهی، آهو، ببر، شیر، خرس)، پرندگان(قرقاول، هدهد، شاهین)، جانوران اساطیری (سیمرغ و اژدها)، طرح گلدان و صحنه گرفت و گیر بین سیمرغ و قرقاول اشاره نمود. اما علاوه بر این وجوه مشترک، ساختار فرش از حیث وجود یا عدم وجود ترنج و سرترنج و فرم آن ها (بیضی، دایره)، رنگ آمیزی زمینه و حاشیه و حتی چگونگی به تصویر کشیده شدن موجودات و عناصر گیاهی در هر یک از فرش ها؛ دارای ارزش های بصری منحصر به فردی است که نمونه های فرش تشعیر را علی رغم موضوع واحد؛ از یکدیگر متمایز ساخته و روندی رو به رشد را در طراحی این سه اثر، آشکار می سازد.
مریم متفکرآزاد، شهریار شکرپور، رضا افهمی،
دوره 18، شماره 41 - ( 6-1401 )
چکیده
این پژوهش سعی بر آن دارد تا با پاسخ به این سوال اساسی که ویژگیهای زیبایی شناختی قالی های محرابی و به ویژه قالی محرابی تبریز با توجه به نمونه های موجود در موزه فرش ایران کدام موارد هستند؟ به اصول و مبانی زیبایی شناختی قالی های محرابی پرداخته و آنها را معرفی نماید.
نتایج پژوهش حاکی از آن است که ساختار زیبایی شناختی قالی های محرابی با وجود عناصر زیبایی شناختی و ترکیب عواملی چون طرح،نقش و رنگ، گویای مفاهیم رمزی و نمادین بوده اند. با توجه به نقشمایه های به کار رفته در این نوع از قالیها چون محراب، قندیل، ستون، گلدان و... می توان به مفهوم رایج در قالی ایرانی که نهایتا به بهشت ازلی و مکانی برای نمایش ذات باریتعالی ختم میشود، دست یافت. در این قالیها با وجود پایبندی به عناصر سنتی قالی ایرانی و کاربست مناسب نقشمایه ها با توجه به مفاهیم آنها، تنوع و نوآوری در طرح و رنگ نیز نمایان است. در نمونه های مورد مطالعه استفاده از نقشمایه های تجریدی چون گردشهای اسلیمی و گلهای ختایی در بخشهای مختلف قالی چون متن و حاشیه ها و ترکیب مناسب آنها با نقشمایه های نمادینی چون محراب ستوندار و قندیل و گلدان و.. حائز اهمیت است. این تحقیق از نظر زمانی یک پژوهش تاریخی و از نظر هدف توصیفی- تحلیلی بوده. روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و اسنادی می باشد. در این پژوهش 8 نمونه از تصاویر قالی محرابی تبریز موزه فرش ایران به شیوه توصیفی- تحلیلی مورد مطالعه قرارگرفته است.
تکتم جلالیان راد، آقای محمدرضا خیرالهی،
دوره 18، شماره 41 - ( 6-1401 )
چکیده
در شهر تهران، به خصوص حومه آن قالیهایی در دوره قاجار، در کارگاههای متمرکز و نیمه متمرکز تولید شده است. قالیهایی که بیشتر دسترنج استادکاران و بافندگان مهاجر از شهرهای یزد، اصفهان، تبریز و کرمان است. قالیهایی که با تبعیت از فنون بافت شهرهای مذکور و مواد اولیهی با کیفیت موجود در شهر تهران با شرایط، امکانات و سلایق این شهر، بافته شده و نشان میدهد که بین سبک قالی تهران و شهرهای مذکور پیوندهایی در طرح، نقش و رنگبندی ایجاد شده است.
هدف اصلی تحقیق، شناسایی طرح و نقشه قالی تهران در دوره قاجار است. سوال اصلی مقاله این است که: پایه و اساس طرح و نقشه قالی تهران چه بوده و ویژگیهای ظاهری آن کدامند؟ این تحقیق با رویکرد پژوهش کیفی از نوع توصیفی - تحلیلی بوده و جامعه آماری آن از نمونه قالیهای انتخابی موجود در موزهها، بازار تهران و مجموعههای شخصی افراد و تصاویر موجود در منابع معتبر است که توسط اساتید فن اصالت و قدمت آنها محرز شده است. با توجه به منابع محدود و اطلاعات مختصر مکتوب درباره قالی تهران این تحقیق به روش میدانی، مصاحبه و مشاهده انجام گرفته است.
نتایج تحقیق حاکی از آن است که بافندگان مهاجر ساکن در شهر تهران و حومه آن، علاوه بر تولیدات مناطق اصلی و بومی خود، طرح قالی شهرهایی همچون اصفهان، تبریز، کرمان و مناطق صاحب سبک که مقبولیت نسبی و عمومی به همراه داشته را نیز بافتهاند. همچنین بررسی قالیهای معدود موجود از آن دوره نشان میدهد، اواخر دوره قاجار همراه با شکوفایی و رونق قالی شهری تهران بوده است.