جستجو در مقالات منتشر شده


25 نتیجه برای بازار

دکتر حبیب اله آیت اللهی،
دوره 4، شماره 11 - ( 12-1387 )
چکیده

این عنوان، پرسشی است که ذهن همه­ی تولیدکنندگان، فروشندگان و بازرگانان فرش­های دستباف را به خود مشغول داشته است. برای من که از بیرون از پیشه­ی فرش­بافان و فرش­فروشان و بازرگانان فرش، برین ‏صنعت می­نگرم، پرسشی دیگر نیز مطرح است که شاید پاسخ آن پاسخ ‏نخستین هم باشد: آیا حقیقتا بازارهای ما از دست رفته­اند یا ما آنها را از دست داده­ایم؟
‏اگر به کاربرد فرش بنگریم، و ویژگی­های بازارهای­مان را یک بررسی علمی کنیم، به خوبی د‏رخواهیم یافت که عامل اصلی این «از د‏ست رفتن!» تولیدکنندگان هستند و نه بازار! بازار را، حقیقی یا حقوقی، چه کسانی به وجود می­آورند؟: تولیدکنندگان، فروشندگاذ و خریداران؛ و ‏این خریداران هستند که اگر نخرند، فروشی هم نخواهد بود و بنابراین، تولید هم متوقف شده و سرمایه راکد می­ماند و ارزش اقتصادی خود را هم از دست می­دهد. در افت و خیز بازار و تغییرات شاخص­های زندگی و تورم مالی در اقتصاد بومی و جهانی، ممکن است تولیدکننده و یا فروشنده، به امید فروش بهتر و سودی بیشتر، فرش را ارنبار کند؛ ولیکن، ‏خریدار فرش را برای انبار کردن نمی­خرد، او به فرش به مثابه چیزی یا انگیزه­ا‏یی که محیط­زیست او را زیباتر کرده و ‏زندگیش را رونق و صفایی دیگر می­دهد، و به طور کلی، برای استفاده­ی روزانه­اش آن را می­خرد. او فرشی را می­خرد که با محیط زندگیش، با فضاهایی که در اختیار دارد، و با سلیقه­ی او و احساس زیبایی شناسانه­اش هماهنگ و درخور باشد. و مشکل تولیدکنندگان ما ازین جا می­آغازد.
د‏ر هر کجای جهان، مهندس معمار فضای زیست را، چه فردی و ‏چه اجتماعی، چه بیرونی و چه درونی، در ارتباط با نیازهای مادی و معنوی مردم آن سامان طراحی کرده و می­سازد، و این مسئله است که در اصطلاح فرنگی «نورم» (norm‏) یا معیار گفته می­شود. معیار ساختمانی برای مردمی که در سوئد یا در نروژ زندگی می­کنند با معیار ساختمانی ‏برای مردم فرانسه و اسپانیا متفاوت است. نیز، معیار ساختمانی برای ساکنان شبه قاره­ی هندوستان و مردم اروپای مرکزی متفاوت است. قد متوسط مردم استرالیا ۱۶۰ ‏صدم متر، برای سوئدی­ها و شمال آمریکایی­ها ‏صدم و برای فرانسویان، ۵ ‏صدم متر است. طول قد متوسط مردم ‏یک کشور یا یک شهر، معیار طول و عرض اتاق­ها، تالارها و ارتفاع سقف­های آنان است و وظیفه­ی فرش، به مثابه­ی کفپوش، پوشاندن کف ‏اتاق­ها و تالارها در ارتباط با معیارهای زیبایی­شناسانه­ی این مردمی است که د‏ر آن فضاها زندگی می کنند.
‏تولیدکنندگان خاوری و یا باختری، برای تولیدهای صادراتی خود، به نیازهای ملت­های مختلف می اندیشند و هر چیزی را به هرکجا صاد‏ر نمی­کنند. تجربه­یی کوچک من را به این امر واقف کرد‏: به هنگام ادامه­ی تحصیل در فرانسه، یک دست استکان «پیرکس» ساخت فرانسه را با خود برده بودم و به دلیل بی­احتیاطی، یکی دوتای آنها شکسته بود و «دست» من ناقص شده بود. با زحمت زیاد و سر زدن به فروشگاه­های متعدد بالاخره نشانی و شماره تلفن کارخانه­ی سازنده را یافتم و با آنها ارتباط ‏برقرار کردم. آنها از من یک نمونه از محصول را خواستند و چون من برایشان بردم گفتند «ما اینها را برای ایران، عراق و افغانستان می­سازیم و شما نمی­توانید در بازارهای فرانسه نمونه­ی آنها را بیاید و آنگاه «دست ‏ناقص شده­ی» من را گرفتند و یک دست کامل، ولی با تناسبات و طرحی ‏متفاوت به من دادند.
‏این­چنین است که یک تولیدکننده بازارهای خود را حفظ خواهد کرد. زیرا تولیدی را که با فرهنگ مصرفی هندوستان ساخته است برای مردم اروپا صادر نخواهد کرد و پس باید که سرمایه­گذار و تولیدکننده اندشه کند که برای کدام محیط، کدام مردم، با چه سنت­ها و فرهنگی، فرش تولید می­کند. اوست که باید از سویی، جامعه­شناسی ملت­های مختلف، شیوه­ی زندگانی آنان، متوسط درآمد و متوسط پس­اندازشان، توانایی خریدشان و عنایت آنان به استفاده از فرش در زندگی روزانه­شان را بررسی کند؛ و از سوی دیگر، توجه داشته باشد که چگونه طرح و نقشی را به طراح یا نقاش سفارش دهد که با فرهنگ خریدارن آن مرز و بوم در تضاد نباشد، و حتی نیز، در ارتباط باشد. بنابراین، فرشی که برای فروش به آفریقا صادر می­شود، با توجه به تنوع فرهنگی و مذهبی آفریقایان، با فرشی که به اروپا صادر می­شود، باید متفاوت باشد. نیز ‏برای فروش د‏اخلی هم این بررسی­ها باید انجام گیرد ‏و معیارهای رایج بازار نیز د‏گرگون شود. با معماری نوین ایران، که نقشه­ها و طرح­ها تقلیدهایی از معماری باختر زمین است، و معماری سنتی که نسبت هایی متفاوت و تقریبا تثبیت شده د‏ارند باید به گونه­های متفاوت تولید و حتی ‏طرح و نقشی دیگر انایشید. هم اکنون تولیدکنندگان و بازارهای ما جز
فرش­های «ذرع»، «ذرع و نیم»، «دو ذرع» و غیره، نسبت­های دیگری نمی شناسند و این اندازه­ها می­توانند با معماری سنتی ما همخوانی داشته ‏باشد ولی نه با معماری نوین و نه با معماری­های دکورهای مختلف. مسلم است که این­گونه مطالعات و بررسی­های جامعه­شناسانه و ‏زیبایی­شناسانه­ی ملت­های مختلف و مردمان مصرف­کننده­ فرش، به سادگی و با بهایی اندک و مجانی انجام نمی­پذیرد ولی سرمایه­گذارینخستین درین امر سبب می­شود سومندی و ارزش­افزوده پسین فرش بیشتر و بیشتر شود. و دیگر شاهد این نباشیم که فرش­های ما در انبارها راکد بماند و یا با شرمندگی به وطن خود بازگردند، و یا برای این که د‏ر توان خرید مردم باشد، کیفیت­های فنی و زیبایی شناسانه­ی خود ‏را از دست بدهد و به جای فرازیدن بر قله­ی افتخار هنر ایرانی، پیوسته ‏و پیوسته « ‏فرود» و تنزل ارزش­ها را شاهد باشند. در سرمقاله­ی شماره­ی پیش از این «فرود» و برخی دلایل آن سخن گفته شد و اینک یکی از راه­های پیش­گیری ازین فرود و بازاریابی بازارهای از دست داده شده (‏و نه از دست رفته) ارائه می­شود. به امید تلاشی بهتر برای هنری والاتر و ایرانی سرافرازتر، آمین.

خانم حمیده خاکسار آستانه ، آقای محمد مظهری، آقای ناصر شاهنوشی،
دوره 4، شماره 11 - ( 12-1387 )
چکیده

 فرش مهمترین کالای صادرات غیر‌نفتی کشور است که طی چهار دهه گذشته، بیش از ۲۵ درصد ارزش صادرات غیر‌نفتی را به‌خود اختصاص داده و صادرات کشور از این کالا تأثیر چشمگیری پذیرفته است. بر این اساس، هدف این تحقیق بررسی عملکرد صادراتی فرش دستباف ایران و شناسایی بازارهای هدف و موانع حضور در آنهاست. بدین منظور ابتدا مزیت نسبی فرش دستباف ایران با استفاده از شاخص‌های RCA ، RSCA و طی سال‌های ۲۰۰۰-۲۰۰۵ میلادی محاسبه شد، در ادامه جهت انتخاب مناسب‌ترین بازارهای بالقوه صادراتی ابتدا کشورهای وارد‌کننده فرش شناسایی و سپس با به‌کارگیری روش تاکسونومی عددی(Taxonomy) این بازارها اولویت‌بندی شدند. نتایج مطالعه نشان داد که کشور ایران در صادرات فرش دارای مزیت نسبی صادراتی است، اما روند نزولی مزیت نسبی فرش دستباف طی سال‌های مورد مطالعه حاکی از تضعیف موقعیت رقابتی این کالا در سطح جهان است. به عبارت دیگر نزولی بودن شاخص مزیت نسبی فرش دستباف حرکت کشور به سمت از دست دادن تخصص در صادرات فرش را نشان می‌دهد. همچنین نتایج اولویت‌بندی بازارهای هدف نشان داد به ترتیب کشورهای آمریکا، امارات، ژاپن و آلمان عمده‌ترین بازارهای صادرات فرش دستباف ایران هستند.

دکتر حبیب اله آیت اللهی،
دوره 5، شماره 13 - ( 6-1388 )
چکیده

در گفتار پیش از بازیابی بازارهای از دست رفته سخن گفتیم و از سلیقه­ها و احساسات زیبایی شناسانه خریداران فرش ایران، و معیارهای ساختمانی و محیط­زیست آنان، نیز کاربردی که از فرش ایران متوقع هستند، کوتاه سخنی به میان آوردیم. اکنون این پرسش را باید مورد بررسی قرار دهیم که آیا فرش دستباف ایران، در بازارهای جهانی به­ویژه اروپا و آمریکا، به مثابه یک اثر هنری مطرح است یا به منزله یک محصول صناعی کاربردی؟ زیرا این دو بازار، یا این دو محیط خرید و فروش و تبادل محصول تولیدهای انسانی و محیط­های زندگی، با هم تفاوت­های بسیار زیادی دارند. بنا به گفته سزار براندی ایتالیایی[۱]، استاد تاریخ هنر و مرمت آثار هنزی باستانی، «اثر هنری محصول تولید انسانی است که زیبا بوده و برای زیبا کردن محیط زندگی و ایجاد "لذت دیدار" آفریده ‏شده باشد»، و اگر محصول تولید انسانی جز این باشد اثری صناعی و کاربردی است. و
‏بنا به کفته ژرژبراک[۲]، نقاش کنجگرای فرانسوی، «اثر هنری ترکیبی از شکل­ها و رنگ­ها ‏در نظمی خوشایندست و تصویو شعر آن است». در صورتی که یک اثر صناعی کاربردی وظیفه­ای متفاوت دارد: باید که پاسخگوی نیازهای روزانه مردم یک جامعه باشد، ولیکن نیز، می تواند «زیبا» باشد. اما مفهوم هنر در میان اقشار مختلف جامعه متفاوت است حتی در میان اقشار تحصیلکرده و هوشمند نیز برداشت­ها و دریافت­های متفاوت از هنر می­شود. باستان­شناسان هر تولید انسانی را که از کهن­ترین روزگاران برجا مانده است هنر می­نامند و فیلسوفان هرچه را که زیبا باشد و لذت دیدار بیافریند هنر گویند.
‏صاحبان پیشه­ها و حرفه­ها هر اثری را که د‏ر ارتباط با پیشه آنان بوده ‏و در آن ظرافت ‏و ریزه­کاری به کار برده شده باشد، هنر گویند. علاوه براین، در فرهنگ­های مختلف و در ‏دوران­های متفاوت این مفهوم دچار دگرگونگی­ها و دگردیسی­های زیادی شده است. اگر فرش دستباف را یک اثر هنری منظور داریم، این توقع وجود دارد که در آن آفرینش و یا در حد کمتری، نوآوری و ابداع باشد و لذت دیدار دست دهد و به عبارت
‏دیگر زیبا باشد و تکرار مکررات نباشد وگرنه، صنعت و یک تولید انسانی معمولی و ‏عادی است، و همین صفت است که سبب نامگذاری فرش به مثابه یک «هنر دستی» یا «صنایع دستی» شده است.
‏شاید خالی از سودمندی نباشد چند نکته در مورد اصطلاح هنر سنتی و یا صنایع دستی بیان کنم: هنر پدیده­ای انسانی است که دارای ویژگی­هایی مختص به خود است: در اثر هنر آفرینش است، یعنی از نیست به­وجود می­آید و در پیشینه آن چیزی مشابه به آن دیده نمی شود؛ اثر هنری باید زیبا باشد یعنی حداقل، لذت دیدار ایجاد کند. اثر ‏هنری باید از تقلید، تکرار و تکثر برکنار باشد. هر امری پویاست یعنی همیشه و در گذر زمان ه یک صورت تولید نمی­شود و تابع دگردیسی و دگرسانی در جهت بهبود و تکامل است. بنابرین هنر و اثر هنری نمی­تواند سنت شوند زیرا سنت ثابت و بدوک تغییر و تحول است. هرگاه هرمند آثاری بدیع و خلاق بیافریند که قابلیت تکثیر و تولید انبوه داشته باشد آنها را «هنرهای صناعی»، گویم ولیکن اگر آثاری برای تولید انبوه و در ارتباط با امکانات صنعت ایجاد شوند و با این حال از ارزشهای زیبایی شناسانه هم برخوردار باشند، آنها را صنایع هنری نامیم.
‏با توصیفی که داده شد، فرش یا در قلمرو هنرهای صناعی است و یا در زمره صنایع هنری، و یا اثری هنری به تمام معناست و هیچ گونه هدف تکثیری و تولیدی در پیش­زمینه فکری آن نیست. لذا آنچه که هم اکنون تولید و تکثیر می­شود و برای بازارهای جهانی فرستاده می­شود، صنعت فرش است نه هنری صناعی یا صنعتی هنری. و باید که ‏این سنت نادرست دگرگون شود. این سنت تکرار و تولید برای بازار است که فرش ایران ‏را از جابگاه خود ننزل، داده ‏است.
‏برای رهایی فرش د‏ستباف ایران از این افت و خیزها و رکود ‏تولید و رکود ‏بازار، باید اندیشه کرد ‏و راه­‏هایی را برگزید که فرش صادر شده به بازارهای جهانی بازگشتی نداشته باشد و در انبارهای فرش­فروشان هم انبار نشده‏، خوراک بید و دیگر حشرات و جانوران موذی و جونده ‏نشوند. باید شاخصه­های بازارهای مختلف مطالعه و بررسی ‏شوند، اندازه­های اتاق­ها و تالارهایی که نیازمد مفروش شدن با فرش­های ایرانی هستند در هر کشوری بررسی گردند؛ سلیقه­ها و ذائقه­های خریداران هر منطقه جغرافیایی خواهان فرش ایرانی مطالعه شوند: آلمانی­ها کدام رنگ­ها را بهتر می­پسندند؟ فرانسویان کدام رنگ­ها را؟ چینیان و ژاپنی­ها کدام­ها را؟ فضاهای قابل مفروش شدن آلمانی­ها چه نسبت­هایی دارند و فضاهای فرانسویان یا آمریکاییان چه نسبت هایی؟ هر کدام ازین ملت­ها یا ملت­های دیگر چه اندازه­هایی را ترجیح می دهند؟ توان مالی آنان برای خرید حداقل یک قطعه فرش تا چه اندازه ‏است؟ و غیره ‏و غیره ‏... خوشبختانه برای بررسی اندازه­های بخش­های مسکونی و رنگ­ها نزد اقوام مختلف، اسناد نوشته شده زیادی در ‏دست است، ولیکن تولیدکنندگان ما به «جامعه­شناسی فرش» و «روان­شناسی تزئینی ملت­ها» هیچ اهمیتی نمی­دهند و تلاشی هم برای آگاهی از آنها نمی کنند.
‏اتاق­ها و بخش­های خانه­های مسکونی در معماری، تابع ضوابطی است که در ارتباط با استفاده­کنندگان از آنها تدوین شده­اند. حتی اندازه وسایل زندگی نیز در همین رابطه ‏معنا پیدا کرده و تولید می­شوند. برای مثال، طول یک تختخواب یا ارتفاع یک میز، و یا نسبت­های یک صندلی یا چهارپایه، در سوئد و در اسپانیا متفاوت است، زیرا سوئدی­ها بلندقد هستند و اسپانیایی­ها متوسط القامه­اند، و تمام بخش­های معماری و تزئینات آن نیز در ارتباط با طول قد استفاده­کننده از آنهاست. این­چنین، فرش هم به مثابه یک عنصر ‏تزئینی محیط­زیست باید تابع همان شرایط باشد.
‏درین زمینه سخن بسیارست و اگر خدا بخواهد در آینده مورد بررسی قرار خواهند ‏گرفت.
[۱] سزار براندی César Brandi نگره مرمت، مدرسه ملی میراث فرهنگی، پاریس
[۲] ژرژبراک Braque Georges انتشارات پییرتیسنه، پاریس

دکتر مرتضی فرجی، خانم مریم مارالانی،
دوره 5، شماره 13 - ( 6-1388 )
چکیده

با توجه به اهمیت تبلیغ فرش دست‌باف و با وجود تعدد ابزارهای ترفیعی و تبلیغاتی موجود و نظر به محدودیت منابع مالی برای فرش دست‌باف، شناسایی و اولویت‌بندی این ابزارها از دیدگاه صاحب‌نظران می‌تواند در برنامه‌ریزی و تصمیم‌گیری دست‌اندرکاران این هنر- صنعت مؤثر واقع شود. به همین خاطر در این تحقیق دستیابی به دو هدف اصلی مد نظر بوده است: هدف اول عبارت است از مشخص نمودن ضریب اهمیت شاخص‌های ارزیابی ابزارهای ترفیعی و تبلیغاتی فرش دست‌باف و هدف دوم مشخص نمودن اولویت ابزارهای ترفیعی و تبلیغاتی مورد استفاده در زمینه معرفی این کالا به مشتریان در بازارهای هدف داخلی است. جامعه آماری این تحقیق عبارت است از خبرگان و کارشناسان آگاه به ابزارهای ترفیعی و تبلیغاتی فرش دست‌باف در استان تهران. برای دستیابی به هدف اول، هشت شاخص برای ابزارهای ترفیعی و تبلیغاتی فرش دست‌باف مطرح گردیده که عبارتند از سطح پوشش، هزینه، به‌هنگام بودن، عمر آگهی، قابل اعتماد بودن، کیفیت، اثر‌بخشی و سهولت استفاده. بر اساس روش AHP گروهی و بهره‌گیری از نظر خبرگان و کارشناسان، مقایسات زوجی بین شاخص‌های فوق انجام گرفته است؛ همچنین در تحقیق حاضر جهت تعیین اولویت ابزارهای ترفیعی و تبلیغاتی به زعم خبرگان و کارشناسان، نمونه آماری از روش تصمیم‌گیری چند‌معیاره و نوع TOPSIS بهره گرفته شده است. نتایج حاصل از اجرای روش AHP نشان داد که شاخص اثربخشی با ضریب اهمیت (۲۲۴/۰)، شاخص به‌هنگام بودن با ضریب اهمیت (۱۶۸/۰)، شاخص کیفیت با ضریب اهمیت (۱۴۰/۰) و شاخص سطح پوشش با ضریب اهمیت (۱۲۵/۰) مهمترین شاخص‌های ارزیابی یک ابزار ترفیعی و تبلیغی هستند. یعنی هر‌چه یک ابزار بتواند به‌طور مؤثر، در زمان مناسب و با کیفیت مطلوب تعداد بیشتری از افراد جامعه هدف را تحت پوشش قرار دهد، از اهمیت قابل توجه‌تری برخوردار است؛ و همچنین بر اساس اجرای روش TOPSIS، تلویزیون، نمایش حضوری محصول، مجلات تخصصی و روزنامه چهار ابزاری هستند که بر اساس شاخص‌های هشتگانه یاد شده از اولویت بیشتری برخوردارند.

دکتر عادل صلواتی، آقای میثم برزگر، آقای نوید آریا ن‍ژاد،
دوره 6، شماره 15 - ( 3-1389 )
چکیده

شناسایی استراتژی‌های مناسب در یک محیط رقابتی، به یک کسب و کار کمک می‌کند تا با یافتن راه درست به موفقیت دست پیدا کند. در این مقاله اثرات استراتژی‌های رقابتی مایکل پورتر شامل تمایز، تمرکز و رهبری هزینه بر گسترش بازار داخلی فرش دستباف سنجیده شده است و روش انجام این پژوهش، توصیفی و از شاخه پیمایشی می‌باشد. برای انجام این پژوهش، پرسش‌نامه‌ای طراحی و پس از اعتبارسنجی، میان دو گروه آماری شامل کارشناسان مرکز ملی فرش ایران و فروشندگان فرش دستباف شهر تهران که بیش از ده سال سابقه دارند، توزیع گردید. نتایج حاکی از آن است که هر سه استراتژی رقابتی می‌تواند موجب گسترش بازار داخلی صنعت فرش دستباف شود، ولی نتایج تأثیر هم‌زمان این سه استراتژی روی گسترش بازار برای دو گروه آماری کاملاً متفاوت است. از دیدگاه کارشناسان، رهبری هزینه بیشترین سهم را در گسترش بازار دارد و دو استراتژی دیگر سهم بسیار کمی را در گسترش بازار داخلی صنعت فرش دستباف خواهند داشت، ولی از دیدگاه فروشندگان، دو استراتژی تمرکز و تمایز به ترتیب بیشترین تأثیر را در گسترش بازار داخلی فرش دستباف دارند و استراتژی رهبری هزینه معنادار نمی‌باشد. علی‌رغم تأیید فرضیه‌های پژوهش، تحلیل‌های آماری در مورد این دو گروه حاکی از شکاف عمیق میان دیدگاه فروشندگان فرش دستباف شهر تهران و کارشناسان مرکز ملی فرش ایران می‌باشد.

دکتر سید جلال الدین بصام،
دوره 6، شماره 17 - ( 12-1389 )
چکیده

در اول ژوئیه ۲۰۱۰ (۱۱ تیر ۸۹)، رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا، قانونی را امضا و ابلاغ کرد که به موجب آن ورود بسیاری از کالاها از ‌جمله فرش ایرانی از ۲۹ سپتامبر ۲۰۱۰ (۸ مهر ۸۹)، به آمریکا ممنوع شد. این ممنوعیت شامل ورود فرش ایرانی از ایران و از هر مبدأ دیگر و حتی فرش‌های موجود در لوازم منزل مهاجرانی که برای اقامت به آمریکا نقل مکان می‌کنند، می‌باشد. قانونی که توسط باراک اوباما امضا شد، تحت عنوان قانون جامع تحریم­ها و محدود کردن ایران، در حقیقت اصلاحیه قانون تحریم ایران مصوب ۱۹۹۶ به شمار می‌رود که صرفاً برای تحریم کردن شرکت‌ها و اشخاصی بود که در بخش انرژی ایران سرمایه گذاری می‌کردند. قانون جدید، فعالیت‌های مورد تحریم را به مقدار زیادی افزایش داده است و هدف از این تحریم‌ها را وادار ساختن ایران به نشستن پشت میز مذاکره در خصوص فعالیت‌های هسته‌ای خود، بیان می‌کند.
این اولین بار نیست که آمریکا اقدام به تحریم فرش ایران می‌نماید. در اکتبر سال ۱۹۸۷ نیز رونالد ریگان قانونی را امضا کرد که به موجب آن ورود فرش ایران به آمریکا ممنوع شد. طی آن قانون، صادرات فرش از ایران به آمریکا ممنوع شد و فقط مهاجرانی که قصد آوردن لوازم منزل خود را داشتند، مجاز بودند که یک تخته فرش به همراه خود وارد نمایند. این قانون به مدت ۱۳ سال پابرجا بود تا اینکه در ۲۸ آوریل ۲۰۰۰ توسط بیل کلینتون ملغی شد.
این تحریم به منزله ابزاری برای وادار کردن ایران به پذیرش نظرات و به نوعی تسلیم در برابر خواسته‌های آمریکا به کار گرفته می‌شود. اصولاً تحریم در دنیای امروز به صورت یکی از اهرم‌های فشار در روابط بین‌الملل مطرح است و در طول چند دهه اخیر، شاهد به‌کارگیری آن علیه کشورهای مختلف دنیا هستیم. کشور ما نیز نه تنها در خصوص فرش و در چند سال اخیر، بلکه در مورد سایر کالاها نیز در سه دهه گذشته بارها از سوی آمریکا و برخی کشورهای اروپایی تحریم شده است. 
در قرون گذشته، شکل حادتر تحریم در جنگ‌ها به صورت محاصره اتفاق می‌افتاد. در محاصره، ارتش مهاجم با اردو زدن در اطراف قلعه یا استحکامات گروه دیگر ،مانع رسیدن هرگونه تدارکات، از ‌جمله تدارکات مواد غذایی، به این گروه می‌شد. طبیعی است که با این کار ارتش مهاجم می‌خواهد با به‌ستوه آوردن گروه محاصره شده و ایجاد فشارهای داخلی، شرایط را برای تسلیم و یا تضعیف ارتش دشمن فراهم آورد و در نهایت با یورش به قلعه و یا بدون حمله به آن، فاتح جنگ شود. طبیعی است که فشار زیادی در این دوران بر مردم درون قلعه وارد می‌شود و روال زندگی روزمره به خطر می‌افتد و حتی با گسترش گرسنگی و بیماری، ممکن است تعدادی هم تلف شوند. اما روی دیگر سکه این است که محاصره‌کنندگان نیز هرچند آزادی بیشتری دارند و امکان تهیه غذا و مهمات برای آنها فراهم است، ولی محدودیت‌هایی نیز برای آنها ایجاد می‌شود که در دراز مدت می‌تواند موجب گسترش اعتراضات و شورش‌های درونی شود. در تاریخ، شاهد محاصره‌های بسیاری هستیم که به نفع نیروی محاصره‌کننده خاتمه یافته است اما در تعداد قابل توجهی از محاصره‌ها نیز نیروی محاصره‌کننده، طرفی نبسته و بدون کسب نتیجه، و در حقیقت با واگذاری برخی نتایج به نیروی محاصره شده، به کشور یا موضع خود عقب نشینی کرده است.
چندین عامل می‌تواند در شکست دشمن در شرایط محاصره و تحریم، موفقیت‌آمیز باشد. این عوامل شامل وجود روحیه دفاعی در مردم، آگاهی آحاد مردم از اهداف، عزم همگانی برای رسیدن به هدف حتی با نثار جان خود در صورت لزوم، انجام پیش‌بینی‌های لازم توسط مسئولان و فرماندهان برای نگهداری و انبار کردن مواد غذایی به منظور مقابله با اثرات کوتاه مدت محاصره، یافتن راه‌هایی برای رساندن تدارکات و مواد غذایی از بین حلقه محاصره، اتحاد با نیروهایی خارج از حلقه محاصره برای یاری رساندن به نیروهای محاصره شده و در حقیقت به خطر انداختن نیروهای محاصره کننده از دو جهت داخل و بیرون، ایجاد تفرقه و وحشت در نیروهای محاصره کننده و نظایر آن است. مجموعه این عوامل می‌تواند به افزایش مقاومت در میان نیروهای خودی و کاهش انگیزه برای نیروهای محاصره‌کننده بینجامد. در این صورت با تحمل محاصره و گذشت زمان، امکان شکست حصر و عقب نشینی نیروهای محاصره‌کننده به وجود می‌آید.
از سوی دیگر، نیروهای محاصره‌کننده تلاش می‌کنند که در زمان کوتاه‌تری عملیات محاصره را با موفقیت به اتمام برسانند. این نیروها می‌دانند که افراد محاصره شده فشار زیادی را تحمل می‌کنند و با تشدید فشارها می‌توانند به نتیجه برسند، اما اگر زمان طولانی شود، ممکن است فشاری که به خود آنها وارد می‌شود نیز به تهدیدی درونی برای خودشان تبدیل گردد. یافتن راه‌های رسوخ به داخل قلعه، ایجاد محدودیت‌های کامل‌تر، اتحاد با نیروهای بیرون از حلقه محاصره برای پیوستن به حلقه محاصره و یا حداقل جلوگیری از حمله آنها از پشت سر، ایجاد تفرقه و یأس در نیروهای محاصره شده، حمله مستقیم به قلعه و تلاش در تخریب آن، و نظایر این از جمله تاکتیک‌های نیروهای محاصره‌کننده است.
تهدیدهای تحریم فرش برای ایران
تحریم، یک شمشیر دو لبه است که یک لبه آن بر کشور تحریم شده، فشار وارد می‌آورد و لبه دیگر آن متوجه تحریم‌کنندگان است. کشور آمریکا بزرگ‌ترین مصرف‌کننده قالی در دنیا است؛ به گونه‌ای که در سال ۲۰۰۳ میلادی نزدیک به ۵۰۰ میلیون دلار، و در سال ۲۰۰۹ بیش از ۲۶۰ میلیون دلار، واردات قالی به این کشور ثبت شده است. در سال‌های قبل از تحریم اول، ایران مقام اول صادرات فرش به این کشور را داشت و هرچند در سال‌های بعد، جایگاه نخست در این زمینه هرگز از آن ایران نشد و کشور هند این مقام را به دست آورد، اما میزان صادرات فرش ایران به آمریکا نزدیک به یک سوم از کل صادرات فرش کشور را تشکیل می‌داد. از دست دادن این بازار خوب، یکی از ضربات سنگینی است که به صنعت فرش ایران وارد می‌شود.
کسب رتبه اول واردات فرش در آمریکا توسط هند و در حقیقت واگذاری این بازار مناسب به رقیب، لطمه دیگری است که به صنعت فرش ایران وارد می‌شود و جبران آن، دشوار و تقریباً غیر ممکن است. همان‌گونه که آمار نشان می‌دهد در فاصله سال‌های ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۹ سهم ایران از این بازار از حدود ۲۴ درصد به ۱۳ درصد افت نموده، در حالی که سهم هند حدود ۳۳ درصد و در سال‌هایی تا حدود ۳۹ درصد نیز رشد داشته است. 
حذف فرش ایران از مجلات طراحی داخلی، اشکال بزرگ دیگری است که به سبب این تحریم برای صنعت فرش ایران به وجود می‌آید. در دوران تحریم اول، شاهد بودیم که در مجلات طراحی داخلی آمریکا، متخصصان طراحی داخلی برای تکمیل مجموعه‌های خود و عرضه به مشتریان، از فرش‌های هندی و چینی استفاده می‌کردند. استفاده از این فرش‌ها در مجلات تزیینات داخلی، تأثیر فرهنگی عمیقی بر سلیقه مصرف‌کنندگان آمریکایی در درازمدت می‌گذارد به طوری که حتی پس از لغو تحریم، تمایل مردم آمریکا نسبت به خرید فرش ایران کمرنگ‌تر خواهد بود. از سوی دیگر، مجلات طراحی داخلی علاوه بر خود آمریکا، گستره توزیع وسیعی دارد و در برخی کشورهای اروپایی، آسیایی و آفریقایی نیز مورد توجه است. به این ترتیب، دامنه اثرگذاری فرهنگی آن نیز ممکن است فراتر رود.
مشکل دیگری که به وجود خواهد آمد این است که فروشندگان فرش ایرانی که در داخل آمریکا فعالیت می‌کردند و پیش از تحریم، بیشترین میزان درآمد را با فروش فرش ایرانی به دست می‌آوردند، پس از تحریم برای کسب درآمد، مجبور به روی آوردن به فرش‌های غیر ‌ایرانی خواهند شد. در حالت جدید، برای افزایش فروش خود و کسب درآمد الزاماً بایستی تبلیغ نمایند، بدین معنی که لازم است امتیازات فرش‌های غیر ایرانی را برجسته کنند و نقاط ضعف آنها را کمرنگ جلوه دهند؛ موضوعی که تا قبل از تحریم شاید برعکس آن را عمل می‌کردند. در این صورت، فرش‌های غیر‌ایرانی از حمایت مؤثر فرش‌فروشان نیز برخوردار می‌شوند که به جهت اعتمادی که قشر زیادی از مردم به آنها دارند، از بسیاری روش‌های تبلیغی دیگر مؤثرتر است.
در کوتاه مدت، تعدادی از فروشندگان فرش غیر ایرانی در آمریکا از کاهش عرضه فرش ایران خشنود خواهند شد، زیرا قدرتمندترین رقیب خود را به هر طریق برای مدتی از میدان بیرون می‌بینند. طبیعی است که در این زمان به دلیل کمبود عرضه، قیمت فرش ایرانی در آمریکا افزایش می‌یابد و به تبع آن، فرش‌های غیر ایرانی نیز تا حدی افزایش قیمت می‌یابند. هر چند که این موضوع، مقطعی است اما سود قابل ملاحظه‌ای برای مدتی کوتاه نصیب عده‌ای خواهد شد. از طرف دیگر، دلالان و واسطه‌هایی که بتوانند فرش ایران را به هر شکل، وارد بازار آمریکا نمایند، سود سرشاری از این معامله نصیب خود خواهند کرد. این موضوع باعث توسعه بازار غیر رسمی در کنار بازار رسمی می‌شود و در آینده، کار را بر فرش‌فروشانی که سابقه طولانی دارند و هزینه‌های زیادی برای این کار متحمل شده‌اند، سخت خواهد کرد و نوعی بی‌ثباتی در بازار فرش آمریکا ایجاد خواهد کرد.

تهدیدهای تحریم فرش برای آمریکا
تحریم فرش ایران، لبه دیگری دارد که به زیان آمریکا است. هنوز تعداد زیادی فرش ایرانی، زینت‌بخش خانه‌های مردم آمریکا است و زیبایی انکارناپذیر فرش ایرانی در منظر مردم قرار دارد. رقبای ایران باید سال‌های متمادی فرش بفروشند تا جایگاه واقعی فرش ایران را در دل مردم آمریکا از آن خود کنند. حاصل فروش فرش ایران، به خصوص در پنجاه سال اخیر، آن‌چنان وسیع است که می‌توان گفت با وجود میلیون‌ها متر مربع فرش ایرانی در منازل آمریکاییان و زیبایی منحصر به فرد آن، شاید بیش از این مدت، زمان لازم باشد تا بتوان در این حوزه به طور واقعی، جایگاه مساوی و یا برتر برای کشورهای دیگر قائل شد. این علاقه را در مردم آمریکا می‌توان حتی در میان سربازهای مهاجم آمریکایی به عراق و افغانستان مشاهده نمود که برخی از آنها از این فرصت استفاده کرده و به هر شکل ممکن، فرش ایرانی خریده و در مراجعت به کشور با خود برده‌اند.
ایرانیان فرش‌فروش در آمریکا و ایرانیان مقیم آمریکا که اولی بخش عمده‌ای از فرش‌فروشان آمریکا و دسته دوم، درصد مهم و قابل توجهی را در بین سایر اقلیت‌ها تشکیل می‌دهند، مصرف‌کننده و تبلیغ‌کننده فرش ایرانی هستند. هرچند این گروه‌ها در شرایط حداکثر فشار در ابتدای تحریم مجبور به سکوت می‌شوند، لیکن به مرور زمان و با کاهش اثربخشی تحریم و همزمان با افزایش نارضایتی‌های داخلی احتمالاً به انجام اعتراضات رسمی و تلاش در لغو این تحریم مبادرت خواهند کرد؛ همان‌گونه که در تحریم اول شاهد بودیم.
با تحریم فرش ایران، میزان اقبال مردم به فرش دستباف در آمریکا نیز کاهش یافته است، به گونه­ای که از سال ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۹ مقدار واردات این کالا در آمریکا از ۴۸۸ میلیون دلار به ۲۶۶ میلیون دلار کاسته شده است. از دست رفتن نزدیک به نیمی از بازار فرش در آمریکا، زیان قابل توجهی برای صنف فرش‌فروش، ایرانی یا غیر ایرانی، وارد خواهد آورد و در نتیجه، نارضایتی در میان آنان گسترش خواهد یافت. بی‌توجهی به این نارضایتی، عملاً برای حکومت آمریکا مقدور نیست و نمی‌تواند در بلند مدت آن را تحمل کند و همین موضوع، مقدمه‌ای بر رفع تحریم این کالا خواهد شد.
اقداماتی که فرش‌فروشان ایرانی در زمان تحریم برای غلبه بر آثار سوء و یا کاهش آن انجام خواهند داد، تصمیمات عاقلانه‌ای است که می‌تواند جایگاه و روند خاصی را برای خود ایجاد کند. پس از رفع تحریم، رفتار صادرکنندگان فرش ایران در بازار آمریکا با احتیاط بیشتری همراه خواهد شد و به همین دلیل، خساراتی که بر فرش‌فروشان آمریکا در زمان تحریم وارد خواهد شد، پس از آن نیز تا مدتی استمرار خواهد داشت. برای برطرف کردن آثار تبلیغی و فرهنگی ایجاد شده برای فرش ایران در زمان تحریم، فرش‌فروشان مجدداً  باید هزینه‌هایی را تقبل کنند تا بتوانند بخشی از جایگاه اولیه را مجدداً به دست آورند.

تبدیل تهدید به فرصت
با شناخت تهدیدهای موجود و همچنین پیش‌بینی اقدامات بعدی که از سوی آمریکا سر خواهد زد، می‌توان راهبردی را اتخاذ نمود که تهدیدها را به فرصت تبدیل نماید. هنر مدیران صنعت فرش کشور و صادرکنندگان و تولیدکنندگان فرش ایران در این امر نهفته است که وضع موجود را به نفع وضع بهتری تغییر دهند. احتمال تشدید تحریم‌ها علیه ایران در مدت سه تا چهار سال آینده وجود دارد. با اتخاذ راهکارهای مناسب در همین مدت می‌توان به گونه‌ای رفتار نمود که اثرات منفی تحریم را کاهش دهد و خیلی سریع‌تر تحریم‌ها برداشته شوند. در ادامه به بخشی از این راهکارها اشاره می­شود.
توسعه بازارهای جهانی فرش از وضع فعلی به وضع جدید، با توجه به تغییراتی که در توازن کشورهای جهان در دوره بحران و رکود رخ داده است، یکی از مهم‌ترین اقداماتی است که باید صورت گیرد. در بحران اقتصادی که از سال ۲۰۰۸ از آمریکا شروع شد و به سایر کشورهای اروپایی تسری یافت، برخی کشورها مانند یونان و ایتالیا که از مشتریان عمده فرش ایران بودند، دچار عمیق‌ترین بحران‌ها شدند. وضع سایر کشورهای اروپایی نیز که از مشتریان سنتی فرش ایران هستند، چندان بهتر از آن دو کشور نیست. در مقابل، تعدادی از کشورهای جهان از این بحران دور بوده و تأثیر کمتری از آن گرفته‌اند. شروع فعالیت‌های بازاریابی ساماندهی شده در این کشورها می‌تواند جایگزین خوبی برای بازار از دست‌رفته آمریکا باشد. در این میان، کشورهای معروف به BRICS یعنی برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی، می‌توانند مهم‌ترین گروه هدف را  تشکیل دهند. این کشورها با دور بودن از آثار این بحران و داشتن ذخایر ارزی قابل توجه در حال حاضر می‌توانند به کانون صادرات فرش ایران تبدیل شوند و می‌توان صادراتی را که قبلاً به آمریکا صورت می‌گرفت، به این کشورها انجام داد.
کشورهای دیگری نیز که از ثبات اقتصادی بهتری نسبت به کشورهای اروپایی برخوردارند، می‌توانند به عنوان گروه هدف دیگری مطرح شوند. فرش ایران قبلاً در برخی از این کشورها حضور پررنگی داشته است که باید پررنگ‌تر شود و یا حضور کم‌رنگی داشته که لازم است تقویت گردد. برای نمونه، بازار ژاپن از حدود  ۲۷ میلیون دلار واردات قالی در سال ۲۰۰۷ به حدود ۲۰ میلیون دلار در سال ۲۰۰۹ کاهش داشته است، اما پتانسیل­های موجود نشان می­دهد که ظرفیت بالقوه برای افزایش واردات فرش دستباف وجود دارد. در این کشور صادرات فرش ایران حدود ۱۰ میلیون دلار است، در حالی که در این دوره هند از نیم میلیون دلار به حدود یک میلیون دلار افزایش و کشور چین از بیش از ۵ میلیون دلار به حدود ۲ میلیون دلار، کاهش داشته است. در کشورهای عربی که عمدتاً مشتریان فرش ایران هستند، با توجه به افزایش قیمت نفت، ظرفیت بالقوه بیشتری ایجاد شده است و می­توان توسعه بیشتری را در این بازارها  انتظار داشت. همچنین کشور استرالیا که در قاره اقیانوسیه واقع شده است و در شرایط بحران اقتصادی حاضر، از نظر اقتصادی در وضعیت نسبتاً مناسبی به سر می‌برد نیز می‌تواند به عنوان یک بازار هرچند کوچک، مورد توجه متولیان و صادرکنندگان فرش قرار گیرد.
دور زدن تحریم در فاصله سال‌های ۱۹۸۷ تا ۲۰۰۰ به کرات توسط فروشندگان فرش صورت می‌گرفت. این اتفاق در دور جدید تحریم‌ها دشوار‌تر شده است و مسئولان گمرک آمریکا با آمادگی بیشتری نسبت به قبل مانع آن هستند‌، اما تجربه ثابت کرده که این کار، شدنی است و با نفوذ به داخل بازار آمریکا می‌توان عدم کارآیی سلاح تحریم را برای به زانو درآوردن فرش ایران  نشان داد.
در مجموع می‌توان گفت که با دور زدن تحریم‌ها و یا تبدیل آن به فرصت، می‌توان در گذر زمان بر تحریم‌ها و اقداماتی که در حال حاضر به زیان تولیدکنندگان و فروشندگان فرش ایران است، فائق آمد و اسباب موفقیت بیش از پیش را فراهم نمود.

دکتر حسنعلی پورمند، دکتر محمدجواد مهدوی‌نژاد، خانم الهه ایمانی،
دوره 6، شماره 17 - ( 12-1389 )
چکیده

امروزه با شرایط پیش آمده در دنیای صنعتی مادی و مدپذیر، نگاه صرفاً هنری و یا زیبایی‌شناسی به فرش دستباف، نمی‌تواند جوابگوی این کالای دستی و با ارزش باشد. نگاه صرفاً هنری و یا صرفاً تجاری، هر کدام به اندازه خود زیان‌هایی را به فرش دستباف وارد ساخته و می‌سازند. بنابراین، حفظ تعادل در بررسی این امر بسیار مهم است. نگهداری بازار فرش دستباف به اندازه جنبه هنری آن حائز اهمیت است و به همین علت این مقاله، جایگاه طرح‌های جدید فرش در نظام بازار و نوع گرایش افراد مخاطب به آنها را مورد بررسی قرار داده است. امروزه سنت‌گرایی محض در طرح و نقش فرش‌ها و خلاقیت و نوآوری در طرح‌های جدید با چالش روبرو شده است، بنابراین مطالعه در این زمینه برای توسعه و گسترش جایگاه فرش ضروری می‌نماید. این مقاله با روش کتابخانه‌ای و بر اساس دریافت اطلاعات از نمونه‌هایی واقعی و تکمیل پرسشنامه‌ها به این نتیجه رسیده است که تحریک نیاز در مخاطبان به واسطه طرح‌های جدید و همچنین تبلیغات مؤثر، تقاضا ایجاد می‌کند و در نتیجه بازار، سفارش جدید طرح به هنرمندان می‌دهد تا طر ح جدیدتری را وارد بازار کنند، بنابراین طرح‌های جدید و استفاده از خلاقیت در طرح فرش باعث استقبال مصرف‌کنندگان و توسعه مصرف فرش دستباف، خواهد شد. 

دکتر امیرحسین چیت سازیان، آقای علیرضا چیت سازیان،
دوره 6، شماره 17 - ( 12-1389 )
چکیده

 امروزه صاحبان صنایع و بنگاه‌های تجاری برای به دست آوردن سهم بیشتری از بازار رقابتی ایجادشده، بایستی ضمن بهره‌گیری از دانش بازاریابی، برای حضور خود در بازار، برنامه روشن و مدونی داشته باشند. یکی از ابزارهای مهم در برنامه‌ریزی و سیاستگذاری در حوزه بازاریابی، آمیخته بازاریابی است. محققان این حوزه، عوامل و متغیرهای متعددی را برشمرده‌اند که هر کدام در حوزه بازاریابی محصولات متفاوت، سودمند می‌باشند. در مدل پیشنهادی این تحقیق، آمیخته بازاریابی فرش دستباف از پنج عنصر کلیدی محصول، قیمت، ترفیع، توزیع و اصالت هنری و تاریخی تشکیل شده است. برای بررسی میزان معناداری و اهمیت هر کدام از این عوامل و شاخص‌ها به بررسی نظر خبرگان، با استفاده از پرسشنامه پرداخته شد. برای تعیین اهمیت هرکدام از شاخص‌ها از آزمون علامت و در راستای رتبه‌بندی هرکدام از شاخص‌ها و سپس عوامل کلی از آزمون فریدمن استفاده گردید. نتایج حاصل نشان می‌دهد که اهمیت عوامل آمیخته به ترتیب عبارتند از اصالت هنری و تاریخی، ترفیع و تبلیغ، محصول، قیمت و در نهایت، توزیع.

آقای ابوالفضل اسفندیاری، آقای قربان تاج پوری، دکتر علیرضا پاکزاد،
دوره 6، شماره 17 - ( 12-1389 )
چکیده

 این پژوهش، کاربردی و روش تحقیق آن کمی است. در این پژوهش در مرحلۀ اول پس از جمع آوری عوامل مورد نظر (عدم توجه به آمیخته بازاریابی، کنسرسیوم تولیدی صادراتی و برندسازی در فرش دستباف ترکمن) از طریق مطالعه پیشینه، و روش کمی پرسشنامه جهت جمع آوری داده‌های لازم و استخراج نهایی عوامل اساسی مؤثر استفاده شده است. پس از تنظیم و جمع آوری پرسشنامه محقق ساخته، داده‌های گردآوری شده وارد نرم افزار SPSS شد و با استفاده از روش‌های مختلف آمار استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. برای سنجش میزان اهمیت هریک از عوامل و مؤلفه های پرسشنامه، از مقیاس پنج امتیازی لیکرت استفاده شده است که دارای مقیاس‌های ترتیبی بوده و با تعیین عدد از ۱ تا ۵ به این گزینه‌ها، این داده‌ها به اعداد کمی تبدیل می‌شوند. داده‌های جمع آوری شده در این پژوهش، در بازۀ زمانی مهرماه ۱۳۸۹ تا شهریور ماه ۱۳۹۰ و مکان اجرای پژوهش، استان گلستان است. جامعه آماری این پژوهش شامل پنج گروه افراد است: الف) صاحبنظران و کارشناسان؛ یعنی کسانی که از مسیر کار و ممارست با امور مدیریتی، کارشناسی، علمی و پژوهشی فرش، جزء صاحبنظران، خبرگان و کارشناسان فرش تلقی می‌شوند. ب) صادرکنندگان؛ کسانی که عمده فروش فرش دستباف می‌باشند. ج) واردکنندگان؛ کسانی که فرش دستباف ایرانی را از ایران به یکی از کشورهای هدف وارد می‌کنند. د) فروشندگان؛ کسانی که در قالب خرده فروشی و تک فروشی، فرش دستباف را به مصرف‌کننده نهایی می‌فروشند. ر) بافندگان؛ کلیه افراد حقیقی و حقوقی که به صورت کارگاهی یا خانگی(تک بافی)، شهری یا روستایی به تولید و بافت فرش مشغول می باشند. روش تعیین حجم نمونه برای چهارگروه اول از روش کامل جامعه نمونه‌گیری و برای گروه پنجم (بافندگان)، با استفاده از جدول مورگان و روش نمونه‌گیری تصادفی ساده گزینش شده است. بر این اساس، حجم نمونه ۴۰۶ نفر از پنج گروه آماری با توزیعی متناسب و متوازن در نظر گرفته شده است که با پیگیری‌های به‌عمل آمده و اطلاع‌ رسانی در خصوص اهداف پژوهش، تمامی پرسشنامه‌های توزیع شده، تکمیل و عودت شده است. ضریب آلفای کرونباخ ۹۳% بوده، از آزمون فریدمن برای رتبه‌بندی (اولویت‌بندی) متغیرها و از آزمون دوجمله‌ای برای تأیید یا رد فرضیات تحقیق، استفاده شده است. نتایج به‌دست آمـده بیانگـر این مطلب است که تمامی فرضیات و محتوای آنها در تولید صادراتی فرش دستباف ترکمن از اهمیت برخوردار بوده‌اند و از بین آنها پتانسیل بالای استان در تولید فرش دستباف به عنوان نقطه قوت و عدم توجه به آمیخته بازاریابی، عدم وجود کنسرسیوم تولیدی صادراتی فرش در استان و عدم توجه به برندسازی، به عنوان تهدید شناسایی گردید که نیازمند توجه ویژه مدیران و برنامه‌ریزان استانی و شرکت‌های صادرکننده است. در پایان تحقیق، ضمن ارائه تفصیلی نتایج و یافته‌ها، موارد مذکور جمع‌بندی شده و پیشنهادات کاربردی مرتبط با آن برای مدیران و کارشناسان و نیز ادامه و پیگیری تحقیقات مشابه در آینده ارائه شده است. 

آقای علی وندشعاری، دکتر احمد نادعلیان، دکتر علی اصغر شیرازی،
دوره 6، شماره 17 - ( 12-1389 )
چکیده

باید توجه داشت که جهانی شدن به عنوان بخشی از اقتصاد نوین، موضوع بحث کارشناسان اقتصادی در کشورها است. کشور ما نیز به منظور گسترش صادرات غیرنفتی و حضور در بازارهای جهانی و رشد و دوام در این بازار‌، نیازمند در نظر گرفتن اصول سلیقه‌یابی و ایجاد بازارهای مصرف مناسب و مطمئن است. در این راستا فرش دستباف به عنوان یکی از مهم‌ترین صادرات ایران در عرصه تجارت جهانی، به دنبال به‌دست آوردن جایگاه متناسب و در خور توجه و شأن و منزلت خود است. تولید سنتی و تمرکز بر طرح و نقشه‌های قدیمی و روش‌های سنتی بازاریابی و فروش، و نیز کوربافی و تولید بدون اهمیت دادن به سلیقه‌های مشتریان فرش در بازارهای هدف، می‌تواند یکی از عوامل رکود فرش ایران باشد که باید در این زمینه، تحول اساسی صورت گیرد. نتایج این مطالعه نشان می‌دهد که تولید در ایران رابطه‌ای متناسب با سلیقه‌ها و درخواست‌های مشتریان ندارد و از این بابت یکی از عامل‌های مهم تأثیر‌گذار در روند کاهش بازار جهانی فرش ایران محسوب می‌شود. به نظر می‌رسد عدم تمایل برای به کار گرفتن ابزار نوین فناوری اطلاعات در میان تجار فرش ایرانی خارج از کشور، باعث نداشتن اطلاعات مناسب در خصوص سلیقه مشتریان و نیز ناتوان بودن در انتقال این اطلاعات به حوزه تولید در داخل کشور نیز شده است. این مقاله به روش توصیفی ـ پیمایشی انجام شده و جمع آوری اطلاعات به صورت میدانی و حضور در بازارهای خارجی و نمایشگاه دموتکس ۲۰۱۲ و نیز به صورت کتابخانه‌ای و استفاده از پایگاه‌های اینترنتی و پرسشنامه به عنوان ابزار انجام شده است. 

آقای سید محمد مهدی میرزاامینی، دکتر فریبرز صدیقی ارفعی،
دوره 7، شماره 20 - ( 12-1390 )
چکیده

فرش دست‌باف یکی از مهمترین کالاهای صادراتی ایران محسوب می‌شود که در بازارهای خارجی دارای جایگاه والایی است. اما این کالا در بازارهای داخلی دارای جایگاهی مشابه جایگاه آن در خارج از مرزها نیست و امروزه در خانه‌های ایرانیان فرش دست‌باف نسبت به فرش ماشینی با اختلافی محسوس بسیار کمتر مورد استفاده قرار می‌گیرد. به نظر نویسندگان عمده دلیل این استقبال ضعیف قیمت بالای این کالا نسبت به نمونه‌های ماشینی است. در این تحقیق که به روش پیمایشی، در چهار مرحله و در مناطق عمومی و مرفه‌نشین چهار شهر تبریز، قم، تهران و اصفهان انجام شده قیمت بالای فرش دست‌باف دلیل غالب عدم استفاده قشر مرفه جامعه از فرش نبوده و دلایل دیگری نیز بیان شده است که عبارت است از عدم شناخت کیفیات ویژه فرش دست‌باف نسبت به نمونه‌های ماشینی. 

خانم فاطمه نعلچی کاشی، دکتر محسن رسولیان، دکتر حسین بوجاری،
دوره 9، شماره 24 - ( 12-1392 )
چکیده

هدف از این تحقیق شناسایی عوامل توسعه بازار فرش دست‌باف ایران در بازارهای جهانی و رتبه‌بندی این عوامل است. کلاً ۱۲۰ نفر از خبرگان فرش و صادرکنندگان فرش در برآورد شرکت داشتند. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش علی از شاخه پیمایشی است که ابزار گرد‌آوری پرسش‌نامه و ملاک انتخاب جامعه آماری در دسترس بودن افراد و ویژگی‌های آنها بوده است. این تحقیق با استفاده از آمار توصیفی (جدول توزیع فراوانی، نمودار، شاخص‌های آماری) و آمار استنباطی (آزمون کولموگروف-اسمیرنف،۱ آزمون T، آزمون فریدمن، آزمون کروسکال والیس، آنالیز فاکتور) به بررسی ارتباط میان متغیرها پرداخته و ضمناً برای تجزیه و تحلیل اطلاعات و انجام آزمون‌های فوق از نرم‌افزار SPSS استفاده شده است. نتایج نشان می‌دهد که شناسنامه‌دار کردن فرش دست‌باف سبب توسعه بازار فرش دست‌باف می‌گردد. افزایش تبلیغات رابطه مثبتی با توسعه بازار فرش دست‌باف دارد. شناسایی خواسته‌های مصرف‌کنندگان فرش دست‌باف سبب توسعه بازار فرش دست‌باف می‌گردد. آشنایی صادر‌کنندگان با تجارت الکترونیک رابطه معنی‌داری با توسعه بازار فرش دست‌باف دارد. وجود یک برند برای فرش دست‌باف سبب توسعه بازار فرش دست‌باف می‌گردد. همچنین مشخص شد که اهمیت متغیرهای پژوهش به‌ترتیب عبارتند از: تبلیغات، شناسایی خواسته‌های مصرف‌کنندگان، وجود یک برند، آشنایی صادرکنندگان با تجارت الکترونیک، شناسنامه‌دار کردن.

دکتر طهمورث حسنقلی‌‌پور، خانم فاطمه عباسی‌ بنی، آقای سعید عباسی‌ بنی،
دوره 10، شماره 25 - ( 6-1393 )
چکیده

بررسی چگونگی عملکرد فرش دست‌باف ایران در بازار صادراتی، تعیین عوامل مؤثر بر عملکرد صادراتی صادرکنندگان و استخراج مدلی بر اساس این عملکرد موضوع مورد پژوهش در این مقاله است. مقصد صادراتی مورد مطالعه بازار آمریکا است و جامعه آماری این پژوهش متشکل از صادرکنندگان ایرانی فرش دست‌باف است که به این بازار صادرات فرش داشته‌اند و نام آنها در پورتال مرکز ملی فرش ایران موجود بوده است. پرسش‌نامه تحقیق در بین ۱۳۰ نفر از آنان که به‌صورت تصادفی ساده انتخاب شدند، توزیع شده است. مدل مفهومی تحقیق به روش تحلیل عاملی تأییدی و با استفاده از داده‌های پرسش‌نامه‌ها استخراج شده است. نتایج نشان می‌دهد که صادرکنندگان ایرانی معتقدند کنترل بالایی بر فعالیت‌های برند‌سازی بین‌المللی در حوزه فرش دست‌باف ایرانی در بازار آمریکا دارند که این امر بر میزان برند‌گرایی و تعهد بین‌المللی آنان مؤثر است. این صادرکنندگان فرش خود را به نیازها و الزامات بازار آمریکا متعهد می‌دانند و در مجموع خود را برند‌گرا می‌دانند. به‌نظر صادرکنندگان ایرانی‌ استراتژی‌های اتخاذ شده بازاریابی برای فرش دست‌باف ایران در بازار آمریکا به‌خوبی عمل می‌کند و نتایج راضی کننده‌ای برای این صادرکنندگان دارد. در نهایت آنان عملکرد برند فرش دست‌باف ایران در بازار آمریکا را مناسب ارزیابی نمودند و آن بخش از عملکرد مالی برند که مرتبط با عملکرد برند است را مناسب تشخیص می‌دهند و در نهایت مدلی که استخراج شده به‌طور خلاصه عوامل مؤثر بر عملکرد برند فرش ایران در بازار آمریکا را نشان می‌دهد.

خانم نجمه میرزا‌کریمی اصفهانی، دکتر سید جلال‌الدین بصام، آقای جواد حسن پور‌نامی،
دوره 10، شماره 26 - ( 12-1393 )
چکیده

وجود تنوع در طرح و نقش فرش دست‌باف می‌تواند رضایت انواع سلیقه‌ها در بازار و افزایش میزان خرید مشتریان را به‌همراه داشته باشد. فرش دست‌باف اصفهان دارای کیفیت و اصالت در طرح و نقش است، ولی این فرش‌ها بیشتر در میان مشتریان در بازار اصفهان شناخته شده است و در سطح داخلی خریداران اصفهانی بیشترین جمعیت مشتریان این نوع فرش هستند. حفظ و گسترش این بازار به‌منظور حمایت و بهبود معیشت شاغلین این حرفه و محافظت از این هنر ملی در شرایط تحریم دارای اهمیت زیادی است. در این پژوهش با فرض فقدان تنوع در طرح و نقش فرش اصفهان به‌عنوان مانعی برای توسعه بازار، 152 پرسش‌نامه‌ میان مشتریان فرش دست‌باف در بازار اصفهان و تهران توزیع و تکمیل شد. همچنین پرسش‌نامه‌هایی توسط تولیدکنندگان و طراحان فرش دست‌باف در اصفهان تکمیل شد. نمونه‌گیری به‌شیوه در دسترس هدفمند و نتایج پرسش‌نامه‌ها به روش آمار استنباطی و توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان می‌دهد هرچه مشتریان در مورد فرش اصفهان نظر مساعد‌تری داشته باشند تمایل به خرید نیز افزایش می‌یابد و همچنین عدم بازاریابی سازمان یافته و کمبود طراحان توانمند از موانع ایجاد تنوع در طرح و نقش فرش اصفهان است


فاطمه رحیم پناه، دکتر مهران هوشیار،
دوره 11، شماره 27 - ( 6-1394 )
چکیده

امروزه هنر ـ صنعت فرش دست‌باف با توجه به مسائل اقتصادی و سیاست‌های بینالمللی در قبال ایران جایگاه خود را تقریباً در بازارهای جهانی از دست داده و به‌تدریج دچار رکود شده است. ازطرف دیگر، بازار داخلی فرش دست‌باف‌ نیز از رونق افتاده و دیگر همان تعداد اندک هم نمیتوانند خریدار فرش دست‌باف باشند.

در چنین شرایطی تفکر بازاری فرش دست‌باف، نیازمند تغییر و تحول، هم از لحاظ فرهنگی و هم اقتصادی است. دیگر زمان آن رسیده تا با حفظ اصالت‌ها و هویت فرهنگ سنتی در طرح و رنگ، برای رونق بیشتر این هنر ـ صنعت در بازارهای جهانی از روشها و شیوههای جدید استفاده شود. رشتۀ دانشگاهی فرش این قابلیت را دارد و می‌تواند قشر تحصیل‌کرده‌ای را با توانایی اجرای طرحهایی مطابق سلیقۀ رایج و موردپسند جامعه و همگام با دنیای روز تربیت کند؛ بنابراین، مطالعه بر روی این رشته و شناسایی آن به قشر سنتی بازار فرش دست‌باف ضروری مینماید.

با تحقیقی که به شیوۀ توصیفی ـ تحلیلی و با روش ترکیبی، کتابخانهای و میدانی صورت گرفته، این نتیجه به دست آمده است که با شرایط اقتصادی فعلی و سرفصل دروس این رشته با گرایش طراحی، دانشآموختگان درزمینه‌های مختلف طراحی و رنگ‌آمیزی انواع نقوش قالی، به‌صورت علمی و با تکنولوژی جدید، مهارت لازم اعم از طراحی، رنگآمیزی با رایانه، شناخت نقوش، شناخت بازارها و... میتوانند یک طراح، تولیدکننده، مشاور در کلیۀ زمینههای صادراتی و... باشند. نتیجۀ نهایی آن است که رکود فعلی بازار فرش دست‌باف، نیازمند فکر جدید و جوان است. طرح و رنگهای گذشته، دیگر جواب‌گوی بازار آشفتۀ امروزی نیست و دانشآموختگان این رشته مهارت لازم را برای همفکری با تولیدکنندگان باتجربه دارا میباشند تا سبب بازدهی اقتصادی این محصول در ایران شوند


دکتر داود فیض، آقای محمد علی سیاه سرانی کجوری،
دوره 12، شماره 30 - ( 12-1395 )
چکیده

صادرات فرش دستباف ایرانی به عنوان یک کالای استراتژیک در حوزه صادارت غیرنفتی از اهمیت بسزایی برخوردار است، لذا شناسایی موانع این صنعت و ارائه راهکارهای بهینه جهت تسهیل صادرات آن حائز اهمیت است. هدف پژوهش حاضر شناسایی موانع صادرات فرش دستباف ایرانی با استفاده از دیدگاه بازاریابی کل‌نگر و ارائۀ تسهیل‌کننده‌های مربوط به آن در قالب یک مدل مفهومی است. بر این اساس پژوهش حاضر از نظر هدف اکتشافی و از نوع آمیخته و از نظر نتیجه کاربردی است. در مرحله اول پژوهش با استفاده از رویکرد کیفی (تحلیل محتوا)، 57 کد به عنوان موانع صادرات فرش دستباف ایرانی استخراج و با توجه به قرابت معنایی در 6 طبقه دسته‌بندی شدند و به منظور برطرف نمودن این موانع، برای هر طبقه یک مفهوم به عنوان تسهیل‌کننده پیشنهاد شد. در مرحله دوم پژوهش با استفاده از رویکرد کمی (مدلسازی ساختاری تفسیری)، مدل‌ مفهومی عوامل تسهیل‌کننده صادرات فرش دستباف ایرانی طراحی شد. نهایتا با استفاده از ماتریس قدرت نفوذ-وابستگی و مدل مفهومی پژوهش پیشنهاداتی جهت تسهیل صادرات فرش دستباف ایرانی ارائه شد.


خانم سیده اکرم اولیائی طبائی، آقای محمدرضا شاهپروری، آقای سید محمد مهدی میرزاامینی،
دوره 13، شماره 31 - ( 6-1396 )
چکیده

تبلیغات الکترونیکی فرآیندی است که علاوه بر معرفی کالا و خدمات پس از فروش، سعی در ترغیب مشتریان از طریق ابزار اینترنت برای خرید دارد. تبلیغات الکترونیکی به دلیل سرعت بالا و هزینه کمتر، در بازاریابی انواع کالاها مورد توجه است. لذا با توجه به گسترش نفوذ این شیوه تبلیغاتی نوین در جامعه کنونی، پژوهش حاضر با هدف بررسی دیدگاه‌ها و نظرات پیرامون تبلیغات اینترنتی فرش در جهت افزایش تأثیرگذاری و اعتبار آن براساس رفتار مصرف کننده به انجام رسیده است. ضرورت و دقت توجه به موضوع از این روست که جایگاه فرش به عنوان یک کف پوش ایرانی با توجه به تنوع تولیدات مصرفی با توجه به ابزارهای موجود و به روز تبلیغ و با رویکرد تأثیر بر رفتار مصرف کننده بیشتر مورد توجه  قرار گیرد. از این‌رو با در نظر داشتن هدف این پژوهش و ضرورت جایگاه تبلیغات الکترونیکی در حوزه فرش، سوالاتی در این پژوهش مطرح است که مهم‌ترین آن‌ها عبارت است از آیا می‌توان مدل تبلیغات الکترونیکی فرش را بر اساس رفتار مصرف کننده ارزیابی کرد؟ کدام یک از محرک‌های ارتباطی و محتوایی بر واکنش‌های شناختی، احساسی و نگرشی مصرف کنندگان تأثیر دارد؟.   

این مطالعه به صورت میدانی و اسنادی با ابزار گردآوری اطلاعات کتابخانه‌ای و پرسش‌نامه انجام شده که جامعه آماری مزبور بر اساس جدول مورگان به تعداد 103 نفر انتخاب شد. این جامعه آماری را کاربران اینترنت ایرانی که تمامی آن‌ها، آشنایی کامل به حوزه فرش دستباف تشکیل می‌دهند که به نوعی در معرض تبلیغات اینترنتی فرش و یا سایت‌های مرتبط با فرش قرار گرفته بودند و این امر را در پرسشنامه‌ها لحاظ نموده اند. هدف از این پژوهش ضمن اعتبار سنجی تبلیغات اینترنتی مرتبط با فرش، ارائه مدلی است که بر اساس رفتار مصرف کنندگان بتوان کیفیت مناسبی از تبلیغات این کالا ارائه نمود.

نتایج تحقیق نشان می‌دهد محرک‌های ارتباطی با 51/0 تاثیر بر واکنش شناختی مصرف کنندگان و 42/0 تاثیر بر واکنش احساسی مصرف کنندگان بیشترین تاثیر را داشته و محرک های محتوایی 32/0 تاثیر بر واکنش شناختی مصرف کنندگان و 28/0 تاثیر بر واکنش احساسی مصرف کنندگان داشته و اولویت دقت به محرک های محتوایی بیشتر از محرک های ارتباطی است. از طرفی محرک های محتوایی و ارتباطی هیچ کدام بر نگرش مصرف کنندگان تاثیرگذار نبوده اند که لازم است مطابق مدل تحقیق و برای اثر گذاری بیشتر بر محتوای تبلیغات اینترنتی مرتبط با فرش تأکید بیشتری شود.


آقای محمد کریمیان راوندی، دکتر حمیدرضا یزدانی، دکتر حمیدرضا ایرانی،
دوره 13، شماره 32 - ( 12-1396 )
چکیده

فرش دستباف ، علاوه بر بعد اشتغال، صادرات و ارز آوری و منافع اقتصادی، از بعد هنری و فرهنگی، نماد و تبلور فرهنگ غنی این سرزمین از دیرباز بوده و شهرت جهانی دارد. بر اساس اطلاعات بدست آمده از سوی دست اندرکاران فرش دستباف، فقدان ارتباط با مصرف کنندگان و شناخت آن ها و همچنین تبلیغات هدفمند و خلاق و بازاریابی مناسب، موردی است که در فرش دستباف ایران و به طبع آن فرش دستباف کاشان نادیده گرفته شده است. هدف اصلی این پژوهش شناسایی شاخصه های فرش دستباف کاشان جهت طراحی ایده کمپین تبلیغاتی، برای معرفی فرش دستباف کاشان در بازارهای داخلی ایران می باشد. تحقیق حاضر با استفاده از دو ابزار مصاحبه و اسناد مورد بررسی قرار گرفت. اطلاعات بدست آمده از طریق دو ابزار فوق، مورد توصیف، تفسیر و تحلیل جامع قرار گرفت تا پاسخ سوال اصلی پژوهش (ایده کمپین تبلیغاتی مناسب برای صنعت فرش دستباف کاشان، چیست)داده شود. این ارزیابی جامع و عمیق با  استراتژی مطالعه موردی و استفاده از روش تحلیل تم و محتوای کیفی است. در نتایج پژوهش به خلق ایده اصلی و استراتژی کمپین تبلیغاتی یرای معرفی فرش دستباف کاشان، مزایای منحصربفرد این کالا، رسیده شد، با تمرکز بر اینکه، اگر به دنبال نرم ترین و مقرون به صرفه ترین کفپوش دستباف هستید، فرش پشمی کاشان را خریداری نمایید، ایده این کمپین، تمرکز بر مقرون به صرفه بودن و نرم بودن این فرش برای زیرپا است که فرش کاشان به سبب، درشت بافی و جنس پشمی آن، هم بسیار نرم و لطیف است و هم به لحاظ قیمتی بسیار مناسب است و از این حیث منحصر بفرد است کما اینکه مشتریان در حال خرید اصیل ترین و بهترین فرش دستباف ایران هستند. در پایان این پژوهش، پیشنهاداتی به محققان آینده در صنعت فرش دستباف ارایه شد.

دکتر ملیحه سیاوشی، دکتر محمد غفورنیا، اقای نادر وصالی،
دوره 14، شماره 33 - ( 6-1397 )
چکیده

هدف اصلی این پژوهش، شناسایی عوامل مؤثر بر تصمیم خرید واردکنندگان فرش دستباف ایرانی می‌باشد. این پژوهش کاربردی و به لحاظ نوع داده ­های مورد استفاده، کیفی است. داده‌های پژوهش، با استفاده از مصاحبه‌ با واردکنندگان فرش دستباف ایرانی در اتحادیه‌ی اروپا که در بیست و پنجمین نمایشگاه بین‌المللی فرش دستباف در تهران حضور داشتند، جمع‌آوری شدند. شیوه‌ی نمونه‌گیری، نمونه‌گیری در دسترس بوده و برای تعیین حجم نمونه، از روش متوالی، استفاده شد. بر این اساس، با 14 نفر از واردکنندگان فرش دستباف ایرانی به اتحادیه اروپا مصاحبه گردید که تعداد 11 نفر از آن‌ها اصالتاً اروپایی و سه نفر دیگر ایرانی مقیم اروپا بودند. تجزیه‌وتحلیل اطلاعات با استفاده از تحلیل محتوای کیفی انجام شد. نتایج تحلیل محتوا، منجر به شناسایی233 کد اولیه شد که در قالب 62 کد گزینشی دسته‌بندی شدند. با بازبینی و تصفیه‌ی کدهای گزینشی، 38 تم فرعی شناسایی شدند که در نهایت در قالب 5 تم اصلی طبقه‌بندی شدند. برخی از شاخص‌ها تاثیر مثبت و برخی تاثیر منفی بر تصمیم‌گیری نسبت به خرید فرش ایرانی داشتند. 5 تم اصلی شناسایی شده عبارت‌اند از: «محصول، قیمت، توزیع، ترفیع، و عوامل محیطی». برخی از شاخص­ های شناسایی‌شده در این تحقیق نظیر سفارش پذیری در تولید، کیفیت عرضه ، فضاسازی منفی رسانه ­ای علیه ایران، منحصربه‌فرد بودن فرش، داشتن شریک تجاری مطمئن در ایران، ارائه گواهینامه­ های معتبر بین ­المللی، وضعیت اقتصادی در کشور مقصد و غیره، برای نخستین بار و از دیدگاه واردکنندگان مورد اشاره قرار گرفت؛ که نشان ­دهنده تمایز این پژوهش با تحقیقات قبلی درزمینه­ ی بازاریابی فرش است.


دکتر رسول عباسی، خانم زهره کاظمی،
دوره 14، شماره 33 - ( 6-1397 )
چکیده

فرش دست‌باف ایرانی با ویژگیهای برجسته‌ی فرهنگی و هنری، محصولی است که طی چند دهه به‌عنوان یک کالای قابل‌توجه در سبد صادرات غیرنفتی ایران ثبت شده است. این تحقیق با هدف مشخص نمودن ارزیابی ابزارهای ترفیعی و تبلیغاتی فرش دست‌باف و تعیین اولویت ابزارهای مورد استفاده در زمینه‌ی معرفی این کالا به مشتریان در بازارهای هدف خارجی، نگارش یافته است. جامعه آماری این تحقیق عبارت از 19 نفر از خبرگان و کارشناسان آگاه به صادرات فرش دست‌باف در استان تهران است. برای انجام مقایسه‌های زوجی و تعیین وزن هر شاخص از روش FAHP و همچنین جهت تعیین اولویت ابزارهای ترفیعی و تبلیغاتی از روش تاپسیس‌فازی استفاده شد. نتایج حاصل از اجرای روش FAHP نشان داد معیار قابل اعتماد بودن با وزن 329/0، هزینه با وزن 178/0، اثربخشی و سطح پوشش به ترتیب با اوزان 149/0 و 13/0 و کیفیت با وزن 15/0 به ترتیب اهمیت قرار گرفتند. همچنین بر اساس اجرای روشTOPSIS ، نمایشگاه‌های اختصاصی، رسانه‌ها، آگهی‌های تجاری، انتشار نشریات، برگزاری تورگردشگری در ایران، فروش شخصی، نمایندگان فروش، تخفیفات‌ قیمتی و جوایز فروش به ترتیب از اولویت بیشتری برخوردارند. نتایج تحقیق در برگیرنده پیشنهادهایی برای صادرکنندگان و برنامه‌ریزان این حوزه می‌باشد.
 


صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به گلجام؛ نشریه علمی فرش دستباف است.
بازنشر اطلاعات: استفاده از مطالب ارایه شده در این پایگاه با ذکر منبع آزاد است.
Designed & Developed by : Yektaweb