9 نتیجه برای بازاریابی
دکتر حبیب اله آیت اللهی،
دوره 4، شماره 11 - ( 12-1387 )
چکیده
این عنوان، پرسشی است که ذهن همهی تولیدکنندگان، فروشندگان و بازرگانان فرشهای دستباف را به خود مشغول داشته است. برای من که از بیرون از پیشهی فرشبافان و فرشفروشان و بازرگانان فرش، برین صنعت مینگرم، پرسشی دیگر نیز مطرح است که شاید پاسخ آن پاسخ نخستین هم باشد: آیا حقیقتا بازارهای ما از دست رفتهاند یا ما آنها را از دست دادهایم؟
اگر به کاربرد فرش بنگریم، و ویژگیهای بازارهایمان را یک بررسی علمی کنیم، به خوبی درخواهیم یافت که عامل اصلی این «از دست رفتن!» تولیدکنندگان هستند و نه بازار! بازار را، حقیقی یا حقوقی، چه کسانی به وجود میآورند؟: تولیدکنندگان، فروشندگاذ و خریداران؛ و این خریداران هستند که اگر نخرند، فروشی هم نخواهد بود و بنابراین، تولید هم متوقف شده و سرمایه راکد میماند و ارزش اقتصادی خود را هم از دست میدهد. در افت و خیز بازار و تغییرات شاخصهای زندگی و تورم مالی در اقتصاد بومی و جهانی، ممکن است تولیدکننده و یا فروشنده، به امید فروش بهتر و سودی بیشتر، فرش را ارنبار کند؛ ولیکن، خریدار فرش را برای انبار کردن نمیخرد، او به فرش به مثابه چیزی یا انگیزهایی که محیطزیست او را زیباتر کرده و زندگیش را رونق و صفایی دیگر میدهد، و به طور کلی، برای استفادهی روزانهاش آن را میخرد. او فرشی را میخرد که با محیط زندگیش، با فضاهایی که در اختیار دارد، و با سلیقهی او و احساس زیبایی شناسانهاش هماهنگ و درخور باشد. و مشکل تولیدکنندگان ما ازین جا میآغازد.
در هر کجای جهان، مهندس معمار فضای زیست را، چه فردی و چه اجتماعی، چه بیرونی و چه درونی، در ارتباط با نیازهای مادی و معنوی مردم آن سامان طراحی کرده و میسازد، و این مسئله است که در اصطلاح فرنگی «نورم» (norm) یا معیار گفته میشود. معیار ساختمانی برای مردمی که در سوئد یا در نروژ زندگی میکنند با معیار ساختمانی برای مردم فرانسه و اسپانیا متفاوت است. نیز، معیار ساختمانی برای ساکنان شبه قارهی هندوستان و مردم اروپای مرکزی متفاوت است. قد متوسط مردم استرالیا ۱۶۰ صدم متر، برای سوئدیها و شمال آمریکاییها صدم و برای فرانسویان، ۵ صدم متر است. طول قد متوسط مردم یک کشور یا یک شهر، معیار طول و عرض اتاقها، تالارها و ارتفاع سقفهای آنان است و وظیفهی فرش، به مثابهی کفپوش، پوشاندن کف اتاقها و تالارها در ارتباط با معیارهای زیباییشناسانهی این مردمی است که در آن فضاها زندگی می کنند.
تولیدکنندگان خاوری و یا باختری، برای تولیدهای صادراتی خود، به نیازهای ملتهای مختلف می اندیشند و هر چیزی را به هرکجا صادر نمیکنند. تجربهیی کوچک من را به این امر واقف کرد: به هنگام ادامهی تحصیل در فرانسه، یک دست استکان «پیرکس» ساخت فرانسه را با خود برده بودم و به دلیل بیاحتیاطی، یکی دوتای آنها شکسته بود و «دست» من ناقص شده بود. با زحمت زیاد و سر زدن به فروشگاههای متعدد بالاخره نشانی و شماره تلفن کارخانهی سازنده را یافتم و با آنها ارتباط برقرار کردم. آنها از من یک نمونه از محصول را خواستند و چون من برایشان بردم گفتند «ما اینها را برای ایران، عراق و افغانستان میسازیم و شما نمیتوانید در بازارهای فرانسه نمونهی آنها را بیاید و آنگاه «دست ناقص شدهی» من را گرفتند و یک دست کامل، ولی با تناسبات و طرحی متفاوت به من دادند.
اینچنین است که یک تولیدکننده بازارهای خود را حفظ خواهد کرد. زیرا تولیدی را که با فرهنگ مصرفی هندوستان ساخته است برای مردم اروپا صادر نخواهد کرد و پس باید که سرمایهگذار و تولیدکننده اندشه کند که برای کدام محیط، کدام مردم، با چه سنتها و فرهنگی، فرش تولید میکند. اوست که باید از سویی، جامعهشناسی ملتهای مختلف، شیوهی زندگانی آنان، متوسط درآمد و متوسط پساندازشان، توانایی خریدشان و عنایت آنان به استفاده از فرش در زندگی روزانهشان را بررسی کند؛ و از سوی دیگر، توجه داشته باشد که چگونه طرح و نقشی را به طراح یا نقاش سفارش دهد که با فرهنگ خریدارن آن مرز و بوم در تضاد نباشد، و حتی نیز، در ارتباط باشد. بنابراین، فرشی که برای فروش به آفریقا صادر میشود، با توجه به تنوع فرهنگی و مذهبی آفریقایان، با فرشی که به اروپا صادر میشود، باید متفاوت باشد. نیز برای فروش داخلی هم این بررسیها باید انجام گیرد و معیارهای رایج بازار نیز دگرگون شود. با معماری نوین ایران، که نقشهها و طرحها تقلیدهایی از معماری باختر زمین است، و معماری سنتی که نسبت هایی متفاوت و تقریبا تثبیت شده دارند باید به گونههای متفاوت تولید و حتی طرح و نقشی دیگر انایشید. هم اکنون تولیدکنندگان و بازارهای ما جز
فرشهای «ذرع»، «ذرع و نیم»، «دو ذرع» و غیره، نسبتهای دیگری نمی شناسند و این اندازهها میتوانند با معماری سنتی ما همخوانی داشته باشد ولی نه با معماری نوین و نه با معماریهای دکورهای مختلف. مسلم است که اینگونه مطالعات و بررسیهای جامعهشناسانه و زیباییشناسانهی ملتهای مختلف و مردمان مصرفکننده فرش، به سادگی و با بهایی اندک و مجانی انجام نمیپذیرد ولی سرمایهگذارینخستین درین امر سبب میشود سومندی و ارزشافزوده پسین فرش بیشتر و بیشتر شود. و دیگر شاهد این نباشیم که فرشهای ما در انبارها راکد بماند و یا با شرمندگی به وطن خود بازگردند، و یا برای این که در توان خرید مردم باشد، کیفیتهای فنی و زیبایی شناسانهی خود را از دست بدهد و به جای فرازیدن بر قلهی افتخار هنر ایرانی، پیوسته و پیوسته « فرود» و تنزل ارزشها را شاهد باشند. در سرمقالهی شمارهی پیش از این «فرود» و برخی دلایل آن سخن گفته شد و اینک یکی از راههای پیشگیری ازین فرود و بازاریابی بازارهای از دست داده شده (و نه از دست رفته) ارائه میشود. به امید تلاشی بهتر برای هنری والاتر و ایرانی سرافرازتر، آمین.
دکتر امیرحسین چیت سازیان، آقای علیرضا چیت سازیان،
دوره 6، شماره 17 - ( 12-1389 )
چکیده
امروزه صاحبان صنایع و بنگاههای تجاری برای به دست آوردن سهم بیشتری از بازار رقابتی ایجادشده، بایستی ضمن بهرهگیری از دانش بازاریابی، برای حضور خود در بازار، برنامه روشن و مدونی داشته باشند. یکی از ابزارهای مهم در برنامهریزی و سیاستگذاری در حوزه بازاریابی، آمیخته بازاریابی است. محققان این حوزه، عوامل و متغیرهای متعددی را برشمردهاند که هر کدام در حوزه بازاریابی محصولات متفاوت، سودمند میباشند. در مدل پیشنهادی این تحقیق، آمیخته بازاریابی فرش دستباف از پنج عنصر کلیدی محصول، قیمت، ترفیع، توزیع و اصالت هنری و تاریخی تشکیل شده است. برای بررسی میزان معناداری و اهمیت هر کدام از این عوامل و شاخصها به بررسی نظر خبرگان، با استفاده از پرسشنامه پرداخته شد. برای تعیین اهمیت هرکدام از شاخصها از آزمون علامت و در راستای رتبهبندی هرکدام از شاخصها و سپس عوامل کلی از آزمون فریدمن استفاده گردید. نتایج حاصل نشان میدهد که اهمیت عوامل آمیخته به ترتیب عبارتند از اصالت هنری و تاریخی، ترفیع و تبلیغ، محصول، قیمت و در نهایت، توزیع.
آقای ابوالفضل اسفندیاری، آقای قربان تاج پوری، دکتر علیرضا پاکزاد،
دوره 6، شماره 17 - ( 12-1389 )
چکیده
این پژوهش، کاربردی و روش تحقیق آن کمی است. در این پژوهش در مرحلۀ اول پس از جمع آوری عوامل مورد نظر (عدم توجه به آمیخته بازاریابی، کنسرسیوم تولیدی صادراتی و برندسازی در فرش دستباف ترکمن) از طریق مطالعه پیشینه، و روش کمی پرسشنامه جهت جمع آوری دادههای لازم و استخراج نهایی عوامل اساسی مؤثر استفاده شده است. پس از تنظیم و جمع آوری پرسشنامه محقق ساخته، دادههای گردآوری شده وارد نرم افزار SPSS شد و با استفاده از روشهای مختلف آمار استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. برای سنجش میزان اهمیت هریک از عوامل و مؤلفه های پرسشنامه، از مقیاس پنج امتیازی لیکرت استفاده شده است که دارای مقیاسهای ترتیبی بوده و با تعیین عدد از ۱ تا ۵ به این گزینهها، این دادهها به اعداد کمی تبدیل میشوند. دادههای جمع آوری شده در این پژوهش، در بازۀ زمانی مهرماه ۱۳۸۹ تا شهریور ماه ۱۳۹۰ و مکان اجرای پژوهش، استان گلستان است. جامعه آماری این پژوهش شامل پنج گروه افراد است: الف) صاحبنظران و کارشناسان؛ یعنی کسانی که از مسیر کار و ممارست با امور مدیریتی، کارشناسی، علمی و پژوهشی فرش، جزء صاحبنظران، خبرگان و کارشناسان فرش تلقی میشوند. ب) صادرکنندگان؛ کسانی که عمده فروش فرش دستباف میباشند. ج) واردکنندگان؛ کسانی که فرش دستباف ایرانی را از ایران به یکی از کشورهای هدف وارد میکنند. د) فروشندگان؛ کسانی که در قالب خرده فروشی و تک فروشی، فرش دستباف را به مصرفکننده نهایی میفروشند. ر) بافندگان؛ کلیه افراد حقیقی و حقوقی که به صورت کارگاهی یا خانگی(تک بافی)، شهری یا روستایی به تولید و بافت فرش مشغول می باشند. روش تعیین حجم نمونه برای چهارگروه اول از روش کامل جامعه نمونهگیری و برای گروه پنجم (بافندگان)، با استفاده از جدول مورگان و روش نمونهگیری تصادفی ساده گزینش شده است. بر این اساس، حجم نمونه ۴۰۶ نفر از پنج گروه آماری با توزیعی متناسب و متوازن در نظر گرفته شده است که با پیگیریهای بهعمل آمده و اطلاع رسانی در خصوص اهداف پژوهش، تمامی پرسشنامههای توزیع شده، تکمیل و عودت شده است. ضریب آلفای کرونباخ ۹۳% بوده، از آزمون فریدمن برای رتبهبندی (اولویتبندی) متغیرها و از آزمون دوجملهای برای تأیید یا رد فرضیات تحقیق، استفاده شده است. نتایج بهدست آمـده بیانگـر این مطلب است که تمامی فرضیات و محتوای آنها در تولید صادراتی فرش دستباف ترکمن از اهمیت برخوردار بودهاند و از بین آنها پتانسیل بالای استان در تولید فرش دستباف به عنوان نقطه قوت و عدم توجه به آمیخته بازاریابی، عدم وجود کنسرسیوم تولیدی صادراتی فرش در استان و عدم توجه به برندسازی، به عنوان تهدید شناسایی گردید که نیازمند توجه ویژه مدیران و برنامهریزان استانی و شرکتهای صادرکننده است. در پایان تحقیق، ضمن ارائه تفصیلی نتایج و یافتهها، موارد مذکور جمعبندی شده و پیشنهادات کاربردی مرتبط با آن برای مدیران و کارشناسان و نیز ادامه و پیگیری تحقیقات مشابه در آینده ارائه شده است.
دکتر داود فیض، آقای محمد علی سیاه سرانی کجوری،
دوره 12، شماره 30 - ( 12-1395 )
چکیده
صادرات فرش دستباف ایرانی به عنوان یک کالای استراتژیک در حوزه صادارت غیرنفتی از اهمیت بسزایی برخوردار است، لذا شناسایی موانع این صنعت و ارائه راهکارهای بهینه جهت تسهیل صادرات آن حائز اهمیت است. هدف پژوهش حاضر شناسایی موانع صادرات فرش دستباف ایرانی با استفاده از دیدگاه بازاریابی کلنگر و ارائۀ تسهیلکنندههای مربوط به آن در قالب یک مدل مفهومی است. بر این اساس پژوهش حاضر از نظر هدف اکتشافی و از نوع آمیخته و از نظر نتیجه کاربردی است. در مرحله اول پژوهش با استفاده از رویکرد کیفی (تحلیل محتوا)، 57 کد به عنوان موانع صادرات فرش دستباف ایرانی استخراج و با توجه به قرابت معنایی در 6 طبقه دستهبندی شدند و به منظور برطرف نمودن این موانع، برای هر طبقه یک مفهوم به عنوان تسهیلکننده پیشنهاد شد. در مرحله دوم پژوهش با استفاده از رویکرد کمی (مدلسازی ساختاری تفسیری)، مدل مفهومی عوامل تسهیلکننده صادرات فرش دستباف ایرانی طراحی شد. نهایتا با استفاده از ماتریس قدرت نفوذ-وابستگی و مدل مفهومی پژوهش پیشنهاداتی جهت تسهیل صادرات فرش دستباف ایرانی ارائه شد.
آقای محمد کریمیان راوندی، دکتر حمیدرضا یزدانی، دکتر حمیدرضا ایرانی،
دوره 13، شماره 32 - ( 12-1396 )
چکیده
فرش دستباف ، علاوه بر بعد اشتغال، صادرات و ارز آوری و منافع اقتصادی، از بعد هنری و فرهنگی، نماد و تبلور فرهنگ غنی این سرزمین از دیرباز بوده و شهرت جهانی دارد. بر اساس اطلاعات بدست آمده از سوی دست اندرکاران فرش دستباف، فقدان ارتباط با مصرف کنندگان و شناخت آن ها و همچنین تبلیغات هدفمند و خلاق و بازاریابی مناسب، موردی است که در فرش دستباف ایران و به طبع آن فرش دستباف کاشان نادیده گرفته شده است. هدف اصلی این پژوهش شناسایی شاخصه های فرش دستباف کاشان جهت طراحی ایده کمپین تبلیغاتی، برای معرفی فرش دستباف کاشان در بازارهای داخلی ایران می باشد. تحقیق حاضر با استفاده از دو ابزار مصاحبه و اسناد مورد بررسی قرار گرفت. اطلاعات بدست آمده از طریق دو ابزار فوق، مورد توصیف، تفسیر و تحلیل جامع قرار گرفت تا پاسخ سوال اصلی پژوهش (ایده کمپین تبلیغاتی مناسب برای صنعت فرش دستباف کاشان، چیست)داده شود. این ارزیابی جامع و عمیق با استراتژی مطالعه موردی و استفاده از روش تحلیل تم و محتوای کیفی است. در نتایج پژوهش به خلق ایده اصلی و استراتژی کمپین تبلیغاتی یرای معرفی فرش دستباف کاشان، مزایای منحصربفرد این کالا، رسیده شد، با تمرکز بر اینکه، اگر به دنبال نرم ترین و مقرون به صرفه ترین کفپوش دستباف هستید، فرش پشمی کاشان را خریداری نمایید، ایده این کمپین، تمرکز بر مقرون به صرفه بودن و نرم بودن این فرش برای زیرپا است که فرش کاشان به سبب، درشت بافی و جنس پشمی آن، هم بسیار نرم و لطیف است و هم به لحاظ قیمتی بسیار مناسب است و از این حیث منحصر بفرد است کما اینکه مشتریان در حال خرید اصیل ترین و بهترین فرش دستباف ایران هستند. در پایان این پژوهش، پیشنهاداتی به محققان آینده در صنعت فرش دستباف ارایه شد.
دکتر ملیحه سیاوشی، دکتر محمد غفورنیا، اقای نادر وصالی،
دوره 14، شماره 33 - ( 6-1397 )
چکیده
هدف اصلی این پژوهش، شناسایی عوامل مؤثر بر تصمیم خرید واردکنندگان فرش دستباف ایرانی میباشد. این پژوهش کاربردی و به لحاظ نوع داده های مورد استفاده، کیفی است. دادههای پژوهش، با استفاده از مصاحبه با واردکنندگان فرش دستباف ایرانی در اتحادیهی اروپا که در بیست و پنجمین نمایشگاه بینالمللی فرش دستباف در تهران حضور داشتند، جمعآوری شدند. شیوهی نمونهگیری، نمونهگیری در دسترس بوده و برای تعیین حجم نمونه، از روش متوالی، استفاده شد. بر این اساس، با 14 نفر از واردکنندگان فرش دستباف ایرانی به اتحادیه اروپا مصاحبه گردید که تعداد 11 نفر از آنها اصالتاً اروپایی و سه نفر دیگر ایرانی مقیم اروپا بودند. تجزیهوتحلیل اطلاعات با استفاده از تحلیل محتوای کیفی انجام شد. نتایج تحلیل محتوا، منجر به شناسایی233 کد اولیه شد که در قالب 62 کد گزینشی دستهبندی شدند. با بازبینی و تصفیهی کدهای گزینشی، 38 تم فرعی شناسایی شدند که در نهایت در قالب 5 تم اصلی طبقهبندی شدند. برخی از شاخصها تاثیر مثبت و برخی تاثیر منفی بر تصمیمگیری نسبت به خرید فرش ایرانی داشتند. 5 تم اصلی شناسایی شده عبارتاند از: «محصول، قیمت، توزیع، ترفیع، و عوامل محیطی». برخی از شاخص های شناساییشده در این تحقیق نظیر سفارش پذیری در تولید، کیفیت عرضه ، فضاسازی منفی رسانه ای علیه ایران، منحصربهفرد بودن فرش، داشتن شریک تجاری مطمئن در ایران، ارائه گواهینامه های معتبر بین المللی، وضعیت اقتصادی در کشور مقصد و غیره، برای نخستین بار و از دیدگاه واردکنندگان مورد اشاره قرار گرفت؛ که نشان دهنده تمایز این پژوهش با تحقیقات قبلی درزمینه ی بازاریابی فرش است.
دکتر علیرضا امینی، دکتر اسماعیل مزروعی نصرآبادی، خانم طیبه جعفری،
دوره 14، شماره 33 - ( 6-1397 )
چکیده
تغییر رفتار فروش در حین تعامل با مشتری بر اساس اطلاعات دریافت شده پیرامون ماهیتِ موقعیت مشتری، شناخت بیشتر نسبت به نیازها و خواستههای او، رضایتمندی مشتری و در نهایت اثربخشی بازاریابی شرکتها را به ارمغان می آورد. لذا در پژوهش حاضر تأثیر راهبرد رفتار فروش انطباقی بر اثربخشی بازاریابی با توجه به تأکیدات بازاریابی شرکتها در حوزه هنرصنعت فرش دستبافت مورد بررسی قرارگرفته است. جامعه آماری این پژوهش، فروشندگان فرش دستبافت شهر تهران میباشند که حجم نمونه محاسبه شده 305 نفر بدست آمد که با روش تصادفی ساده در مناطقی که تراکم حضور داشتند، پرسشنامه پژوهش توزیع شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها، از روش مدلسازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار آموس استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد راهبرد رفتار فروش انطباقی بر اثربخشی بازاریابی و تأکیدات بازاریابی شرکت اثر مستقیم دارد ضمن اینکه تأکیدات بازاریابی شرکت نیز رابطه راهبرد فروش انطباقی و اثربخشی بازاریابی را میانجی گری می کند.
زهره امیری سردری، مهیم شیهکی تاش، سیدعلیقلی روشن،
دوره 15، شماره 36 - ( 12-1398 )
چکیده
فرش دستباف سیستان میراث برجایمانده از فرهنگ و سنت ایرانی اصیل که در حال حاضر رو به افول و فراموشی است. کاهش فروش این فرش موجب کاهش تولید این فرش شده است. هدف این پژوهش بررسی وضعیت فرایند بازاریابی بر اساس مدل 7P (محصول، قیمت، جایگاه، ترفیع، کارکنان، فرایند، شواهد فیزیکی)، در صنعت فرش دستباف سیستان میباشد. پژوهش فوق از نوع پژوهش توصیفی- پیمایشی، همچنین روش نمونهگیری تصادفی خوشهای و حجم نمونه 81 نفر میباشد. روایی پرسشنامه محقق ساخته بر اساس نظریه اساتید و خبرگان صنعت و آزمونهای پایایی همچون الفای کرونباخ و پایایی ترکیبی محاسبه گردیده است. دادههای جمعآوریشده با استفاده از روشهای حداقل مربعات جزئی (PLS) و معادلات ساختاری مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت که نتایج آن نشاندهنده معنادار بودن 6 مؤلفه بهجز مؤلفه جایگاه میباشد. نتایج مقایسات زوجی مؤلفههای 7P از طریق روش Ahp بهدستآمده است. نتایج بهدستآمده از روش AHP به ترتیب مؤثرترین مؤلفههای 7P در صنعت فرش دستباف سیستان مؤلفه محصول با وزن 0.331، مؤلفه افراد با وزن 0.322، مولفه قیمت با وزن 0.097، مولفه ترفیع با وزن 0.092، مولفه فرآیندها با وزن 0.041 و درنهایت مولفه محیط با وزن 0.028 میباشند.
خانم فائزه صبوری، دکتر محمد جواد تقی پوریان، دکتر لیلا آندرواژ،
دوره 15، شماره 36 - ( 12-1398 )
چکیده
امروزه، سرعت تغییرات در حوزه های فناوری و دانش بازار از یک سو و ابتکار عمل همراه با سرعت عمل در حوزه های کسب و کار از سوی دیگر، باعث شده است که عصر امروزی مبدل به عصر رقابتی شود که این رقابت بر میزان دستیابی یک شرکت به اهداف خود که مبتنی بر عملکرد صادراتی است، تأثیرگذار است. بر این اساس پژوهش حاضر بر آن است که تاثیر جهتگیری بازار صادرات بر عملکرد صادرات شرکتهای فرش دستبافت ایرانی، با نقش میانجی اثربخشی بازاریابی و قابلیت های بازاریابی را مورد بررسی و کنکاش قرار دهد. روش پژوهش حاضر کمی- پیمایشی میباشد که 154 نفر از مدیران شرکتهای فرش دستبافتی به عنوان نمونه بر اساس نمونهگیری غیر احتمالی در دسترس متمرکز شده است و در بین آنها پرسشنامه استاندارد با روش اینترنتی و حضوری توزیع شده است. نتایج با استفاده از نرم افزار SPSS در بخش توصیفی و با توجه به توزیع غیرنرمال دادهها بر مبنای Smart PLS بخش تببینی مورد سنجش قرار گرفت. نتایج یافتهها بیانگر آن است که جهت بازار صادرات بر قابلیتهای بازاریابی و اثربخشیهای بازاریابی تأثیر معناداری به ترتیب در سطح اطمینان 99/0 و 95/0 دارند و همچنین قابلیتهای بازاریابی و اثربخشیهای بازاریابی بر عملکرد صادراتی در سطح اطمینان95/0 و 99/0 تأثیر معناداری دارند، بنابراین جهت بازار صادرات چه به صورت مستقیم و چه به صورت باواسطه با متغیرهای قابلیتهای بازاریابی و اثربخشیهای بازاریابی بر عملکرد صادرات شرکت های صادر کننده فرش تأثیر معناداری در سطح اطمینان 99 درصد دارند.