جستجو در مقالات منتشر شده


4 نتیجه برای تناسب

آقای همایون حاج محمد حسینی، دکتر حبیب اله آیت اللهی،
دوره 1، شماره 1 - ( 12-1384 )
چکیده

فرش های روستایی ایران منابع مهمی برای مطالعه هنر وفرهنگ روستایی ایران به شمار می روند و مهم ترین عرصه بروز ذوقیات به ویژه زنان و دختران روستایی ایران است. حضور وجوه مشترک در عناصر بصری،‌حاکی از روح حاکم بر این آثار،‌تحت تاثیر معاشرت با طبیعت و درس های آموخته از آن است. همچنین امکانات بوجود روستایی در وجه مادی بیشترین اثر را در شکل دهی ساختار طرح و بافت دار است. تعامل روستا با شهر و ایلات،‌ جذب و تغییر شکل مناسب الگوهای وارد براساس الگوهای زیستی روستایی وجهی شاخص در فرش های روستایی است. از سوی دیگر،‌تطابق مناسب فرش های روستایی با کاربردها و معماری سنتی روستایی ایران نیز قابل تحسین است. زیبایی شناسی این آثار اصول و مبانی حاکم بر آن را بر ما معلوم داشته و براین اساس،‌مبانی ذوقی و روحیات خالقان آن به ما کمک می کند دیدگاه آنان را از محیط پیرامون دریابیم، چه بسا این دیدگاه فهمی دیگر از هستی را نیز برایمان به ارمغان آورد. آخر آنکه فرش های روستایی از همتایان شهری و عشایری شان قابل تفکیک اند.

آقای حجت اله رشادی، دکتر محسن مراثی،
دوره 7، شماره 20 - ( 12-1390 )
چکیده

تحولات گسترده‌ای که در هنر ایران در دوره قاجار رخ داد، در نهایت به تصویری شدن غالب گونه‌های هنری منجر گردید. فرش نیز همچون سایر صورت‌های هنری پذیرای تصاویر شد و فرش‌های موسوم به فرش‌های تصویری در فرش‌بافی ایران به‌وجود آمدند. هرچند که در این‌گونه فرش‌ها تصویر غالباً در متن ظاهر می‌شد و بیشترین تأثیر را بر متن فرش‌ها بر جای نهاد، اما در عین حال حاشیه و جایگاه آن نیز دستخوش تغییر و تحولاتی گردید. نتایج این پژوهش نشان می‌دهد که در این دوره با وجود تعدیل شدن حاشیه‌های فرش‌های تصویری، حاشیه هیچگاه حذف نشده است و همواره به‌عنوان جزئی ثابت و جدا‌ناشدنی به‌حساب می‌آمده است. گرچه در پاره‌ای از فرش‌ها تناسبات رایج حاشیه رعایت نشده است، ولی همواره هویت محل بافت را به همراه داشته است. این پژوهش به شیوه توصیفی ـ تحلیلی صورت گرفته است. جامعه آماری آن ۷۹ فرش تصویری دوره قاجار بوده و شیوه گردآوری اطلاعات به‌صورت ترکیب شیوه کتابخانه‌ای و مشاهده‌ای بوده است. 

رضوان احمدی پیام، عفت السادات افضل طوسی، مهدی کشاورزافشار،
دوره 16، شماره 37 - ( 6-1399 )
چکیده

حاشیه به‌عنوان یک مولفه اصلی در فرش‌های ایرانی، قابی مُصوّر و تزئینی است که در دورتادور دستبافته تعبیه شده است. حضور و ضرورت استفاده از حاشیه در مفروشات ادوار مختلف تاریخی، نکته قابل تاملی است که می‌توان بواسطه آن استقلال عناصر ساختاری موجود در ابتدایی ترین نمونه‌ها را شناسایی نمود. به‌منظور بررسی حضور حاشیه و چگونگی آن در تولیدات متعلق به ادوار قبل از اسلام می‌توان پاسخ‌گویی به دو پرسش زیر را مدنظر قرار داد:
اجزای نقوش، ابعاد و اندازه  آن در حاشیه‌ها با متن مفروشات بررسی شده از چه روابطی با یکدیگر برخوردارند؟
جایگاه حاشیه در قدیمی‌ترین نمونه‌ها بالاخص فرش‌های گره‌خورده پرزدار چگونه است؟
گردآوری اطلاعات در پژوهش حاضر بر پایه داده‌های کتابخانه‌ای بوده و روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است. با مطالعه منابع مختلف نظیر مکتوبات، تصویر فرش های منعکس شده در دیگر هنرها و بررسی معدودی از دستبافته‌های برجای مانده به‌نظر می‌رسد، وجود حاشیه در نمونه‌های (پرزدار و فاقد پرز) ادوار قبل از اسلام مسجل گردید. تناسبات میان حاشیه و زمینه فرش‌ها در نوع نقش مایه‌ها، اندازه و تناسبات موجود در آن نسبت به زمینه بررسی شد؛ جامعه آماری در این پژوهش دستبافته‌های متعلق به قبل از اسلام است که موارد قابل مطالعه 6 نمونه پرزدار و فاقد پرز هستند. فرش پازیریک به‌عنوان قدیمی‌ترین نمونه، از روابطی بصری و هماهنگی کامل نقش در حاشیه و زمینه برخوردار است و این نکته در تولیدات دوره ساسانی کاهش یافت. تناسبات ابعادی حاشیه و زمینه فرش پازیریک با اصول طراحی امروزین حاشیه در فرش فاصله دارد، اما در نمونه‌های ساسانی این اصول قرابت بیشتری با قواعد کنونی دارند. کیفیت‌های بصری در فرش پازیریک می‌تواند به حضور حاشیه در تولیدات هنری با بن‌مایه اعتقادی و  فرهنگی اشاره داشته باشد. اما در دوره ساسانی جایگاه حاشیه به میزان یک قاب تزئینی فاقد کیفیت های بصری تقلیل می‌یابد.

سجاد بشیری، فریبرز دولت آبادی،
دوره 16، شماره 37 - ( 6-1399 )
چکیده

نشانه­های تطبیق میان معماری و فرش ایرانی از منظر هندسه و تناسبات وجود دارد مبنی بر اینکه ابعاد فضای داخلی خانه و ابعاد فرش ارتباط تنگاتنگی با هم داشته­اند. توجه به فرش در دو بعد طرح و ابعاد هندسی به عنوان عاملی مهم در شکل­گیری ابعاد فضای داخلی خانه ایرانی بوده است. این پژوهش بر آن است با مطالعه رابطه میان نظام شکل گیری فضا­های داخلی خانه (در دوران قاجار و اوایل پهلوی در تهران را)  و ابعاد و هندسه فرش ایرانی را رمز گشایی نماید. در این راستا از روش توصیفی تحلیلی با تکیه بر فن تحلیل داده­ها و همینطور مطالعات میدانی-کتابحانه­ای استفاده گردیده است. جامعه آماری تناسبات شاخص فرش در نواحی مختلف ایران شناسایی، سپس در تناسبات پلان خانه­ها مورد ارزیابی قرار گرفته­اند. با استفاده از فرمول کوکران 30 نمونه از خانه­های تهران دورۀ قاجار و پهلوی در بافت تاریخی تهران به صورت تصادفی انتخاب گردیده­اند که بتواند به درجه اطمینان یا دقت احتمالی مطلوب به سوالات پژوهش پاسخ دهند. دستور زبان­های هندسی، سامانه­های تولید کننده­ای هستند که بر پایه مجموعه­ای از قاعده­های هندسی به طراحی منجر شده و بر مبنای قواعد هندسی کار می­کنند. روش شناسی قوانین، تأویل پدیدار شناسی خانه­های دوره قاجاری با روش ماکس ون­منن است فلذا، کیفیت خانه­های قاجاریه در این مقاله به عنوان یک پژوهش پدیدار شناسی بر مبنای تجربه زیسته در خانه­ استوار است. نتایج حاصل از تحلیل نمونه­های موردی خانه­های­ دوره قاجاریه و پهلوی شهر تهران نشان می­دهد که در بیشتر خانه­های تهران ابعاد اتاق­ خانه­ها براساس (تناسبات طلایی ایرانی و یونانی)، (تناسبات بر اساس تزیینات سقف)، (تناسبات بر اساس ابعاد رایج فرش، با محاط شدن کف اتاق بر ابعاد فرش) غالب بوده، در اوایل دوران قاجار شکل­گیری اتاق خانه­ها بر اساس تناسبات طلایی ایرانی بوده سپس در اواخر دوران قاجار و دوران پهلوی تناسبات فرش به عنوان معیار اصلی شکل­گیری خانه­ها تأثیر گذار بوده است.

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به گلجام؛ نشریه علمی فرش دستباف است.
بازنشر اطلاعات: استفاده از مطالب ارایه شده در این پایگاه با ذکر منبع آزاد است.
Designed & Developed by : Yektaweb