جستجو در مقالات منتشر شده


2 نتیجه برای جایگاه

خانم فاطمه نعلچی کاشی، دکتر محسن رسولیان، دکتر حسین بوجاری،
دوره 9، شماره 24 - ( 12-1392 )
چکیده

هدف از این تحقیق شناسایی عوامل توسعه بازار فرش دست‌باف ایران در بازارهای جهانی و رتبه‌بندی این عوامل است. کلاً ۱۲۰ نفر از خبرگان فرش و صادرکنندگان فرش در برآورد شرکت داشتند. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش علی از شاخه پیمایشی است که ابزار گرد‌آوری پرسش‌نامه و ملاک انتخاب جامعه آماری در دسترس بودن افراد و ویژگی‌های آنها بوده است. این تحقیق با استفاده از آمار توصیفی (جدول توزیع فراوانی، نمودار، شاخص‌های آماری) و آمار استنباطی (آزمون کولموگروف-اسمیرنف،۱ آزمون T، آزمون فریدمن، آزمون کروسکال والیس، آنالیز فاکتور) به بررسی ارتباط میان متغیرها پرداخته و ضمناً برای تجزیه و تحلیل اطلاعات و انجام آزمون‌های فوق از نرم‌افزار SPSS استفاده شده است. نتایج نشان می‌دهد که شناسنامه‌دار کردن فرش دست‌باف سبب توسعه بازار فرش دست‌باف می‌گردد. افزایش تبلیغات رابطه مثبتی با توسعه بازار فرش دست‌باف دارد. شناسایی خواسته‌های مصرف‌کنندگان فرش دست‌باف سبب توسعه بازار فرش دست‌باف می‌گردد. آشنایی صادر‌کنندگان با تجارت الکترونیک رابطه معنی‌داری با توسعه بازار فرش دست‌باف دارد. وجود یک برند برای فرش دست‌باف سبب توسعه بازار فرش دست‌باف می‌گردد. همچنین مشخص شد که اهمیت متغیرهای پژوهش به‌ترتیب عبارتند از: تبلیغات، شناسایی خواسته‌های مصرف‌کنندگان، وجود یک برند، آشنایی صادرکنندگان با تجارت الکترونیک، شناسنامه‌دار کردن.

دکتر ایمان زکریایی کرمانی، بدری حکیمیان،
دوره 14، شماره 34 - ( 12-1397 )
چکیده

نظام‌های صنفی هنری را می‌توان به عنوان یکی از مهمترین عوامل شکل‌گیری و بقای هنرهای سنتی در نظر گرفت که تسلسل نظام استاد و شاگردی قدیم است. در ساختار هنرهای سنتی خاندان‌های هنری یکی از مؤلفه‌های تشکیل دهنده‌ی این نظام‌های صنفی هستند. از این روی می‌توان خاندان‌های هنری را به عنوان یک ظرفیت در راستای حفظ و تعالی هنرهای سنتی در نظر گرفت.  اگر مروری گذرا در ارتباط با خاندان‌های هنری صورت بپذیرد، مشخص خواهد شد که بسیاری از رموز هنری در بین خانواده‌ها از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌گردد.
کرمان را می‌توان به عنوان یکی از مناطق فرهنگی و تمدنی واقع در جنوب شرق ایران از هزاره‌های گذشته محسوب داشت؛ از این روی بسترهای رشد هنرهای سنتی در این زیست بوم فرهنگی در طول تاریخ فراهم بوده است. در این میان فرش از مهمترین هنرهای سنتی کرمان به حساب می‌آید. بخش مهمی از سنت فرهنگی فرش کرمان به پویایی و غنای خاندان‌های هنری وابسته است. در میان  تعداد متکثر خاندان‌های هنری در حوزه‌ی فرش کرمان خاندان شاهرخی از موقعیت شاخصی برخوردار است که در این پژوهش هدف پاسخ‌گویی به این پرسش اصلی است که نقش و جایگاه هنرمندان خاندان‌های هنری در فرش کرمان با تأکید بر  خاندان شاهرخی چیست؟ از این روی این پژوهش جهت نیل به این هدف اصلی با بهره‌گیری از روش تحقیق کیفی از نوع تفسیری و شیوه‌های یافته‌اندوزی روایی و میدانی(مصاحبه و مشاهده) و کتابخانه‌ای به دنبال تبیین این نقش و جایگاه است. نتایج حاصل از پژوهش با اتکا به یافته‌های حاصل از مصاحبه‌های غیررسمی از ۱۰ نفر از افراد مطلع بدست آمده که از طریق تحلیل محتوای عرفی حاصل شده است.
از جمله یافته‌های این پژوهش می‌توان به این نکته اشاره نمود که خاندان هنری یک ظرفیت فرهنگی- اجتماعی- اقتصادی است که می‌توان موجب تقویت سطوح فرهنگی و هنری فرش دستباف کرمان شود. علاوه براین تقویت خاندان‌های هنری موجب تقویت ارزش‌های فرهنگی و هویتی جامعه گردد. نقش و جایگاه هنرمندان خاندان شاهرخی در فرش کرمان تابع نظام‌های ارزشی حاکم بر جامعه و میدان فرهنگی است. در این میدان، سرمایه‌های اقتصادی و فرهنگی موجب تحولات منزلت اجتماعی هنرمندان می‌شود و تحولات منزلت، جایگاه پویای افراد را در نظام فرهنگی شکل می‌دهد. نقش هنرمندان نیز تابع جایگاه آنهاست، بنابراین منزلت، جایگاه و نقش سه مؤلفه‌ی پیوسته و مرتبط با یکدیگر در رابطه با نقش و جایگاه هنرمندان خاندان شاهرخی هستند.

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به گلجام؛ نشریه علمی فرش دستباف است.
بازنشر اطلاعات: استفاده از مطالب ارایه شده در این پایگاه با ذکر منبع آزاد است.
Designed & Developed by : Yektaweb