آزاده پشوتنی زاده،
دوره 14، شماره 33 - ( 6-1397 )
چکیده
در این نوشتار تلاش بر آن است تا ریشههای تصویری فرش عرب جنی شناسایی گردد. به عقیدهی نگارنده، این فرش، دارای نقوشی از نیروهای ماوراءالطبیعه میباشد که در ترکیب و خلط داستانهای مربوط به جمشید، پادشاه اُسطورهای و حضرت سلیمان (ع)، به وجود آمدهاند. با توجه به این که هنر ایرانی معمولاً با روایات و یا اعتقادات مذهبی آمیختگی دارد؛ لذا آشنایی با شباهتهای داستان جمشید افسانهای با سلیمان نبی، از یک سو و از سوی دیگر شناسایی اعتقادات کیش صابئین و محل عزیمت و کوچ ایشان، به عنوان حلقهی واسط برای شناسایی نقوش موسوم به «جنی» حایز اهمیت میباشد. عنصر مشترک میان جمشید، سلیمان نبی و صابئان، آب به اشکال مختلف است. آب در روایات اسلامی، بنمایههای داستان سلیمان نبی (ع) را شکل میدهد و در قالب بلقیس، صَخَر جنی و در نهایت اُمّالصبیان بروز و ظهور مییابد. آب در اعتقادات مزدیسنی، با درونمایهی داستان جمشید اُسطورهای همآمیزی دارد و در قالب ایزدبانوی ناهید پا به عرصهی وجود مینهد؛ در کیش صابئان نیز که به پرستندگان آب شهرهاند، در قالب تقدس آب و اعتقادات ایشان به غسل تعمید بیان میشود. این نوشتار از مقایسه تطبیقی نقوش، فرهنگ عامه و ادبیات دینی و کهن ایران بهره جسته و روش تحقیق به صورت توصیفی- تحلیلی است. گردآوری اطلاعات به شیوهی کتابخانهای و میدانی میباشد.
مجتبی دورودی، سهیل دلشاد، زهرا گلمحمدی،
دوره 18، شماره 41 - ( 6-1401 )
چکیده
در گفتار پیشرو به بررسی دو قالی از دوران قاجار متأخر (حوالی سال 1315 هجری قمری) پرداخته میشود که یکی از آنها امروزه زینتبخش موزه فرش در تهران است و دیگری در مکانی نامعلوم در کشور آمریکاست. این دو فرش که طراح آن فرصتالدوله شیرازی است از چندین منظر دارای اهمیّت هستند. نخست اینکه طرحهای موجود در آن از آثار تاریخی، حاصل بازدید طراح از اصل آثار است و دوم اینکه طراح با نسخهبرداری پارهای از کتیبههای میخی هخامنشی تلاش نموده از این آثار مکتوب هم در نقوش این دو قالی استفاده کند. موضوع مهم بعدی بستر تاریخی تولید این دو قالی در دوران قاجار متأخر است. فرصت شیرازی بعنوان طراح این نقوش نخستین ایرانی به شمار میآید که در دوران معاصر به یادگیری خطّ و زبان فارسی باستان مبادرت ورزیده است و این دو فرش ازجمله نخستین فرشهایی هستند که در طراحیشان از ترکیب توأمان آثار تاریخی و خط میخی فارسیباستان استفاده شده است. اینکه آثار تاریخی و خطوط میخی ترسیم شده بر این دو فرش تا چه اندازه حاصل انتقال یک به یک مشاهدات طراح از آثار بر روی نقش فرشها است و تا چه اندازه طراح در تهیۀ طرحهای این دو فرش از ذوق و قریحۀ شخصی خود استفاده کرده از جمله پرسشهای پژوهش حاضر بهشمار میروند. با اینکه در نگاه کلی هر دو فرش به یکدیگر شبیه هستند امّا در طراحی آنها تفاوتهایی دیده میشود که سبب میگردد هر کدام از این دو فرش در جای خود یگانه و منحصربهفرد باشند. بنابراین یکی دیگر از اهداف پژوهش حاضر بررسی این تفاوتها است. فرصتالدوله بر اماکنی که در هر دو فرش دیده میشود توضیحاتی نیز افزوده است که این توضیحات در پارهای از موارد ریشه در باورهای عامیانه مردم آن روزگار دارند.