4 نتیجه برای خراسان شمالی
آقای داریوش کاظم پور، آقای محسن سلیمانی،
دوره 8، شماره 21 - ( 6-1391 )
چکیده
طراحی نشانه، از مباحث پایهای و علمی هنر گرافیک است که بنا به ویژگیهای ذاتی خود، ارتباط وسیعی با دیگر بخشهای هنر گرافیک برقرار میکند. از جمله مشخصترین این ویژگیها، رابطه آنی و دیداری این نشانهها با مخاطب است که در پس نشانههای زیبا و جذاب، همزمان باطنهای معنوی و دقیقی را به مخاطب ارائه میکند. فرش ایرانی یکی از بهترین دلایل ماندگاری خود را مرهون رمز و رازهای نهفته در نقوشی است که با بیانی شیوا، فرهنگها، سنتها، شادیها و آلام مردمی که خالق آن هستند را به تصویر میکشد. دستبافتههای ایرانی و نقوش بهکار رفته در آنها در هر نقطه از کشورمان متنوع و قابل تعمق بوده و ابعاد تازهای از هنر غنی، دیرینه و پر از اسرار این سرزمین کهن را میگشاید؛ بهخصوص نقوش بهکار رفته در دستبافتههای منطقه خراسان شمالی که از غنای خاصی برخوردار است. بدیهی است این خصوصیات برای طراح گرافیک این امکان را فراهم میآورد تا با استفاده از نقشمایههای نمادین بهکار رفته در این دستبافتهها، ارتباط معناداری را در قالب هنری پرمخاطب که نظیر یک رسانه چند سویه عمل میکند، به منصه ظهور برسانند. تحقیق حاضر از نوع کاربردی بوده و سعی شده تا با توجه به ویژگیهای معنوی و درونی دستبافتههای خراسان شمالی امکان طراحی نشانه از میان نقوش بررسی شود.
دکتر محسن علیزاده ثانی، آقای امیر شجاعیان،
دوره 10، شماره 25 - ( 6-1393 )
چکیده
صنعت فرش با قدمتی هزاران ساله بهعنوان میراث فرهنگی کشور، زمینهساز ایجاد صدها فرصت شغلی و ارتزاق بخش قابل توجهی از جمعیت است. اما تحقیقات نشان میدهد که این صنعت در طی سالهای اخیر با چالشهای قابل ملاحظهای مواجه شده است. در این مقاله بحث میشود که از بهبودهای جزءنگر نتیجهای حاصل نخواهد شد و صنعت فرش دستباف نیازمند نگرشی سیستمی است که آن را در بستر سیستمهای نوین مدیریتی و مبتنی بر اولویتبندیهای صحیح قرار دهد و ضمن بهبود عناصر، بیش از پیش بر بهبود روابط اجزاء صنعت فرش دستباف و ایجاد همافزایی میان آنها تأکید کند. لذا با معرفی ادبیات خوشههای صنعتی و عوامل مؤثر بر موفقیت آنها، عوامل موفقیت خوشه صنعتی فرش دستباف خراسان شمالی را در دو موقعیت وضع موجود (ایجاد) و وضع مطلوب (بهرهبرداری) مورد شناسایی و اولویتبندی قرار میدهیم. جامعه آماری پژوهش متشکل از خبرگان (۴۰ نفر) حاضر در خوشه مورد مطالعه است. دادههای پژوهش از طریق پرسشنامه مقایسات زوجی جمعآوری شد و با روش تحلیل شبکهای (ANP) مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که در وضعیت فعلی، زیرساخت فیزیکی، حمایت دولت و تأمینکنندگان و در وضعیت مطلوب، شبکههای درونی، دسترسی به نیروی کار ماهر و بازاریابان دارای بیشترین اولویت برای موفقیت خوشه مورد مطالعه هستند.
میثم ابراهیمی، عباس علی رستگار، محسن شفیعی نیک آبادی،
دوره 17، شماره 40 - ( 7-1400 )
چکیده
یکی از الگوهای مهمیکه میتواند به توسعه صنعت بومی و پرارزش فرش دستباف کمک کند که هم ابعاد هنری آن تماما حفظ شده و هم با افزایش بهروری، باعث عدم تقلید این هنر توسط رقبا شود، الگوی مبتنی بر خوشه صنعتی میباشد. هدف از انجام این پژوهش آن است که با بررسی ذهنیتها و عقاید مشارکت کنندگان به شناسایی عوامل بازدارنده تشکیل خوشه صنعتی فرش دستباف خراسان شمالی بپردازیم. در انجام این پژوهش، از روش شناسی کیو به عنوان یکی از روشهای آمیخته استفاده گردید. مشارکت کنندگان این پژوهش، تعداد 10 نفر از مدیران، کارشناسان و تولیدکنندگان فرش دستباف خراسان شمالی بودند که با موضوع تحقیق ارتباط مستقیم داشتند. فضای گفتمان پژوهش حاضر از منابع گوناگونی جمع آوری گردید و پس از ارزیابی و جمع بندی فضای گفتمان، از میان 134 عبارت کیو، در نهایت 52 عبارت به عنوان نمونه عبارات کیو(دسته کیو)، پس از نظرسنجی از خبرگان انتخاب شد. پس از جمع آوری اطلاعات حاصل از مرتب سازی کیو، این اطلاعات با روش تحلیل عاملی کیو تحلیل گردید. تحلیل توزیع نشان داد که میتوان تعداد 3 الگوی ذهنی متمایز(نبود حمایت و زیرساخت مناسب، نبود حمایت و واحدهای مکمل، شرایط بافندگان) را در میان مشارکت کنندگان تحقیق در مورد عوامل بازدارنده تشکیل خوشه صنعتی فرش دستباف خراسان شمالی شناسایی نمود که جمعا در حدود 62.8 درصد از واریانس کل را تبیین نمودند. اهمیت و اولویت بندی موانع شناسایی شده بر اساس الگوهای ذهنی به دست آمده صورت گرفت و در نهایت راهکارهایی برای برطرف نمودن موانع شناسایی شده پیشنهاد شد تا بتواند در پیاده سازی الگوی خوشه صنعتی در صنعت فرش دستباف، مثمر ثمر واقع شود.
امید وحدانی فر، لادن دانشوری،
دوره 17، شماره 40 - ( 7-1400 )
چکیده
رایجترین هنر عشایر کرمانج بافت نوعی گلیم به نام «سفرۀ کرمانج» است که بازگوکننده داستان زندگی یا باور و عقاید آن قوم است. این هنر مختص به کرمانجزبانهای خراسان شمالی است و در شهرستانهای بجنورد، فاروج، مانه و سملقان، شیروان و اسفراین رواج دارد. اگرچه سفرۀ کردی امروزه کاربرد اصلی خود را از دست داده و به عنوان کفپوش استفاده میشود و یا جنبۀ تزئینی دارد، امّا کاربرد اوّلیۀ آن در گذشته محلّ قرار دادن نان بوده است. پژوهش حاضر به روش کتابخانهای و با هدف بررسی نمادهای موجود در نقوش گلیم سفرۀ عشایر قوم کرمانج خراسان شمالی به منظور زنده نگهداشتن نقوش و نمادهای قدیمی است که در معرض فراموشی و منسوخ شدن هستند، نگارش یافته است. یافتههای این پژوهش بیانگر آن است که نقوش به کار رفته در سفره کردی قوم مذکور از تنوّع و اهمیّت معناشناسی بالایی برخوردارند و شامل چهار گروه هندسی، گیاهی، انسانی و حیوانی است که از این میان، نقوش حیوانی بیشترین کاربرد را دارد؛ زیرا متأثّر از زندگی کوچنشینی قوم کرمانج است. در میان نقوش انسانی نقشمایه دختر بیشتر دیده میشود؛ به این دلیل که بافندگان اصلی سفرۀ کردی زنان و دختراناند. نقشمایۀ درخت به سبب تقدّس داشتن و نشانه حیات و برکت بودن پرتکرارترین نقش گیاهی است. نقوش انتزاعی و هندسی نیز جنبۀ نمادین و تزئینی دارند.