جستجو در مقالات منتشر شده


3 نتیجه برای خورجین

خانم فرانک کبیری،
دوره 5، شماره 14 - ( 12-1388 )
چکیده

نگارنده در حین جمع‌آوری اطلاعات در زمینه گلیم‌بافی «استان چهارمحال و بختیاری»[۱] با این نکته روبه‌رو شده که آنچه با نام عمومی «خورجین» ‌شناخته می‌شود از لحاظ ابعاد و کاربرد به سه دسته کوچک، معمولی و بزرگ تقسیم می‌شود و عبارت است از: خورجین‌های کوچک در ابعاد ۲۵×۵۰ سانتی‌متر که در هر دو قسمت «چهارمحال» و «بختیاری» و برای نگهداری اشیاء و وسایل قیمتی، اسناد و مدارک و وسایل شخصی بانوان بافته می‌شوند. خورجین‌های معمولی در ابعاد ۵۰×۱۰۰ سانتی‌متر که برای حمل خوراک، وسایل و ابزار معمولی یا مرتبط به‌شغل اشخاص، بیشتر توسط اهالی شهرستان‌های شهرکرد و بروجن - که در حوزه «چهارمحال» واقع هستند - تولید می‌شوند. لازم به‌ذکر است که بافت این نوع خورجین در شهرستان بروجن بیشتر توسط «قشقایی»ها[۲] انجام می‌پذیرد. خورجین‌های بزرگ معمولاً در ابعاد ۱۰۰×۱۵۰ سانتی‌متر بافته می‌شوند و برای جابه‌جایی بارهای زیاد، لباس‌ها و رختخواب‌های کم‌حجم مورد استفاده قرار می‌گیرند و تولید آنها در انحصار بختیاری‌هاست. این دست‌بافته‌ها بیشتر با شیوه گلیم‌باف ساده ایجاد شده‌اند ولی در بافت برخی از آنها از شیوه‌‌های پرز‌بافی و نوع خاصی پیچ‌بافی مخصوص این استان که به «رندی»[۳] یا «سوزنی» موسوم است نیز استفاده شده که حائز اهمیت است. این تولیدات زیبا از لحاظ نقش‌اندازی نیز دارای نقوشی هستند که بیشتر یا برگرفته از عقاید و آداب و رسوم هستند، یا با تأثیرپذیری از محیط اطراف بافنده خوش‌ذوق و یا با به‌کارگیری نقوش هندسی ایجاد شده‌اند. اما آنچه حائز اهمیت است جدای از مسئله مالکیت و حفاظت از مال و اموال و تولید وسایلی که چنین احتیاجاتی را برطرف می‌سازند، رنگ‌بندی زیبا و نقوش خارق‌العاده این محصولات است که هر بیننده صاحب‌اندیشه‌ای را به تفکر و تحسین وا می‌دارد. مسئله مهم هنر، سلیقه، فرهنگ و دید عمیق و زیباشناسانه هنرمندان گمنامی است که وسایل کاربردی روزمره را با ذوق خاص و وسعت نظرشان، تبدیل به کالاهای ارزشمند گنجینه‌ای کرده‌اند. مطالب این مقاله به ‌شیوه میدانی و کتابخانه‌ای جمع‌آوری و به شیوه توصیفی- تحلیلی ارائه شده است. 

دکتر علی اصغر شیرازی، آقای حسام کشاورز، دکتر حبیب اله آیت اللهی،
دوره 9، شماره 24 - ( 12-1392 )
چکیده

ایل عرب فارس که زیر‌مجموعۀ اتحادیۀ خمسه به‌شمار می‌رود، سنت فرش‌بافی بسیار کهنی دارد. طایفه‌های بافندۀ این ایل که همگی در زیر‌مجموعۀ عرب‌های جَبّاره قرار می‌گیرند، فرهنگ فرش‌بافی فارس باستان را در صدر اسلام فراگرفته و در طول سده‌ها به شیوۀ خویش در آن تحول و دگرگونی ایجاد کرده‌اند. به اقتضای معیشت شبانی و کوچ‌روی، بافت برخی دست‌بافت‌های محفظه‌ای نیز به سنت بافندگی این مردمان راه یافته است. قالی-خورجین رایج‌ترین و مهمترین بافتۀ محفظه‌ای ایل عرب است. این‌گونه دست‌بافت‌ها پرز‌دار و گره‌بافته و از جنس قالی هستند و در دو‌لنگه یا تک‌لنگه و به‌صورت چهارگوش برای حمل بار بافته می‌شوند. هدف این مقاله مطالعۀ ویژگی‌های نقش‌پردازی، رنگ‌آمیزی و بافتار قالی-خورجین‌های ایل عرب فارس بوده است. روش تحقیق به شیوۀ توصیفی-تحلیلی بوده و گردآوری اطلاعات به‌صورت ترکیبی، کتابخانه‌ای و پژوهش میدانی به سرانجام رسیده است. نتایج این پژوهش آشکار ساخت که اسلوب بافت غالب این دست‌بافت‌ها گرۀ متقارن شمارۀ ۳، پودهای دوگانه و شیرازۀ چند‌رنگ است. از طرفی شیوۀ رنگ‌آمیزی تیره اندر تیره که سنت ایل عرب به‌حساب می‌آید در قالی-خورجین‌ها نیز بیش و کم به‌کار رفته است. شیوۀ نقش‌پردازی این بافته‌ها در دو گروه جای می‌گیرد. گروه اول که در آنها اساس نقشه بر نقش‌مایه‌های ریز و درشتی استوار شده که به شیوۀ منظم (شبه‌منظم) یا نامنظم در کنار هم یک طرح را تشکیل داده و شامل دو نقش مرغ و درخت و تمام‌مرغی می‌شود. در مقابل، گروه دوم که در آنها یک نقش کلی و اغلب منتظم بر فضای طراحی حاکم بوده و نقش‌مایه‌ها بر اساس آن چیده می‌شود و پذیرای نقش‌های شهری‌بافت فارس و دیگر مناطق شده است. بافندگان عرب طرح‌هایی مانند چهار‌ماهی، گل سوری، بته‌ای، بازو‌بندی و محرمات را به شیوۀ خویش ایلیاتی کرده و در قالی-خورجین‌ها به‌کار بسته‌اند.

اردشیر بروجنی، علیرضا خواجه احمد عطاری، محمد تقی آشوری، محمدرضا حافظ نیا،
دوره 16، شماره 38 - ( 12-1399 )
چکیده

زیبایی‌شناسی فرش دست‌باف ایرانی بر گرفته از باور و درک زیباشناختی انسان ایرانی از نظام هستی است. در مجموعه‌ی دست‌بافته‌های کوچک عشایر بختیاری، خورجین‌ها از نظر الیاف، کاربرد و نقوش یک نمونه‌ی با ارزش محسوب می‌شوند. نقوش این‌گونه دست‌بافته‌ها ذهنی بوده و مبتنی بر باورها و اعتقادات عشایر با کمک گرفتن از طبیعت شکل گرفته‌اند. نقوش ذهنی خورجین‌های عشایر منطقه‌ی بختیاری دارای ویژگی‌های خاص و ارزش‌های بصری بر مبنای استفاده و برداشت از طبیعت و زیبائی‌های آن، از حیث طرح و رنگ است و از آن‌جایی که تابع هیچ نقشه‌ی از قبل تهیه و سفارشی شده نیست، جایگاهی برتر به خود اختصاص داده‌اند. هدف این مقاله تبیین ویژگی‌ها و زیبایی‌های مستتر در نقوش ذهنی این‌گونه دست‌بافته‌ها است، که این ویژگی و زیبایی‌های نقوش، جزیی از ویژگی‌های کلی و زیبایی‌های مجموعه (پشت و روی دست‌بافته، الیاف دست‌بافته، شیرازه و اتصالات دیگر دست‌بافته) دست‌بافته عشایری است. سؤال اصلی مقاله این است که نقوش ذهنی دست‌بافته‌های عشایری بازتاب چه ویژگی‌های تجسمی است و جایگاه طبیعت و زیبایی‌های آن از حیث طرح و رنگ و ترکیب‌بندی در خلق نقوش ذهنی خورجین‌های عشایر منطقه‌ی بختیاری کجاست و چگونه نقوش ذهنی خورجین‌ها از طبیعت منطقه تأثیر گرفته و یا تجرید و انتزاع یافته‌اند. داده‌های پژوهش با استفاده از روش میدانی، مصاحبه و کتابخانه‌ای گردآوری شده‌اند، تا بتوانند آن‌چه از ذهن بافنده‌ی عشایری با توجه به پیشینه‌ی قومی و طبیعت محیط زندگی‌اش نقش بر خورجین شده است؛ کشف و استخراج شود و سپس ثبت و دسته‌بندی شوند. در نتیجه‌ی این پژوهش، دست‌یابی به یک دسته‌بندی کامل از انواع نقوش گیاهی، حیوانی، هندسی و تصویری با توجه به ابعاد گسترده‌ی فرهنگ و آداب زندگی عشایر بختیاری حاصل شده است. همچنین درصد و میزان استفاده بافندگان عشایر منطقه از الیاف بومی و سنتی نسبت به الیاف کارخانه‌ای به دست آمده است و در ارتباط با میزان استفاده‌ی بافندگان عشایر بختیاری از رنگ‌های سنتی و گیاهی نسبت به رنگ‌های شیمیایی، این پژوهش نتایج قابل توجهی را به همراه داشته است.

 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به گلجام؛ نشریه علمی فرش دستباف است.
بازنشر اطلاعات: استفاده از مطالب ارایه شده در این پایگاه با ذکر منبع آزاد است.
Designed & Developed by : Yektaweb