5 نتیجه برای زمان
آقای محمد رضایی،
دوره 2، شماره 3 - ( 6-1385 )
چکیده
این مقاله در پی بررسی میزان و عوامل موثر بر رضایت شغلی بافندگان فرش دستباف است که اطلاعات آن از طریق پرسشنامه طی تحقیق در بین ۸۳۴ نفر از بافندگان استانهای آذربایجان شرقی و اصفهان در سال ۱۳۸۲ جمع آوری شده است. در این تحقیق با تکیه بر الگوی نظری تلفیقی،نقش متغیرهای ذهنی و عینی در میزان رضایت بافندگان فرش مورد بررسی قرار می گیرد.
دکتر مرتضی فرجی، آقای احمد لطفی،
دوره 5، شماره 12 - ( 3-1388 )
چکیده
این مقاله درصدد تعیین میزان بلوغ تجارت الکترونیک (میزان استفاده از ابزارهای الکترونیکی در فعالیتهای سازمانها) در زمینه صادرات فرش دستباف[۱] ایران است تا بتوان از آن بهعنوان پایهای برای شناخت وضعیت کنونی و در نتیجه ارائه راهکارهایی برای ارتقاء سطح بلوغ الکترونیکی[۲] (رسیدن به مراحل بالاتر از بلوغ تجارت الکترونیک) سازمانهای پشتیبانیکننده از صادرات، شرکتهای صادرکننده و سازمان متولی فرش دستباف بهره گرفت. برای نیل به این منظور از مدل سیستماتیک بلوغ فرایند صادرات[۳] کالا - که دارای دیدگاه سیستمی بوده و دربرگیرنده هر دو بعد سازمانی و کاربردی است - استفاده شده است. مؤلفههای آن با استفاده از پرسشنامه طراحی شده (طیف لیکرت) از طریق میانگین فرضی (۳=µ) و درصد پاسخهای دادهشده به هر گزینه توسط نرمافزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند و رد یا عدم تأیید آنها نیز با استفاده از آزمون T و ANOVA صورت پذیرفت و از آنجا که در مدل بلوغ دوبعدی[۴]، میزان سطح بلوغ الکترونیکی صادرات برابر است با سازمانهایی (شرکتها) که کمترین میزان بلوغ را دارند، لذا با بررسی نتایج مشخص شد که شرکتهای صادرکننده فرش دستباف با قرار گرفتن در مرحله اول، پایینترین مرحله را به خود اختصاص دادهاند. بنابراین بلوغ صادرات در مرحله اول تعیین میشود. این درحالیاست که سازمانهای پشتیبانیکننده و سازمان متولی فرش دستباف در مرحله چهارم بلوغ الکترونیکی قرار گرفتهاند.
آقای محسن حسینخانی ، دکتر مجید منتظر، آقای صفدر اسکندر نژاد، آقای محمد کریم رحیمی،
دوره 7، شماره 18 - ( 3-1390 )
چکیده
یکی از روشهای اصلاح الیاف پشمی ایرانی کاهش ظرافت آن و ایجاد ویژگی زیردست ابریشمی در آن است که معمولاً با کاهش استحکام الیاف همراه است. همچنین ضدمیکروب کردن کالای پشمی نیز به جهت حفاظت کالا و مصرفکننده در برابر حمله و رشد میکروبی مورد توجه است. در این تحقیق سنتز همزمان نانونقره به کمک احیاء نیترات نقره توسط بیسولفیت سدیم انجام شده و همزمان، افزایش ظرافت الیاف پشم نیز بهوسیله اعمال کشش روی نخ حاصل شده است. بر این اساس نخ پشم ضخیم ایرانی با ظرافت مناسب همراه با سنتز نانونقره روی آن بهدست آمده است که ضمن حصول خواص ضدمیکروبی مناسب، برخی ویژگیهای دیگر آن شامل استحکام و نمره نخ نیز بهبود یافته است. همچنین آنالیزهای EDX و SEM با تأیید سنتز نانونقره روی الیاف پشم نشان دادند که شرایط آزمایش اهمیتی ویژه داشته و در رفتار ضدمیکروبی لیف مؤثرند.
دکتر مجیدرضا مقنی پور، دکتر محسن مراثی، دکتر محمدرضا مریدی،
دوره 13، شماره 32 - ( 12-1396 )
چکیده
چکیده:
در بسیاری از پژوهش ها و مطالعات مرتبط با هنرهای کاربردی ایران و از جمله قالی به علت نادیده گرفتن بخشی از ابــعاد و مولفه هایِ علیتی و عاملیتی (شکل یافته بر مبنای تعاملات و مناسبات میان علل، شرایط و کاگزارانِ تولید) تحلیل های مبهم و ناقصی از موجودیت و دگرگونی های آنها ارائــــه می شود؛ با توجه به جایگاه ویژه و ممتاز قالی ایران در میان هنرهای کاربردی ( به علت دارا بودن توامان کارکردهای زیبایی شناختی، مصرفی و اقتصادی) ؛ شناختِ نظام مند این ابعاد و مولفه ها در روند تکوین و تغییر قالی در گسترۀ جغرافیایی و تاریخیِ مشخص، می تواند الگوهای تحلیلی و تبیینی کارآمدی را در اختیار متولیان امرِ برنامه ریزی و مدیریت این محصول و نیز تولیدکنندگان بگذارد. این پژوهش با رویکردی میان رشته ای و روشی توصیفی ـ تحلیلی به تبیین نوع و شکل تاثیرگذاریِ ابعاد و مولفه های علیتی و عاملیتی بر ابعادِ فرمی، فنی، کَمی و نیز فرایندی خلق قالیِ یک منطقه پرداخته است. پیکرۀ مطالعاتی در این پژوهش از یک سو شامل قالی ها و مناطق قالیباف است و از سوی دیگر عاملیت هایی را در بر می گیرد که به شکلی «سازمانی» در عرصۀ تولید قالی فعال هستند. روش نمونه گیری قالی ها و حوزه های قالیباف، روش احتمالی یا تصادفیِ طبقه بندی شده می باشد و انتخاب عاملیت ها نیز به صورت گزینشی بر مبنای سابقه فعالیت، ضریب نفوذ و نیز گستردگی فعالیت آنها در دو دهه گذشته انجام گرفته است. حوزه جغرافیایی این پژوهش، مناطق خراسان شمالی،خراسان رضوی و خراسان جنوبی در نظر گرفته شده است. نتایج این پژوهش مشخص نمود که، موجودیت یک قالی در شرایط معمول، رابطه تنگاتنگی با علیت های (علل و شرایط) آن دارد؛ اما دگرگونی ها و تغییرات قالی در ابعاد مختلف آن در دوران اخیر بیشتر متاثر از فعالیتِ عاملیت ها (کارگزاران) بوده است. عاملیت های تولیدِ قالی در یک منطقه علاوه بر ایفای نقش متغیر مستقل و تاثیرگذار بر ابعاد قالی یک منطقه، می توانند به عنوان متغیری وابسته نیز حضور پیدا کنند؛ در این شرایط متغیر مستقل می تواند ابعاد مختلف علیتی و یا دیگر عاملیت های سرنمون و رقیب باشد.
اعظم رسولی، سید رضا حسینی،
دوره 17، شماره 39 - ( 6-1400 )
چکیده
زمان، مفهوم و چگونگی ادراک و بیان آن، از مقولات مورد توجه در حوزههای مختلف اندیشه بشری است. نحوه نگرش به زمان، سبب گردیده تا آرای مختلفی در باب ماهیت آن ارائه شود. هنرمندان فرش در عصر قاجاریه، متاثر از روند تحولات در زمینههای گوناگون، تجارب جدیدتری را در نقشپردازی، نسبت به ادوار گذشته حاصل نمودند و در مواجهه با پدیدههایی چون زمان بر اساس جهان ذهنی و عینی خود و با توجه به ظرفیتهای فرش، به بازنمایی آن پرداختند. مساله این پژوهش تاویل و فهم زمان در طرح و نقش فرش قاجار بهمثابه یک متن تکرسانهای، مبتنیبر گزاره «فهم» در رویکرد هرمنوتیک فلسفی گادامر است. مبتنیبر ضرورت شناخت وجوه مختلف فرش، از جمله ظرفیت بازنمایی و دلالتهای معانی طرح و نقش فرش، هدف این مقاله، شناسایی زمان، کیفیت و هویت گونههای آن در فرش قاجار میباشد. مهمترین سوالات این پژوهش عبارتند از: بازنمود زمان در فرش قاجار چگونه است؟ فهم زمان و هویت گونههای آن در فرش قاجار، براساس هرمنوتیک فلسفی گادامر چگونه قابل تبیین است؟ برای دستیابی به پاسخ سوالات پژوهش، طرح و نقش پنج تخته از فرش قاجار بهعنوان نمونه پژوهشی، با روش غیراحتمالی انتخاب و بر مبنای روش تحلیل محتوا مطالعه شدهاند. ماهیت این پژوهش، بنیادی، در قالب پژوهشهای کیفی است. شیوه گردآوری اطلاعات، کتابخانهای- اسنادی و مشاهده آثار و ابزار جمعآوری اطلاعات، فیش تحقیق و تصاویر است. بر اساس نتایج حاصله زمان در فرش قاجار از نظر ماهیتی به دو صورت کیفی و کمّی با نشانههای مرتبط، ثبت شدهاست. وقایع آئینی، اندیشهها و روایات اساطیری، نوشتارهای مختلف، ایجاد حرکت و توالی زمان با استفاده از تقابلهای مکانی، عناصر تجسمی، خوانش نوشتارها، سطحبندی اثر، روایت و عناصر آن، استفاده از نمادهای ارجاع دهنده به زمان، از پیشفهمهای مولد زمان هستند و با دلالتهای صریح و ضمنی و بازخوانی متون غایب در اثر، تداعی ذهنی و فهم شهودی از گونههای زمان در فرش را موجب میشوند. همچنین گفتمان های مسلط در دوره قاجار بر نحوه مواجهه جامعه و هنرمند فرش با زمان و گونه های آن، موثر بوده اند. قدرت و اقتدار شاهانه، باستان گرایی (ملی گرایی)، سنت گرایی، تجددگرایی (نوگرایی)، اسطوره و مذهب از مهم ترین این گفتمان ها هستند.