7 نتیجه برای سیستان
خانم زهرا حسین آبادی، دکتر زهرا رهنورد،
دوره 2، شماره 4 - ( 12-1385 )
چکیده
نقش و رنگ فرش سیستان متاثر از شرایط اقلیمی،فرهنگی، تاریخی و همچنین بافت تصویری منطقه است. هنرمندان و بافندگان این نقوش، با توجه به برداشتها،باورها، فرهنگ و قدمت تاریخی این دیار،نقشها و رنگهای خاصی را که حاوی مفاهیم آشکار و پنهان است، بر روی بافت های خود به کار می گیرند. در این تحقیق پس از بررسی نقوش و رنگهای به کار رفته در فرش این منطقه، به عواملی خواهیم پرداخت که در شکل گیری و شیوه بروز آن موثر بوده اند. این پدیده های تصویری معانی و مفاهیم متقاوتی دارند و تاثیر الهامات طبیعی در آنها، گاه به چنان شکلی از انتزاع نائل می شود که به سختی می توان معادلی برای آن در پدیده های پیرامون باز شناخت. کیفیات و ارزشهای بصری در رنگ و نقش قالی سیستان متنوع و وسیع بوده و یکی از مهمترین آنها،ارزش وحدت در کثرت است که در فرش سیستان بیشتر در دو عنصر رنگ و نقش متجلی می شود. با توجه به گذشته تاریخی و حماسی مردم سیستان و نوع باورها و فرهنگ حاکم در این منطقه، همچنین طبیعت ویژه این دیار،نقش و رنگی که در بافته های و دیگر هنرهای این سامان به کار می رود،نوعی نماد پردازی و تداعی وقایعی هستند که در واقع حلقه اتصال میان جهان معقول خودآگاهی و جهان غریزه اند و بافندگان به این طریق به نمادین کردن عناصر طبیعی و آرمان های خود به صورت نقش و رنگ می پردازند.
دکتر سید رسول موسوی حاجی، آقای علی پیری،
دوره 5، شماره 13 - ( 6-1388 )
چکیده
قالی سیستان یکی از اصیلترین هنرهای بومی منطقه است که با روح و جسم مردم این سامان پیوندی تنگاتنگ دارد. از آنجا که این هنر اصیل در سالهای اخیر کمتر مورد توجه و مطالعه متخصصان و محققان ذیربط قرار گرفته، روز به روز تغییراتی در طرح، نقش و رنگ آن ایجاد شده و بیم آن میرود تا نقشمایههای بهکار رفته در قالیهای اصیل سیستان به فراموشی سپرده شوند. بنابراین برای حفظ و احیاء نقوش این میراث ارزشمند فرهنگی و هنری لازم است تا نقوش اصیل قالی سیستان شناسایی شده و در تهیه نقشههای جدید و با اصالت مورد استفاده قرار گیرند. در این پژوهش سعی نگارندگان بر آن است تا با بررسی نقوش بهکار رفته در قالیهای سیستان به شیوه پیمایشی و کتابخانهای و تطبیق آنها با نقوش سفالهای نخودیِ شهر سوخته، بر اصالت نقشه قالیهای سیستانی و قدمت آنها مهر تأیید نهاده و با پیوند دادن قالی سیستان با گذشته افتخارآمیزش راه را برای تهیه نقشههای اصیل قالی سیستان هموار سازند. نتایج تحقیق حاضر همچنین بر این حقیقت گواهی میدهند که نقوش قالیهای اصیل سیستان بهویژه نقشمایههای هندسی، ریشه در فرهنگ بومی منطقه داشته و نقشمایههای حیوانی و گیاهی نیز عمدتاً از اقلیم و محیط طبیعی منطقه الهام گرفتهاند.
آقای جواد آویشی، دکتر زهرا حسینآبادی، دکتر علیرضا طاهری،
دوره 8، شماره 22 - ( 12-1391 )
چکیده
سجاده یکی از دستبافتههایی است که از دیرباز تاکنون در استان سیستان و بلوچستان رایج بوده و علاوه بر زیبایی بصری، دارای معانی عمیق معنوی نیز هست و توجه پژوهشگران، بهویژه کارشناسان بومی این استان را در دو دهه اخیر به خود جلب کرده است. بهمنظور بررسی سجادهها، ابتدا با اشاره به اعتقادات و باورهای اصیل مردم در نقوش شاخص بهکار رفته در سجادهها، آنها را به گروههای اقتباسی، نیمه-اقتباسی، بومی و اصیل، جدید و ذهنی تقسیم کردهایم. رایجترین و زیباترین این نمونهها طرحهای بومی بوده که شامل سجادههای محرابی، قابی یا رضوان، گنبدی-گلدستهای و قالیچه نمازی است. سؤالاتی که در این پژوهش مطرح گردیده بدینقرار است: (۱) ساختار کلی سجادههای قالیچهای سیستان و بلوچستان چگونه است؟ و (۲) مهمترین طرحها و نقوش سجادههای سیستان و بلوچستان که باعث ماندگاری آنها شده است، کداماند؟ نقش و رنگ بهکار رفته در سجادههای قالیچهای سیستان و بلوچستان متأثر از طبیعت، خواستههای مردم و فرهنگ حاکم بر منطقه است. بهطور کلی ساختار و نقوش سجادهها در اکثر مناطق بههم نزدیک است و این دستبافتهها دارای ریشههای تصویری و مفهومی یکساناند که بخش اعظم نقوش این سجادهها بهصورت هندسی است. ویژگیها و مشخصههای بافت بومی و مواد اولیه رایج در استان نیز در این مقاله مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته است. روش تحقیق، تحلیلی و توصیفی است و استخراج اطلاعات، علاوه بر مطالعات اسنادی که با رجوع به منابع مکتوب و غیرمکتوب صورت میپذیرد، حاصل مشاهدات، مطالعات و بررسیهای میدانی[۱] است. تجزیه، تحلیل و تطبیق دادهها و تصاویر، معیاری برای شناسایی سجادهها و دستبافتههای استان بوده و به احیاء و حفظ هنر بومی این منطقه کمک شایانی مینماید.
شهدخت رحیم پور، ابوالقاسم نعمت شهربابکی،
دوره 14، شماره 34 - ( 12-1397 )
چکیده
سفره دستبافتهای کاربردی برای تهیه نان و تناول غذا است که در مناطق متعدد روستایی و ایلات عشایر توسط زنان بافته میشود. استان سیستان و بلوچستان از مناطق مهم سفرهبافی از نظر روش بافت و نقوش این دستبافته است.د روند نزولی تولید سفره که متاثر از شرایط زیست محیطی، اقتصادی، تغییر ساختار زندگی و نادیده انگاشتن ظرفیتهای بومی هنر زنان این خطه است، فراموشی بخشی از هویت فرهنگی و اجتماعی هنر این منطقه را به همراه داشته است لذا، این مطالعه برای نخستین بار با هدف بررسی ساختار بافت و نقشمایههای سفرههای سیستان و بلوچستان انجام شده است. جمعآوری اطلاعات به کمک مطالعه میدانی و کتابخانهای، و روش پژوهش توصیفی تحلیلی است. نتایج نشان میدهد ساختار بافت سفرهها به سه روش گلیم بافی، تلفیقی (گلیم دورو و پیچ بافی) و چرخیباف است. طرح کلی سفرهها محرمات، کفساده، ترنجی و واگیرهای، و پانزده نگاره سفرهها شناسایی گردید. بیشترین کاربرد نگارهها در معنای جاودانگی و بارانخواهی بهکار رفته است.
چکامه ضمیری، ابوالقاسم نعمت شهربابکی،
دوره 15، شماره 36 - ( 12-1398 )
چکیده
فرش دستباف اصیل سیستان از دیرباز همواره نقش مهمی در معیشت و اقتصاد مردم این خطه داشته است. با این وجود مشکلات موجود در حوزه فرش دستباف ایران و به صورت منحصر به فرد معضلات بومی خاص این منطقه، جایگاه این هنر- صنعت ارزشمند را تحت تأثیر قرار داده است. به طوری که امروزه تولید فرش اصیل سیستان به میزان زیادی کاهش یافته و استفاده از نقشه ها و طرح های دیگر نقاط ایران (تبریز، کاشان و اصفهان) در بافته های منطقه رواج یافته است. ادامه این روند می تواند در درازمدت به فراموشی و زوال قالی سیستان و الگوها و سنت های مرتبط با آن بیانجامد؛ بنابراین مطالعه و بررسی شاخص های آسیب رسان به جایگاه فرش منطقه به منظور برنامه ریزی آتی جهت رفع آنها ضروری به نظر می رسد؛ که این مسئله به عنوان هدف اصلی پژوهش پیشرو مدنظر قرار گرفته است.
روش پژوهش ترکیبی و اکتشافی است. ابتدا با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته علل رکود فرش دستباف سیستان از دیدگاه کارشناسان این حوزه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و نوزده عامل اصلی اثرگذار در این زمینه شناسایی شده است. سپس با استفاده از عوامل مذکور پرسشنامه ای جدید طراحی گردید که در چارچوب طیف لیکرت دیدگاه مردم محلی این حوزه در ارتباط با علل رکود فرش دستباف سیستان مورد بررسی قرار گرفت. در این مرحله آزمون تی تک نمونه برای واکاوری داده های پرسشنامه به کار رفت. نتایج نشان می دهد که به ترتیب خشکسالی و نابودی دامپروری، تغییر سبک زندگی و الگوی معیشتی و همینطور سودآوری پایین محصول نهایی، پر اهمیت ترین علل لطمه رسان به فرش دستباف اصیل سیستان هستند.
زهره امیری سردری، مهیم شیهکی تاش، سیدعلیقلی روشن،
دوره 15، شماره 36 - ( 12-1398 )
چکیده
فرش دستباف سیستان میراث برجایمانده از فرهنگ و سنت ایرانی اصیل که در حال حاضر رو به افول و فراموشی است. کاهش فروش این فرش موجب کاهش تولید این فرش شده است. هدف این پژوهش بررسی وضعیت فرایند بازاریابی بر اساس مدل 7P (محصول، قیمت، جایگاه، ترفیع، کارکنان، فرایند، شواهد فیزیکی)، در صنعت فرش دستباف سیستان میباشد. پژوهش فوق از نوع پژوهش توصیفی- پیمایشی، همچنین روش نمونهگیری تصادفی خوشهای و حجم نمونه 81 نفر میباشد. روایی پرسشنامه محقق ساخته بر اساس نظریه اساتید و خبرگان صنعت و آزمونهای پایایی همچون الفای کرونباخ و پایایی ترکیبی محاسبه گردیده است. دادههای جمعآوریشده با استفاده از روشهای حداقل مربعات جزئی (PLS) و معادلات ساختاری مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت که نتایج آن نشاندهنده معنادار بودن 6 مؤلفه بهجز مؤلفه جایگاه میباشد. نتایج مقایسات زوجی مؤلفههای 7P از طریق روش Ahp بهدستآمده است. نتایج بهدستآمده از روش AHP به ترتیب مؤثرترین مؤلفههای 7P در صنعت فرش دستباف سیستان مؤلفه محصول با وزن 0.331، مؤلفه افراد با وزن 0.322، مولفه قیمت با وزن 0.097، مولفه ترفیع با وزن 0.092، مولفه فرآیندها با وزن 0.041 و درنهایت مولفه محیط با وزن 0.028 میباشند.
الهه شیخی، ایمان زکریایی کرمانی، فرهاد باباجمالی،
دوره 16، شماره 38 - ( 12-1399 )
چکیده
هنر بافندگی در قلمرو سرزمین ایران بخشی از هویت فرهنگی مردمان آن بشمار میرود. دستبافته های سنتی سیستان و بلوچستان نیز بهعنوان گوشهای مهم از این هویت قلمداد میشود. علاوه بر طرح و رنگ بسیاری دیگر از ابعاد تولید قالیچههای این منطقه را میتوان بهعنوان شناسههای فرهنگی -اعتقادی آنها تلقی کرد. ازآنجاکه بررسی ابعاد معنایی یک اثر هنری در ارتباط با خالق آن بهتر قابلتشخیص است؛ پژوهش حاضر سعی بر آن دارد تا با حضور در میدان تحقیق، زوایایی ناشناخته از فرهنگ بومی و اعتقادی تولیدکنندگان این آثار را شناسایی کرده و به این پرسش پاسخ دهد که قالیچههای بومی سیستان و بلوچستان چه نسبتی با مؤلفههای فرهنگی و ارزشهای اعتقادی پدیدآورندگان آنها داشته است؟
این پژوهش با رویکرد انسانشناسی هنر و با روش مردمنگاری در منطقه به انجام مشاهده مستقیم و مصاحبه با بومیان پرداخته و سپس از طریق کدگذاری دادهها در سه سطح کدگذاری باز، محوری و گزینشی به طبقهبندی آنها مبادرت ورزیده است.
نتایج حاصل از یافتهها نشان میدهد، مؤلفههای تشکیلدهنده قالیچههای منطقه سیستان و بلوچستان از مراحل ابتدایی آن تا به انتها دارای ابعاد وسیع معنایی است؛ بهطوریکه حتی جزئیترین آنها نیز ریشهای عمیق در فرهنگ و اعتقادات بومیان منطقه دارد. آدابورسوم خاص برای بافتن، اعتقاد به چشمزخم، خواندن شعرهای مخصوص به هنگام بافت، مراسم شستشو و ...همگی ازجمله این مؤلفهها است. در این استان فرش جدا از جنبههای کاربردی، کالایی مقدس شناخته میشود و باوجود برخی تمایزات فرهنگی بین سیستانیها و بلوچها، شباهت تعدادی اعتقادات و رسوم در مورد فرش نشان از وحدت ریشههای ابتدایی بافت فرش در بین دو گروه اصلی ساکنان این منطقه دارد.