4 نتیجه برای معماری
دکتر امیرحسین چیت سازیان،
دوره 5، شماره 12 - ( 3-1388 )
چکیده
«باغ» و «فرش» گویاترین آثار هنری ایران بوده که ریشه در فرهنگ و تمدن داشته و با طبیعیترین علایق و عواطف، اعتقادات و باورهای انسانی مأنوس هستند. درواقع هم هنرمندان باغسازی و باغآرایی و هم هنرمندان فرشبافی و طراحی فرش، زیباترین و ممتازترین تلاشها را بهمنظور تجلّی ماهرانه و مطلوب ذوق، فکر، احساس، رمز و رازهای درونی و ذهنی خود و باورهای مردم بهکار میگیرند. در این مقاله رابطه این دو هنر سنتی ارزشمند در ایران و جایگاه باغ و پردیس در طراحی فرش ایران، پس از بررسی مباحث نظری، با مقایسه نقشه و طرح باغها و فرشهای باغیِ مشخص شده کنکاش گردیده است. همنوایی طرح باغی فرش ایران با باورهای آئینی ایرانیان و هماهنگی طرح کلی قالیهای باغی با ساختار کلی باغ ایرانی از نتایج این بررسی است. نتیجه دیگر آنکه هنرهای سنتی درعین تنوع درصورت، از یک معنا سخن میگویند و بر حقیقت واحدی دلالت مینمایند.
خانم فرزانه فرشیدنیک، دکتر رضا افهمی، دکتر حبیب اله آیت اللهی،
دوره 5، شماره 14 - ( 12-1388 )
چکیده
هنرهای سنتی گوناگون ایران را میتوان بازنمایی معنایی واحد در صور گوناگون دانست. همه آنها به مفاهیمی مشترک دلالت دارند که آمیزهای از باورهای ایرانی و اسلامی است. زبان این هنرها نمادین است و هنرمند در اثر خود با ابزار تمثیل متناسب با هر هنر سخن میگوید. طراحی قالی و هنر معماری را باید دو جایگاه تجلی نمادها در هنر ایران دانست. هدف پژوهش حاضر تمرکز بر قالیهای محرابی بهعنوان نقطه پیوند میان هنر معماری و طراحی فرش و نمایشِ نحوه تأثیرگذاری نمادهای کهن معماری بر طراحی نقوش تمثیلی فرش و نحوه جایگزینی و ترادف نمادهای دو هنر، برای نمایش مفاهیم واحد است. پژوهش حاضر بهروش توصیفی و با رویکرد مقایسه نشانهشناسانه این دو هنر از بعد تصویری و تاریخی، به تعقیب جایگزینی عناصر معماری مسجد با نقوش گیاهی نمادین مورد استفاده در قالیهای محرابی پرداخته است. بررسی این روند جانشینی از طریق بررسی شواهد موردی و نظریات محققان پیرامون بیان نمادینِ هنر ایرانی نشانگر آن است که نقش قالی محرابی که خود ریشه در ساختار سهگانه مهرابههای باستانی دارد، در سیر تحول خود برای تداعی فضای مسجد و عرش بر روی فضای محدود قالی، نگارههای گیاهی را جایگزین ساختارهای معمارانه مسجد نموده و منارهها بهواسطه ترادف تمثیلی و معنایی خود با درخت سرو، از آنجا که ریشه در زمین و سر بر آسمان دارند، بهعنوان نمادی از پیوند میان زمین و آسمان جایگزین گشتهاند، تا هدف هنرمند از هنر بهعنوان نقطه اتصال میان زمین و آسمان را برآورده سازند.
بنت الهدی یعقوبی، محمد خراسانی زاده،
دوره 16، شماره 38 - ( 12-1399 )
چکیده
فرش «بهرام گور و هفت گنبد» موجود در موزه فرش ایران، از قالیهای تصویری دوره قاجار است که یکی از داستانهای «هفت پیکر» نظامی گنجوی، در خصوص ازدواج بهرام با شاهزادگان هفت اقلیم را روایت میکند. این فرش تا به حال، از جهات مختلفی مورد مطالعه قرار گرفته، ولی به پیوند این فرش با معماری قاجاری توجهی نشده است. در این مقاله، سعی بر آن است که، عناصر و آرایههای معماری موجود در فرش استخراج شده وبه این پرسش پاسخ داده شود که: سبک معماری رایج دوران قاجار، چه نمودهایی در فرش «بهرام گور و هفت گنبد» داشته است؟ روش این تحقیق، توصیفی – تحلیلی و تاریخی، و گردآوری مطالب و اسناد، به شیوه کتابخانهای بوده است. در این پژوهش، پس از بررسی داستان بهرام گور و هفت گنبد، برخی ویژگیهای معماری عصر قاجار بیان شده و پس از آن، عناصر معماری این عصر، با تصاویر منقوش فرش نامبرده، مقایسه شدهاند. بسیاری از ویژگیهای سبکشناسانه معماری قاجاری از قبیل: منارههای باریک، گنبدهای پیازیشکل، ستونهای مزین، پنجرههای ارسی، بادگیر، کوشک و کتیبهها، به شیوهای هنرمندانه در این فرش ترسیم شده و طراح این اثر بهخوبی توانسته، طرز فکر و سبک زندگی اشرافزادگان قاجار که احتمالأ سفارشدهندگان یا مشتریان این فرش بودهاند، را نمایان سازد و در قالب تار و پود فرش، شرایط اجتماعی، فرهنگی و هنری عصر خود را به نمایش بگذارد. به طور کلی میتوان، فرش «بهرام گور و هفت گنبد» را حلقه واسطی میان ادبیات غنایی، نگارگری ، هنر قالیبافی و معماری دانست.
لیلا فرهبد، ابوالفضل داودی، تورج فشندکی،
دوره 18، شماره 41 - ( 6-1401 )
چکیده
چکیده
ترسیمات ساده هندسی جزو اولین اشکالی بودند که در هنر و معماری ایران از آن استفاده شده است. هنرمندان ایرانی بوسیله اشکال مختلف اندیشهها،مفاهیم و باورها خود رانشان داده اند. در آثار هنری اشکال هندسی دارای تنوع زیادی هستند. ایجاد گونه های متنوع در اشکال حوض، نماد تکاپوهای معنایی و زیباشناختی برای حُسن بهره وری از آب بوده و انعکاس زیباشناختی خاصی در بناهای ایرانی دارد. هدف این پژوهش بررسی ساختاری اشکال مختلف حوض در فرش، نگارگری و معماری منظر ایران است . پژوهش فوق به روش توصیفی- تطبیقی و با بهره گیری از منابع اسنادی (کتابخانه ای) انجام شده است.
یافتهها نشانگر این است که معماری گاهی منبع الهام برای نقوش و طرح های فرش و نگارگری بوده است، بنابراین هندسه جز اصلی ترین وجوه مشترک بین این سه هنر است. همچنین بین معماری، فرش و نگارگری از گذشته تا کنون نمادهای مشترک وجود داشته است که هر کدام دارای معانی خاص و ویژه ای بوده اند.
نتایج این پژوهش نماینگر این نکته اشت که اشکال و عنصر حوض در اکثر فرش ها برگرفته از معماری باغ ایرانی بوده و بیشتر به اشکال چهارگوش و دایره مرکزی دیده شده است. نگارگر ایرانی نیز سندی مهم و با ارزش و جلو های بی نظیر از باغ ایرانی را به نمایش گذاشته است. در نتیجه اشکال حوض در نگاره ها و قالی های ایرانی تأکید بر مرکزیت حوض، شبکه آبرسانی جریان آب، تقارن، طبیعت گرایی، هماهنگی بین عناصر موجود در معماری و تفکیک فضاها تأکید دارد.