57 نتیجه برای نقش
اقای مهرداد صدری،
دوره 1، شماره 1 - ( 12-1384 )
چکیده
زیبایی دوستی و کمال جویی جزئی از جوهره ذاتی انسان است که در این میان اصل نیاز مکمل آن حسی است که قدرت خلق و آفرینش هنری را به اوج می رساند تا از این رهگذر موجبات پیدایی و پویایی فرهنگی فراهم شود.شاید فرش یا دقیق تر از آن قالی را نتوان یک کیفیت خالص و ناب هنری تلقی کرد، اما بی شک ویژگی های ذوقی و بصری خاصی که در این پدیده هست،آن را از مرتبه یک کالای صرفا تجاری و یا مادی به جایگاهی ارتقا می بخشد که جلوه گاه ذوق،اندیشه ،اعتقاد و آیین خاصی است. در واقع پشتوانه فکری و فرهنگی یک قوم در قالب این نقوش رمزی و صور مادین پیش روی ما نهاده می شود. در این رهگذر نقوش و طرح های اولیه که به ویژه در قالی ها و قالیچه های روستایی به چشم می خورد، محتوای ناب و خالص تری را از نظر مفاهیم سمبولیک درخود جای داده اندکه مستعد پژوهش و بررسی ژرف تری است.
آقای محمد اعظم زاده،
دوره 2، شماره 3 - ( 6-1385 )
چکیده
بافته های روستایی و به ویژه گلیمهای آن، حاصل تجربه ذوقی و خلاقیت شخصی است و در عین حال، تکامل و اصالت نقوش و رنگ آمیزی آن نتیجه یک روح جمعی است که در گذر زمان به شکوفایی رسیده است، به نظر میرسد گلیم و گلیمچه های روستاییان شرق مازندران این پیوند روح جمعی را در خود حفظ کرده است، بافندگان این مناطق در روند تکامل آثار خود،نه تنها از طبیعت تقلید صرف نکرده، بلکه به موازات آن نقشهای نوینی را ابداع نموده اند. از این رو شناخت دستاوردهای آنها به عنوان دستبافته های ساده و قابل حمل علاوه بر فرآورده ای کاربردی، حاوی رمزهای پنهان و اشاراتی ورای زندگی مادی است که بررسی آنها جهت شناخت ایده ها، بینش و شیوه زندگی اهمیت ویژه ای دارد.
آقای حمید فرهمند بروجنی، آقای محمدجواد نجفیان،
دوره 2، شماره 3 - ( 6-1385 )
چکیده
حفظ و نگهداری نقشه های قالی تابع تدوین طرح حفاظتی، مرمتی و علمی مناسب و دقیق آنهاست. مطالعات پژوهشی و فن شناسی درباره نقشه های قالی دو منطقه اصفهان و کرمان با هدف کلی دستبابی به یک طرح جامع و دقیق برای حفظ و مرمت آنها انجام گرفته است. در این پژوهش علاوه بر تفاوتهایی در تکلنیک اجرای نقشه قالی دو منطقه، براساس مشاهده میکروسکوپی نوع الیاف کاغذ نقشه بدون تکیه گاه کرمان از چوب درختان کاج و صنوبر،الیاف مقوا و کاغذ نقشه قالی مقوایی کرمان از چوب درختان کاج،هملاک سرو خمره ای،سرو نوئل و صنوبر و الیاف کاغذ نقشه قالی اصفهان از چوب درختان زبان گنجشک سفید و کاج شناسایی شد. نوع رنگهای به کار رفته در رنگ آمیزی نقشه قالی بدون تکیه گاه کرمان و نقشه قالی اصفهان طبق آنالیز عنصری SEMو طیفFTIR تعیین گردید. بنابراین نوع رنگهای سرمه ای- مشکلی،آبی ، مشکلی ، قرمر و مرکب مشکی شطرنجی( با دست و چاپی) آلی است و سایر رنگهای به کار رفته از نوع معدنی است . رنگ سفید ترکیبی در نقشه کرمان سفیداب شیخ (سفید سرب) و رنگ سفید و سفید ترکیبی نقشه قالی اصفهان(به جز رنگ آبی روشن) سفیداب روی (سینکا) شناسایی گردید.
خانم نیکو شجاع نوری،
دوره 2، شماره 3 - ( 6-1385 )
چکیده
نماد درخت یکی از قدیمی ترین نقوشی است که مورد توجه بشر قرار گرفته و آن را در آثار هنری خویش به کار برده است. این نماد که بیشتر آن را به عنوان درخت مقدس و یا درخت زندگی می ستودند، از ۳۵۰۰ سال قبل از میلاد در نواحی بین النهرین و پس از آن ایران مورد توجه بوده است. حضور این نماد که با اشکال مختلف به کار گرفته می شده است، تا پس از ظهور اسلام نیز همچنین در آثار هنری به چشم می خورد، اما این بار نه به عنوان درخت زندگی و از دیدگاه اساطیری، بلکه در نقش آفریده با برکت خداوند، تسبیح کننده ذات اقدس الهی و نشانی از بهشت موعود. از این نقش به کرات در تمام شاخه های هنری از جمله فرش استفاده شده است. در هنر فرش طرحهای درختی از جمله فرش استفاده شده است. در هنر فرش طرحهای درختی از جمله مهمترین و متنوع ترین شاخه های طراحی فرش است که در اشکال مختلف از جمله طرح محرابی درختی،طراحی شده است. اما به کارگیری نقش درخت در جایگاه محراب، مطمئناً از فلسفه ای برخوردار بوده است که می توان برای بعضی از اشکال آن تمثیلی از بهشت دانست و برای بعضی دیگر تمثیلی از موجودی تسبیح گر یعنی انسان، چرا که تصویر درخت علاوه بر آنکه برخلاف تصویر انسان، مشمول ممنوعیت نقاشی در مکان نماز نمی باشد، در عین حال با توجه به آیات قرآنی،موجودی تسبیح گر و مبارک است که می تواند جانشین خوبی برای نقش انسان در مکان محراب باشد. بدین سان نمادی که زمانی بر مهرهای سنگی جلوه گر شده است، اینکه و پس از هزاران هزار سال،بر فرش،آن هم در جایگاه محراب رو به عرش الهی جلوه نمایی می کند
خانم زهرا حسین آبادی، دکتر زهرا رهنورد،
دوره 2، شماره 4 - ( 12-1385 )
چکیده
نقش و رنگ فرش سیستان متاثر از شرایط اقلیمی،فرهنگی، تاریخی و همچنین بافت تصویری منطقه است. هنرمندان و بافندگان این نقوش، با توجه به برداشتها،باورها، فرهنگ و قدمت تاریخی این دیار،نقشها و رنگهای خاصی را که حاوی مفاهیم آشکار و پنهان است، بر روی بافت های خود به کار می گیرند. در این تحقیق پس از بررسی نقوش و رنگهای به کار رفته در فرش این منطقه، به عواملی خواهیم پرداخت که در شکل گیری و شیوه بروز آن موثر بوده اند. این پدیده های تصویری معانی و مفاهیم متقاوتی دارند و تاثیر الهامات طبیعی در آنها، گاه به چنان شکلی از انتزاع نائل می شود که به سختی می توان معادلی برای آن در پدیده های پیرامون باز شناخت. کیفیات و ارزشهای بصری در رنگ و نقش قالی سیستان متنوع و وسیع بوده و یکی از مهمترین آنها،ارزش وحدت در کثرت است که در فرش سیستان بیشتر در دو عنصر رنگ و نقش متجلی می شود. با توجه به گذشته تاریخی و حماسی مردم سیستان و نوع باورها و فرهنگ حاکم در این منطقه، همچنین طبیعت ویژه این دیار،نقش و رنگی که در بافته های و دیگر هنرهای این سامان به کار می رود،نوعی نماد پردازی و تداعی وقایعی هستند که در واقع حلقه اتصال میان جهان معقول خودآگاهی و جهان غریزه اند و بافندگان به این طریق به نمادین کردن عناصر طبیعی و آرمان های خود به صورت نقش و رنگ می پردازند.
آقای محمود علیمرادی، دکتر محمدتقی آشوری،
دوره 3، شماره 6 - ( 6-1386 )
چکیده
فرش بختیاری به لحاظ ویژگیهای عشایری- روستایی کمتر از فرشهای شهری مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است. به خصوص طرح و نقشهای این منطقه با وجود تنوع و غنای آن چندان شناخته شده نیست. در این مقاله با تکیه بر مطالعات میدانی نقش انواع درخت در فرشهای مناطق مختلف استخراج و طبقه بندی گردیده است. ضمناً سعی شده مفاهیم کلی انواع درخت به کار گرفته شده مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گیرد تا زمینه مطالعات دقیق تر بعدی فراهم آید.
دکتر سیدعلی مجابی، آقای سید بشیر عابدینی، خانم زهرا فنایی،
دوره 3، شماره 8 - ( 12-1386 )
چکیده
مقاله حاضر تحقیقی میدانی و اسنادی است بر اساس منابع تاریخی و تصویری موجود که بهمنظور تبیین سیر تغییرات حاصل شده در طرح و نقش قالی کلاردشت در صد سال اخیر انجام گرفته است. جهت استخراج اطلاعات علاوه بر مطالعه اسنادی، که با رجوع به منابع مکتوب و غیر مکتوب صورت پذیرفت، نسبت به مطالعه میدانی و با مراجعه به مراکز بافت فرش کلاردشت درگذشته و حال، یافتن فرشهای قدیمی و تهیه تصویر از آنها و مصاحبه با بزرگان و صاحبان تجربه در بازار و موزهها نیز اقدام شد؛ و در نهایت با تطبیق دادهها و تصاویر، سیر تغییرات طرح و نقش قالی کلاردشت معین گردید. سپس با توجه به نتایج بهدست آمده سعی گردید تا طرحها و نقوش این قالیِ ذهنی بافت، طبقهبندی و دستهبندی گردد. بررسی تغییرات طرح و نقش و رنگبندی قالی کلاردشت مشخص کرد که بسیاری از نقشههای آن به مرور زمان فراموش گردیده و دیگر بافته نمیشود؛ لیکن به دلایلی از جمله غیر تجاریبودن این فرش و سهلالوصول نبودن دسترسی به مناطق بافت آن، ورود عمدی و غیرعمدی و یا ایجاد ابداعات نسنجیده در طرح و نقش آن (همچون استفاده از نقوش ترکمنی)، این فرش به شدت تضعیف و در پارهای موارد حتی با شکست کامل روبهرو شده است. به نظر میرسد مهمترین عوامل در احیای فرش کلاردشت: بازنگری در رنگبندی موجود و استفاده از رنگهای قدیمی و اصیل فراموش شده بهجای رنگهای تکراری و محدود حال حاضر، بازگشت به بافت طرحها و نقشمایههای اصیلِ فراموش شده و در نهایت معرفیاصالتها و مفاهیم بهکار رفته در این قالیها برای نسل جوان و خریداران آن باشد.
آقای محمد علی اسپنانی،
دوره 4، شماره 9 - ( 3-1387 )
چکیده
قرون دهم و یازدهم هجری مقارن با تجدید حیات شوکت و عظمت هنر ایرانی است. در پرتو این تحول هنرهای صناعی و در زمره آنها فرش به منزلتی عالی و اعتباری متفاوت از گذشته نایل شد و چهرهای دگرگونه یافت. این مهم سرآغاز و نقطه عطفی در شکلگیری الگوهایی اصیل و موجد ترکیباتی نو در طرح قالیها شد و مبانی طراحی فرش ادوار بعدی را استحکام بخشید. به نظر میرسد تجلی چنین امری مدیون بدایع و نوآوریهایی است که در طرح و نقش دستبافتهها، خاصه قالی رخ داد و منجر به شکوفایی فرش صفوی شد. مقاله حاضر به انگیزه تبیین نوآورانه طرح و نقش فرش عصر طلایی تلاش دارد با ارائه قراین و شواهدی درونی و برونی در این زمینه، بستر و اسباب تحول و نوآوری در این فرش را مورد موشکافی و مطالعه قرار دهد.
خانم فتانه محمودی، دکتر مهناز شایستهفر،
دوره 4، شماره 11 - ( 12-1387 )
چکیده
شاهسونها یا عشایر ایلسون (عشایر شاهسون بعد از انقلاب نام خود را به «ایلسون» تغییر دادند)، یکی از مهمترین طوایف شمال غربی و ترکزبان ایران بهشمار میروند. سرزمین کنونی این ایل، منطقه کوهستانی اهر، مشکین شهر، دشت مغان، کنارههای رود ارس و پارهای دیگر از مناطق آذربایجان شرقی است. آنها به تولید سوماک، کیف گلیم (مفرش)، بافتههای مسطح، روکرسی، پالاس و ورنی شهرت دارند. در طرح و بافت گلیمهای آنها نوعی محدودیت به چشم میخورد. از نگارههای بزرگ و برجسته، بهصورت ردیفی استفاده شده است. اکثریت این نقوش در بافتههای قفقاز و آناتولی نیز مشاهده میگردد. بعضی شباهتهای اقوام شاهسون و قفقاز به حدی است که امکان تمایز آنها به سختی میسر است، بهخصوص در بافتههای قدیمیتر که مربوط به زمانی است که مرزهای جنوبی قفقاز و شاهسون یکی بودهاند. هدف از این تحقیق، بررسی تطبیقی عناصر تزیینی و نقوش گلیمهای ایل شاهسون و منطقه قفقاز است. این مقاله با هدف پاسخگویی به سؤالات زیر نوشته شده است: ۱) نقوش تزیینی بافتههای ایل شاهسون چه هستند؟، ۲) نقوش بافتههای منطقه قفقاز چه عناصر تزیینی در بر دارند؟ و ۳) نقوش دو منطقه چه شباهتها و تفاوتهایی با یکدیگر دارند؟ مقاله از نوع تاریخی و روش بررسی، توصیفی- تحلیلی است. بر اساس این روش ابتدا مناطق و سپس نقوش بافتهها توصیف و تحلیل میشوند. گردآوری مطالب از منابع کتابخانهای و الکترونیکی انجام گرفته است.
آقای بیژن اربابی،
دوره 4، شماره 11 - ( 12-1387 )
چکیده
تدوین نشدن کتب و مباحث هنرهای سنتی (خصوصاً فرش دستباف) براساس شیوههای علمی، همواره از جمله مواردی است که ذهن را به خود مشغول مینماید. سالهاست که ادبیات نوشتاری در زمینه طرح و نقش فرش بهگونهای عجیب بدون ساختار و توأم با نواقص بسیار ارائه میگردد و هر یک از بزرگان صاحبقلم در این حوزه از ظن خود – چه درست و چه نادرست - بر آن افزودهاند و آشنا و بیگانه پای در جای پای دیگری - ولو در راهی نادرست - میگذارند. این مقاله تلاشی کوچک را در راه پروراندن این نگاه آغاز نموده است که: جهت شناخت و طبقهبندی «طرح» و «نقش» قالی ایران نیازمند ساختارهایی متقن و محکم هستیم. مرور بخشهایی از کتابهایی که از طرح و نقش نام برده و برای آنها طبقهبندی معرفی میکنند، نشانگر ناهمگونی تعاریف، نامشخص بودن مآخذ و ساختارها و همچنین تفاوتهای فاحش آنها با یکدیگر است، چنانکه گویی برای طرح و نقش تنها مجموعهای از عنوانها و بدون هیچ هدفی شناختی و محتوایی گردآوری شده است. هیچ یک از این طبقهبندیها اتکاء علمی لازم را دارا نیست، از این رو در پی شناخت طرح و نقش میباید شیوه و تعاریفی را اتخاذ نمود که جامعیت لازم را دارا باشد و فاقد بیانی صرفاً توصیفی و سلیقهای باشد. از این رو این نوشتار نتیجتاً این نظر را مطرح میکند که «طرح» را میتوان معماری و تصویر کلی نقشهای جای گرفته در یک متن دانست و «نقش» را عنصری خواند که با توانمندیهای خاص خود، طرح را میآراید.
دکتر امیرحسین چیتسازیان ، خانم امینه نظری اصطهباناتی،
دوره 4، شماره 11 - ( 12-1387 )
چکیده
در عرصه فرش دستباف ایران، مناطقی گوناگون با دیرینهای متفاوت وجود دارند که برخی از آنها همچنان ناشناخته باقی مانده یا به فراموشی سپرده شدهاند. یکی از این موارد منطقه باستانی «ایج» و فرش هور شریعتمدار است که در زمانی نه چندان دور، از شاهکارهای بینظیر فرشبافی فارس محسوب میشد. بیتردید از جمله پژوهشهای ضروری در پهنه فرش دستباف، بیرون کشیدن و آشکار نمودن چنین گنجینههای فرهنگی از زیر غبارها و ناپیداهای روزگار است. پژوهش حاضر با هدف معرفی این هویت پنهان با همه ویژگیهایش و از جمله خصوصیات طرح و مفاهیم نهفته در آرایههای نمادین آن صورت پذیرفته است و با استفاده از مطالعه میدانی و کتابخانهای تلاش کرده توانمندیهای هنرمندان خلاق و بافندگان گمنام این فرش خاص را در معرض مطالعه پژوهشگران و علاقهمندان فرش این مرز و بوم قرار دهد. ناگفتههای آشکار شده در این جستار، میتواند به افزایش دادههای مورد نیاز در برنامهریزیها و پژوهشهای کاربردی فرش ایران مساعدت نماید. همچنین این تحقیق اصیل، از امحاء اطلاعات فرش مورد نظر پیشگیری نموده و زمینههای احیاء و رونق دوباره آن را در منطقه ایج و استهبان فارس فراهم میکند.
آقای حمید صادقیان، خانم لیلا مدنی،
دوره 5، شماره 12 - ( 3-1388 )
چکیده
طرح درخت یکی از مهمترین و اصیلترین نقشمایههای تزیینی و عرفانی در هنر بشری است. گونههای مختلف درخت و گیاه که بهنوعی نماد انسان نیایشگر نیز بود از دورههای کهن در آثار تاریخی ایران و البته دیگر ملل جهان هویداست که هر نوع از آن بیانگر مفهوم خاصی بوده و در موارد متعدد، معانی گوناگون دارد. نمونهای از آن درخت بید مجنون است که در نگارهها و آثار هنری ایران، خصوصاً فرش دستباف بعضی از مناطق نمایان است. به همین ترتیب، قالی استان چهارمحال و بختیاری که در رسته فرشهای روستایی- عشایری قرار دارد، بستر این نقشمایه بهویژه در قالی نقش خشتی است. در این مقاله ضمن معرفی گونههایی از این نقشمایه، به بررسی فرمی و معنایی آن در قالی نقش خشتی مناطق مختلف استان چهارمحال و بختیاری پرداخته شده است.
دکتر امیرحسین چیت سازیان، دکتر حبیب اله آیت اللهی، خانم درسا سازگار،
دوره 5، شماره 13 - ( 6-1388 )
چکیده
فرشینههای اروپایی و گلیمهای ایرانی از کاربردیترین انواع منسوجاتِ تخت و بدون پرز در هر دو منطقه هستند که در ظاهر به لحاظ طرح و نقش، رنگآمیزی و بافت تفاوتهایی دارند و کارکردهای خاصی را به خود اختصاص میدهند. بنابراین مطالعه بر روی آنها، با هدف شناسایی و تطبیق این دستبافتههای ارزشمند صورت پذیرفته که میتواند زمینههایی را برای تحول و بهبود گلیم ایرانی، با حفظ هویت هنری آن فراهم نماید. گلیمهای ایران و فرشینههای اروپا بهدلیل ویژگیهای فرهنگی و معنوی خاص این مناطق، با اینکه از ابزار و مواد اولیه و فناوری مشابهی در بافت استفاده میکنند، اما دارای طرحها و نقوش متفاوت و ترکیبات گوناگون رنگی و اندازهها و نیز کارکردهای مختلفی هستند. به منظور نیل به اهداف مقاله از مطالعات کتابخانهای، اسنادی بهره گرفته شد و با بررسی و تطبیق این گروه از دستبافتههای ایرانی و اروپایی، به وجوه اشتراک و افتراق بسیاری دست یافتیم.
دکتر علیاصغر شیرازی، آقای داود شادلو،
دوره 5، شماره 14 - ( 12-1388 )
چکیده
در حالی که از دوره تیموریان فرش یا دستبافته کامل و سالمی بهجای نمانده است که گواه و شناساننده نوع طرح و نقش و رنگ فرشها در این دوره زمانی باشد، اما این دستبافتهها را میتوان براساس گزارشهای مختلف موجود در کتب تاریخی و سفرنامههای سیاحان و همچنین در نسخههای مصور شده بررسی کرد. لذا نگارههای فراوانی وجود دارد که بازتاب دهنده فرشهایی است که بهنظر میرسد در دوره تیموریان بافته شده باشد. این نگارهها در نسخههای متعددی برای شاهزادگان و هنرپروران تیموری، در کتابخانه سلطنتی با دقت و نظارت عالیه تهیه میشده و به کمک این نگارهها امکان بازسازی یک فرش کامل فراهم میشود. یکی از این نسخهها، نسخه منحصر بهفرد شاهنامهای است که به تاریخ ۸۳۳ ه.ق. (۱۴۲۹ م.) در هرات و برای بایسنغر میرزا در کتابخانه سلطنتی تهیه شده و امروز به شاهنامه بایسنغری مشهور است. در مقاله پیش رو، به بررسی و تجزیه و تحلیل شش نگاره از این نسخه که فرشهایی در آن دیده میشود، پرداخته شده و تلاش میگردد طرح، نقش و رنگ این فرشها شناسایی شود.[۱] ماهیت این پژوهش توصیفی و تحلیلی بوده و ضرورت انجام آن آشنایی هنرمندان، طراحان و بازرگانان عرصه فرش با نقشههای گذشته و بازبافی این نقشهها با نگاه و رویکرد به بازار امروز ایران و جهان است.
خانم فرانک کبیری،
دوره 5، شماره 14 - ( 12-1388 )
چکیده
نگارنده در حین جمعآوری اطلاعات در زمینه گلیمبافی «استان چهارمحال و بختیاری»[۱] با این نکته روبهرو شده که آنچه با نام عمومی «خورجین» شناخته میشود از لحاظ ابعاد و کاربرد به سه دسته کوچک، معمولی و بزرگ تقسیم میشود و عبارت است از: خورجینهای کوچک در ابعاد ۲۵×۵۰ سانتیمتر که در هر دو قسمت «چهارمحال» و «بختیاری» و برای نگهداری اشیاء و وسایل قیمتی، اسناد و مدارک و وسایل شخصی بانوان بافته میشوند. خورجینهای معمولی در ابعاد ۵۰×۱۰۰ سانتیمتر که برای حمل خوراک، وسایل و ابزار معمولی یا مرتبط بهشغل اشخاص، بیشتر توسط اهالی شهرستانهای شهرکرد و بروجن - که در حوزه «چهارمحال» واقع هستند - تولید میشوند. لازم بهذکر است که بافت این نوع خورجین در شهرستان بروجن بیشتر توسط «قشقایی»ها[۲] انجام میپذیرد. خورجینهای بزرگ معمولاً در ابعاد ۱۰۰×۱۵۰ سانتیمتر بافته میشوند و برای جابهجایی بارهای زیاد، لباسها و رختخوابهای کمحجم مورد استفاده قرار میگیرند و تولید آنها در انحصار بختیاریهاست. این دستبافتهها بیشتر با شیوه گلیمباف ساده ایجاد شدهاند ولی در بافت برخی از آنها از شیوههای پرزبافی و نوع خاصی پیچبافی مخصوص این استان که به «رندی»[۳] یا «سوزنی» موسوم است نیز استفاده شده که حائز اهمیت است. این تولیدات زیبا از لحاظ نقشاندازی نیز دارای نقوشی هستند که بیشتر یا برگرفته از عقاید و آداب و رسوم هستند، یا با تأثیرپذیری از محیط اطراف بافنده خوشذوق و یا با بهکارگیری نقوش هندسی ایجاد شدهاند. اما آنچه حائز اهمیت است جدای از مسئله مالکیت و حفاظت از مال و اموال و تولید وسایلی که چنین احتیاجاتی را برطرف میسازند، رنگبندی زیبا و نقوش خارقالعاده این محصولات است که هر بیننده صاحباندیشهای را به تفکر و تحسین وا میدارد. مسئله مهم هنر، سلیقه، فرهنگ و دید عمیق و زیباشناسانه هنرمندان گمنامی است که وسایل کاربردی روزمره را با ذوق خاص و وسعت نظرشان، تبدیل به کالاهای ارزشمند گنجینهای کردهاند. مطالب این مقاله به شیوه میدانی و کتابخانهای جمعآوری و به شیوه توصیفی- تحلیلی ارائه شده است.
خانم طیبه صباغ پور آرانی، دکتر مهناز شایسته فر،
دوره 5، شماره 14 - ( 12-1388 )
چکیده
اغراق نخواهد بود اگر بگوییم هویت فرهنگی، هنری و حتی ملی ایران بهنوعی با قالی ایران عجین و مرتبط است. تاریخ قالیبافی، تاریخی پر افتخار و درخشان بوده است. اکنون نیز هنرمندان این رشته موفق نخواهند بود، مگر با اتکا به گذشته غنی و پربار این هنر و البته دمیدن روح خلاقانه در آثار. از این رو، شناخت دقیق گذشته و مسیری که طرحها و نقوش قالیها تاکنون پیمودهاند، بخشی از وظایف پژوهشگران و محققان این رشته است تا با معرفی آن به جامعه فرش، هویت عظیمی را که گاه به بهانه نوآوریها به فراموشی سپرده میشود، فرا یاد آورند. در این مقاله تلاش میشود بخش مهمی از تاریخ این هنر که به سلطنت قاجاریان باز میگردد، بررسی شده و ویژگیهای خاص طرح و نقش در قالیهای موزه فرش ایران معرفی گردد. تحقیق حاضر بهروش توصیفی انجام گرفته و مطالب و تصاویر به روش کتابخانهای و میدانی گردآوری شده است. ظهور و رواج طرحهای تصویری، گسترش طرحهای بندی گلفرنگ و بندی بتهای، رواج نقوش گل رز، بته و ماهیدرهم، طبیعتپردازی در ترسیم نقوش و سبک ساده و بیتکلّف، برخی از خصوصیات و ویژگیهای قالیهای قاجار را تشکیل میدهند.
آقای عبداله میرزایی،
دوره 5، شماره 14 - ( 12-1388 )
چکیده
چکیده فرش ایران بخش اصلی جنبه هنری خود را مدیون طرح و نقش خویش است. راههای انتقال این طرحها بر روی فرشهای بافته شده به طرق مختلفی از جمله استفاده از دستمال نقشهها صورت میگیرد. دستمال نقشهها بهعنوان واسطهای میان ذهن هنرمند طراح و دستان بافنده هنرمند عمل مینمایند. این طرحهای روی پارچه علاوه بر نقش ذاتی خود بهعنوان الگوهای بافت فرشها، قدرت خیال و نقشپردازی بافندگان را بالا برده و با تنوع بخشیدن به تولیدات فرش منطقه در حفظ و تداوم میراث ارزشمند نقشمایهها نقش محوری ایفا میکنند. رواج نقشههای شطرنجی جدید باعث کمرنگ شدن حضور دستمال نقشهها در فرهنگ قالیبافی هریس شده و تنوع در طرحها و نقشمایههای فرش را بهشدت کاهش داده است.
دکتر قباد کیانمهر، دکتر حسین میرجعفری، خانم آزاده پشوتنیزاده ،
دوره 6، شماره 15 - ( 3-1389 )
چکیده
در فرش ایرانی، حضور نیروهای مافوق طبیعی در قالب تصاویر طبیعی رخ مینماید و همواره جهان خاکی آدمیان با ماوراء آن پیوند داده شده است. نه تنها نقوش گیاهی در بخش میانی فرش ایرانی، باغ و بوستانی را در قالب نمونهی آرمانی بهشت بر ذهن تداعی میکند، نقوش حاشیهای آن نیز به عالم بالا اشاره دارد که گاهی با تعدادی از فرشتگان زینت یافته است. شاید حضور این فرشتگان در حاشیهی فرش و قبل از ورود به مرکز آن، اشاره به مراحل پیشین ورود به بهشت (مرکزیت فرش) و سنجش اعمال نیک و بد توسط فرشتگان در محضر پروردگار دارد یا سمت و سوی آن وامدار کهن الگوی دیگری است که آن نیز همانند فرشتگان در ایران باستان دارای مقام الوهیت بوده است و ما آن را فروهر میخوانیم. در این تحلیل، سعی بر آن است تا با گردآوریهای اسنادی و کتابخانهای به تحلیل و توصیف موضوع اقدام نموده و در ادامه به ریشهیابی نقش فرشته در کهن الگوی فروهر پرداخته و با استناد به آیات و روایات مذهبی، به توجیه مناسبی در جهت شکلگیری فرم ظاهری فرشته به صورت انسان بالدار دست بیابیم. نگارندگان بر این باورند که نقوش فرشتهای که در فرشهای ایران دیده میشود رابطهی معنایی محکمی با نقش فروهر دارد.
دکتر سید جلال الدین بصام، آقای محسن حمیدی، خانم بهشته نصیری راد،
دوره 6، شماره 16 - ( 6-1389 )
چکیده
این مقاله با استفاده از نمونههای قالی که توسط یک بافنده از مواد اولیه یکسان و کاربرد چهار نوع گره متقارن، نامتقارن، جفتی و بیگره بافته شدهاند، تأثیر این گرهها بر خواص فیزیکی قالی شامل عرض بافت، طول نقشمایهها، طول گره و وزن را اندازهگیری میکند. نمونههای بافته شده در دو روش تولید شدند. نتایج نشان میدهند که عرض نمونههای جفتی و بیگره پس از پایین آوردن از دار کاهش مییابد، در حالی که کاهش عرض در نمونههای متقارن و نامتقارن بسیار اندک است. طول نقشمایهها بستگی به میزان تغییر ابعاد فرش دارد و در نمونههایی که تغییر ابعاد رخ داده است، ابعاد نقشمایه نیز تغییر کرده و در مواردی که تغییر ابعاد در فرش ایجاد نشده، نقشمایهها نیز دستخوش تغییر نشدهاند. در عین حال با بررسی کیفی نقوش ایجاد شده در چهار نمونه، تغییراتی که در اجزای نقشمایه به وجود آمده و از نظر وضوح نقش تفاوتهایی که بین نمونههای مختلف پدید آمده است نیز مورد بحث قرار گرفتهاند. با بررسی طول گره مشخص شد که بیشترین طول گره مربوط به گره جفتی و کوتاهترین گره مربوط به بیگره است. نتایج نسبت وزن خامه قالی به وزن کل فرش نشان میدهد که در گرههای متقارن و نامتقارن بیش از دو سوم وزن فرش مربوط به خامه قالی است که به این ترتیب پیش بینی میشود در کاربردهای مکانیکی نسبت به سایر نمونهها برتری داشته باشند، در حالی که نمونه جفتی کمترین نسبت خامه مصرفی را داشته و به همین دلیل میتواند ضعیفترین عملکرد مکانیکی را از خود نشان دهد.
آقای محمد علی اسپنانی ، خانم پیوند توفیقی بروجنی،
دوره 7، شماره 18 - ( 3-1390 )
چکیده
کهن نقش گلدانی از اساسیترین نقشمایههای الگوساز در فرهنگ تصویری ایران، چه بهصورت منفرد و چه در ترکیب بوده و از مظاهر مفرح و خرمی بیپایان است. کثرت گونهها، تنوع فرم و ساختار انعطافپذیر آن در همنشینی با نقشمایههای دیگر، نقشمایه گلدان را به عنصری پایه و هادی دیگر نقشها مبدل نموده است. دستبافتههای روستایی و عشایری به تنهایی و تمامی، قدرت و ارزشهای نقش گلدانی را هویدا ساخته و خود را بهمثابه سرمشقهایی نو در صناعات و سبکهای شهری قرار دادهاند. در این بین، فراوانی، تنوع و بهویژه حضور خلاقانه نقش گلدان در قلمرو قالیهای خشتی روستایی چهارمحال و بختیاری از اهم مواردی است که سؤالات متعددی را مطرح مینماید. از آن جمله: تنوع نقشمایه گلدان در قالیهای خشتی چگونه است؟ ترکیبات اصلی (شکل و ساختار) آن چیست؟ و در نهایت، تغییر و تحولات این نقش در حوزه فوق مدلول چه عواملی است؟ بهنظر میرسد موشکافی در حوزه فوق علاوه بر شناسایی شکل و ترکیبات نقشمایه گلدان منجر به کشف اهمیت و جایگاه نقشهای اصیل در حوزههای روستایی، حفظ میراث ملی و بهویژه خلق ترکیباتی ارزشمند برپایه الگوهای بکر در طراحی امروز خواهد شد. تحقیق حاضر به شیوه توصیفی- تحلیلی بوده و در گردآوری اطلاعات به منابع اسنادی و بهویژه مطالعات میدانی اتکاء شده است.