19 نتیجه برای نماد
آقای امیرحسین چیت سازیان، دکتر حبیب اله آیت اللهی،
دوره 1، شماره 1 - ( 12-1384 )
چکیده
هنرها در حیطه فرهنگ و محیط اجتماعی زاییده اندیشه اند که در این میان هنر صناعی فرش نیز به همین سان از تمایلات فکری و فرهنگی تاثیر می پذیرد. برخی هنرها مانند هنر فرش با پشینه ای دراز،اعصار و قرون متمادی را پشت سر نهاده،همچنان در عرصه های زندگی نقش آفرینی می کنند. گفتنی است این هنرها از انواع رویکردها و اندیشه های مختلف در هر زمان بهره گرفته، یا بر اثر جو غالب با آیین یا فرهنگی خاص هماهنگ اند. نمادگرایی به گونه ای آشکار در هنرهای مشرق زمین و خاصه هنرهای ایران و به ویژه هنر فرش از خصایص زیبایی شناسی آن به شمار می رود،اما به هر حال در مواردی ویژگی طبیعت گرایی را نیز شاهدیم. بنابراین تاثیر مکتب طبیعت گرایی بر زیباشناسی فرش درخور تامل است. از همین رو،بر آن شدیم تا این فرضیه را که نوعی طبیعت گرایی بر هنر فرش ایران اثر گذار بوده است به روش کتابخانه ای و اسنادی مورد ارزیابی قرار دهیم.این تحقیق که در خصوص فرش ایران دوران اسلامی صورت پذیرفته، پس از بررسی و تجزیه و تحلیل اسناد مکتوب و تصاویر نقوش فرش که از منابع معتبر داخلی و در دسترس تهیه شده فرضیه فوق را به تایید رسانده است. روند طبیعت گرایی در فرش ایران دوران اسلامی با هنر عرفی و درباری شکل گرفته و از دوره صفویه به بعد حرکت خود را آغاز نموده است. این سیر تا دوره قاجاریه با توجه بیشتر به مبانی اخلاقی و فرهنگ اسلامی ادامه می یابد، اما از دوران پهلوی،این ناتورالیسم غربی است که در فرش ایرانی راه می یابد. گفتنی است در چند سال اخیر پس از شدت یافتن فرهنگ پذیری از غرب- که بر اثر سیاست های باز در دهه دوم انقلاب و نیز برنامه های تبلیغ فرهنگی غرب به کشورهای شرقی صورت گرفته این اندیشه در هنرهای گوناگون و از جمله هنر فرش،نمودی چشمگیرتر یافته است.
اقای مهرداد صدری،
دوره 1، شماره 1 - ( 12-1384 )
چکیده
زیبایی دوستی و کمال جویی جزئی از جوهره ذاتی انسان است که در این میان اصل نیاز مکمل آن حسی است که قدرت خلق و آفرینش هنری را به اوج می رساند تا از این رهگذر موجبات پیدایی و پویایی فرهنگی فراهم شود.شاید فرش یا دقیق تر از آن قالی را نتوان یک کیفیت خالص و ناب هنری تلقی کرد، اما بی شک ویژگی های ذوقی و بصری خاصی که در این پدیده هست،آن را از مرتبه یک کالای صرفا تجاری و یا مادی به جایگاهی ارتقا می بخشد که جلوه گاه ذوق،اندیشه ،اعتقاد و آیین خاصی است. در واقع پشتوانه فکری و فرهنگی یک قوم در قالب این نقوش رمزی و صور مادین پیش روی ما نهاده می شود. در این رهگذر نقوش و طرح های اولیه که به ویژه در قالی ها و قالیچه های روستایی به چشم می خورد، محتوای ناب و خالص تری را از نظر مفاهیم سمبولیک درخود جای داده اندکه مستعد پژوهش و بررسی ژرف تری است.
دکتر امیرحسین چیت سازیان،
دوره 2، شماره 4 - ( 12-1385 )
چکیده
زیبایی دوستی و نمادگرایی دو ویژگی اصیل انسانی است که از آغازین دوره های حیات او در آثار و بقایای هنرهایش نمودی خاص دارند. از جمله جایگاه های بروز و ظهور نمادها به ویژه در ایران «فرش» است. فرش چون آیینه عرش،بازتابی از نگاره ها و طرح و نقشهای نمادین با الهام از باورها،اندیشه ها و آرزوهای انسان فرش نشین است. در این پژوهش نمادگرایی در فرش ایران را به ویژه درعهد شکوفایی فرش و دوران صفویان و قاجاریان بررسی کرده ایم. در این جست و جو علاوه بر منابع مکتوب،تصاویر هشتاد فرش آن زمان،تاثیر نمادگرایی در طراحی فرش ایران را تایید نموده است. در طی این پژوهش معرفی مبانی نظری نمادگرایی در فرش و نیز ساختار آن حاصل گردیده و برای نخستین بار طبقه بندی و دسته بندی مناسبی در این رابطه ارائه شده است که می تواند آغازی برای مطالعات بیشتر و طبقه بندی های دیگر باشد.
دکتر حبیب اله آیت اللهی، دکتر امیرحسین چیت سازیان، آقای جمال الدین توماج نیا ،
دوره 3، شماره 6 - ( 6-1386 )
چکیده
هر تمدنی فرهنگ و محصولات فرهنگی خاص خود را که نشانی از هویت آن فرهنگ است، به بار می آورد. تمدن و فرهنگ اصیل اسلامی،این هویت را در پیروی از فرمانهای الهی قرار داده است و مسلمانان در اجرای این فرمانها، محصولاتی را به زیبایی تمام(به نماد و نشانه تسلیم) ابداع کرده اند. جانماز،یکی از این محصولات هویت بخش است که همواره همراه فرد مسلمان بوده و وجود آن در منزل هر مسلمان از ضروریات شمرده می شود. در جهیزیه عروس، به حکم ضرورت یک یا چند جانمازی نمدی یا دست بافت وجود دارد که دختران ترکمن خود در دوره دوشیزگی آنها را تهیه کرده اند. در این جستار برآنیم با معرفی انواع این جانمازها به نماد ها و نشانه های موجود در نقوش این دستبافته ها بپردازیم. گردآوری اطلاعات این جستار عمدتاً به طریق میدانی انجام پذیرفته و در پایان،طبقه بندی روشنی از نمادهای موجود در جانمازها ارایه شده است.
خانم مرجان صلواتی ،
دوره 4، شماره 9 - ( 3-1387 )
چکیده
منطقه فارس یکی از مناطق مهم بافت قالی و گلیم در ایران است. یکی از عوامل مهم در تنوع و فراوانی گلیم در این منطقه، حضور مردم ترک و فارس در کنار هم است. ایل قشقایی بیشترین تولیدات منطقه فارس را به خود اختصاص داده و تنوع زیاد رنگها و نقشمایهها از خصوصیات قالیهای این ایل است. این مقاله بر روی نقش «مهرانه»[۱] یا صلیب شکسته در این بافتهها تمرکز دارد. هدف این مقاله بررسی زبان نمادین این نقشمایه در گذر زمان و ظهور آن در قالیهای ایل قشقایی است. نظر به کثرت نقشمایهها، این نوشتار علاوه بر معانی نقش مهرانه در طول زمان و فرهنگها و مذاهب مختلف، به زبان این نقش و دلالتهای تلویحی آن در بافتههای ایل قشقایی پرداخته است. معدودی ابزار نشانهشناسی در انجام این امر مورد استفاده قرار گرفته است. این تحقیق بر اساس هدف از نوع بنیادی بوده و با جستجو در کشف حقایق و واقعیتها و شناخت این نقوش به تبیین ویژگیها و صفات آنها میپردازد، اما بر اساس ماهیت و روش از نوع تاریخی و توصیفی است یعنی با استفاده از اسناد و مدارک معتبر میتوان ویژگیهای عمومی و مشترک این نقوش را تبیین کرده و به توصیف منظم آنها پرداخت، صفات آن را مطالعه و عندالزوم ارتباط بین متغیرها را بررسی کرد و از طریق تحلیل محتوی به هدف که همانا شناخت صفات و ویژگیهای نقش «مهرانه» و کاربرد آن در قالیهای ایل قشقایی است، دست یافت. منابع تصویری، مکتوب و شفاهی بودهاند.
آقای حسن عزیزی، خانم مهناز نوائی،
دوره 4، شماره 11 - ( 12-1387 )
چکیده
یک نقش از صافی ذهن انسانهای مختلفی عبور میکند. دالان زمان و ذهن در شکلگیری طرحها نقش مهمی ایفا میکنند. بسیاری از طرحها و نقوش قالی محصول تبادلات فرهنگی ملتها و اقوام مختلف هستند؛ همانگونه که بسیاری از محصولات فرهنگی و اجتماعی نظیر داستانها، گویشها، آداب و رسوم و... بین ملتها و اقوام مختلف مبادله میگردند و در این مسیر رنگ و بو و لهجه محلی بهخود میگیرند، نقشها نیز از این قاعده مستثنی نیستند. نقشها نیز در نقل و انتقالات خود از محلی به محل دیگر دچار تغییر و تحول میگردند. هر نقشی فرزند نیازهای جامعه خود در زمانی خاص محسوب میگردد، شاید هم این طرح و نقش در جوامع دیگر متناسب با نوع زندگی، عملکردی متفاوت داشته باشد و حتی با نامی دیگر معرفی و عرضه گردد. طرحهای شکسته هریس نیز از این قاعده پیروی میکنند. طرح لچک ترنج شاه عباسی گردان را بافندگان این ناحیه به طرح شکسته تبدیل کردهاند و به مرور با تغییرات صورت گرفته به روش ذهنی و ابداعات نو در طرحها، الگوهای بصری تازهای به فرهنگ تصویری فرش عرضه شده است. وجود ارتباط بین نقشمایههایی مثل گوبک، لَلَک، سوقوردی و... در قالی هریس و بُنمایههای اسطورهای تأملبرانگیز است. بافندگان ذهنیباف این حوزه، با بهرهگیری از عامل تشبیه و انتزاع به خلق مجموعهای از نقشمایههای بدیع پرداختهاند.
دکتر امیرحسین چیتسازیان ، خانم امینه نظری اصطهباناتی،
دوره 4، شماره 11 - ( 12-1387 )
چکیده
در عرصه فرش دستباف ایران، مناطقی گوناگون با دیرینهای متفاوت وجود دارند که برخی از آنها همچنان ناشناخته باقی مانده یا به فراموشی سپرده شدهاند. یکی از این موارد منطقه باستانی «ایج» و فرش هور شریعتمدار است که در زمانی نه چندان دور، از شاهکارهای بینظیر فرشبافی فارس محسوب میشد. بیتردید از جمله پژوهشهای ضروری در پهنه فرش دستباف، بیرون کشیدن و آشکار نمودن چنین گنجینههای فرهنگی از زیر غبارها و ناپیداهای روزگار است. پژوهش حاضر با هدف معرفی این هویت پنهان با همه ویژگیهایش و از جمله خصوصیات طرح و مفاهیم نهفته در آرایههای نمادین آن صورت پذیرفته است و با استفاده از مطالعه میدانی و کتابخانهای تلاش کرده توانمندیهای هنرمندان خلاق و بافندگان گمنام این فرش خاص را در معرض مطالعه پژوهشگران و علاقهمندان فرش این مرز و بوم قرار دهد. ناگفتههای آشکار شده در این جستار، میتواند به افزایش دادههای مورد نیاز در برنامهریزیها و پژوهشهای کاربردی فرش ایران مساعدت نماید. همچنین این تحقیق اصیل، از امحاء اطلاعات فرش مورد نظر پیشگیری نموده و زمینههای احیاء و رونق دوباره آن را در منطقه ایج و استهبان فارس فراهم میکند.
خانم طیبه صباغپور آرانی، دکتر مهناز شایستهفر،
دوره 5، شماره 12 - ( 3-1388 )
چکیده
یکی از نقوشی که در آثار هنری ایران از دیرباز تاکنون بهکار رفته، نقشمایه ماهی است. ماهی علاوه بر زیبایی فوقالعاده در فرم، دربردارنده معانی عمیق و نمادینی است که موجب شده هنرمندان در دورههای مختلف به ترسیم و خلق دوباره آن بپردازند. از جمله این آثار هنری، قالیهای دوره صفویه است. ماهی علاوه بر نقش مهمی که در باور ایرانیان باستان و اساطیرشان داشته، در فرهنگ و اعتقادات اسلامی نیز از جایگاه خاص و قابل تأملی برخوردار است. از آنجایی که مولانا در مثنوی معنوی تفسیر خاصی از معانی نمادین ماهی ارائه داده است، در این مقاله کوشیده شده تا معانی نمادین نقشمایه ماهی در قالیهای صفویه با نظر به تفسیر مولانا مورد بررسی قرار گیرد. لذا پاسخ به سؤالات زیر، مورد نظر بوده است: (۱) ماهی در اعتقادات ایرانیان باستان و قرآن، چه جایگاهی دارد؟؛ (۲) ماهی در مثنوی معنوی، حاوی چه مفاهیم نمادینی است؟ و (۳) نقشمایه ماهی در قالیهای صفویه با نظر به مثنوی معنوی، چه مفاهیم نمادینی را در خود گنجانده است؟ بهطور کلی، این نقشمایه حامل معانی نمادین گوناگونی همچون عارف و سالک حقیقت، انسان کامل و انسان بهشتی است و گاه معنایی متفاوت با معانی مذکور، مانند زمین، جسم و انسان دنیوی مییابد. اما مفاهیم دسته اول در نقشمایه ماهی، مصداق بیشتری یافتهاند.
آقای سید محمد مهدی میرزاامینی، دکتر سید جلال الدین بصام،
دوره 7، شماره 18 - ( 3-1390 )
چکیده
طرحهای فرش ایران دارای دستهبندیهای گوناگونی است که فرش ترنجی و لچک ترنج در این بین هم به لحاظ زیبایی و هم به لحاظ کثرت استفاده و تولید از جایگاه ویژهای برخوردار است. در این بین به نظر نمیرسد که ترنج در فرش ایرانی تنها بهدلیل ابعاد زیباییشناختیاش به این درجه از اهمیت و کثرت رسیده باشد؛ و در این بررسی نقش ترنج در فرش ایران از منظر نمادین و به شیوه کتابخانهای و تحلیل محتوا مورد کنکاش قرار گرفته است. ترنج بهطور آشکار هم از نظر ظاهری و هم از نظر مفهومی در فرش به درجهای از پختگی و زیبایی رسیده که در کمتر صنایع دستی دیگری بتوان شاهد آن بود. نقش ترنج در ادامه اعتقادات اسطورهای و نمادین گلستان و حوض شکل گرفته، امّا تکامل آن به شکل امروزی در اصل انعکاس ذهنیت، اندیشه و آرزوهای هنرمند مسلمان ایرانی در تجلی باغ بهشت و فضایی روحانی است. از طرفی در ترنج عینیت بخشیدن به تصورات مینوی از شکل زمینی و این دنیایی خود خارج شده و با بیانی نمادین با استفاده از نقوش تجریدی و انتزاعی، سعی در القای فضایی مقدس را دارد و اختصاصاً تأکیدش بر دنیایی لامکان و لازمان است که در قالب تصویر و فرم خاصی نمیگنجد و اینجاست که هنرمند به بیان نمادین متوسل میگردد. برای القای این مفهوم والا طراح یا بافنده، مرکز فرش را با درک تمام معانی متصف به آن و در آگاهی کامل برمیگزیند.
آقای مهدی جهانی، دکتر اشرفالسادات موسوی لر، آقای جواد حسن پورنامی، آقای عبد الله میرزایی،
دوره 7، شماره 19 - ( 6-1390 )
چکیده
بررسی و پژوهش درباره قالی معاصر از اهمیت شایانی برخوردار است و دریافتهای اصیل از مسئله هویت و بیانهای منطبق با محیط و زمان بدون تردید آسان نخواهد بود. چنانکه پرداختن به مفاهیم کلی همچون هویت، متون پژوهشی را در پارهای موارد به حوزه جملات پیچیده و اغلب فلسفی میکشاند. در بررسی تقابلها و تداخلهای فرهنگی قالی اردبیل ملاحظه میشود که یک روند نامتعادل در روابط اجتماعی- هنری با برخی شهرهای صاحب سبک و پویا موجب گردیده تا در نیم قرن گذشته اصالتهای برجسته آن به آلایشها و خدشههایی دچار گردد و تضادهایی آشکار در آن راه یابد. این مقاله با مطالعه تطبیقی ۳۶ نمونه از آثار شاخص «اران جمهوری آذربایجان» و «اردبیل» به کنکاش در مفهوم هویت در دو نگاه سنتی و معاصر میپردازد و رمز بیهویتی قالی معاصر را در گذر از هویت بومی مشترک به هویتهای غیربومی تکثیر شده مییابد.
دکتر بهار مختاریان ، خانم شهربانو کاملی،
دوره 7، شماره 20 - ( 12-1390 )
چکیده
دستبافتههای ایلات و عشایر ایران دارای نقوش گوناگونی است که با توجه به شیوه زندگی، اعمال آیینی و اسطورهای آن مرز و بوم شکل یافته و بیانگر ارزشها و باورهای آن فرهنگ است. بر این اساس نقوش بهکار رفته در آنها دارای معانی نمادین گوناگونی است که انسان برای بیان نیازها و ارتباطات خویش به آنها پرداخته است. پژوهش حاضر در نظر دارد با معرفی یکی از شاخصترین دستبافتههای قوم ترکمن بهنام «نمازلیق» که بهعنوان عنصری کاربردی و هویتبخش برای انجام عمل آیینی نماز مورد استفاده قرار میگیرد، به جایگاه نماد در یکی از شاخصترین طرحهای نمازلیق یعنی «کعبه ناقش» بپردازد که تکرار نقش درخت- ستون و پرنده (بر رأس منارهها) است. دستیابی به ریشه و خاستگاه این عناصر نمادین و کشف مفاهیم و معنای آنها در فرهنگهای گوناگون و همچنین در شمنیسم که باور گذشته ترکمنها قبل از گرویدن به اسلام بوده است، میتواند راهگشای درک حضور این عناصر نمادین در نمازلیقهای ترکمن گردد.
خانم الهام شمسایی،
دوره 10، شماره 26 - ( 12-1393 )
چکیده
هرآنچه که بهدست انسان ساخته میشود، جلوههایی از نگرش او به جهان هستی و مبین قوه فکری او و ساختار فرهنگی جامعهای است که در آن میزید. کنگدژ، نگاهی ایرانی به شهر ایدهآل و جایگاه مینوی بهشت در تفکر سنتی است. مکانی مثالی که سنت، آن را بر روی زمین و در عالم مادی بهصورتهای گوناگون نمودار میسازد و توسط آن مکان مقدس را در شهرسازی، معماری و هنر متجلی میکند. چهره فرش و نقوش و نمادهای بهکار گرفته شده در آن یکی از نمونههای این تجلی است. شهر اسطورهای کنگدژ جزو روایتهای متعددی است که علاوه بر شاهنامه در کتب دینی و پهلوی نیز آمده است. این پژوهش با نگاهی به کنگدژ، عناصر این شهر اسطورهای را در پیوند با هنر فرش و در تطبیق با عناصر و نقشمایههای آن مورد بررسی قرار و نشان میدهد که فرش علاوه بر آرایش خانه، نمودی زمینی از مکانی مقدس است. نمادهای مشترک میان سرزمین مثالی و فرش علاوه بر تطبیقی بر مفاهیم معنوی وحدت و کثرت؛ در بهتر نمودار ساختن این شهر مثالی و جامعهای آرمانی نقش دارند. همچنین جزئیات کوچک و خاص شهر کنگدژ در گوشهگوشه فرش خودنمایی میکند. این مقاله نگاه اسطورهشناسی دینی الیاده را به وام گرفته است.
خانم اعظم رسولی،
دوره 10، شماره 26 - ( 12-1393 )
چکیده
یکی از وجوه قابل بررسی فرش دستباف، طرح و نقش آن است و میتواند بر پایه مبانی نظری و علمی هنریاز جمله نماد و نشانه بررسی شود. در واقع با مطالعه و تحلیل طرح و نقش فرش دستباف بر اساس نظام نشانهشناسی، میتوان دلالتهای معنایی آن را بررسی و تحلیل کرد. بر این اساس طرح ونقش دو تخته فرش لچکترنج و تصویری از فرش همدان انتخاب و بررسی شده است. همدان یکی از مناطق مهم قالیبافی ایران، بهویژه در سبک روستاییاست. گزینش طرح تصویری و لچکترنج در جهت بررسی و نمود بهتر تفاوتهای نماد و نشانه است. زیرا نماد و نشانه گاه یکی انگاشته میشوند و گاه متفاوت از هم درنظر گرفته میشوند. بنابر آنچه بیان شد، پرسش پژوهش حاضر این است که آیا میتوان تفاوتهای نماد و نشانه را در طرح و نقش فرش دستباف بررسی نمود و در بستر نظام نشانهشناسی به دلالتهای معنایی اثر دست یافت؟به این منظور از روش تحلیلی و تطبیقی و گردآوری مطالب با روش اسنادی-کتابخانهایاستفاده شده است. روند این مقاله بدینگونه است که نخست مبانی نظری تحقیق بررسی شده است و سپس نمونههای منتخب مبتنی بر شاخصههای مبانی نظری تحقیق، بررسی و مطالعه شدهاند. شناخت تفاوتهای نماد و نشانه در طرح و نقش فرش دستباف، مؤثر بودن نظام نشانهشناسی در روند تحلیل نمادها و نشانههای فرش دستباف و دستیابی به دلالتهای معنایی طرح ونقش از میان تکثرهای معنایی و مفهومی مبتنی بر روش نشانهشناسیاز جمله نتایج این پژوهش هستند
محمدرضا شاهپروری، دکتر سید جلالالدین بصام،
دوره 12، شماره 29 - ( 6-1395 )
چکیده
فرش از جمله هنرهای ایرانی است که در تعاملی بیواسطه با طراحان و بافندگان شکل میگیرد و از این رو به پردهای تصویری برای ابراز عقاید و افکار آنان بدل میشود. این ابراز عقاید سراسر از ذهن هنرمند متأثر از فرهنگ، رسوم و آموزههای دینی حاکم بر جامعه نشئت میگیرد و در قالب آرایهها و طرحهای گوناگون خلق و بر تارک فرش نقش میبندد. بدین سبب موضوعات گوناگونی با بیانی نمادین در فرش جای گرفته است که هر یک بر مفاهیم فرهنگی و آیینی دلالت دارد. در این میان اعداد از موضوعاتی است که ریشهای ژرف در فرهنگ این مرز و بوم دارد و به دو قسم کمی و کیفی تقسیم میشده است. سویه کیفی یا به عبارت دیگر بُعد نمادین و معنادار اعداد از دیرباز مورد توجه بوده است و کاربرد اعدادگونه در هنرهای این سرزمین را میتوان نشانهای از جایگاه والای سویه نمادین اعداد طی ادوار گوناگون به شمار آورد.
این مقاله با رویکرد بررسی جایگاه و کاربرد نمادین اعداد در فرش به روش توصیفی تحلیل محتوا و شیوه جمعآوری اطلاعات به صورت کتابخانهای انجام گرفته است. نتایج حاصل از بررسیهای انجام شده نشان میدهد که اعدادی همانند یک، سه، چهار، پنج، شش، هفت و هشت در آرایهها و طرحهای گوناگون فرش با بیانی نمادین قابل مشاهده است. این کاربرد اغلب به گونهای است که سامانبندی نگارهها و طرحها بر پایه مفاهیم نمادین اعداد شکل گرفته و با معنای نمادین اعداد مذکور صادق است. افزون بر این مشاهده میشود که برخی از نقوش یا طرحهای فرش بر مبنای قالب عددیشان نامگذاری شدهاند، بدین ترتیب این امر باعث تشدید جایگاه اعداد در فرش و موجب انتقال مفاهیم نمادین این اعداد میشود که به شکل عمدی یا غیرعمدی خلق و در فرش به کار گرفته شده است. این نقوش توسط هنرمندان طراح یا بافنده به کار گرفته شده که آموزههای آیینی و فرهنگی جامعه بر آنان تأثیر گذارده و این عامل سبب خلق نقوشی بر پایه این الهام شده است.
خانم عاطفه حیدری سورشجانی، دکتر ایمان زکریایی کرمانی، دکتر نادر شایگان فر، دکتر عباس قنبری عدیوی،
دوره 15، شماره 36 - ( 12-1398 )
چکیده
فرش ایران تجسمی است از فردوس یا باغ بهشت و نقش پرنده نیز نمادی است از روح، پرواز و آزادی که این امر نشان از وجود رابطه و پیوندی جداییناپذیر بین فرش ایران و نقش پرنده دارد. اغلب این پرندگان به صورت طبیعی و گاهی نیز به صورت تجریدی، گاه در حال پرواز و گاه به صورت نشسته بر شاخهی درختان در قالی ایران نقش شدهاند. از جمله مناطقی که نقش پرنده در آن هم به صورت طبیعی و هم انتزاعی کاربرد دارد منطقهی چهارمحال و بختیاری است. لذا مهمترین هدف پژوهش، مطالعهی نقش پرنده به عنوان نقشمایهای رایج در فرش چهارمحال و بختیاری است که در کنار این روند به مطالعهی نقش پرنده و سه تایی مقدس و نقش پرنده و درخت به شکل الگویی تکرارشونده پرداخته خواهد شد و همچنین مطالعهی نمادشناختی این نقش در فرش منطقه که در پی مطالعه و بررسی رابطهی نقش پرنده با دیگر عناصر در فرش منطقه است. با توجه به اهداف مقاله، این پرسشها مطرح میشود که چه رابطهای بین نقش پرنده و دیگر عناصر بافتهشده در فرش منطقه مثل نقش درخت، گلدان و دیگر جانوران، وجود دارد؟ و دیگر این که آیا میتوان همنشینی نمادین درخت مقدس و پرنده را در فرش چهارمحال و بختیاری مشاهده کرد؟
روش تحقیق پژوهش، توصیفی– تحلیلی و از نظر هدف توسعهای است. همچنین در گردآوری مطالب علاوه بر منابع کتابخانهای از مطالعات میدانی به ویژه در مورد تصاویر استفاده شده است. نتیجهای که از بررسی نقوش پرندگان مختلف در فرش منطقه و همچنین بررسی نمونهی مورد مطالعه حاصل شد، نشان داد که نقوش پرندگانی همچون فاخته، بلبل و طاووس که در نمونهی مورد مطالعه به کار گرفته شدهاند هر کدام به تنهایی و در ترکیب با پرندگان و عناصر دیگر مثل گلدان به نوعی به حاصلخیزی و بهشتبرین اشاره داشته و در کنار عنصر مقدس این مجموعه که گلدان است همنشینی نمادین درخت مقدس و پرنده به تصویر کشیده شده است
فائزه قملاقی، ایمان زکریایی کرمانی، مهدی کشاورز افشار، بیژن اربابی،
دوره 15، شماره 36 - ( 12-1398 )
چکیده
ایران کشوری است با تاریخ و فرهنگ و هنر بسیار غنی و دارای مردمی با فرهنگ و ادیان مختلف که در کنار یکدیگر زندگی میکنند. فرش اصیل ترین هنر ایرانی، که قدمتی به بلندای تاریخ دارد و همواره بستر مناسبی برای نشاندن نقش ها و نمادهایی بوده که نمایانگر باورها ،آئین و رسوم، نمادهای مذهبی و اجتماعی و غیره را در بر داشته و دارد . قالی ایران به واسطه حضور نقش و نگارهای متفاوت بر روی آن، کالای هنری مناسب برای هدیه دادن و برقرار کردن ارتباط با افراد و جوامعی می باشد که گاه از نظر فرهنگ و دین با یکدیگر در یک رتبه و رده قرار نداشته اند.
یکی از این فرش هایی که دارای نقش و نماد مذهبی بوده، قالی اهدایی ناصرالدین شاه به پزشک یهودی خود نورمحمود می باشد. نورمحمود، پزشک یهودی دربار ناصری بود که از یک سوءقصد جان سالم به در می برد و ناصرالدین شاه این فرش را به عنوان هدیه به وی تقدیم می کند. لذا فرضیه را بر آن می گذاریم که که فرش مذکور یک قالی اهدایی معمولی ملوکانه نبوده و از قدرت برقراری ارتباط بالایی بین جوامع و ادیان مختلف برخوردار بوده است. هدف از این پژوهش آن است تا با خوانش نمادها و مفاهیم موجود بر روی قالی مورد نظر به این پرسش پاسخ دهد که: خوانش و تحلیل قالی اهدایی ناصرالدین شاه به پزشک یهودی در چه فضای گفتمانی شکل گرفته و چه روابطی بین نقوش این فرش با مولفه ها و اصول دین یهود وجود دارد؟
در این پژوهش سعی بر آن است تا با استفاده از تحلیل گفتمان که امروزه تبدیل به گرایش بین رشته ای شده، گفتگو با افراد آگاه از نقوش و مفاهیم دین یهود به خوانش این نمادها پرداخته و آنها را با کتب مقدس و اطلاعات موجود در منابع مکتوب تطبیق دهیم .
نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که نقوش موجود بر روی این فرش برگرفته از کتاب مقدس یهودیان است و هنرمند با استفاده از تکرار قسمت یا قسمتهایی از کتاب مقدس و یا با بزرگ کشیدن اشخاص مهم از نظر مذهبی که برای یهودیان اهمیت ویژه ای دارد، این تقدس و اهمیت را نشان دهد.
مفاهیم کلیدی: فرش، دین یهود، نماد و نگاره، ناصرالدین شاه، نورمحمود.
هدا جعفری،
دوره 17، شماره 40 - ( 7-1400 )
چکیده
گلیم بیجار گروس یکی از مشهور ترین گلیمهای ایران در جهان است شهرت و زیبایی این دست بافته در جهان همواره این پرسش را مطرح می نماید که اشکال و تصاویر به کار رفته در این دست بافته دارای چه مفاهیمی هستند.
نویسنده مقاله تلاش کرده است که جهت پاسخگویی به این پرسش مفاهیم طرح نگاره های اسطورهای ایران باستان را در هنر گلیم بیجار مورد بررسی قرار دهد. در این راستا از پژوهش های باستان شناسی، تاریخ، گرافیک و هنر بهره برده است. هدف نویسنده بررسی مفاهیم و نمادهای اسطوره ایران باستان بر روی گلیم بیجار گروس است.
روش پژوهش تحلیلی توصیفی است.
ابزارهای پژوهش مطالعه کتب، بررسی نشریات، مقالات، مصاحبه با متخصصان، مشاهده سایتهای معتبر، بازدید از نمایشگاه های گلیم جهت بررسی و پژوهش طرح نگارهها انجام گرفته است.
جامعه هدف: از بین طراحان، بافندگان و صاحبان نمایشگاه گلیم در شهرستان بیجار، 200 نمونه گلیم و 23 نفر با نمونه گیری به صورت هدفمند و انتخاب شدند و از آنان مصاحبه به عمل آمد.
تجزیه و تحلیل: با استفاده از روش تحلیل محتوا اطلاعات استخراج و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. با استناد به پژوهش های انجام گرفته می توان این گونه بیان نمود:
مفهوم رمز گونه نمادها و طرح نگارههای اسطورهای منقوش بر گلیم بیجار متاثر از تمدنهای غرب فلات ایران، بینالنهرین و آسیای مرکزی بوده، باورها و اندیشه های آیینی، اعتقادی، فرهنگی و مکاتب مذهبی در خلق این نماد رمزهای اسطوره ای در قالب اشکال جانوری، گیاهی و هندسی نقش داشتهاند.
سامرا سلیم پور ابکنار،
دوره 17، شماره 40 - ( 7-1400 )
چکیده
هر قالی دستبافت زبانی دارد و میراث دار پیامهای فرهنگی، مذهبی، اجتماعی و احساسات درونی بافندۀ خویش است. بنابراین، آگاهی از پیامهایی که یک قالی می تواند از گذشته به عصر حاضر پیشکشی کند، مستلزم خوانش زبان نمادین طرح و نقشمایه های آن قالی است. با این وجود، از آن جایی که در اغلب موارد اطلاعاتی پیرامون معانی مکنون در یک قالی به عنوان یک اثر هنری در دسترس نیست، ناگزیر باید از یک روش منطقی و نظام مند جهت گذر از تصویر و رسیدن به مفهوم واقعی بهره جُست. پژوهش پیش رو، در تلاش برای افشای پیامهای نهفته در ورای نگاره های یک قالیچۀ حاجیجلیلی با طرح محرابی است که دارای دو ویژگی برجسته می باشد: اولاً درخت زندگی موجود در میانۀ قالی از نوع تلفیقی است و ثانیاً بافنده آن را با ظرافت خاصی به شیوه اَبرش حقیقی رنگ آمیزی نموده است؛ مواردی که به ندرت در سایر قالیچه های محرابی به چشم میخورند. بر این اساس، این مطالعه در پی یافتن پاسخ به این سوالات است که: مفاهیم نمادینی که در پس طرح، نقش و رنگ قالیچه مذکور پنهان شده اند، کدامند و چگونه می توان به آنها دست یافت؟ و همچنین زبان نمادین نقوش از طریق چه ارتباطی به معنایی غایی اشاره دارند؟ بدین ترتیب، هدف این جُستار استفاده از الگوی آیکونولوژی پانوفسکی جهت یافتن لایه های معنایی و خوانش نگاره های شناسایی شده در سه مرحله «توصیف پیش آیکونوگرافی، تحلیل آیکونوگرافی و تفسیر آیکونولوژی» است. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و به کمک گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و اسناد مکتوب نگاشته شده است. نتایج تحلیل آیکونوگرافی که از بهم پیوستن زنجیرۀ معانی پنهان شده در پس نقشمایه ها شکل گرفته است بر «وقفی یا نذری بودن» قالیچه مذکور گواهی می دهند. از سویی دیگر، بر اساس تفسیر آیکونولوژی نیز مشخص شد که هنرمند طراح و بافندۀ این قالیچه دانسته یا نادانسته اثری را خلق نموده که بر نیاز انسان زمینی (یا همان نمازگزار) جهت دستیابی به تکامل معنوی از طریق سیر و سلوک در کُنه دایره هستی و عروجی روحانی تاکید دارد.
امید وحدانی فر، لادن دانشوری،
دوره 17، شماره 40 - ( 7-1400 )
چکیده
رایجترین هنر عشایر کرمانج بافت نوعی گلیم به نام «سفرۀ کرمانج» است که بازگوکننده داستان زندگی یا باور و عقاید آن قوم است. این هنر مختص به کرمانجزبانهای خراسان شمالی است و در شهرستانهای بجنورد، فاروج، مانه و سملقان، شیروان و اسفراین رواج دارد. اگرچه سفرۀ کردی امروزه کاربرد اصلی خود را از دست داده و به عنوان کفپوش استفاده میشود و یا جنبۀ تزئینی دارد، امّا کاربرد اوّلیۀ آن در گذشته محلّ قرار دادن نان بوده است. پژوهش حاضر به روش کتابخانهای و با هدف بررسی نمادهای موجود در نقوش گلیم سفرۀ عشایر قوم کرمانج خراسان شمالی به منظور زنده نگهداشتن نقوش و نمادهای قدیمی است که در معرض فراموشی و منسوخ شدن هستند، نگارش یافته است. یافتههای این پژوهش بیانگر آن است که نقوش به کار رفته در سفره کردی قوم مذکور از تنوّع و اهمیّت معناشناسی بالایی برخوردارند و شامل چهار گروه هندسی، گیاهی، انسانی و حیوانی است که از این میان، نقوش حیوانی بیشترین کاربرد را دارد؛ زیرا متأثّر از زندگی کوچنشینی قوم کرمانج است. در میان نقوش انسانی نقشمایه دختر بیشتر دیده میشود؛ به این دلیل که بافندگان اصلی سفرۀ کردی زنان و دختراناند. نقشمایۀ درخت به سبب تقدّس داشتن و نشانه حیات و برکت بودن پرتکرارترین نقش گیاهی است. نقوش انتزاعی و هندسی نیز جنبۀ نمادین و تزئینی دارند.