جستجو در مقالات منتشر شده


7 نتیجه برای هند

خانم مریم کامیار، دکتر حبیب اله آیت اللهی، دکتر محمود طاووسی ،
دوره 4، شماره 11 - ( 12-1387 )
چکیده

این مقاله به بررسی تناسبات هندسی پنج نمونه از شاخص‌ترین طرح‌های فرش صفوی، به‌عنوان یکی از مهم‌ترین سبک‌های هنر فرش در ایران می‌پردازد. فرایند بررسی شامل استفاده از روش‌های هندسی انتقال اندازه‌ها و جستجوی یافتن سنجه (مدول) مبنا برای تشخیص تناسب در فرش با هدف تعیین و مقایسه اندازه سنجه‌ها نسبت به یکدیگر بوده است. سپس یافته‌های حاضر با تحقیقات و تناسبات هندسی مرجع در هندسه ایرانی مقایسه شده است. در نهایت با هدف تعیین منشأ این نظام تناسبات، نتایج بررسی حاضر با تناسبات خاص موجود در هنرهای تزیینی دوره‌های تیموری، ایلخانی و سلجوقی که بر اساس نظریات محققان دارای تناسبات خاص و ویژه هستند، مقایسه شده است. نتیجه بررسی نشان می‌دهد فرش‌ها از تناسبی هندسی در کلیت خود برخوردار هستند. این تناسب ویژه شامل نسبت‌های مشخصی است که بین نقوش و ابعاد فرش و به‌طور کلی در تناسبات کل و جزء برقرار است.

خانم مهلا تختی، دکتر صمد سامانیان، دکتر رضا افهمی،
دوره 5، شماره 14 - ( 12-1388 )
چکیده

 این مقاله به بررسی و تحلیل هندسی نقوش فرش‌های محرابی دوره صفویه می‌پردازد. فرش‌های محرابی به‌عنوان گروهی از فرش‌های ایرانی، در دوره صفویه از اهمیت ویژه‌ای برخوردارند. روش بررسی بر مبنای ترسیم خطوط انتظام‌دهنده (رهنمونگر) اصلی در کادر بوده که در نهایت هدف از این تحلیل دست‌یابی به نقاط با اهمیت و پویا در ترکیب‌بندی طرح‌ها و یک هندسه صحیح در زیربنای این نقوش است. نتیجه این بررسی نشان می‌دهد که طراحان در گذشته با در نظر گرفتن هندسه به‌عنوان مبنای اصلی طراحی فرش‌ها، نقوش را بر بستری از هندسه ترسیم می‌کرده‌اند. در طراحی فرش‌های محرابی دوره صفویه نیز همانند سایر هنرها تناسبات ویژه‌ای در اندازه کادرها، عناصر به‌کار گرفته شده در آنها و همچنین بخش‌های درونی کادر به‌کار گرفته شده است. این مقاله به شیوه تحلیلی / توصیفی انجام شده است.

خانم پیوند توفیقی،
دوره 6، شماره 16 - ( 6-1389 )
چکیده

زیر اندازهای پنبه ای ایران و هند از نوع بافته های تخت و بدون پرز هستند، هر دو سازگار با آب و هوای گرم بوده و در بعضی از نمونه هایشان شباهت هایی از لحاظ رنگ، نقوش و ترکیب بندی دیده می شود. ‌این بافته‌های پنبه‌ای همراه با نقاط مشترکشان، ویژگی‌های خاص فرهنگی، روانی، اعتقادی و حتی شرایط خاص اقلیمی بافندگان خود را (که منجر به تفاوت بین بافته‌های دو کشور شده است) نیز انعکاس می‌دهند. در تحقیق پیش رو بر آن هستیم تا این فرضیه که «بین طرح، رنگ و ترکیب‌بندی تعدادی از بافته‌های پنبه‌ای ایران و هند شباهت وجود دارد»، را به روش کتابخانه‌ای و میدانی مورد ارزیابی قرار دهیم. مقاله حاضر به معرفی و بررسی بافته‌های پنبه‌ای ایران با نام زیلو و نمونه‌های هندی با عنوان داری خواهد پرداخت و سعی شده است تا وجوه اشتراک و افتراق آن‌ها مورد بررسی قرار گیرند. از آن جایی که طرح و رنگ در این بافته‌ها طی سالیان متمادی تابع روش‌های سنتی بوده و تغییرات جزیی و اندکی به خود پذیرفته‌اند، در بررسی آن‌ها محدوده زمانی خاصی مد نظر نبوده است. هم‌چنین علاوه بر مطالعه‌ی تطبیقی بافته‌های دو کشور، تفاوت نمونه‌های قدیمی با نمونه‌های جدید آشکار خواهد شد؛ ضمن آن‌که این بررسی تنها نمونه‌هایی با رنگ‌های محدود (دو تا سه رنگ) را مد نظر خواهد داشت.

آقای حسام کشاورز، دکتر محسن مراثی،
دوره 8، شماره 21 - ( 6-1391 )
چکیده

 از پیامدهای جنگ طولانی در افغانستان ظهور بافته‌ای به‌نام «فرش جنگ» است. در این مقاله سیر تحول فرش جنگ افغانستان با روش توصیفی- تحلیلی مورد مطالعه قرار گرفته و داده‌های تحقیق به‌صورت کتابخانه‌ای و مشاهده‌ای گردآوری شده است. نتایج تحقیق نشان داد که فرش جنگ افغانستان از آغاز پیدایش تاکنون به سه نسل متفاوت قابل تقسیم است. در نسل اول فرش جنگ که به دوره جنگ شوروی با مجاهدین افغان باز می‌گردد، هنوز تداوم سنت فرش‌بافی افغانستان مشاهده می‌شود. اما از حدود ۱۹۹۰ تا به امروز نقش‌مایه‌های سنتی جلوه کمتری در این فرش داشته است. در نسل دوم فرش‌های جنگ که اغلب توسط پناهندگان افغان بافته شده است، به‌تدریج تصویر سلاح‌ها و ادوات نظامی در کنار نقوش سنتی بافته شده و در نهایت سهم بیشتری از فضای فرش را به‌ خود اختصاص می‌دهند. نسل سوم فرش جنگ که طرح و نقش آن حوادث یازدهم سپتامبر ۲۰۰۱ در آمریکا و عواقب آن را نمایش می‌دهد، جلوه‌‌ای به‌شدت سیاسی به‌خود می‌گیرد و در مقابل با کاهش کیفیت مواجه می‌گردد. 

خانم ماه‌منیر شیرازی، خانم مینا طلایی،
دوره 8، شماره 22 - ( 12-1391 )
چکیده

در اثر گسترش روابط گورکانیان هند با پادشاهان صفوی، تأثیرات مختلفی از هنر ایران در هنر هند قابل بررسی است. این تأثیرات در حوزه هنر نگارگری، فرش، معماری و هنرهای وابسته به آن‌ها فراوان است. بسیاری از طرح‌ها و نقشه‌ها در حوزه فرش از طریق هنر نگارگری ایران در قلمرو گورکانیان هند رواج یافت. هنرمندان نگارگر فراوانی به‌ویژه از زمان شاه طهماسب از دربار صفویان به هندوستان کوچیدند و آثار بسیاری برای ایشان تولید و شاگردان فراوانی تربیت نمودند. از این‌رو هدف این مقاله ریشه‌یابی و تطبیق طرح و نقشه فرش‌های صفوی در نگاره‌های گورکانیان هند است. از این رو سؤال‌های اصلی این مقاله عبارتند از: (۱) علت بازتاب نقش فرش‌های ایرانی در نگاره‌های دوره گورکانیان چیست؟؛ (۲) نقوش فرش‌های ایرانی بازتاب یافته در نگاره‌های مذکور کدامند؟ روش تحقیق در این مقاله، روش توصیفی- تحلیلی و روش جمع‌آوری اطلاعات آن کتابخانه‌ای است. نتایج تحقیق نشان می‌دهد که علت بازتاب نقش فرش‌های ایرانی در نگاره‌های گورکانیان هند، علاقه‌مندی پادشاهان مغولی هند به هنر و روابط حسنه با حکومت صفوی از یک‌سو و مهاجرت هنرمندان ایرانی در عهد شاه طهماسب و بهره‌برداری از ایشان در سال‌های مذکور از سوی است. اگرچه نقوش فرش‌های بازتاب یافته در نگاره‌های هندی نیز تحت تأثیر هنرمندان ایرانی است که البته بومی کردن عناصر گیاهی در نقشه فرش‌ها از شیوه تجریدی به طبیعی، به‌دست هنرمندان هندی انجام پذیرفته است.

آقای حسین کمند لو،
دوره 11، شماره 28 - ( 12-1394 )
چکیده

طراحان فرش در طول تاریخ با تأثیرپذیری از مذهب، سیاست، فرهنگ و سایر هنرهای رایج، نقوش زیبا و گاه منحصربه‌فردی را خلق و بافندگان چیره‌دست ایرانی نیز آن‌ها را ثبت کرده‌اند. سجاده‌های محرابی از مهم‌ترین طرح‌هایی هستند که با ورود اسلام همه‌گیر شدند. این‌گونه از فرش‌ها با الگوبرداری از طاق‌های ایرانی و در ابعادی کوچک برای اجرای فریضۀ دینی نماز طراحی و اجرا شدند.

اجرای نمازهای جماعت و عیدین باعث ابداع طرحی جدید با عنوان سجادۀ صف در هنر فرش‌بافی ایران شد. در این‌گونه از فرش‌ها ردیفی از طاق‌های محرابی در طول یا عرض فرش بافته می‌شود و هرکدام از آن‌ها جایگاه نمازگزاران را مشخص می‌کند. این طرح باگذشت زمان توسط مسلمانان سایر کشورهای اسلامی همچون ترکیه، هند و نواحی ترکستان شرقی اقتباس شد؛ با این تفاوت که بافندگان ساکن در این مناطق با توجه به فرهنگ و نقوش رایج، فرش‌هایی با طرح سجادۀ صف تولید کردند.

با توجه به اینکه اولین بار طاق و طاق‌نما در معماری عیلامی به کار گرفته‌شده و بعدها اشکانیان آن را احیا و گسترش دادند، همچنین اشاراتی که در برخی از سفرنامه‌ها به سجاده بافی در نواحی مختلف ایران شده است، شاید بتوان گفت سجادۀ صف اولین بار توسط هنرمندان ایرانی به کار گرفته‌شده است. هدف از اجرای این پژوهش معرفی نقش سجادۀ صف در هنر فرش‌بافی ایران و مهم‌ترین حوزه‌های فرش‌بافی جهان اسلام است. مهم‌ترین سؤال پژوهش این است که از چه زمانی و در کدام کشور اسلامی این طرح ابداع‌شده است؟ همچنین علت بافت فرش‌های سجادۀ صف چه بوده است؟ روش تحقیق در این نوشتار به‌صورت توصیفی – تاریخی است و شیوۀ گردآوری اطلاعات به‌صورت کتابخانه‌ای و اسنادی است.

بامطالعۀ اطلاعات و تصاویر محدودی که از فرش‌های مزیّن به نقش سجادۀ صف موجود است، می‌توان گفت اغلب آن‌ها در کشورهایی همچون ایران، هند، ترکیۀ عثمانی و نواحی ترکستان شرقی بافته‌شده‌اند. با توجه به عنصر مشترک طاق در تمامی آن‌ها و همچنین نمونه فرش‌های طرح‌شده در نگاره‌های ایرانی، احتمالاً الگوی اصلی این نقش ریشه در ایران دارد و تفاوت‌ها منحصر به شیوۀ طراحی عناصر جزئی یا نوع بافت است. مهم‌ترین علت بافت این‌گونه از سجاده‌ها ایجاد نظم و وحدت در بین نمازگزاران بوده است.


سجاد بشیری، فریبرز دولت آبادی،
دوره 16، شماره 37 - ( 6-1399 )
چکیده

نشانه­های تطبیق میان معماری و فرش ایرانی از منظر هندسه و تناسبات وجود دارد مبنی بر اینکه ابعاد فضای داخلی خانه و ابعاد فرش ارتباط تنگاتنگی با هم داشته­اند. توجه به فرش در دو بعد طرح و ابعاد هندسی به عنوان عاملی مهم در شکل­گیری ابعاد فضای داخلی خانه ایرانی بوده است. این پژوهش بر آن است با مطالعه رابطه میان نظام شکل گیری فضا­های داخلی خانه (در دوران قاجار و اوایل پهلوی در تهران را)  و ابعاد و هندسه فرش ایرانی را رمز گشایی نماید. در این راستا از روش توصیفی تحلیلی با تکیه بر فن تحلیل داده­ها و همینطور مطالعات میدانی-کتابحانه­ای استفاده گردیده است. جامعه آماری تناسبات شاخص فرش در نواحی مختلف ایران شناسایی، سپس در تناسبات پلان خانه­ها مورد ارزیابی قرار گرفته­اند. با استفاده از فرمول کوکران 30 نمونه از خانه­های تهران دورۀ قاجار و پهلوی در بافت تاریخی تهران به صورت تصادفی انتخاب گردیده­اند که بتواند به درجه اطمینان یا دقت احتمالی مطلوب به سوالات پژوهش پاسخ دهند. دستور زبان­های هندسی، سامانه­های تولید کننده­ای هستند که بر پایه مجموعه­ای از قاعده­های هندسی به طراحی منجر شده و بر مبنای قواعد هندسی کار می­کنند. روش شناسی قوانین، تأویل پدیدار شناسی خانه­های دوره قاجاری با روش ماکس ون­منن است فلذا، کیفیت خانه­های قاجاریه در این مقاله به عنوان یک پژوهش پدیدار شناسی بر مبنای تجربه زیسته در خانه­ استوار است. نتایج حاصل از تحلیل نمونه­های موردی خانه­های­ دوره قاجاریه و پهلوی شهر تهران نشان می­دهد که در بیشتر خانه­های تهران ابعاد اتاق­ خانه­ها براساس (تناسبات طلایی ایرانی و یونانی)، (تناسبات بر اساس تزیینات سقف)، (تناسبات بر اساس ابعاد رایج فرش، با محاط شدن کف اتاق بر ابعاد فرش) غالب بوده، در اوایل دوران قاجار شکل­گیری اتاق خانه­ها بر اساس تناسبات طلایی ایرانی بوده سپس در اواخر دوران قاجار و دوران پهلوی تناسبات فرش به عنوان معیار اصلی شکل­گیری خانه­ها تأثیر گذار بوده است.

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به گلجام؛ نشریه علمی فرش دستباف است.
بازنشر اطلاعات: استفاده از مطالب ارایه شده در این پایگاه با ذکر منبع آزاد است.
Designed & Developed by : Yektaweb