داستان قالی ،داستان ما انسانهاست
(گفتـــــــگو با دکتر طاهـــــــر صبـــــــــــــاحی)
سید محمد مهدی میرزاامینی/ عکس ها سید محمد رضا سیدی
گمان نمیکنم فعالیتهای دکتر طاهر صباحی در حوزه تحقیق و پژوهش فرش بر فرش دوستی پنهان باشد. چندی بود که بسیار علاقمند بودم تا با ایشان از نزدیک ملاقاتی داشته باشم. خوشبختانه فرصتی پیش آمد که ایشان را در نمایشگاه بزرگ فرش ایران ملاقات کنم. استاد بسیار گشاده رو بودند و سراسر انرژی و عشق به فرش ایرانی که از هم صحبتی با ایشان سیر نمیشدم. در ادامه گفت و گویی صمیمی با ایشان داریم. پیش از این گفتگو مختصری در مورد طاهر صباحی و سوابق وی:
مختصری درباره دکتر طاهر صباحی
پدرش تاجر خشکبار بود و در بازارِ تهران حجره داشت. تابستانها، مادر برای رهایی از شیطنتهای او و برادرش ناصر -که بازیگوشترین فرزندانِ این خانواده هشت نفری بودند، آنها را همراه پدر به بازار میفرستاد.
به گمانِ من ریشههای این عشقِ او به قالی را میتوان در همین روزهایِ تابستان کودکی جُست. این عشق تا بدانجا رفته بود که در ۱۱ سالگی تمام پسانداز خود را برای خرید آنچه شیفتهاش بود، بدهد. فرشفروشی در راهِ بازار، بر در حجرهاش دو تخته پاتختیِ لاکیِ کاشان آویخته بود و طاهر صبحگاهِ هر روز از کنارش عبور میکرد. تابیدنِ نور به نقش و نگار سرخِ پاتختیها، آنچنان پیشِ چشمش زیبا مینمود که ناخودآگاه میایستاد؛ زیرا این زیباترین تصویری بود که تاکنون در چشمان ۱۱ سالهاش منعکس شده بود. افسوس که دَمی بعد پدر میخواندش و باهم به حجره خودشان میرفتند.
این داستان هر روز تکرار میشد و طاهرِ نوجوان هر بامداد با این دلهره از خواب برمیخاست که نکند آن دو فروخته شده باشند. مدتها گذشت تا توانست آنها را بخرد. قلکش را شکست و پول پساندازش را به پدر داد، چهبسا که کافی هم نبود! و روشن نشد پدر چقدر از جیب خودش بر روی آن گذاشت تا فرزند به خواستهاش برسد. شاید از همینرو بود که بیش از او، پدر به آنها عشق میورزید. (این نخستین تجارت طاهر صباحی بود که او بعدها -که با بازرگانان بسیاری آشنا شد-، همواره آن را به یاد داشت.)
صباحی اما، پس از سفر به ایتالیا هم هنوز دل در گرو آن دو بافته داشت. از آنجا که پدرش زاده آذربایجان و شیفته قالیبافی زادگاهش بود، دو قالیچه ابریشمی تبریز خرید و با رندی بهجای آن دو پاتختی به او بخشید. هرچند پدر پذیرفت، اما من یقین دارم که تهِ دلش از این زیرکی آگاه بود. طاهر صباحی تحصیلاتش را در ایران در رشته پزشکی -به اصرار مادر- به پایان میبَرَد، سپس راهی ایتالیا میشود و در دانشگاه «بولونیا» به خواندن داروسازی میپردازد. با پایان یافتنِ درسش، مدتی برای تدریس به ایران میآید، اما انگار برای یاد دادنِ آن دروس ساخته نشده است.
زندگی صباحی از همان ۱۱ سالگی در قالی خلاصه شده بود و همین شد که پیِ آن رفت و از سال ۱۹۷۲ میلادی به صورت تخصصی وارد این رشته شد. چندی بعد، یعنی در سال ۱۹۷۶ به ICOC (کنفرانس بینالمللی هنرهای شرقی) راه یافت و به عضویت دائمِ آن درآمد. این کنفرانس که مقر اصلی آن لندن است، به مسئولیت ۳۵ کارشناس فرش اداره میشود که دکتر صباحی یکی از آنان است. دکتر طاهر صباحی پس از آن و در سال ۱۹۸۴ به عنوان یکی از اعضای AIMTO (هیئت مؤسس بازرگانان فرش شرقی ایتالیا) شروع به فعالیت میکند و دو سال بعد نیز، به عنوان رئیس CATO (کلوپ فرش شرقی) برگزیده میشود.
درباره پیشینه کاریاش باید گفت که نخستین کتاب او، با شمارگان ۲۶ هزار نسخه به زبان ایتالیایی و ۱۴ هزار نسخه به زبان فرانسه، در سال ۱۹۸۶ چاپ شد. گویا پس از آن بود که زندگیاش را وقف جستوجو، پژوهش و نوشتن کرد. با قشقاییها، شاهسونها، کردها و … سفرهای بسیاری رفت، همچون آنها در چادر خوابید و اسب سوار شد تا به اینجا رسید. به مرزِ سپیدمویی. کارهای دکتر صباحی در ایتالیا تأثیر بسیاری داشت و هماکنون ۱9 سال است که او مجله تخصصی «گره» را، به عنوان تنها مجله بینالمللی قالی، به دو زبان ایتالیایی و انگلیسی منتشر میکند. صباحی چندی پیش دربارهی اینکه چرا این مجله به زبان فارسی منتشر نمیشود، گفته بود: «در میان این همه دلمشغولی و در حالیکه جسمم تاب بیخوابیهای بیش از این را ندارد، ترجمه گره به فارسی، از من برنمیآید.»
گفتگو ما با دکتر صباحی
-دکتر می خواهم صحبت را جور دیگری شروع کنم .در مورد پشتی کاشانی که در کودکی خریدید بگویید؟چقدر آن را دوست دارید؟ چه خاطره ای برای شما دارد؟
خاطره عمیقی دارد. یعنی نمی توان برای آن قدر و اندازه گذاشت. زیرا یک احساس اولیه و عشق اولیه و هیچ گاه فراموش نمی شود. هرگاه به آن نگاه می کنم ،لذت می برم.
-رابطه ی داروسازی بافرش چیست ؟
هیچ...! صفر.درس خواندن و تحصیلات سبب تکامل انسان می شود .انسان مجبور نیست در هر رشته ای که تحصیل می کند ،برای کار هم به دنبال همان رشته برود .چه بسیار افرادی که پزشکی خوانده،اما به دنبال آن نرفتند .تحصیلات ،انسان را به جای می رساند که می تواند بنویسد و بفهمد و سبب کسب تجربه در خواندن و فهمیدن می شود .
-پس اگر شما تحصیلات خود را در داروسازی ادامه نمی دادید ،هیچگاه به این موفقیت ها در فرش نمی رسیدید ؟
خیر،باز هم می رسیدم .تحصیلات خیلی در موفقیت انسان موثراند ،اما باید دید عشق و علاقه انسان در چیست .بنده از کودکی در بازار فرش بودم و با فرش بزرگ شدم .پدر بنده،عاشق فرش بود و همواره در اطراف من صحبت از فرش بود و من از این شرایط لذت می بردم.
-در ایران مردم و مسئولین چقدر دین خود را نسبت به دکتر صباحی و زحمت های ایشان در فرش را ادا کردند ؟
یک ضرب المثل ترکی می گوید (انسان تکه ای نان در آب می اندازد و ماهی می خورد .ماهی متوجه نمی شود ،اما خدا متوجه می شود .) به گمانم کسی متوجه این مطلب نشده است و مهم هم نیست که متوجه شده اند یا نه .کار های مهم بنده این است که بعد از من هم می ماند .من برای افتخار کاری نکردم .هرچه کرده ام برای خودم و عشقم بوده است .
-آیا کتاب های شما ترجمه می شوند؟
اکنون مراحل ترجمه را سپری می کنند وانتشارات گویا در حال ترجمه آنها است و در حال ترجمه بخش سوم کتاب بزرگ هستیم که 176 صفحه از 500صفحه آن که قسمت مشکل ان هم می باشد، ترجمه شده است.کتاب بزرگ به 2 قسمت 360صفحه ای تقسیم می شود که احتمالاٌ حدود 4 یا 5 ماه بعد جلد اول ان چاپ می شود .
-جایگاه خود را در فرش چگونه می بینید ؟به دور از تواضع و شکسته نفسی !
من هم در حال فعالیت و یادگیری هستم .یادگرفتن اینکه بعد از یادگیری ،یاد بدهم .به دلیل نبود وقت برای تدریس ،مقالات خود را در مجله گره چاپ می کنم و همه می توانند با مراجعه با این مجله و کتب بنده ، از آنها لذت برده و استفاده کنند.
-تابه حال به کناره گیری از فعالیت در حوزه فرش فکر کرده اید ؟
خیر، هیچ دلیلی برای کناره گیری وجود ندارد.بدون دلیل و با عشق شروع کردم و تا همیشه ادامه خواهم داد.
-نظرتون در مورد بیستمین نمایشگاه قالی چیه؟آیا اتفاق بزرگی رخ داده؟
نمایشگاه اول در حدود 20سال پیش و در زمان مدیریت هاشمی طبا ،با برگزاری یک کنفرانس بین المللی بزرگ ،برگزار شد و نمایشگاه دوم هم به همان صورت ادامه یافت ،که بسیار عالی و موفق بود و کم کم در حال پیدا کردن حالتی علمی بود که متاسفانه قدرت خود را رفته رفته از دست داد .این امر به سبب مدیریت مدیران کنونی است. سطح فکر مدیران اکنون آنقدر باز نیست تا همه جیز را ببینند و بفهمند .فضا برای آنها محدود است .آنان اتفاقات بزرگ بین المللی را ندیده و نفهمیده اند .آنان نمی دانند قالی ایرانی به چه قیمت های فروش می رود و چه جایگاهی دارد .نمیدانند در این حوزه چه کارهای می توان انجام داد .برای ما ایرانیان قالی آنقدر جلوی چشمانمان است که آنرا نمی بینیم .در قالی ایرانی آنقدر هنر است ،که ما در آن سردرگمیم . هر قدر در آن مطالعه شود ،باز هم کم است .به هرجای آن دست بگذاریم مدهوش زیبایی آن می شویم .
- شما روند طی شده در فرش را صعودی می بینید ؟
خیر،به نظر بنده باید فرش را به حال خود گذاشت .خودش راهش را پیدا می کند .هر کس توان انجام کاری را داشته باشد فعالیت می کند .ما نباید از دولت توقعی داشته باشیم.البته دولت هم کاری نمی کند ،چون نمی داند چه کاری باید انجام شود.
-چرا باید فرش با این همه صادرات و امکان ایجا فرصت شغلی بسیار ،چنین وضعی داشته باشد؟چرا مسئو لین چاره ای نمی اندیشند ؟
این اشتغال نیست .فرش چیزی نیست که بخواهیم کسی را مجبور کنیم که فرش ببافد.فرش یک هنر است .اگر کسی می خواهد و علاقه دارد باید ببافد .نه اینکه برای فرار از فقر و گرسنگی ،فرشبافی کند .بنده موافق قالی ماشینی هستم قالی دستباف در حال پیدا کردن حالت هنری خود است که در این حالت ارزش آن بالا می رود و تمام کسانی که در تولید آن نقش دارند ،سود خود را می برند و کسانی که قالی دستباف با قیمت بالا می خرند،می فهمند که چه چیزی خریده اند و قدر آن را می دانند .صنعت قالی راه خود را می رود و هنر قالی راه خود را.
-زیاد شدن رقباو فعالیت آنان را چگونه می بینید؟
رقبا همواره بوده اند ،از 40سال پیش نام پاکستان بوده و هست .اگر این مسائل بیشتر شده ،ضعف ما بیشتر شده ،نه فعالیت آنها .آنان رقیبان قبلی اند و ما کمتر کار کرده ایم.
-آیا این رقیبان می توانند روزی جای ایران را بگیرند ؟
خیر ،هرگز! هر جنس بازار خاص خود را دارد. اما آنان از ما موفق ترند و آن هم استاندار می باشد. آنان نظام دارند و از روی نظام بافته می شود، تمام مراحل تولید را کنترل می کنند .اما متأسفانه در ایران هیچ نظم و حساب و کتابی وجود ندارد .اما از لحاظ هنری موفقیت و برتری از آن ماست .ایران مهد قالی است .اما چه سود؟! دولت باید با یک برنامه ریزی تمام ،قالی های برتر و نفیس ایرانی را از موزه های دنیا خریداری و جمع اوری کند که متأسفانه از این مهم غافل است ،اما خوشبختانه افرادی در خارج کشور هستند که اقدام به این کارکرده اند . داستان قالی ،داستان ما انسانهاست .هیچ گاه از بین نمی رود .
-شرایط آموزش عالی فرش را چگونه می بینید ؟
بسیار عقبیم ،18 سال پیش آقای درود چی جلسه ای ترتیب دادند تا اولین دانشگاه قالی را پایه ریزی نمایند.بنده در آن جلسه از ایشان پرسیدم ،که اساتید شما چه کسانی هستند و ایشان نام چند نفر را آورند .بنده اظهار تأسف کرده و گفتم :"انسان زیر چادر سیاه هم می تواند دانشگاه تشکیل دهد ،اما مهم اساتید می باشند ".متأسفانه ما دانشگاه زیاد داریم اما تربیت استاد بسیار کم است .اصول دانشگاهی نداریم .چند سال پیش در تبریز سخنرانی داشتم که ،دختری برای بنده نامه ای نوشت که بسیار متأثر شدم . دختر جوان در این نامه از فارغ التحصیلی و بیکاری گله کرده بود .فارغ التحصیلی یعنی چه ؟یعنی بیکاری!
-یک دانشجوی فرش چه کاری مرتبط با فرش می تواند انجام دهد؟
دانشگاه ها باید طوری باشد که ارتباط با خارج از کشور زیاد شود .شاید دانشجویان ،قالی ایران را تا اندازه ای، تأکید می کنم، تا اندازه ای بشناسند ولی از بافته های دنیا آگاه نیستند .تا زمانی که در دانشگاه ها ،کتابخانه ی مجهز و امکانات تحقیقاتی نیست ،نمی توان کاری صورت داد .هر دانشگاهی که کتابخانه ای غنی تری داشته باشد ،آن دانشگاه مهم تر و موفق تر است .در دانشگاه باید تمام مجلات مانند گره و غیره و مقالات مختلف اعم از داخلی و خارجی عرضه گردد .باید دانشجویان مجبور به مطالعه و ترجمه این مطالب گردند .فعالیت واقعی دانشجویان ،اینهاست ،نه مسائلی که اکنون دانشجویان را با انها سرگرم کرده اند.
-آیا رابطه ای بین سه کلمه "جوان ،آینده و فرش "می بینید ؟
خیر، به نظر بنده بهترین راه و کار برای جوانان این است که سمت کار دیگری بروند، اما عشق خود را نسبت به فرش از دست ندهند. در این صورت شما برنده اید. اگر به این فکر کنید که از فرش پولی نصیب شما می شود و از این راه ثروتمند می شوید، اشتباه می کنید.
-فرش را تعریف کنید !
ابتدا این که فرش کلمه ی غلطی است .موکت و سرامیک هم فرش هستند .درست آن قالی می باشد .چیزی که مد نظر ماست به عنوان زیر انداز پرزدار ،قالی می باشد . قالی روح دارد .تاریخ آن به 600 سال پیش می رسد . مهم نیست اولین بار کجا بافته شده است .یک قالی که مختص یک منطقه است ،همه چیز مربوط به آن محیط و منطقه را در خود جمع کرده است .رنگها ،نقوش و الهامی که بافنده می گیرد و می بافد ،همه مختص محیط خاص هستند که قالی ،همه را در خود دارد .زندگی بنده همواره با قالی توأم بوده است .
-آیا کسی می تواند را دکتر طاهر صباحی را ادامه دهد ؟
بودند افرادی مانند ژوله در زمان کنفرانس اول و دوم و البته افراد ساعی زیاد می باشند اما امکانات محدود است .اگر دانشجویان نتوانند مقالات و کتب خارجی را ترجمه کرده و مطالعه کنند به جایی نمی رسند .
-در چه زمینه هایی کمبود کمبود مقاله احساس می شود ؟
در تمام زمینه ها ،ما هیچ چیز در مورد قالی ندرایم وتمام کار های انجام شده محیود می باشند .کتابهای موجود به تمام مطالب توجه نکرده اند .هیچ منبع مهم و منابعی وجود ندارد .دانشجویان در کنفرانس شرکت نمی کننند و مجلات مختلف بین المللی را مطالعه نمی کنند که اینها همه ضعف و کمبود هستند .دانشجویان چیزی نمی آموزند یعنی چیزی وجود ندارد ،که بیاموزند .کتبی که چاپ می شوند ،همگی رونوشت می باشند و منبعی غنی و عمیقی وجود ندارد که دانشجو به آن مراجعه کند .
-صحبت پایانی :
امیدوارم فرش راه خود را با موفقیت ادامه دهد .امیدوارم مدیرانی توانمند مانند هاشمی طبا که عاشق قالی ونترس بود روی کار آید و مدیری نترس باشد .دانشجویان باید به دنبال یادگیری باشند ،باید دور هم جمع شوند و فعالیتهای جدی مانند مطالعه و ترجمه مقالات را انجام دهند .
این گفتگو در مهرماه 1390 همزمان با بیستمین نمایشگاه فرش تهران در محل غرفه انجمن علمی فرش ایران انجام شد.
با تشکر از آقای محمود اکبری و خانم سمانه بلباسی در تهیه و مکتوب نمودن این گزارش
لکه بری در فرش (60545 بازدید) | |
توجه به فرش در دکوراسیون داخلی (34615 بازدید) | |
شرایط عضویت در انجمن علمی فرش ایران (28768 بازدید) | |
اطلاعاتی در مورد گلیم و انواع آن (27129 بازدید) | |
انواع گره ها در فرش ایرانی (27118 بازدید) | |
اعضای پیوسته (24079 بازدید) | |
نام و نام خانوادگی اعضای دانشجویی (21340 بازدید) | |
شیوه های بافت در فرش ایرانی (20472 بازدید) | |
نشانی و تلفن انجمن علمی فرش ایران (20363 بازدید) | |
بخش ها (19370 بازدید) |