سراپی ؟!
تحقیق و نگارش : سعید رونقیان تبریزی
آنانیکه با فرش ایران آشنایند و مختصر دقت و تأمّلی در احوال آن دارند یقیناً تاکنون به نکات مبهم فراوانی در رابطه با زوایای گوناگون تاریخی، فرهنگی، فنّی و اقتصادی آن برخورد نموده اند که شاید هرگز برای بسیاری از آنها پاسخی قانع کننده نیافته و در این تنگی قافیه هر کس به فراخور حال خویش آنها را به رأی خود تعبیر، تفسیر و توجیه نموده و گاه برخی پا از این فراتر نهاده و نظر خویش را بعنوان واقعیتی بلا شک و شبهه در مجامع، محافل و مکتوبات مربوطه عنوان و به فرش ایران تحمیل نموده اند که مع الأسف بسیاری نظریات خلاف واقع و یا سخیف و غیر معقول بدین نحو به دامان فرش ایران چسبیده که مسلماً زدودن آنها بدین راحتی مقدور و میسر نیست.
البته تاریخ نوشته و نانوشته و کم و بیش مبهم تکامل فرش ایران و وسعت و گستردگی جغرافیائی و تنوع آن در زمینه های گوناگون و همچنین عدم دسترسی به نمونه های مستند در این زمینه بدلیل عدم مقاومت لازم فرش در مقابل عوامل زمانی، مزید بر علّت گشته و بسیاری از نکات مبهم را بوجود آورده و گاه برخی از آنها را برای همیشه لاینحل نمودهاند، امّا آنچه مسلم است اینکه این مطلب قاعده کلی و گریز ناپذیر نبوده و چنانچه سنت حسنه تبادل و تضارب آراء و افکار در رابطه با مجموعه مسائل فرش ایران به جای بعضی مسائل حاشیه ای و غیر ضروری به سمینارها، کنفرانسها و نشریات کشیده شده و به آن ارزش و اعتبار داده شود، آنگاه بجرأت می توان ادعا و اثبات نمود که بسیاری از نکات مبهم موجود در رابطه با فرش ایران را می توان با تحقیق و بررسی، و تأمل و دقت، و صبر و حوصله یا بطور کلی روشن و حل نمود و یا حداقل به واقعیات نزدیکتر کرد، انشاء ا… که چنین باد.
البته ناگفته پیداست که تحقق این امر در توان یکی دو نفر نبوده و کار یکی دو روزه نیست، بلکه ایجاد و تداوم حرکتی فرهنگی در این زمینه تنها راه چاره بنظر میرسد وهمانگونه که بارها بمناسبتهای مختلف ابراز شده هیچ کس به تنهائی توان شناخت و شناساندن تمام جوانب فرش ایران را نداشته و ندارد ، هر چند که بسیاری این ادعا را داشته و دارند، بر این باوریم که : در زمینه فرش ایران هر یک از اهل قلم و تحقیق باید با پرهیز از کلی گوئی به نسبت اطلاعات و امکانات خود مطالب مستند و مفیدی مبتنی بر واقعیات علمی و عملی و منطبق با معیارهای کارشناسی ارائه دهند ، چرا که رعایت این مشخصه ها در مطالب ارائه شده در زمینه فرش ایران بی تردید به غنای علمی و باروری باورهای معقول و منطقی منجر گشته و ثمره آن که همانا در قالب تاریخی روشن و شفاف تجلّی خواهد نمود، نصیب فرش ایران خواهد گشت.
از اینروی همواره سعی در رعایت این شیوه داشته و تا بدانجا که مقدور و میسر بوده همّت خویش مصروف شناخت و شناساندن شاخه ای از شجره طیبه فرش ایران یعنی فرش پر آوازه آذربایجان نموده ایم ، البتّه این سخن نیز بجهت گستردگی و تنوع فرش آذربایجان ادعائی بزرگ و خارج از توان یکفرد است ، لکن شاید قید کلمات «مقدور و میسر» بتوانند توجیه این ادعا نمایند و ناگفته پیداست که در راستای اثبات این ادعا ، اولین گام تحقیق و تفحص دقیق و کارشناسانه در زمینه های گوناگون است که مسلماً در موارد بسیاری با تکروی انجام این مهم ممکن و ثمر بخش نبوده و برای حصول نتیجه ای مثبت هم اندیشی و تبادل آراء و افکار اجتناب ناپذیر می نماید.
از جمله القاب و کلمات نامربوط وبیگانه که سلسه وار موجب ابهامات و جعل معانی و مصادیق غلط در فرهنگ فرش ایران در عرصه داخلی و خارجی گردیده ، می توان به واژه " سراپی " اشاره نمود .
البتّه بر ارباب بصیرت واضح است که فرش ایران بعنوان پدیده ای در جرگه پدیدههای اجتماعی بناچار در مواجهه با سلایق مختلف و تعمیم و تفهیم آنها خواسته و ناخواسته بعضی القاب و عبارات را پذیرا شده است امّا آنچه در این میان قابل توجّه و تأمل می باشد وجه تسمیه این القاب و عبارات است که در برخی موارد معلوم و حتی لازم وموجّهمی باشند ، اما در برخی دیگر نامعلوم و بعضاً توجیه ناپذیرو یا حتی غلطی فاحش اند که کلمه " سراپی " از دسته دوم بوده و هیچ توجیه منطقی برای این واژه جعلی وجود ندارد .
شرح و بسط بحث در این مقوله اززوایای گوناگون از حوصله این نوشتار مجمل خارج و ادای حق مطلب ناممکن است امّا به استناد بیت معروف :
«آب دریا را اگر نتوان کشید هم بقدر تشنه گی باید چشید»
به اجمال واختصاربه واژه "سراپی" می پردازیم تا فتح بابی باشد برای پالایش فرهنگ فرش ایران ازاینگونه القاب وواژه های نا مربوط .
واژه «سراپی» که چندیست در عرصه فرش آذربایجان و خصوصا در مورد فرش های سده های اخیرهریس استعمال می شود ، ابتدا به ساکن بی هیچ ریشه و سابقه ای در عرصه فرهنگ فرش ایران ظهور یافته و بر سر زبانها افتاده است.
شاید حدوداً سه دهه پیش بود که برای اولین بار کلمه «سراپی» را شنیدم که منظور گوینده یک نوع از بافته های نسل اوّل هریس بود که نقوش آرام و هندسی، رنگهای طبیعی و گیاهی، بافت درشت و نامنظم از مشخصه های بارز آن بشمار می رفت، امّا از آنروز تاکنون با تمام تحقیق و تفحصی که از منابع مختلف قابل دسترس اعم از کتب و مقالات و اهل خبره و حتّی خبرگان و بافندگان محلی و بعضی مطلعین و دست اندرکاران خارجی بعمل آمد ، جوابی قانع کننده و توضیحی قابل استناد و ارائه بدست نیامد ، ولی آنچه مسلم گشت اینکه : اصطلاح «سراپی» از آنسوی مرز های جغرافیائی فرش ایران وارد فرهنگ فرش ایران گردیده است.
لکن اینکه از سوی چه منبع و یا شخصی و با چه انگیزه و استدلالی این اصطلاح ابداع، کشف و یا منطبق شده است ، از نکات مبهم و نامعلومی است که تا به امروز در میان مطالب تحقیقی فرش ایران ، ایضاحی بر آن دیده نمی شود ، و احیانا اگر مطلبی هست همه در حد تصورات و احتمالات غیر مستند و غیر کارشناسانه می باشد که برای اهل تحقیق و نظر غیر قابل قبول است وای بسا که همین واژه جعلی مبهم به عمد یا از سر غفلت موجب اشتباهات فاحشی در زمینه شناخت انواع فرشهای روستایی آذربایجان از همدیگر شده و یا حتی دستاویزی برای بعضی سود جویان گردیده است .
بعنوان مثا ل ، توجه به شرح و توضیح هرعکس ، و دقت در عکس ها ذیل می تواند تا حدودی روشنگر مطلب باشد:
عکس شماره 1 : قالی بافته شده در روستای الوار که به غلط به آن هریس سراپی اطلاق می شود.
عکس شماره 2 : قالی بافته شده در روستای بخشایش که به غلط هریس سراپی نامیده می شود .
عکس شماره 3 : قالی هریس بافت محله داش خاتون که به غلط سراپی نامیده می شود .
عکس شماره 4 : قالی بافت روستای مهروان که به غلط هریس سراپی نامیده می شود.
عکس شماره 5 : قالی بافت بخشایش معروف به کار گنجه ای که به اشتباه سراپی خوانده می شود .
عکس شماره 6 : قالی بافت روستای سوما (قره داغ) که به اشتباه هریس سراپی نامیده می شود.
عکس شماره 7 : قالیچه بافت لمبران که به غلط سراپی نامیده می شود.
عکس شماره 8 : قالی بافت روستای گوروان که به غلط هریس سراپی نامیده می شود.
عکس شماره 9 : کناره بافت روستای قلندر که به اشتباه هریس سراپی نامیده می شود.
لذا هنوز سئوالات مطروحه در زمینه واژه «سراپی» بی پاسخ و از نکات مبهم عرصه فرش ایران است ، سئوالاتی همانند :
- آیا اصطلاح «سراپی» لغتی فارسی و یا حداقل اینکه منشائی ایرانی دارد؟
- آیا «سراپی» نوعی بافت، محل بافت، زمان بافت، نوعی اندازه، نام طرح و امثالهم است؟- آیا «سراپی» لغتی ابتکاری و یا قراردادی است یا آنکه با واسطه و یا بی واسطه ریشه در فرهنگ ایران دارد؟
- آیا مبدأ، منشاء، انگیزه و استدلال معین و مشخصی برای لغت «سراپی» وجود دارد؟در نتیجه : به حکم عقل و منطق تا آنگاه که پاسخی مستند به این سئوالات داده نشده و تا آنگاه که برای واژه " سراپی " توضیح وتوجیهی منطقی و مستند ارائه نشود ، باید این واژه را عبارتی مجعول در فرهنگ فرش ایران دانسته و از بکار بردن آن اجتناب نمود .
به فضل حق در نوشتارهای آتی به بسیاری دیگر از واژگان نامربوط و نابجا که در فرهنگ مکتوب و محاوره ای فرش ایران بنا حق جا خوش کرده اند ، خواهیم پرداخت .
با آرزوی حفظ اصالتها و سنتها ، و بازیافت و تداوم مجد و عظمت فرش ایران. انشاء ا…
|
![]() | لکه بری در فرش (60867 بازدید) |
![]() | توجه به فرش در دکوراسیون داخلی (35032 بازدید) |
![]() | شرایط عضویت در انجمن علمی فرش ایران (29600 بازدید) |
![]() | انواع گره ها در فرش ایرانی (27852 بازدید) |
![]() | اطلاعاتی در مورد گلیم و انواع آن (27678 بازدید) |
![]() | اعضای پیوسته (25352 بازدید) |
![]() | نام و نام خانوادگی اعضای دانشجویی (21838 بازدید) |
![]() | شیوه های بافت در فرش ایرانی (21581 بازدید) |
![]() | نشانی و تلفن انجمن علمی فرش ایران (20959 بازدید) |
![]() | بخش ها (19805 بازدید) |