| تاریخ ارسال: 1399/7/20 |
یکی از علل سقوط صادرات فرش دستباف این است که نهادهای رسمی و تصمیمگیران کشور به فرش ایرانی «باور» ندارند.
خبرگزاری بازار در تاریخ یکشنبه ۲۰ مهرماه ۹۹ مصاحبه ای با رئیس انجمن علمی فرش ایران انجام داده است که شرح آن در پی میآید:
رئیس انجمن علمی فرش ایران می گوید «تحریم» تنها عامل سقوط صادرات فرش دستباف ایران نیست اما این مولفه تبدیل به بهانهای در دست مسئولان برای جبران کمکاریها شده است؛ البته کرونا نیز به کمک آمده تا کاهش صادرات فرش دستباف آسانتر توجیه شود.
حمید کارگر رئیس انجمن علمی فرش ایران و رئیس اسبق مرکز ملی فرش ایران به تشریح شرایط بازار فرش از تولید تا صادرات پرداخته است که مشروح این گفتوگو را در ادامه می خوانید:
خبرگزاری بازار در تاریخ یکشنبه ۲۰ مهرماه ۹۹ مصاحبه ای با رئیس انجمن علمی فرش ایران انجام داده است که شرح آن در پی میآید:
رئیس انجمن علمی فرش ایران می گوید «تحریم» تنها عامل سقوط صادرات فرش دستباف ایران نیست اما این مولفه تبدیل به بهانهای در دست مسئولان برای جبران کمکاریها شده است؛ البته کرونا نیز به کمک آمده تا کاهش صادرات فرش دستباف آسانتر توجیه شود.
حمید کارگر رئیس انجمن علمی فرش ایران و رئیس اسبق مرکز ملی فرش ایران به تشریح شرایط بازار فرش از تولید تا صادرات پرداخته است که مشروح این گفتوگو را در ادامه می خوانید:
- آمارها نشان از سقوط شدید صادرات فرش دارد. آیا تحریمها عامل اصلی این سقوط بودهاند؟
به گمان من متوسل شدن به مقوله تحریم، بهانه خوبی برای رفع مسئولیت است. هیچ تردیدی نیست که تحریم به عنوان یک عامل بازدارنده و مانعی در برابر صادرات عمل میکند و هر بار که فرش ایرانی با تحریمهای بدخواهانه آمریکا مواجه شده، از صادراتش کاسته شده است؛ ولی این همه ماجرا نیست.
اجازه دهید با زبان آمار و ارقام سخن بگوییم تا این گزاره از یک ادعا فاصله بگیرد و از منطقی قابل دفاع برخوردار شود.
آمار چنین میگوید که در سال ۹۶ بیشتر از ۴۲۶ میلیون دلار فرش دستباف از کشور صادر شد که این عدد در سال بعد به ۲۳۸ میلیون دلار تنزل یافت و در سال ۹۸ نیز از ۷۰ میلیون دلار فراتر نرفت. امسال هم آنگونه که از شواهد و قراین پیداست در خوشبینانهترین حالت بیش از ۵۰ میلیون دلار صادرات فرش نخواهیم داشت و این یعنی نزول به «یک دهم» در عرض ۳ سال!
بی تردید یکی از عوامل اثرگذار در این افت صادراتی، تحریم بدخواهانه ای بوده که از سوی آمریکا بر فرش ایرانی اعمال شده است اما مگر فرش ایرانی اولین بار است که از سوی ایالات متحده با تحریم مواجه میشود؟
آیا پیش از برجام و در دوره قبلی که فرش ایران با تحریم مواجه بود هم صادرات فرش ایرانی تا این حد تنزل داشت؟ خیر! در سال ۹۳ یعنی یک سال قبل از برجام و با وجود تحریم آمریکا، ۳۳۰ میلیون دلار فرش دستباف ایرانی از کشور صادر شد.
پس با اذعان به اینکه تحریم نقش مهمی در کاستن از صادرات فرش ایرانی دارد، میتوان گفت که این تأثیر در حدی قابل قبول است که اعداد صادراتی را از میانگین ۵۰۰ میلیون دلاری به میانگین ۳۰۰ میلیون دلاری برساند. ولی اکنون شاهدیم که این افت صادراتی بسیار فاجعهبارتر از اینهاست.
اجازه دهید با زبان آمار و ارقام سخن بگوییم تا این گزاره از یک ادعا فاصله بگیرد و از منطقی قابل دفاع برخوردار شود.
آمار چنین میگوید که در سال ۹۶ بیشتر از ۴۲۶ میلیون دلار فرش دستباف از کشور صادر شد که این عدد در سال بعد به ۲۳۸ میلیون دلار تنزل یافت و در سال ۹۸ نیز از ۷۰ میلیون دلار فراتر نرفت. امسال هم آنگونه که از شواهد و قراین پیداست در خوشبینانهترین حالت بیش از ۵۰ میلیون دلار صادرات فرش نخواهیم داشت و این یعنی نزول به «یک دهم» در عرض ۳ سال!
بی تردید یکی از عوامل اثرگذار در این افت صادراتی، تحریم بدخواهانه ای بوده که از سوی آمریکا بر فرش ایرانی اعمال شده است اما مگر فرش ایرانی اولین بار است که از سوی ایالات متحده با تحریم مواجه میشود؟
آیا پیش از برجام و در دوره قبلی که فرش ایران با تحریم مواجه بود هم صادرات فرش ایرانی تا این حد تنزل داشت؟ خیر! در سال ۹۳ یعنی یک سال قبل از برجام و با وجود تحریم آمریکا، ۳۳۰ میلیون دلار فرش دستباف ایرانی از کشور صادر شد.
پس با اذعان به اینکه تحریم نقش مهمی در کاستن از صادرات فرش ایرانی دارد، میتوان گفت که این تأثیر در حدی قابل قبول است که اعداد صادراتی را از میانگین ۵۰۰ میلیون دلاری به میانگین ۳۰۰ میلیون دلاری برساند. ولی اکنون شاهدیم که این افت صادراتی بسیار فاجعهبارتر از اینهاست.
- چه عواملی دیگری را موجب کاهش صادرات فرش دستباف ایرانی میدانید؟
عوامل متعددی را میتوان فهرست کرد. برای نمونه مقررات سختگیرانه و گاه متناقضی که برای بازگرداندن ارز حاصل از صادرات فراروی صادرکنندگان فرش دستباف قرار گرفت و به تفاوت فروش زمانبر فرش در بازارهای هدف با دیگر کالاها توجهی نداشت را نمیتوان نادیده گرفت. بر رشد تصاعدی بهای مواد اولیه فرش دستباف از پشم و ابریشم تا انواع رنگزاها نمیتوان چشم بست. از وضع تعرفه بالای گمرکی برای واردات ابریشم به کشور نمیتوان غافل شد. تورم داخلی و افزایش هزینههای تولید و قیمت تمامشده فرش را نمیتوان ندید. تنگناها و سختگیریهای مالیاتی و بیمهای را نمیتوان فراموش کرد.
در کنار اینها نباید از یاد برد که مشوقها و تسهیلات حمایتی از تولید و تجارت فرش نیز در این مدت به حداقل رسیدهاند. کدام پروژههای تبلیغاتی برای توسعه بازار فرش دستباف به انجام رسیدهاند؟ از حضور در چند نمایشگاه برونمرزی برای بازاریابی و گسترش تجارت بهره گرفته شده است؟ چند هیئت تجاری به بازارهای هدف اعزام شدهاند یا چند تاجر برونمرزی در داخل کشور پذیرش شدهاند؟ کدام تسهیلات خاص به تولیدکنندگان فرش دستباف یا کدام مشوقهای صادراتی به صادرکنندگان فرش دستباف پرداخت شده است؟
از یاد نبریم که حمایت و هدایت هنر- صنعت فرش دستباف ایران در وزارتخانهای به انجام میرسد –وزارت صنعت، معدن و تجارت- که در همین ۳ سال، ۳ وزیر و ۲ سرپرست به خود دیده است و از این بیثباتی و بلاتکلیفی، پیامد مطلوبی را نمیتوان انتظار داشت؛ به ویژه آنکه در این مدت چهرههایی بر مسند اداره مرکز ملی فرش ایران نشسته اند که آشنایی، شناخت یا سابقهای در این هنر- صنعت نداشتهاند و جز شعارزدگی، دادن وعدههای بیپشتوانه، آزمون و خطا و بیعملی، چیزی در کارنامه ندارند.
رکوردزنی در کاهش صادرات فرش هشداری دردآور است که به زودی تبعات تلخ خود را بیشتر نشان خواهد داد. کافی است در نظر آوریم که از بین رفتن صادرات به معنای کاهش تولید در آیندهای نزدیک است و کاهش تولید به معنای بیکاری چند صد هزار نفر قالیباف خواهد بود.
در کنار اینها نباید از یاد برد که مشوقها و تسهیلات حمایتی از تولید و تجارت فرش نیز در این مدت به حداقل رسیدهاند. کدام پروژههای تبلیغاتی برای توسعه بازار فرش دستباف به انجام رسیدهاند؟ از حضور در چند نمایشگاه برونمرزی برای بازاریابی و گسترش تجارت بهره گرفته شده است؟ چند هیئت تجاری به بازارهای هدف اعزام شدهاند یا چند تاجر برونمرزی در داخل کشور پذیرش شدهاند؟ کدام تسهیلات خاص به تولیدکنندگان فرش دستباف یا کدام مشوقهای صادراتی به صادرکنندگان فرش دستباف پرداخت شده است؟
از یاد نبریم که حمایت و هدایت هنر- صنعت فرش دستباف ایران در وزارتخانهای به انجام میرسد –وزارت صنعت، معدن و تجارت- که در همین ۳ سال، ۳ وزیر و ۲ سرپرست به خود دیده است و از این بیثباتی و بلاتکلیفی، پیامد مطلوبی را نمیتوان انتظار داشت؛ به ویژه آنکه در این مدت چهرههایی بر مسند اداره مرکز ملی فرش ایران نشسته اند که آشنایی، شناخت یا سابقهای در این هنر- صنعت نداشتهاند و جز شعارزدگی، دادن وعدههای بیپشتوانه، آزمون و خطا و بیعملی، چیزی در کارنامه ندارند.
رکوردزنی در کاهش صادرات فرش هشداری دردآور است که به زودی تبعات تلخ خود را بیشتر نشان خواهد داد. کافی است در نظر آوریم که از بین رفتن صادرات به معنای کاهش تولید در آیندهای نزدیک است و کاهش تولید به معنای بیکاری چند صد هزار نفر قالیباف خواهد بود.
- در کنار مشکلات صادرات، چه چالشهایی را در برابر هنر- صنعت فرش ایران میبینید؟
شوربختانه مشکلات و موانع متعددی در این حوزه وجود دارد که حتی نام بردن از آنها نیز مجال وسیعی نیاز دارد. این مشکلات در هریک از بخشها و وجوه متنوع فرش دستباف ایران مشهودند.
برای نمونه در بخش تولید میتوان به نبود قوانین حمایتی از تولیدکنندگان اشاره کرد که مسائلی همچون تورم داخلی و افزایش قیمت تمام شده در کنار سختگیریهای مالیاتی به این گروه آسیب میرساند. در نمونهای دیگر میتوان به عدم پوشش کامل بیمهای قالیبافان اشاره کرد که این گروه را از حداقلیترین حمایتهای دولتی محروم کرده است.
اما به جای نام بردن از فهرست طولانی مشکلات، اجازه دهید بر مهمترین مشکل که به گمان من مادر و ریشه همه مشکلات دیگر است اشاره کنم و آن هم نبود «باور به فرش ایرانی» است. معتقدم که نهادهای رسمی و تصمیمگیران کشور به فرش ایرانی باور ندارند. دولت و مجلس در مقام شعار به خوبی میتوانند از فرش و نقش مثبت آن در اشتغال و ارزآوری سخن بگویند ولی در عمل اهل حمایت نیستند.
در همین شرایط کنونی که صادرات فرش به یک دهم تنزل پیدا کرده است آیا اراده و همتی در رفع مشکلات دیدهاید؟ میدانیم که کاهش شدید صادرات فرش دستباف فقط به معنای از بین رفتن درآمد ارزی فرش نیست بلکه به معنای بیکاری گسترده قالیبافان هم خواهد بود. آیا نسبت به این فاجعه کمترین واکنشی در بین مسئولان دیده میشود؟ آیا هیچ سیاستی تغییر کرده یا کمترین حمایتی در دستور کار قرار گرفته است؟
شوربختانه صدها هزار نفر قالیباف در کشور ما تریبون و سخنگوی مناسبی ندارند و صدایشان به گوش دولتمردان نمیرسد. فرض کنید همین میزان بیکاری را قرار بود در سایر صنایع از جمله خودروسازی میداشتیم. هشدار نسبت به بیکاری کارگران خودروسازی موجب میشود تا بلافاصله تسهیلات خرید خودرو یا هرگونه حمایت عاجل دیگری سرازیر شود که بارها در این سالها نمونه چنین حمایتهایی را دیدهایم. بیکار شدن کارگران صنعتی که آویزان به بودجههای نفتی است و در فضای غیررقابتی به ممنوعیتهای وارداتی و گمرکی در برابر رقبای خارجی دلخوش است به چشم میآید، ولی بیکار شدن قالیبافان دیده نمیشود. قالیبافانی که روی پای خود ایستادهاند و دست به دامان پول نفت نیستند و نجیبانه کمترین آزار و دردسری برای حاکمیت ندارند.
آن بخشی هم که باید سخنگوی قالیبافان باشد و درد و دغدغه آنها را به گوش حکمرانان برساند، اغلب به پنهان کردن مشکلات مشغول است. برای نمونه شاهد هستیم که در همین ایام اخیر، با وجود افت شدید صادرات، رئیس مرکز ملی فرش ایران از ثابت بودن میزان صادرات و ۴ برابر شدن میزان تولید فرش خبر دادهاند! اینگونه اظهارنظرهای غیرواقعی جفا در حق این هنر- صنعت و ستم بر قالیبافان کشور خواهد بود.
حمایت از تولیدکنندگان و قالیبافان نیز از الزاماتی است که شاخصترین آنها اجرای تمام و کمال بیمه قالیبافان با تخصیص بودجه مناسب است. برای تدبیر در چنین مواردی لازم است تا در لایحه بودجه ۱۴۰۰ که کار آمادهسازی آن در دولت شروع شده است، از همین حالا پیشبینیها و اقدام لازم صورت پذیرد.
همچنان تأکید دارم که ضروریترین اتفاق، شکل گرفتن باور واقعی و عملی به فرش دستباف به عنوان عنصری موثر در اقتصاد مقاومتی است که دارای ویژگیهای متعدد تاریخی، فرهنگی، هنری، ارزآوری و اشتغالزایی است. مهم آن است که اراده دولت و وزارت صمت بر رفع و جبران کاستی ها باشد که اگر چنین باشد، راهکارهای بهبود شرایط به آسانی قابل احصا و در دسترس خواهد بود.
برای نمونه در بخش تولید میتوان به نبود قوانین حمایتی از تولیدکنندگان اشاره کرد که مسائلی همچون تورم داخلی و افزایش قیمت تمام شده در کنار سختگیریهای مالیاتی به این گروه آسیب میرساند. در نمونهای دیگر میتوان به عدم پوشش کامل بیمهای قالیبافان اشاره کرد که این گروه را از حداقلیترین حمایتهای دولتی محروم کرده است.
اما به جای نام بردن از فهرست طولانی مشکلات، اجازه دهید بر مهمترین مشکل که به گمان من مادر و ریشه همه مشکلات دیگر است اشاره کنم و آن هم نبود «باور به فرش ایرانی» است. معتقدم که نهادهای رسمی و تصمیمگیران کشور به فرش ایرانی باور ندارند. دولت و مجلس در مقام شعار به خوبی میتوانند از فرش و نقش مثبت آن در اشتغال و ارزآوری سخن بگویند ولی در عمل اهل حمایت نیستند.
در همین شرایط کنونی که صادرات فرش به یک دهم تنزل پیدا کرده است آیا اراده و همتی در رفع مشکلات دیدهاید؟ میدانیم که کاهش شدید صادرات فرش دستباف فقط به معنای از بین رفتن درآمد ارزی فرش نیست بلکه به معنای بیکاری گسترده قالیبافان هم خواهد بود. آیا نسبت به این فاجعه کمترین واکنشی در بین مسئولان دیده میشود؟ آیا هیچ سیاستی تغییر کرده یا کمترین حمایتی در دستور کار قرار گرفته است؟
شوربختانه صدها هزار نفر قالیباف در کشور ما تریبون و سخنگوی مناسبی ندارند و صدایشان به گوش دولتمردان نمیرسد. فرض کنید همین میزان بیکاری را قرار بود در سایر صنایع از جمله خودروسازی میداشتیم. هشدار نسبت به بیکاری کارگران خودروسازی موجب میشود تا بلافاصله تسهیلات خرید خودرو یا هرگونه حمایت عاجل دیگری سرازیر شود که بارها در این سالها نمونه چنین حمایتهایی را دیدهایم. بیکار شدن کارگران صنعتی که آویزان به بودجههای نفتی است و در فضای غیررقابتی به ممنوعیتهای وارداتی و گمرکی در برابر رقبای خارجی دلخوش است به چشم میآید، ولی بیکار شدن قالیبافان دیده نمیشود. قالیبافانی که روی پای خود ایستادهاند و دست به دامان پول نفت نیستند و نجیبانه کمترین آزار و دردسری برای حاکمیت ندارند.
آن بخشی هم که باید سخنگوی قالیبافان باشد و درد و دغدغه آنها را به گوش حکمرانان برساند، اغلب به پنهان کردن مشکلات مشغول است. برای نمونه شاهد هستیم که در همین ایام اخیر، با وجود افت شدید صادرات، رئیس مرکز ملی فرش ایران از ثابت بودن میزان صادرات و ۴ برابر شدن میزان تولید فرش خبر دادهاند! اینگونه اظهارنظرهای غیرواقعی جفا در حق این هنر- صنعت و ستم بر قالیبافان کشور خواهد بود.
- آیا دولت دوازدهم در ماههای باقیمانده میتواند حلال برخی از این مشکلات باشد؟
حمایت از تولیدکنندگان و قالیبافان نیز از الزاماتی است که شاخصترین آنها اجرای تمام و کمال بیمه قالیبافان با تخصیص بودجه مناسب است. برای تدبیر در چنین مواردی لازم است تا در لایحه بودجه ۱۴۰۰ که کار آمادهسازی آن در دولت شروع شده است، از همین حالا پیشبینیها و اقدام لازم صورت پذیرد.
همچنان تأکید دارم که ضروریترین اتفاق، شکل گرفتن باور واقعی و عملی به فرش دستباف به عنوان عنصری موثر در اقتصاد مقاومتی است که دارای ویژگیهای متعدد تاریخی، فرهنگی، هنری، ارزآوری و اشتغالزایی است. مهم آن است که اراده دولت و وزارت صمت بر رفع و جبران کاستی ها باشد که اگر چنین باشد، راهکارهای بهبود شرایط به آسانی قابل احصا و در دسترس خواهد بود.
کلیدواژه ها: مرکز ملی فرش ایران | انجمن | حمید کارگر |
دفعات مشاهده: 5818 بار |
دفعات چاپ: 183 بار |
دفعات ارسال به دیگران: 0 بار |
0 نظر
عضویت در انجمن
روزشمار
نمادهای اعتماد
درباره انجمن
در نخستین همایش ملی فرش در آموزش عالی که در مهرماه سال ۱۳۷۹ با شرکت تمام دانشگاهها، مؤسسات آموزشعالی ذیربط، وزارتخانهها و همچنین جمعی از محققان، مؤلفان و هنرمندان فرش کشور در دانشگاه کاشان برگزار شد، ضرورت وجود یک نهاد علمی بهطور جدی احساس شد. پس از پیگیری و مکاتبات بسیار، در جلسه ۱۳۸۱/۰۳/۲۲ تأسیس انجمن علمی فرش ایران در کمیسیون انجمنهای علمی وزارت علوم تحقیقات و فناوری به تصویب رسید.انجمن فعالیت رسمی خود را در تاریخ ۱۳۸۱/۱۱/۰۸ با دریافت مجوز از اداره تبت شرکتها آغاز نمود.
مطالب پربازدید
لکه بری در فرش (60201 بازدید) | |
توجه به فرش در دکوراسیون داخلی (34035 بازدید) | |
شرایط عضویت در انجمن علمی فرش ایران (27883 بازدید) | |
اطلاعاتی در مورد گلیم و انواع آن (26493 بازدید) | |
انواع گره ها در فرش ایرانی (26129 بازدید) | |
اعضای پیوسته (23150 بازدید) | |
نام و نام خانوادگی اعضای دانشجویی (20764 بازدید) | |
نشانی و تلفن انجمن علمی فرش ایران (19576 بازدید) | |
بخش ها (18824 بازدید) | |
شیوه های بافت در فرش ایرانی (18641 بازدید) |
نظرات شما
اشتراک در خبرنامه
لطفاً نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه در کادر زیر وارد کنید.
آمار
کاربران حاضر در پایگاه: 0
مهمانان حاضر در پایگاه: 10
کل کاربران ثبت شده: 494
بازدیدهای روز جاری: 476